رسانه های نوین ارتباطی و جهانی شدن
پیشرفت روزافزون و حیرت آور وسایل ارتباط جمعی در جهان و امکان دستیابی به تازه ترین خبرها و گزارش های نوشتاری و شنیداری و تصویری از دورترین مناطق جهان و استفاده بهینه از رسانه ها و ابررسانه ها، برخی از متفکران و صاحبنظران غربی وسایل ارتباطی نوین جهانی را به عنوان بسترساز تحقق شتابان و بی وقفه پروسه جهانی شدن دانسته اند.
در واقع تکنولوژی های نوین ارتباطاتی در جهان، ایده موسوم به دهکده جهانی را تحقق عینی بخشیده و مردم هم اینک در جهانی زندگی میکنند که از هر لحاظ تحت دیده تیزبین یکدیگر قرار دارند. چه بسا اصطلاح «اکواریوم جهانی» و یا «جهان شیشه ای» زاییده همین تصور باشد. در این مقاله ضمن مروری بر مفاهیم و ویژگی های پدیده جهانی شدن تأثیرات پیدایش و گسترش وسائل ارتباطی نوین بر این پدیده از جنبه های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است.
مفهوم لغوی جهانی شدن
جهانی شدن، ترجمهای از واژه گلوبالیزیشن (انگلیسی) گلوبالیزاسیون (فرانسه) گلوبالیتزویرونگ (آلمانی)، پدیدهای است کاملاً مبتنی بر تفکر رایج در غرب و نمیتوان معادل صحیح و کاملی برای آن در زبان فارسی تعیین کرد.
جهانی شدن یکی از کلمات جادویی امروز است که هنوز تعریف یکنواختی برای آن ارائه نشده است. زیرا این پدیده به حد تکامل نهایی خود نرسیده و همچنان دستخوش تحول است و هر روز وجه تازهای از ابعاد گوناگون آن مشخص و نمایان میشود. در ایران واژه Globalization به جهانی شدن، سیارهای شدن، کوچک شدن، دهکده جهانی، فراگیر شدن جهان و یکپارچگی جهان ترجمه شده است.
مفاهیم جهانی شدن از چند دیدگاه
منظور از «پدیده جهانی شدن» شکلگیری شبکه گسترده جهانی برای مبادله اطلاعات است. آقای رجائی پیشبینی مارشال هربرت مک لوهان (80-1911 M.HMluhan) نظریهپرداز کانادائی را نقل میکنند که چگونه «پیشرفت ارتباطات، دهکدهای جهانی متشکل از بشر پراکنده در پنج قاره ایجاد خواهد کرد.» از نظر برخی اندیشمندان «با شبکه جهانی که چهار گوشه عالم را به هم مرتبط ساخت، این پیشبینی تحقق یافت. این فرایند را جهانی شدن نامیدهاند.» ایشان تأکید میکنند که عصر اطلاعات و ارتباطات ابزارهای دست یافتن به این ارتباط را به چنگ آورده است، و مهمتر از آن، از اهمیت مرزها فرو کاسته است. بر اثر انقلاب اطلاعات، جهان به راستی به یک گوی، یعنی به همان دهکده جهان تبدیل شده است. با توجه به نگرشهای مختلف در اینجا به چند دیدگاه اشاره میشود: «هلتن» جهانی شدن را یک تغییر مستقل میپندارد که بر متغیر وابستهای چون ملت ـ دولت تأثیرگذار است. به عبارتی تحولات موجود در چارچوب دولتهای ملی تابعی از کیفیت فرایند جهانی شدن است. به نظر «مک گرو» جهانی شدن یعنی افزایش شعار پیوندها و ارتباطات متقابل که فراتر از دولتها دامن میگسترد و نظام جدید جهانی را میسازد و یا جهانی شدن به فرایندی اطلاق میشود که از طریق آن حوادث، تصمیمات و فعالیتهای یک بخش از جهان میتواند نتایج مهمی برای افراد و جوامع در بخشهای بسیار در کره زمین در برداشته باشد و یا جهانی شدن دگرگونی است از جغرافیای اجتماعی که با رشد فضاهای فراسرزمینی مشخص میشود: به عبارت دیگر، جهانی شدن دینامیک چند جانبهای میباشد همراه با محرکهای عمدهای که از دانش واقعگرایانه، تولید سرمایه، نوآوریهای فناوریهای مختلف و اقدامات ساماندهی حاصل میشود.
«دانیش» در خصوص فرایند جهانی شدن معتقداست که هم اکنون در یک دوران گذار زندگی میکنیم که سیاست و اقتصاد قرن آینده را صورتی خواهد بخشید که در آن تولیدات و فناوریهای ملی، شرکتهای ملی و صنایع ملی وجود نخواهد داشت. «مک ایوان» جهانی شدن را گسترش بینالمللی مناسبات تولیدی و مبادله سرمایه میداند. به سخن دیگر جهانی شدن فرایند چند بعدی است که طی آن کشورها و شهرها و مردم از طریق جریانات رو به گسترش، جمعیت، کالا، سرمایه، خدمات و ایدهها به هم دیگر نزدیکتر شدهاند. پس «جهانی شدن» بهترین سیاست نیست، بلکه یک واقعیت غیرقابل اجتناب و جلوگیری است.
«آنتونی گیدنز» معتقد است که جهانی شدن در واقع فراگیر شدن خصوصیات ذاتی مدرنیته و تجدد است که با گسترش وسایل ارتباطی و ناتوانی مرزها و حاکمیتهای ملی در کنترل رسانههای بینالمللی در تمامی نقاط جهان منتشر میشود، به گونهای که اندک اندک کل مردم جهان دارای فرهنگ مشترک ـ که از مدرنیته حاصل میشود ـ میگردند و همین دیدگاه را در کتاب«جهانی شدن زندگی مار را دوباره شکل میدهد.» اینگونه مطرح میکند: «ما در دوران مهم انتقال تاریخی زندگی میکنیم، به این معنی که جهانی شدن، تمامی جوامع روی سیاره زمین را نظمی مجدد میبخشد و اگرچه برخی مواقع نتایج این امر قابل پیشبینی نیست، اما به طور کلی در جهتی مثبت رو به پیشرفت است.» به این ترتیب جهانی شدن از دیدگاه گیدنز، گرچه همواره رو به پیشرفت است، ولی در مسیر خود با موانعی نیز روبهرو خواهد بود که میان تقابل سنت و تجدد به شمار میرود.
گیدنز در کتاب جامعشناسی، جهانی شدن را اینگونه تعریف کرده است:
«گسترش و روابط اجتماعی و اقتصادی در سراسر جهان در دوران کنونی، جنبههای متعددی از زندگی مردم از سازمانها و شبکههای اجتماعی تأثیر میپذیرد که هزاران مایل دورتر از جوامعی که در آن زندگی میکنند قرار دارند. یکی از جنبههای اصلی مطالعه جهانی شدن ظهور یک نظام جهانی است؛ یعنی از برخی جهات ما میباید جهان را به صورت یک نظم اجتماعی واحد در نظر بگیریم.»
زمینه پیدایش مفهوم جهانی شدن
جهانی شدن مفهومی از یک سو قدیمی و از یک سو کاملاً جدید است. اگر جهانی شدن را مفهومی آرمانی، انتزاعی، به معنای عدالت جهانی و گسترش حقوق بشر بدانیم، این مفهوم توسط پیامبران و ادیان مختلف بازگو شده است. پیگیری خط سیر دیدگاه جهانی شدن در میان نظریهپردازان و جامعهشناسان در آرای ماکس وبر، دورکیم، مارکس و والرشتاین قابل ریشهیابی است. عقلانیت صوری و خرد ابزاری که ناشی از افسونزدایی است و دیگاه وبر به هرحال حکایت از یک روند دارد.
«وبر» براساس یک اعتقاد بدبینانه به قانون کلی رسیده است که در آن، یک روند را میتوان دید…. «دورکیم» بحث تقسیم کار، تراکم مادی و اخلاقی و تبدیل همبستگیهای مکانیکی به ارگانیکی را مطرح میسازد که همگی ناظر بر نوعی جهانی و تقسیم کار بینالمللی نوعی جهانی شدن را طرح میکنند. اما اگر جهانی شدن را در معنای عینی آن، با توجه به تعاریفی که ارائه شده ایجاد تحولات عمیق در عرصههای گوناگون بدانیم، مفهومی جدید است که از زمان فروپاشی کمونیسم و نظام دو قطبی و بالاخره پایان جنگ سرد عینیت یافته است. فضای جنگ سرد مانع عمدهای برای جهانی شدن به شمار میرفت، زیرا هم از نظر فضای فیزیکی، ایدئولوژیکی و نیز شرایط روانی و هم به لحاظ بلوک بندیهای شرق و غرب موانع زیادی برای اطلاق حوزههای وسیعتری از مفاهیم وجود داشت، به گونهای که بسیاری از الگوهای رفتاری از شمول جهانی شدن مستثنی میگردیدند.
به این ترتیب تشدید روند جهانی شدن که با پایان جنگ سرد همراه بوده است از یک سو باعث فروپاشی نظام دو قطبی و از طرف دیگر با مورد سؤال قراردادن پایهها و اصول روشنگری موجب به هم ریختن سه مفهوم بنیاد، وحدت و هدف غایی شده است و همین امر چند گانگی، تنوع و کثرت را به همراه داشته است.
تحت این شرایط مردم سالاری کثرت گرایانه که عمدتاً با تفاوتها و تعارضها سروکار دارد، در مقابل مردم سالاری اجتماعی ـ که حالت سلطهگرایانه داشته و با حذف تفاوتهای اصلی امکانپذیر است ـ قرار میگیرد.
ویژگی بارز جهانی شدن
ویژگی این پدیده و این دوره تاریخی جدید را میتوان وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، یا به تعبیری «یک تمدن تمدنهای بسیار» دانست.
جهان گستری (جهانی شدن) مرحله تازهای را که بر شیوه تولید اطلاعات مبتنی است، در تمدن بشر آغاز کرده است. این شیوه برخلاف شیوه تولید صنعتی که یک جهان صنعتی مبتنی بر تجدد را ایجاد کرده، ظاهراً به سمت جهان تناقض نمای یک تمدن تمدنهای بسیار میل میکند. جهانی که در آن در خصوص مفروضات بسیاری اشتراک نظر هست. اما هریک از مفروضات جلوههای گوناگون پیدا می کند. پدیده جهانی شدن به پیدایش مرحله تازهای در تمدن انسان، یعنی تمدن جهانی حاوی تمدهای بسیار منجر شده است.
دهکده جهانی و گسترش رسانههای نوین
واقعیت جهانی شدن به معنی این است که پیشرفتی که انقلاب علمی و صنعتی به ویژه در گستره ارتباطات بدان دست یافته، مجال را برای پیدایش نیروها و نهادها و شبکههایی که ماهیت و ابعادی جهانی دارند هردم بیشتر و بیشتر باز میکند و در نتیجه موجب طرح مشکلات بسیاری در گستره جهانی میگردد و حل آنها ممکن نیست، مگر با سیاستهای جهانی و فراگیر، به عبارت دیگر مشکلات جهانی، سیاستها و راهبردها و طرحهای جهانی میطلبند و این خود به معنی پدیدار شدن فرصتها و مساعد شدن زمینهها برای تحقق و پیاده سازی پروسه جهانی شدن میباشد.
نیروها و ظرفیتهایی که از محدوده خاص خود رها شده و ابعاد جهانی به خود گرفتند، هم اینک تصمیماتی در حجم و اندازههای جهانی میطلبند.
«ادوارد سعید» نویسنده فلسطینی الاصل ساکن آمریکا که دارای دیدگاههای انتقادی در مسائل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است، براین باور است که لیبرالها معتقدند گسترش رسانههای جمعی نه تنها کنترل بر زندگی انسانها را بیشتر نخواهد کرد، بلکه زمینه قدرتیابی افراد در برابر سازمانها و دولت را افزایش میدهد. فرآیند جهانی شدن رسانههای جمعی نوعی آگاهی نسبت به ارزشهای مشترک بشری پدید.
منبع: / سایت / فصل نو ۱۳۸۵/۰۵/۲۵
نویسنده : محمد رضا زارعی