روزنامه شرق، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۲ - ۱۹ شوال ۱۴۲۴ - ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳

وایلد کت: یکی از اساسی ترین عقاید شمنیسم اعتقاد به وجود شبکه ای از قدرت است که در همه چیز جریان دارد. شمن ها بر این باورند که تمامی چیزهای موجود در جهان زنده اند و در مسیری دو سویه با یکدیگر پیوند خورده اند و این شبکه قدرت است که به هستی جهان معنا می بخشد. پتانسیل و نیروی شبکه قدرت نامحدود و بی انتهاست. درک شبکه قدرت برای درک و فراگیری شمنیسم ضروری است.

تمامی اشیای موجود در جهان مادی، دارای روحند و این روح است که منبع قدرت به شمار می آید. شمن ها با روح موجودات زنده و آنچه اصطلاحاً بدان غیر زنده می گویند (به نظر من همه چیز زنده است) ارتباطی تنگاتنگ دارند. آنها به کمک این ارتباط درک عمیقی از جهان پیرامونشان به دست می آورند. هر چه بیشتر جهان اطراف را بشناسند بر قدرت و توانشان افزوده می شود. بنا به یک قانون اساسی شمنی هر انسانی برخلاف سایر اشیای طبیعی نظیر گیاهان و جانوران، دارای یک جسم روحانی منحصر به فرد است. این جسم روحانی را می توان همچون پرتوهای رنگی روشن یا امواج گرما دور تا دور فرد مشاهده کرد. این جسم روحانی در حالت عادی از نیم تا یک متر بسط می یابد و نسبت به احساس و تفکر فردی که آن را در برگرفته حساس است. رنگ های روشن تر ارتعاشات بلندتر و رنگ های تیره، ارتعاشات کوتاه تری دارند. برخی معتقدند اندازه و گستردگی جسم روحانی هر فردی به میزان قدرت او بستگی دارد. این جسم روحانی در واقع همان «هاله» است.

از آنجایی که شمن ها ارتباط نزدیکی با جهان ارواح دارند، گم شدن ما بین جهان واقعیت و جهان ارواح برایشان کار سهل الوصولی است. افرادی که همیشه در رویای بیداری به سر می برند یا گفته می شود که دور سرشان توسط هاله ای در برگرفته می شود، از زمره کسانی هستند که به راحتی با جهان ارواح و جهان واقعیت پیوند می یابند. آنها افراد «مجرد» و آزادی هستند. شخصیت شمنی توانایی زیستن در جهان واقعی و جهان روحانی است. گو این که فرد شمن یک پایش در جهان واقعی و پای دیگرش در جهان روحی است. یک شمن هرگز فراموش نمی کند که در کدام جهان به سر می برد ،او هر لحظه از موقعیت خویش با خبر است و این یکی از دلایل قدرتمند بودن شمن نسبت به دیگران است. او این توانایی را با تمرین، حفظ تعادل و آگاهی ذهنی از حضور فیزیکی خود به دست می آورد. کسانی که با تکنیک های شمنی آشنا هستند و بر حضور خود، آگاهی دارند، می توانند در حالی که مشغول راه رفتن در خیابان اند به یک سفر درونی سریع السیر بروند.

یکی از روش هایی که به شمن ها کمک می کند تا سازمان یافته و متمرکز بمانند، استفاده از تصویرهای ذهنی است. یکی از این تصاویر «درخت حیات» است. ریشه های درخت همان جهان زیرین است که بدان عالم مردگان نیز می گویند. این عالم همان جایی است که شمن ها در آن با نیاکانشان گفت وگو می کنند و خبرهای گمشده رادر آن می یابند یا اطلاعاتی درباره بیماری ها و سایر چیزهایی که کالبد فیزیکی با آن دست به گریبان است، به دست می آورند. شمن برای سفر به سرزمین مردگان حتماً به کمک راهنما احتیاج دارد و رفتن به این سفر بدون راهنما بسیار خطرناک است.

تنه درخت جهان میانی است. تنه غالباً همچون یک مربع در نظر گرفته می شود که هر یک از وجه هایش نشانگر چهار جهت و متصل قرینه آنهاست. این مربع یک نسخه جادویی از جهان واقعی است و شمن ها هر روز برای حل مشکلات با آن مواجه می شوند. شاخه های درخت همان دنیای زبرین است. دنیای زبرین جهانی از جنس آینده آفریندگی و پرواز است. اهمیت هیچ  یک از این جهان ها بیش از دیگری نیست.

یکی دیگر از این تصاویر ذهنی چرخ جادویی است که به آن ماندالا یا نقش نمادین جهان می گویند. ماندالا دایره ای است که به چهار بخش (در مواردی به ۸ بخش) تقسیم می شود. هر یک از این چهار بخش نماد یکی از جهت های چهارگانه است.

ماندالا نماد جهان میانی، آسمان بالای آن، جهان زبرین و زمین  زیر جهان، زیرین است. مرکز دایره، مرکز کل کیهان است و درون دایره در برگیرنده جهان زیرین و زبرین است که دور مرکز همچون حلزون تاب خورده اند.

همه در این چرخ برای خود جایی دارند و هرکسی که شناخت بهتری از جایگاه خود داشته باشد نیروی بیشتری نیز به دست خواهد آورد. حال بیایید به یک تمرین ساده بپردازیم. ابتدا دور خودتان بچرخید و خود را رها سازید. چشم هایتان را ببندید. یک چرخ جادویی در ذهن تان بکشید. به کمک دو خط متقاطع آن را به چهار بخش تقسیم کنید. هر یک از ربع دایره ها را به رنگ دلخواه درآورید و برای هر کدامشان یک روح حیوان در نظر بگیرید. لازم نیست زیاد فکر کنید آنها خودشان به سراغتان می آیند. اگر موفق نشدید، صبر کنید و دوباره سعی کنید. تا همین جا کافی است. ادامه تمرین را به جلسه بعدی واگذار می کنیم.