نظریههای خانواده و ازدواج ویلیام گود: تحلیل و بررسی
ویلیام گود (William Goode)، یکی از برجستهترین جامعهشناسان در حوزه خانواده و ازدواج، نظریات متعددی در مورد تغییرات ساختاری و کارکردی خانواده ارائه داده است. او با بررسی تغییرات جهانی در نظام خانواده و ازدواج، به تحلیل عواملی مانند مدرنیزاسیون، همگرایی خانوادهها، فشار نقشها و منابع قدرت در خانواده پرداخته است. نظریات گود، با بهرهگیری از دیدگاههای مارکس، وبر و پارسونز، به درک بهتر از تحولات اجتماعی و تأثیر آنها بر خانواده کمک کرده است.
1. نظریه همگرایی خانوادهها
مفهوم:
گود در کتاب خود با عنوان «انقلاب جهانی و الگوهای خانواده» پیشبینی کرده است که همگرایی اجتنابناپذیری در سیستم خانوادهها در سراسر جهان رخ خواهد داد. او معتقد است که تمام اشکال خانواده به سمت خانواده زن و شوهری غربی حرکت خواهند کرد.
عوامل مؤثر بر همگرایی:
- مدرنیزاسیون:
- گسترش صنعتی شدن، شهرنشینی، آموزش و فردگرایی از عوامل کلیدی هستند که به تغییر ساختار سنتی خانوادهها و گرایش آنها به سمت خانوادههای هستهای منجر میشوند.
- افزایش آزادی در انتخاب همسر:
- کاهش ازدواجهای ترتیبیافته و افزایش آزادی در انتخاب همسر.
- افزایش سن ازدواج:
- تأخیر در سن ازدواج به دلیل تغییرات اجتماعی و اقتصادی.
تأثیرات همگرایی:
- کاهش کارکردهای سنتی خانواده و انتقال آنها به نهادهای دیگر.
- افزایش استقلال فردی و کاهش وابستگی به شبکههای خویشاوندی.
- تقویت خانواده هستهای به عنوان شکل غالب خانواده.
2. نظریه فشار نقش
مفهوم:
گود معتقد است که ساختارهای اجتماعی از مجموعهای از نقشها و روابط نقشی تشکیل شدهاند. در این ساختار، افراد با فشارهای نقشی مواجه میشوند که ممکن است باعث تعارض و اختلال در نظم اجتماعی شود.
ویژگیهای فشار نقش:
- زمان و مکان نقشها:
- نقشها در زمانها و مکانهای خاص اعمال میشوند.
- تعدد نقشها:
- افراد در روابط نقشی مختلف شرکت میکنند که ممکن است تعهدات متناقضی را به همراه داشته باشد.
- تعارض در انتظارات نقشی:
- هر نقش ممکن است انتظارات متفاوتی را ایجاد کند که گاهی با یکدیگر در تضاد هستند.
- مجموعههای نقشی:
- افراد در شبکهای از روابط نقشی درگیر هستند که ممکن است باعث تعارض و فشار شود.
پیامدها:
- فشار نقش میتواند به کاهش کارایی فرد در ایفای نقشهای اجتماعی منجر شود.
- افراد برای کاهش فشار نقش از تکنیکهای مدیریت نقش استفاده میکنند، مانند:
- انتخاب نقشهایی با تعارض کمتر.
- تنظیم زمان و انرژی برای ایفای نقشها.
3. نظریه منابع قدرت در خانواده
مفهوم:
گود در نظریه خود در مورد منابع قدرت در خانواده بیان میکند که دسترسی به منابع (مانند شغل، درآمد، تحصیلات و مهارت) تعیینکننده قدرت افراد در خانواده است.
اصول نظریه:
- منابع و قدرت:
- هرچه منابع در دسترس فرد بیشتر باشد، توانایی او برای اعمال قدرت بیشتر است.
- افرادی که منابع کمتری دارند، ممکن است برای اعمال قدرت از خشونت فیزیکی استفاده کنند.
- وابستگی اقتصادی زنان:
- گود معتقد است که زنان به دلیل وابستگی اقتصادی به شوهرانشان، منابع کمتری برای مقابله با رفتارهای خشونتآمیز دارند.
- نظام اقتداری خانواده:
- خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی دارای نظام اقتداری است که بر اساس دسترسی به منابع شکل میگیرد.
پیامدها:
- نابرابری در دسترسی به منابع میتواند به خشونت خانگی منجر شود.
- افزایش دسترسی زنان به منابع (مانند تحصیلات و اشتغال) میتواند قدرت آنها را در خانواده تقویت کند.
4. نظریه آنومی و ساختار خانواده
مفهوم:
گود با استفاده از مفهوم آنومی (بیهنجاری) دورکیم، به تحلیل خانواده به عنوان یک ساختار اجتماعی کوچک میپردازد. او معتقد است که گسیختگی خانواده میتواند ناشی از عوامل زیر باشد:
- فقدان پدر:
- غیبت یا مرگ پدر میتواند به اختلال در عملکرد خانواده منجر شود.
- فقدان یا غیبت مادر:
- نقش مادر در تأمین نیازهای عاطفی و تربیتی فرزندان بسیار حیاتی است.
- روابط متعارض بین اعضای خانواده:
- تعارضات خانوادگی میتواند به گسیختگی خانواده منجر شود.
پیامدها:
- گسیختگی خانواده میتواند به بحرانهای روانی و اجتماعی برای اعضای خانواده منجر شود.
- زنان و دختران در خانوادههای گسیخته بیشتر در معرض آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند.
5. نظریه مدرنیزاسیون و تغییرات خانواده
مفهوم:
گود در نظریه مدرنیزاسیون خود بیان میکند که فرآیند نوسازی (مدرنیزاسیون) به تغییرات گستردهای در ساختار و کارکرد خانواده منجر شده است.
ویژگیهای مدرنیزاسیون:
- تغییرات ساختاری:
- صنعتی شدن، شهرنشینی و افزایش تحصیلات.
- تغییرات ایدئولوژیک:
- گرایش به فردگرایی و کاهش وابستگی به خانواده گسترده.
- تغییر در الگوهای ازدواج:
- افزایش سن ازدواج و آزادی بیشتر در انتخاب همسر.
پیامدها:
- کاهش نقش شبکههای خویشاوندی و تقویت خانواده هستهای.
- افزایش استقلال فرزندان در تصمیمگیریهای مربوط به ازدواج و زندگی.
- کاهش ازدواجهای سنتی و خویشاوندی.
6. نظریه همسانهمسری
مفهوم:
گود معتقد است که همسانی میان افراد (از نظر طبقه اجتماعی، مذهب، تحصیلات و…) میتواند به استحکام پیوندهای زناشویی کمک کند.
اصول نظریه:
- تأثیر گروه اجتماعی:
- افراد معمولاً تحت تأثیر گروه اجتماعی خود، همسر انتخاب میکنند.
- نزدیکی مکانی:
- افراد تمایل دارند با کسانی که از نظر مکانی به آنها نزدیک هستند ازدواج کنند.
- همسانی و استحکام ازدواج:
- ازدواج میان افراد همسان معمولاً پایدارتر است.
7. نظریه نقش همسران در خشونت خانگی
مفهوم:
گود در نظریه خود بیان میکند که خشونت خانگی میتواند نتیجه توزیع نابرابر قدرت در خانواده باشد.
اصول نظریه:
- خشونت به عنوان ابزار قدرت:
- افرادی که منابع کمتری دارند، ممکن است برای اعمال قدرت از خشونت استفاده کنند.
- نقش منابع در کاهش خشونت:
- افزایش دسترسی به منابع (مانند تحصیلات و اشتغال) میتواند خشونت را کاهش دهد.
8. طلاق به عنوان ابزار رهایی
مفهوم:
گود معتقد است که طلاق یکی از ابزارهای رهایی از فشارهای درون خانواده است. او بیان میکند که تمام سیستمهای خانوادگی مکانیسمهایی برای کاهش فشار و رهایی افراد از تعارضات دارند.
پیامدها:
- افزایش نرخ طلاق در جوامع مدرن به دلیل تغییرات اقتصادی و اجتماعی.
- طلاق به عنوان ابزاری برای بازسازی زندگی و کاهش تعارضات خانوادگی.
نتیجهگیری
نظریات ویلیام گود با تأکید بر تغییرات ساختاری و کارکردی خانواده، به درک بهتر از تحولات اجتماعی و تأثیر آنها بر نظام خانواده و ازدواج کمک میکند. او با بررسی عواملی مانند مدرنیزاسیون، همگرایی خانوادهها، فشار نقشها و منابع قدرت، چارچوبی جامع برای تحلیل خانواده در جوامع مدرن ارائه داده است.
این نظریات میتوانند در طراحی سیاستهای اجتماعی و برنامههای حمایتی برای تقویت خانواده و کاهش آسیبهای اجتماعی مورد استفاده قرار گیرند.
کلیدواژهها:
- نظریههای خانواده ویلیام گود
- مدرنیزاسیون و تغییرات خانواده
- نظریه فشار نقش
- منابع قدرت در خانواده
- همگرایی خانوادهها
- نظریه آنومی در خانواده
- خانواده هستهای و مدرنیزاسیون
- نظریه همسانهمسری
- خشونت خانگی و منابع قدرت
- طلاق و تحولات خانواده
نظر شما