طرحهای خطوط لوله انرژی در حوزه دریای مازندران (3)
محدودیّتها و چالشهای موجود در حوزهی دریای مازندران
شرایط جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنونی موجب برخی محدودیّتها در زمینهی تولید و انتقال نفت و گاز و افزایش ریسک سرمایهگذاری در فعالیتهای نفتی میشود.
ولی مهمترین مسألهای که دریای مازندران با آن روبهروست بیتوجهی کشورهای کرانهای به آلودگیهای زیست محیطی است. انتقال انرژی منطقه از بستر دریای مازندران میتواند پیامدهای زیست محیطی بسیار زیانبار داشته باشد. برخی از نکات زیست محیطی بسیار مهم که باید در زمینهی انتقال نفت و گاز از حوزهی دریای مازندران در نظر گرفته شود، عبارت است از:
1- تکنولوژی و تجهیزات برای انتقال نفت و گاز با خطّ لوله از نظر مفاهیم تازهی زیست محیطی؛
2- خطرهایی که برای جانداران و گیاهان در مسیر خطوط لولهی انتقال نفت پدید می آید؛
3- آلودگی خاک، بستر دریا و فضا؛
4- خطر زمین لرزه در مناطق مسیر خطوط لوله؛
5- نشت و جاری شدن مواد آلاینده به محیط زیست به هنگام انتقال نفت و گاز . (عباسی ترکمانی، 65: 1378).
افزون بر مسألهی محیط زیست، یکی از موانع بزرگ بهرهبرداری از منابع دریای مازندران مسئلهی تعیین رژیم حقوقی این دریا است. پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی و سر بر آوردن کشورهای تازه و پیدایش ذخایر نفت و گاز در دریای مازندران، رژیم حقوقی حاکم بر این دریا از سوی کشورهای تازه استقلال یافته به چالش کشیده شد. نبود رژیم حقوقی پذیرفته شده برای دریای مازندران، در کنار منابع انرژی آن، برای همهی کشورهای کرانهای نگرانیهایی درمورد شیوهی بهرهبرداری از این منابع پدید آورده است. حضور قدرتهای بزرگ جهانی در منطقه با هدف بهرهبرداری از این منابع نیز ممکن است در آینده به تنشهایی بینجامد، زیرا نبود رژیم حقوقی مناسب از یک سو و مشکلات امنیّتی کشورها از سوی دیگر، احتمال کاربرد زور و انتخاب راهکار نظامی را افزایش میدهد. (افشردی، 121: 1381).
در مورد رژیم حقوقی دریای مازندران و استقرار نظام حقوقی تازه، در یک دههی گذشته اقدامات بسیار صورت گرفته است؛ اما برآیند آن مورد پذیرش همگان نبوده است. زیرا دیدگاههای متفاوتی در میان کشورهای کرانهای در این زمینه وجود دارد و هر یک از آنها فرمول ویژهای برای تقسیم این دریا مطرح میکند. بههررو، نبودن یک نظام حقوقی دقیق و روشن که مورد پذیرش همگان باشد، چه بسا عوامل کشمکش در منطقه را افزایش دهد، که همین، تلاش برای بهرهگیری بیشتر و بهتر از منابع دریایی از سوی کشورهای کرانهای را با مشکل روبهرو میسازد.
افزون بر اینها، خطوط لولهی نفت و گاز در این منطقه با خطرهای پرشماری نیز که از کشمکشهای منطقهای میان دولتها ریشه میگیرد روبهرو است. وجود درگیری بر سر مرز و سرزمین و مسائل قومی و بحرانهای سیاسی-امنیتی و منطقهای از دیگر چالشها و عوامل موثر در تولید و انتقال نفت و گاز در منطقه شمرده میشود. از جمله میتوان به درگیری آذربایجان و ارمنستان بر سر قرهباغ، مسئلهی آبخازیا و اوستیا در گرجستان، چچن در جنوب روسیه، کشمکشهای ترکمنستان و ازبکستان و تاجیکستان، ناآرامی در افغانستان و اختلافات میان یونان و ترکیه و همچنین برخی ناآرامیهای داخلی در ترکیه اشاره کرد که موجب افزایش هزینهی فعالیت های نفتی شده است. با وجود این شرایط و بحرانها، طبیعی است که سرمایهگذاری در این منطقه از ثبات و امنیت برخوردار نخواهد بود.
برای افزایش سرمایهگذاری اقتصادی در منطقه، نخست لازم است ثبات و امنیت سیاسی در منطقه برقرار شود و برقراری ثبات در منطقه نیازمند همکاری و همفکری کشورهای منطقه در حلّ مسالمتآمیز بحرانهای سیاسی است. ثبات سیاسی، ثبات اقتصادی را در پی خواهد داشت و ثبات اقتصادی، ثبات سیاسی پدید میآورد. از این رو کشورهای منطقه ناگزیرند با ژرفاندیشی بیشتر در ژئوپلیتیک خود و با درک این مسئله که مکمّل یکدیگرند، مسائل خود را حل کنند. بهترین روش برای ایجاد ثبات اقتصادی در منطقه ، بستن پیمانها و افزایش همکاریهای اقتصادی، امنیّتی و سیاسی است.
بهرهی کلام
حوزهی دریای مازندران پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی، به سبب وجود منابع گسترده هیدروکربنی درآن، ابعاد تازهای از دید استراتژیک و ژئوپلیتیک یافته است و دسترسی نداشتن مستقیم کشورهای تازه استقلال یافته به جهان خارج، چگونگی کشیدن لوله برای انتقال نفت و گاز منطقه را در کانون توجه قدرتهای منطقهای و جهانی قرار داده است. با توجه به پدید آمدن گونهای خلأ قدرت در حوزهی دریای مازندران، قدرتهای اثر گذار همسایه، منطقهای و فرامنطقهای، در پی تحمیل الگوی سیاسی مورد نظر خود در منطقه برآمدند تا بتوانند نفوذشان را گسترش دهند. از سوی دیگر، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای نوپای منطقه بادشواریهای اقتصادی و تکنولوژیک روبهرو شدند. این کشورها برای بهرهبرداری از ذخایر انرژیهای فسیلی، راهانداری طرحهای صنعتی و بهرهبرداری از ظرفیتهای کشاورزی خود نیاز به همکاری دیگر کشورها داشتند و از این رو به گسترش روابطشان با قدرتهای منطقهای و جهانی پرداختند.
از آغاز دههی 90 «بازی بزرگ» دیگری در حوزهی دریای مازندران آغاز شده و مناطق آسیای مرکزی و قفقاز، به میدان مبارزهی شرکتهای بینالمللی دست اندر کار نفت و گاز، و قدرتها برای به دست آوردن امتیاز استخراج نفت و گاز و رساندن آن به بازارهای جهانی تبدیل شده است. در واقع، منابع انرژی و مسیرهای انتقال آن به صورت ابزار مهمی برای اعمال نفوذ قدرتهای بزرگ درآمده است. در تحلیل ژئوپلیتیکی کلاسیک، تسلط بر مهمترین منابع طبیعی و انرژی و نواحی قدرت، تسلط بر جهان شمرده میشود. خطوط انتقال انرژی میتواند راههای چندی داشته باشد و کشیده شدن خط لوله ازیک راه به معنای محرومیت نسبی دیگر بازیگران از امتیازات آن است، زیرا گذشتن خط انتقال نفت یا گاز از یک کشور همراه با افزایش اعتبار استراتژیک ان کشور، سبب پیوستگی امنیتی کشورهای منطقه میشود.
در مورد خطوط لوله در حوزهی دریای مازندران باید گفت که همهی راههای پیشنهاد شده، دارای دشواریهایی است. راه شمالی به روسیه و دریای سیاه که سبب تداوم و تشدید وابستگی به جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز به روسیه خواهد شد، از دید اقتصادی و همچنین امنیتی به ویژه با توجه به بحران چچن با چالشهای بسیار روبهروست. راههای خاوری که به کرانههای اقیانوس آرام و آسیای خاوری میرسد، پرهزینه است. راه باختری که از زیر دریای مازندران میگذرد نیز با توجه به خطرهای زیست محیطی آن، بسیار زیانبار است. در این میان راههایی که از خاک ایران به خلیج فارس میرسد، با توجّه به کوتاه بودن و امن بودن و همچنین روابط دوستانهی ایران با کشورهای منطقه، بهترین گزینه است، هرچند دولت آمریکا به سبب اختلافاتش با ایران با گزینش این خط مخالفت میکند. واقعیّت این است که در این بازی بزرگ تلاش کشورهای کرانهای و همسایگان آنها بر این است که خود را «منطقهای امن» و مناسب برای گذر خطوط لولهی نفت و گاز معرفی کنند و در برابر، قدرتهای فرامنطقهای میکوشند در سایهی برخی تضادها و اختلافها با دولتهای این منطقه، آنها را از حق طبیعی خود محروم کنند. از این رو بسیاری از دگرگونیها در حوزهی دریای مازندران متأثّر از سیاستها دربارهی خطوط لولهی نفت و گاز و مسایل مربوط به انتقال انرژی از این حوزه به بیرون است.
مسایل اقتصادی و سودآور بودن این خطوط یکی از عوامل موثّر در اجرایی شدن پروژهها به شمار میرود. در حقیقت توسعهی نفتی حوزهی دریای مازندران دارای ابعاد زیست محیطی، سیاسی، فنّی و اقتصادی و . . . . است و همهی این مسائل سبب کندی روند توسعهی نفتی در حوزهی دریای مازندران میشود. مهمترین مسایل در این زمینه عبارت است از: رژیم حقوقی دریای مازندران و چگونگی رساندن نفت به بازارهای جهانی.
همچنین، مسألهی امنیّت راههای گذر خطوط لوله نیازمند توجه بسیار است. اهمیّت آن هنگامی بیشتر نمایان میشود که بدانیم در حوزهی دریای مازندران، قفقاز و دیگر کشورهای تازه استقلال یافته، تنشهای قومی و بحرانهای گوناگون در جریان است. چون ناامنیهای اقتصادی مشکلات بسیار در راه اجرای طرحهای کلان اقتصادی در منطقه پدید آورده است، لازم است نخست ثبات و امنیّت سیاسی در منطقه برقرار شود. برقراری ثبات و امنیّت در منطقه نیازمند توجه به منافع همهی کشورهای منطقه، خودداری آنها از رو کردن به سیاستها و اقداماتی است که سبب کنار گذاشته شدن یا کاهش حضور یکی از بازیگران بزرگ منطقه میشود. در این میان همکاریهای اقتصادی و سیاسی-امنیّتی میان کشورهای منطقه نه تنها سبب حلّ و فصل اختلافها، بلکه مایهی تفاهم و همگرایی در منطقه خواهد شد و میتواند نقش قدرتهای فرامنطقهای را محدود کند. برسرهم، توسعه منابع نفتی در حوزهی دریای مازندران یک بازی با حاصل جمع صفر است. چون همهی این موانع در کار وجود دارد. از این رو باید راهکارهای گوناگون برای از میان برداشتن هر یک از این مسایل را به درستی بررسی کرد.
پانوشت:
1. برای آگاهی بیشتر پیرامون بازی بزرگ نگاه کنید به:
الهه کولایی(1384)، بازی بزرگ جدید در آسیای مرکزی؛ زمینهها و چشماندازها، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی و نیز
Lutz Kleveman, 2004, “Oil and the New Great Game”, The Nation Magazine, February 16, 2004 Lutz Kleveman, 2004, The New Great Game: Blood and Oil in Central Asia, Charleston: Atlantic Books, and, Ahmed Rashid, (2002), Taliban: Islam, Oil and the New Great Game in Central Asia, London: I. B. Tauris.
منابع و مآخذ
1. ابوالحسن شیرازی، حبیباﷲ. (1382). «روند جهانی شدن در آسیای مرکزی و بازتاب آن بر منافع ملی ایران» از:
http: //www.did.ir/document/index.fa.asp?cn=pp00020045909592811
2. افشردی، محمدحسین. (1381). ژئوپلیتیک قفقاز و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشکدهی فرماندهی و ستاد.
3. امیر احمدی، هوشنگ. (1380). «مخاطرات سیاسی مسیرهای مختلف خطوط لوله در حوزهی دریای خزر». ترجمهی علیرضا طیب. اطلاعات سیاسی-اقتصادی. (خرداد و تیر 1380) ص166
4. امیر احمدیان، بهرام. (1384) . «ژئوپلیتیک لولهها در عرصهی ژئواستراتژیک اوراسیا». از:
http: //www.did.ir/document/index.fa.asp?cn=pp00020055804532412
5. انتخابی، نیلوفر. (1379). «امکان سنجی احداث خطوط لولهی نفت دریای خزر». اطلاعات سیاسی-اقتصادی. ش156-155. (مرداد و شهریور 1379) صص35-26
6. برگین، دانیل. (1378). «دریای خزر، صحنهی بازی بزرگ؛ ایران بازیگر است یا تماشاگر؟» اقتصاد ایران. س. 1ش5. صص6-3
7. پورموسوی، سیدموسی. (1383). «نگاهی به تحولات ژئوپلیتیکی حوزهی دریای خزر». جغرافیای نظامی و امنیتی. س2. ش1. تابستان. صص13-6
8. ترکزاد، بهروز. (1382). «امنیّت دریای خزر: طرح نظام امنیّت جدید در آسیای مرکزی و قفقاز». از:
http: //www.did.ir/document/index.fa.asp?cn=pp00020042704251015
9. جلالی، محمدرضا. (1384). «ذخایر هیدروکربنی دریای خزر: خطوط لولهی نفت و گاز». مجموعه مقالات دوازدهمین همایش بینالمللی آسیای مرکزی و قفقاز. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی. صص 234-207
10. چرمی، داوود. (1377). «بازی بزرگ نوین». فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز. ش21. س6. ص31
11. حافظ نیا، محمدرضا. (1378). «تفاوتها و تعارضهادر حوزهی ژئوپلیتیک خزر». فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز. س8. ش27 (پاییز1378). صص58-43
12. حافظنیا، محمدرضا. (1381). «نقشآفرینی ژئواستراتژیک محور قفقاز-آسیای مرکزی در رقابتهای جهانی». فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز. (پاییز1381). صص24-8
13. عباسیترکمانی، محمدرضا. (1378). «آلودگی دریای خزر. لزوم احترام به قواعد بینالمللی محیط زیست و مسئولیت بینالمللی دولتها». فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز. ش27. صص 82-59
14. قابضی، روحاﷲ. (1384). «منابع نفت و گاز دریای خزر و چشمانداز سرمایهگذاری آینده». مجموعه مقالات دوازدهمین همایش بینالمللی آسیای مرکزی و قفقاز. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی. صص287-273
15. کاظم پور، حسین. (1377). «رژیم حقوقی خزر، توسعه منابع و خطوط انرژی». مطالعات آسیای مرکزی قفقاز. س6. ش21. ص50
16. کاظمی، احمد. (1384). امنیت در قفقاز جنوبی. تهران: ابرار معاصر.
17. کوئی، تیوشید. (1373). «موقعیت ژئوپلیتیک و اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی در دهه 90 و چشمانداز توسعه آنها». ترجمه شاهرخ بهار. فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز. س3. ش5. صص125-111
18. کولایی، الهه، (1384)، بازی بزرگ جدید در آسیای مرکزی؛ زمینه ها و چشماندازها، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی
19. ماجدی، علی (1377). «منابع انرژی و انتقال آن از حوزه دریای خزر». فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز. س6. ش21. صص56-51
20. مجتهدزاده، پیروز. (1379). «دورنمایی از ژئوپلیتیک منطقهی خزر-آسیای مرکزی». اطلاعات سیاسی-اقتصادی. ش156-155. (مرداد و شهریور 1379) صص 15-4
21. ملکی، عباس. (1384). «باز هم ژئوپلیتیک و انرژی در دریای خزر». مجموعه مقالات دوازدهمین همایش بینالمللی آسیای مرکزی و قفقاز. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی. صص132-103
22. میر حیدر، دره و صفتاﷲ طاهری شمیرانی. (1380). «ژئوپلیتیک دریای خزر». فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز. ش35. صص94-55
23. یزدانی، عنایتاﷲ (1386)، «ژئوپلیتیک نفت در منطقه خزر و نقش آمریکا: بازدارندگی جدید»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، ش56، (زمستان 1386)، صص52-33
24. Dorian, J. (2001), Oil, gas in FSU (Former Soviet Union) Central Asia, northwestern China await development, Oil and Gas Journal, No: 10 September 2001, pp. 112-119
25. Energy Informetion Administration, (2005), “Caspian Sea Region: Key Oil and Gas Statistics” , from http: //www. eia. dog. Gov
26. Lutz, Kleveman, (2004), The New Great Game: Blood and Oil in Central Asia, Charleston: Atlantic Books.
27. Lutz, Kleveman, (2004), “Oil and the New Great Game”, The Nation Magazine, February 16 th, 2004.
28. Mikhail, Bill S, (2002) “The Politics of Capian Oil: Oil and Geopolitics in the Caspian Sea Region”, Middle East Policy, Vol. 9, No. 3. September (2004), pp. 146-149
29. Rashid, Ahmed, (2002), Taliban: Islam, Oil and the new Great Game in Central Asia, London: I. B. Tauris.
30. Yazdani, Enayatollah, (2006), “Competition over the Caspian Oil routes: Oilers and Gamers perspective” Turkish Journal of International Relations, Vol. 5, No1-2, Spring and Summer 2006, pp. 30-43.
پاورقی ها:
* دکتر عنایت الله یزدانی: استادیار روابط بین الملل – دانشگاه اصفهان
* مهدیه ملبوس باف: کارشناس ارشد روابط بین الملل
منبع: ماهنامه اطلاعات سیاسی اقتصادی 1387 شماره 249-250، خرداد و تیر
نویسنده : عنایت الله یزدانی
نویسنده : مهدیه ملبوس باف