اعتراف به شکست
گروه 1+5 از طریق رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد: “ این گروه با محوریت پیشنهاد ترکیه و برزیل برای مبادله اورانیوم غنیشده با غنای پایین با میلههای سوخت مورد نیاز رآکتورهای تحقیقاتی آمادگی خود را برای مذاکره با تهران اعلام کرده است.” این خبر با نگاه اول و رصد رفتار غرب نسبت به جمهوری اسلامی در طول یک سال گذشته آن هم پس از تصویب قطعنامه 1929 و اعمال تحریمهای گسترده و تشدید آن توسط اروپا شاید فاقد ارزش باشد ولی در شرایطی که غرب با اعمال سیاست چماق و هویج سعی در امتیازگیری از ایران را داشته و در این مسیر بارها با شکست مواجه گردیده است، چنین رویکردی را باید نوعی عقبنشینی تلقی کنیم. در تحلیل این رفتار، مواردی حائز اهمیت است که به اجمال به آن میپردازیم:
1 ـ سیاست تحریمهای همهجانبه به ویژه تحریمهای اقتصادی در دنیای امروز کارایی خود را از دست داده است. هر سیاستمدار با درایتی امروز میداند تهیه کالا اعم از کالاهای استراتژیکی و غیراستراتژیکی در صورت تحریم از سوی دارندگان نسبت به کشورهای “ ندار» چندان سخت یا حداقل در عین سختی برای تهیه آن، غیر ممکن به نظر نمیرسد. دنیای امروز به خصوص برای کشورهایی که همواره اصالت سود و فایده مبنای رفتاری دولتمردان آن بوده است، نمیتواند بپذیرد با دلایل واهی برخی قدرتهای سودجو، از منافع خویش صرفنظر کرده و همسو با جریانی شود که همواره با ابزار تحریم مانع توسعه دیگر کشورها میگردند. با چنین رویکردی، امروز ابزار تحریم تقریباً کارایی خود را از دست داده است. اینکه روسیه در عین قرار داشتن در جرگه تصویبکنندگان قطعنامه علیه ایران و پیوستن به اردوگاه غرب برای تهدید جمهوری اسلامی، سخن از راهحل دیپلماتیک در برخورد با ایران میراند، نشان از آن دارد که توسل به چنین ابزارهایی نمیتواند کشوری را از مسیری که انتخاب کرده است، باز دارد. صرفنظر از درستی یا نادرستی این خبر که ایران موفق به تهیه چهار فروند موشک S-300 شده است، آن هم موشکهایی که از لحاظ عملکردی در زمره موشکهای استراتژیکی به حساب میآید و روسها بارها بهرغم قول تحویل آن، با فشارهای امریکا به تعهد خود نسبت به ایران عمل نکردند، گویای این واقعیت است که کشور یا کشورهایی که مایل هستند چنین موشکهایی را به ایران تحویل دهند، آیا در قبال منافع سرشاری که از مبادله کالاهای غیر استراتژیکی با ایران کسب میکنند، حاضر میشوند از منافع خویش صرفنظر کرده و در مقابل خواسته دولتمردان امریکایی تسلیم شوند. تنها آسیب تحریمها برای ما این خواهد بود که کالایی که ایران تاکنون با فلان قیمت تهیه میکرد، از این پس ناچار است با 10 تا 15 درصد بالاتر از قیمت جهانی آن تهیه نماید و ایران چنین وضعیتی را یک بار در سالهای جنگ تجربه کرده است. این سخن آقای هاشمی رفسنجانی مبنی بر اینکه شرایط امروز کشور از سال 1367 سختتر نیست، مؤید آن است که ایران اسلامی توان عبور از این گذرگاه را به سهولت خواهد داشت.
2 ـ مرکز پژوهشهای غرب در وین روز جمعه 16 مرداد طی گزارشی اعلام کرد: ایران در مرکز هستهای خود در نظنز شروع به استفاده از تجهیزات اضافی سانتریفیوژ کرده تا از این طریق اورانیوم با غلظت بالاتر را غنیسازی کند. این گزارش هرچند با نگاه پروندهسازی برای ایران اسلامی در بحث هستهای تهیه و انتشار یافته است ولی در بردارنده این مفهوم است که ایران در مسیر انتخاب نموده خود کوچکترین تردیدی ندارد و حاضر نیست در مقابل فشارهای غرب و اعمال برخی تحریمها سر تسلیم فرود آورد. شاید با درک این نگاه بود که رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل خبر مذاکره 1+5 با ایران را اعلام کرد. آن هم مذاکراتی که بنا به خواسته جمهوری اسلامی میبایست با محور بیانیه تهران با دو کشور ترکیه و برزیل صورت پذیرد.
3- اقدام نظامی رژیم صهیونیستی در مرز لبنان و درگیری با پاسگاه مرزی این کشور و واکنش به موقع و سریع ارتش لبنان، خط بطلانی بود بر این دیدگاه که رژیم صهیونیستی به نیابت امریکا قرار است به ایران حمله کند. انتشار خبر حمله رژیم صهیونیستی به ایران از زبان مقامات این رژیم و حتی رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا اگر تا دیروز برخی نگرانیها را در دلهای ناآرام برخی عناصر داخلی ایجاد کرده بود، اکنون با مشاهده ترس و وحشت سربازان و شهروندان رژیم صهیونیستی که در مواجهه با چند نظامی ارتش لبنان و یک اقدام بهموقع آنها، به سمت پناهگاهها و عقبنشینی از مواضع انجامید، این یقین حاصل شد که رژیمی که در مواجهه با چنین اقدامی، چنین دچار انفعال میشود، چگونه توان مقابله با جمهوری اسلامی را خواهد داشت.
با توجه به مواردی که گفته شد به نظر میرسد غرب چارهای جز مذاکره با ایران ندارد، چرا که بحث هستهای از نگاه دولتمردان و ملت ایران یک امر تمام شده است و در این مسیر، ایران هر مرارتی را متحمل شده که از منافع آینده خویش عدول نکرده باشد و این نکته را هم دولتمردان غرب به درستی میدانند و هم مردم کشورهای عرب منطقه که در تازهترین نظرسنجی که توسط مؤسسه نظرسنجی عرب 2010 انجام شده است و 57 درصد اعراب منطقه رأی به برنامه هستهای دادهاند، آن را تأیید میکنند. بنابراین شایستهترین کاری که امروز کشورهای غربی و گروه 1+5 میتوانند انجام دهند آن است که به شکست خود مبنی بر تسلیم ایران اعتراف کنند و مسیر طی شده در تحریم ایران را مرور کرده و درصدد رفع اشتباهات فاحش گذشته برآیند.
منبع: روزنامه جوان
نویسنده : حسن رشوند