جان رالز: از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی
طبق دیدگاه دکتر واعظی، در توجه صاحبنظران و اندیشمندان فلسفۀ سیاسی به آراء رالز سه عامل دخیل است: اول اینکه رالز توانست با پیوند دادن ارزش والای عدالت به لیبرالیسم جایگاه لیبرالیسم را تحکیم بخشد و این برای طرفداران این مکتب بسیار خوشایند بود. دوم تفاوت رویکرد رالز با متفکران لیبرالِ پیش از وی است. رالز با دور شدن از تحلیل صرف مفاهیم و معانی، به مباحث محتوایی عدالت پرداخت و به چگونگی استوار نمودن مبانی عدالت در جامعه پرداخت. و سوم، زمینۀ اجتماعی و سیاسی نظریۀ رالز در باب عدالت است.
واعظی در ادامه این فصل به تشریح خصوصیات لیبرالیسم رالز پرداخته و یادآور میشود که رهیافت رالز بیان روایت جامع فلسفی و اخلاقی از لیبرالیسم است با تکیه بر دو اصل آزادی و تفاوت. وی در ادامه به شرح مفاهیم رالز همچون وضعیت اولیه و پردۀ جهل میپردازد.
فصل دوم این کتاب با عنوان «از نظریۀ عدالت تا عدالت سیاسی» به بررسی سیر آراء رالز از عدالت تا عدالت سیاسی اختصاص یافته است. در این فصل به این موضوع پرداخته شده که برخی صاحبنظران حیات فکری رالز را در باب عدالت به دو دوره اصلی تقسیم میکنند: دوره اول تا قبل از سال ۱۹۸۲ و دوره دوم مربوط به بعد از سال ۱۹۸۲. که در دوره اول، رالز متقدم به دفاع اخلاقی از لیبرالیسم مشغول بوده، اما رالز متأخر در دوره دوم عدالت را تنها راه حلی سیاسی جهت تداوم نظمی میداند که بر محور ارزش های حاکم بر فرهنگ سیاسی معاصر غرب است.
در دوره دوم رالز از رویکرد پیشین خود فاصله می گیرد و اعلام می نماید که دیگر در پی تمهید اصول و مبانی فلسفی و اخلاقی برای لیبرالیسم نیست. واعظی از این موضوع با عنوان چرخش فکری یاد میکند و میگوید تحول فکری رالز و دست شستن از دعاوی پرطمطراق نظریه عدالت و اکتفا به تقریری صرفاً سیاسی از اصول عدالت برای هواداران تفکر وی بسیار مأیوسکننده بوده است. واعظی سپس در ادامه این فصل عناصر فکری رالز را یک به یک بر میشمرد و نشان میدهد که هریک در دوره دوم حیات وی رنگباختهاند.
در فصل سوم مؤلف به بررسی نظریۀ عدالت به مثابه انصاف، یا به بیان دیگر رالز متقدم، پرداخته و در پی آن است که نشان دهد رالز در این نظریه دو هدف را دنبال می کرده است: اول بیان اصول و معیارهایی برای عدالت توزیعی و اجتماعی به منظور فراهم آوردن معیاری برای سنجش عادلانه بودن ساختارهای اساسی جامعه؛ و دوم ارایه مبانی فلسفی و اخلاقی جدیدی در برابر سلطه فرهنگی و اخلاقی مکتب نفعانگاری، یعنی ارایه روایتی از لیبرالیسم که بجای ابتنا بر اصل نفع، بر اصول عدالت رالز استوار باشد.
فصل چهارم تحت عنوان «نگرش انتقادی به رالز» دربرگیرنده ملاحضات شخصی واعظی بر اندیشه های عدالت اجتماعی رالز و برخی نقدهای صاحبنظران برجسته این حوزه است. واعظی در این فصل خطوط فکری رالز را در ده مورد تلخیص می نماید و سپس به انتقاد از آنها می پردازد.
در فصل پنجم تحت عنوان «تأملی در لیبرالیسم سیاسی»، تلقی رالز از عدالت سیاسی بر اساس کتاب لیبرالیسم سیاسی و فاصله گرفتن از نظریه عدالت مطرح و بررسی شده و در پایان به برداشت رورتی از لیبرالیسم سیاسی و نقدهای هابرماس بر رالز پرداخته شده است.
از جمله انتقادهایی که بر برخی جنبههای صوری این کتاب مطرح شده این است که از جمله عیوب آن عدم انسجام منطقی، تکرار بیش از حد پارهای مضامین و ذکر معادلات انگلیسی لغات در همهٔ موارد مکرراً در خود متن و نه در پاورقی است.
اطلاعات کتابشناختی:
واعظی، احمد. جان رالز: از نظریۀ عدالت تا لیبرالیسم سیاسی، نشر بوستان کتاب قم، ۱۳۸۴
منبع: سایت ترجمان