واژه های قمی و متن های کهن پارسی (گلستان سعدی)
«آدم معنی (معنا): سی - چل سال پیش اینجا آدم معنی (معنا) زَندَگی نَمیکَه» شنیده شده از شخصی قمی در محفلی در قم در بیان توسعۀ شهر و اینکه محل مورد نظر خالی از سکنه و حیات بوده است.
آدم معنا: آدم و امثال او، جاندار. «اعرابیی را دیدم در حلقۀ جوهریان بصره حکایت همی کرد که وقتی در بیابانی راه گم کرده بودم و از «زاد معنی» با من چیزی نبود»، (گلستان سعدی، تصحیح غلامحسین یوسفی، خوارزمی، 1368، ص 115). شرح دکتر یوسفی: «زاد معنی: هر چه از نوع زاد و توشه. بنا به روایت آقای دکتر رحیم عفیفی شیرازی این گونه ترکیبات هنوز هم در زبان مردم شیراز رایج است. نظیر: پول معنی و امثال آن. در لهجۀ کرمانی نیز«خوردنی معنی» به کار میرود. (خطیب رهبر، مقالاتی در بارۀ ... سعدی، ص 128) و «ترشی معنی» و «آجیل معنی» (به روایت آقای علی اکبر سیجانی)، همان، ص389-390.» این ترکیبات به شرح صدر و «شیرینی معنی» و مانند آن در لهجۀ قمی نیز هنوز متداول است.
چند تن از دانشوران در پی نشر یادنوشت «واژههای قمی در متون کهن فارسی (کلیله و دمنه)»، تذکر فرمودند که همانند این نوع واژهها و ترکیبات در لفظ و معنا در سایر لهجهها و گویشها هم رایج و در متون کهن آمده است و اختصاص به لهجۀ قمی ندارد. چنین است که فرمودند. عنوان یادنوشت اندک تغییری پیدا کرد تا گمان اختصاص صرف به قمی بر طرف شود. پاره نوشت کنونی نیز در تایید همین مطلب است. آنچه ار متون کهن بیان میشود صرفا" به عنوان شاهد است. شاهد دیگر کلمه ( عدد) شَش در این بیت است که پیشتر نیز متذکر شده بودم:
گل همین پنج روز و شَش باشد
وین گلستان همیشه خَوش باشد
سیدمحسن محسنی
نظر شما