سوژهي لاکانی؛ ميان زبان و ژوئيسانس
سوژهي لاکاني؛ ميان زبان و ژوئيسانس، نخستين کتاب فينک و يکي از اساسيترين کتابها در زمينهي روانکاوي لاکاني است. اين کتاب نظريهي از بنياد نويي را دربارهي سوژه و سوبژکتيويته، آنگونه که در کار ژاک لاکان يافت ميشود، عرضه ميکند. شايد مايهي شگفتي باشد، اما لاکان ــ همچون دکارت، کانت، و ديگر متفکران بزرگ مدرنيته ــ سوژه را باور دارد: سوژهي لاکاني «انسان کامل» نيست، بلکه ناتمام است و فقدان دارد، فقدان و دوپارگي خويش را ميپذيرد و در عين حال ميداند که ديگري نيز ناتمام است و فقدان دارد. اين سوژه همواره در رابطه و در کشاکش با ديگري است؛ غالباً اسير آن، اما گاه امکانناپذير روي ميدهد و ديگري را تغيير ميدهد، از نو ميآفريند. اين سوژه علتي در جهان فراسو ندارد، بلکه بهمثابه علتِ خويش پا به هستي ميگذارد. از ژوئيسانس خود دست نميکشد، بل مسئوليتِ ژوئيسانسِ خويش را به گردن ميگيرد. اين سوژه غالباً اسير زبان است؛ نميتواند يکبار و براي هميشه دست از زبان و خويشتنپرستي بشويد، به درجهي ارادت نايل آيد، و تا ابد پاک بماند و آسوده از شکنجهي زبان. سوژهي لاکاني فقط آنگاه ميتواند از زبان فارغ شود که پيشاپيش بدل به تفالهاي شده که براي زبان ناگُواردني است.
لاکانِ روانکاو، برخلاف بیشتر پساساختارگرایانی که به دنبال واسازی و حذف مفهوم سوژه انسانیاند، مفهوم سوبژکتیویته را بسیار مهم میداند و به کاوش در معنای سوژه بودن، نحوه سوژه شدن فرد، عوامل شکست در سوژه شدن، و امکانات روانکاو در القای «رسوب سوبژکتیویته» میپردازد.
تلاش بروس فینک معطوف به ارائه دیدگاهی به اندیشه لاکان است که بسیاری بیتردید آن را بیش از حد ایستا و بسته تلقی میکنند، در حالی که یکی از جاذبههای بیشمار کار او دقیقاً در دگرسانیها، خودپیراییها و واژگونیهای بیوقفه چشمانداز ریشه دارد. او همچنین تلاش کرده است نگرشی از چند مفهوم مهم لاکانی را در این کتاب ارائه دهد و نظریههایی را مطرح میکند که برای درمانگران و نظریهپردازان به یک اندازه مفید و نیرومند است.
فینک در این کتاب جنبهای از کار لاکان را به ما معرفی میکند که در اقبال به نظریه او مغفول مانده است و همچنین به شرح و بسط مفاهیم محوری او از قبیل دیگری، ابژه a، بیگانگی و جداسازی، ساختار زبانمانند ناخودآگاه، استعاره پدری، ژوئیسانس، و تفاوت جنسی میپردازد و دانشی عمیق از کار نظری و بالینی لاکان ارائه میدهد.