سخنرانی دکتر سریع القلم
ستیز با پوپولیسم در منش امام موسی صدر
نشست با عنوان «امام موسی صدر، ستیز با پوپولیسم»، با سخنرانی دکتر محمود سریع القلم که در آذر ۱۳۹۲ برگزار شد.
پوپولیسم یعنی اینکه به هنگام تصمیم گیری به جای رجوع به خردمندان و کارشناسان بر اساس حال عمومی جامعه عمل کنند. پوپولیسم فاقد دوره زمانی است. یعنی نه با گذشته کار دارد و نه با آینده؛ نه با استدلال کار دارد و نه با مطالعه؛ نوعی عوامفریبی است برای راضی کردن مردم برای کوتاه مدت.
پوپولیسم در ایران دو ریشه تاریخی دارد: فقر اقتصادی و فقر فرهنگی.
اگر سوابق کمونیستهای ایران را مطالعه کنید میبینید که بسیاری از آنان از خانوادههای بسیار فقیر آمدهاند و با دغدغه و نارضایتی اجتماعی و در فضایی که خلأ وجود داشت، به سراغ کمونیسم رفتند. در ایران کمونیسم با پوپولیسم یکی شد.
در ایران همیشه دغدغه توزیع نابرابر داشتیم. به همین دلیل کمونیسم در ایران بستری برای مبارزه علیه نظم موجود شد و اینکه باید از جهان فاصله بگیریم و مبارزه با امپریالیسم به این انجامید که نگاههای منطقی سوسیالیستی هم در ایران پیاده نشد و با همان سبک احساسی ادامه پیدا کرد.
فقر فرهنگی به این سبب است که ما ایرانیان در تعامل با یکدیگر مشکل داریم. مشکل این نیست که افکار متفاوت داریم. برای کشوری با این قدمت تاریخی نباید وجود دیدگاههای مختلف مسئله باشد. مسئله، متکی بودن افراد به اشخاص است که باعث میشود ایرانیان نتوانند با هم تعامل کنند. این فقدان ریشه شخصیتی دارد. در فرهنگ ایرانی به محض تفاوتهای فکری از هم فاصله میگیریم. این باعث میشود نتوانیم با هم کار کنیم و حزب تشکیل دهیم. به همین دلیل تاریخ انشعاب در احزاب ایران بسیار جدی است.
موسی صدر منظومه فکری و برنامه عملی داشت
ایشان شانزده سال فقط کار فکری و عقیدتی و اجتماعی کرد و این نشان دهنده وجود منظومهای فکری است. ما هزاران ایرانی داریم که ظاهر دینی دارند ولی عملکردشان غیردینی و ضددینی است. عملکرد امام موسی صدر نشان میدهد که برای باورها ارزش قائل بود و برایشان وقت صرف میکرد. اینکه کسی در آن مقطع چنین فعالیتهایی کند نشان میدهد نظم فکری و برنامه عملی داشته و دنبال کادرسازی بوده است.
خلاف پوپولیسم مشورت کردن و تبادل فکر و با استدلال کار کردن است. زندگی امام موسی صدر را که مطالعه میکنید، میبینید گاهی امام در چند روز استراحت نداشتند چون مدام در حال تعامل با افراد و جریانهای مختلف بودند تا بتوانند تفاهم ایجاد کنند.
موسی صدر جلو بحرانهای زیادی را گرفت چون به دنبال مکانیسم تفاهم بود. ایشان سعی میکرد همه را به اجماع دعوت کند. امام میگوید من تحمل نمیکنم اگر خواری در چشم مخالف من باشد. ایشان این حرف را در عمل هم نشان میدهد: با کسانی که در حضور ایشان علیهشان حرف میزنند با نهایت مهربانی و عطوفت رفتار میکند.
در علوم انسانی کسانی بهتر میتوانند عمل کنند که از انسان شناخت بهتری دارند؛ اینکه بفهمیم چرا انسان دروغ میگوید، چرا خودمحور است، چرا راستگو نیست. چرا افرادِ بعضاً مذهبی علیه امام سخن میگفتند ولی باز ایشان در حضور آن افراد درباره ویژگیهای مثبت آنان صحبت میکرد، نشان میدهد که ایشان میدانست آنان چرا مخالفت میکنند.
از ویژگیهای پوپولیسم این است که اگر ببیند مردم حرف اشتباهی میزنند، همراهشان میشود تا هدفش را پیش ببرد. در داستان بستنی فروش مسیحی میبینیم که امام به معنای پوپولیستی عمل نمیکند. نمیگوید مردم این عقیده را دارند پس باید با آنان همراه بود، بلکه با عملش، فکر و روش غلط مردم را اصلاح کرد. این نشان میدهد ایشان پوپولیست نبود.
ما ایرانیان در هوش تحصیلی جزو بهترینها هستیم اما در هوش اجتماعی ضعیفیم. در واقع هوش اجتماعی ایرانیان پوپولیستی است. این کاری است که امام موسی صدر در لبنان انجام داد و آن تقویت هوش اجتماعی است. هوش اجتماعی یعنی جایگاه من در جامعه چیست؟
خلاصه سیره امام «تغییر» است
از ویژگیهای پوپولیسم نپذیرفتن تفاوت هاست. پوپولیسم همه را یکسان و در یک چارچوب میبیند. در عملکرد امام میبینیم که هر فرد و گروه و طایفهای در فکر ایشان جایگاه خاصی دارد و ایشان از روشهای متفاوت برای تعامل با افراد مختلف استفاده میکردند. این ویژگی حضور ذهن زیادی میطلبد. این خصوصیت امام موسی صدر دقیقا ضد پوپولیسم است.
امام موسی صدر با مردم بود اما پوپولیست نبود
امام برای مردم احترام قائل بود، به فکر مردم بود و برایشان برنامه ریزی میکرد و به دنبال منابع برای حل مشکلاتشان بود اما در حوزه فکر با بهترینها و نخبگان مشورت میکرد. این مرز بین کسی است که پوپولیست است و کسی که نیست.
منبع: کانال سخنرانی ها