آرزوی ایران «شهیده» است: روایت زندگی عاشقانه و شهادت معصومه کرباسی و رضا عواضه
زندگی شهیده معصومه کرباسی و شهید رضا عواضه، داستانی است از عشق، ایثار، ایمان و مقاومت. این زوج نمونه که زندگی خود را وقف تربیت فرزندان، فعالیتهای اجتماعی، قرآنی و جهادی کرده بودند، در حمله پهپاد رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. شهادت این دو انسان بزرگوار نه تنها نمادی از ایثار و مقاومت بود، بلکه الگویی از زندگی عاشقانه و پرمعنا برای همه ما به جا گذاشت. داستان زندگی این زوج شهید، از کودکی معصومه در خانوادهای قرآنی تا ازدواج و شهادت، سرشار از درسهایی برای زندگی است.
از کودکی تا جوانی: تربیت در خانوادهای قرآنی و پرتلاش
معصومه کرباسی در سال ۱۳۵۹ در خانوادهای مذهبی و قرآنی در شیراز به دنیا آمد. او فرزند بزرگ خانوادهای بود که انس با قرآن و آموزههای اسلامی بخش جداییناپذیر زندگیشان بود. مادر، خواهرها و برادر معصومه همگی حافظ قرآن بودند. این فرهنگ قرآنی به معصومه منتقل شد و بعدها او توانست این ارزشها را به فرزندان خود نیز انتقال دهد.
علاوه بر انس با قرآن، خانواده معصومه به ورزش نیز اهمیت ویژهای میدادند. معصومه در ورزشهای رزمی فعالیت داشت و حتی موفق به کسب مدالهای ملی شد. پدر او نیز فوتبالیست بود و روحیه بانشاط و پرتلاش در این خانواده، یکی از ویژگیهای برجسته آنها بود. معصومه از همان کودکی در کنار فعالیتهای قرآنی و ورزشی، در امور اجتماعی و فرهنگی نیز فعال بود. دوستان و همکلاسیهای او از اخلاق صمیمانه، مهربانی و تواناییهای علمی او یاد میکنند. او همیشه به عنوان یک دانشآموز نمونه شناخته میشد و این ویژگیها در دوران دانشگاه و زندگی مشترکش نیز نمود داشت.
ازدواج: پیوندی برای رشد و تعالی
معصومه در رشته مهندسی کامپیوتر در دانشگاه شیراز تحصیل میکرد. آشنایی او با رضا عواضه، دانشجوی لبنانی، از طریق ارتباطی که برای یافتن دوستان پدرش در لبنان برقرار کرده بود، شکل گرفت. رضا که در دانشگاه امریکن بیروت تحصیل کرده بود و یکی از نیروهای حزبالله لبنان بود، به همراه پدرش به خانه معصومه آمد و درخواست ازدواج کرد.
خانواده معصومه در ابتدا نگران سختیهای زندگی در لبنان بودند. پدر معصومه به او گفت: «شرایط زندگی در لبنان سخت است. رفاه نیست. امکانات ایران را نخواهی داشت.» اما معصومه با جملهای کوتاه و عمیق رضایت خود را اعلام کرد: «من میخواهم با کسی ازدواج کنم که در کنارش رشد کنم. دنبال رفاه و مال دنیا نیستم.» این جمله، نشاندهنده عمق ایمان و هدفمندی معصومه بود.
عروسی این زوج در سال ۱۳۸۲ و همزمان با میلاد امام علی (ع) برگزار شد. این مراسم ساده اما معنوی، نشان از زندگی متفاوت و هدفمند این زوج داشت. پس از ازدواج، معصومه و رضا به لبنان رفتند و زندگی خود را در آنجا آغاز کردند.
زندگی در لبنان: ترکیبی از عشق، جهاد و خدمت
معصومه و رضا زندگی خود را وقف فعالیتهای اجتماعی، قرآنی و جهادی کردند. رضا در حوزههای علمی و نظامی فعالیت میکرد و اختراعاتی را نیز به ثبت رساند. او در مقطع دکتری در دانشگاه تهران تحصیل کرد و پروژههای مهمی را در دست داشت. معصومه نیز علاوه بر فعالیت در حوزه برنامهنویسی، در زمینههای قرآنی و مهدویت فعالیتهای گستردهای داشت. او دبیر رسانه عربی «منتظران منجی» بود و جلسات دعای کمیل و فعالیتهای فرهنگی بسیاری را در لبنان برگزار میکرد.
این زوج زندگی سادهای داشتند و تمام تمرکز خود را بر تربیت فرزندان و خدمت به جامعه گذاشته بودند. معصومه و رضا پنج فرزند داشتند: مهدی (۱۷ ساله)، مهتدی (۱۴ ساله)، زهرا (۱۰ ساله)، محمد (۸ ساله) و فاطمه (۲ سال و نیمه). این خانواده نمونهای از یک زندگی عاشقانه، منظم و هدفمند بودند.
ویژگیهای زندگی خانوادگی: الگویی برای همه
زندگی معصومه و رضا پر از ویژگیهای منحصر به فرد بود که آنها را از دیگران متمایز میکرد:
۱. تربیت فرزندان بر پایه قرآن و ولایتپذیری
فرزندان این زوج در محیطی قرآنی و با عشق به اهل بیت (ع) تربیت شدند. نماز جماعت خانوادگی، حفظ قرآن و شرکت در برنامههای فرهنگی و عقیدتی از جمله برنامههای روزمره این خانواده بود. معصومه و رضا فرزندان خود را طوری تربیت کرده بودند که آماده پذیرش هرگونه مسئولیتی باشند، حتی فرزند شهید بودن.
۲. سادگی و دوری از تجملات
خانه این خانواده ساده اما منظم بود. معصومه اعتقاد داشت که نباید وقت خود را صرف وسایل اضافی کرد. او تمام تمرکز خود را بر تربیت فرزندان و انجام وظایف خانوادگی و اجتماعی گذاشته بود.
۳. برنامهریزی دقیق
معصومه برای تمام جنبههای زندگی خود برنامهریزی میکرد. او برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت داشت و تلاش میکرد تا همه چیز را با دقت و نظم پیش ببرد. حتی تربیت فرزندانش نیز بر اساس برنامهریزی دقیق انجام میشد.
۴. عشق و احترام متقابل
رابطه معصومه و رضا نمونهای از یک زندگی عاشقانه و محترمانه بود. معصومه همیشه همسرش را با احترام خطاب میکرد و هرگز در حضور دیگران با او مخالفت نمیکرد. این احترام متقابل، پایهای برای زندگی مشترک موفق آنها بود.
شهادت: اوج بندگی و ایثار
در روزهای پایانی زندگی، معصومه با دوستان و نزدیکان خود خداحافظی کرده و طلب حلالیت کرده بود. او و رضا در منطقهای مسیحینشین در لبنان مورد حمله پهپاد رژیم صهیونیستی قرار گرفتند. این زوج میتوانستند به سمت مردم فرار کنند، اما برای حفظ جان دیگران، از آنها فاصله گرفتند. در نهایت، هر دو به شهادت رسیدند و به دیدار معشوق شتافتند.
پیام شهادت: الگویی برای زندگی و مقاومت
شهادت معصومه کرباسی و رضا عواضه، نمادی از ایثار و مقاومت در برابر ظلم است. این زوج نشان دادند که زندگی بر پایه عشق، ایمان و هدف میتواند به الگویی برای همه تبدیل شود. فرزندان آنها، که با تربیتی قرآنی و ولایی بزرگ شدهاند، ادامهدهنده راه پدر و مادر خود خواهند بود.
سخن پایانی: چراغی برای آینده
زندگی معصومه کرباسی و رضا عواضه، داستانی از عشق، ایمان و مقاومت است که میتواند الهامبخش همه ما باشد. این زوج نشان دادند که با ایمان، برنامهریزی و عشق میتوان زندگیای هدفمند و پرمعنا ساخت. شهادت آنها نه تنها افتخاری برای ایران و لبنان، بلکه الگویی برای تمام انسانهایی است که به دنبال معنای واقعی زندگی هستند.
روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
نظر شما