نظریه مارکسیسم ساختاری ادغامی مارک کالوین و پاولی: تحلیل و بررسی
مارک کالوین و پاولی در سال 1983 نظریهای تحت عنوان مارکسیسم ساختاری ادغامی (Structural-Marxist Theory) ارائه کردند که در آن تلاش شد تا نظریههای خرد جامعهشناسی با دیدگاههای مارکسیستی و ساختاری ترکیب شوند. این نظریه بر روابط اجتماعی در نظام سرمایهداری و تأثیر آن بر انحرافات اجتماعی و بزهکاری تمرکز دارد. آنها معتقد بودند که نظام سرمایهداری و روابط اجتماعی حاکم بر ابزار تولید، نگرشهای متفاوتی نسبت به اقتدار و کنترل ایجاد میکند که میتواند منجر به بزهکاری و انحرافات اجتماعی شود.
اصول و مفاهیم کلیدی نظریه
1. تأثیر سرمایهداری بر روابط اجتماعی و کنترل:
- کالوین و پاولی معتقدند که نظام سرمایهداری از طریق روابط اجتماعی تولید، نگرشهای متفاوتی نسبت به اقتدار ایجاد میکند.
- این روابط اجتماعی، کنترلهای اجباری را در ساختارهای مختلف اجتماعی مانند خانواده، مدرسه، کار، گروههای همسالان و طبقه اجتماعی ایجاد میکند که میتواند منجر به بزهکاری شود.
2. کنترلهای اجباری و بیگانگی اجتماعی:
- کنترلهای اجباری در نظام سرمایهداری منجر به ایجاد بیگانگی میان کنترلکنندهها و کنترلشوندهها میشود.
- این بیگانگی در خانوادههای کارگری به دلیل موقعیت طبقاتی والدین تشدید میشود. والدین کارگر که تحت کنترل بازار و کارفرمایان هستند، این کنترل اجباری را به درون خانواده منتقل میکنند و از روشهای سختگیرانهتری برای تربیت فرزندان استفاده میکنند.
3. ارتباط میان موقعیت طبقاتی والدین و بزهکاری جوانان:
- موقعیت طبقاتی والدین در بازار کار تأثیر مستقیمی بر فرآیند جامعهپذیری در خانواده دارد.
- خانوادههای کارگری به دلیل بیگانگی والدین و کنترلهای اجباریتر، محیطی ایجاد میکنند که در آن فرزندان مستعد پیوستن به گروههای همسالان بزهکار هستند.
4. ضعف پیوندهای اجتماعی و بزهکاری:
- کالوین و پاولی معتقدند که ضعف در پیوندهای اجتماعی ناشی از کنترلهای اجباری، زمینهساز انحرافات اجتماعی و بزهکاری میشود.
- این ضعف در پیوندها، بهویژه در میان جوانانی که در محیطهای بیگانهشده رشد میکنند، بیشتر دیده میشود.
نظریه اجبار افتراقی و حمایت اجتماعی
1. توسعه نظریه اجبار افتراقی:
- کالوین و همکارانش در سال 2002، نظریه اجبار افتراقی و حمایت اجتماعی را مطرح کردند که بر کاهش اجبار و افزایش حمایت اجتماعی برای کاهش جرم تأکید دارد.
- این نظریه ادعا میکند که اجبار از طریق ایجاد نقصانهای اجتماعی و روانشناختی (مانند افزایش خشم، کاهش خودکنترلی و گرایش به رفتارهای زورگویانه)، منجر به جرم و انحرافات اجتماعی میشود.
- در مقابل، حمایت اجتماعی میتواند به پیشگیری از جرم کمک کند.
2. اجبار بینفردی و غیرشخصی:
- کالوین میان دو نوع اجبار تمایز قائل میشود:
- اجبار بینفردی:
- شامل استفاده از زور، تهدید و ارعاب در روابط مستقیم میان افراد (مانند والدین و فرزندان).
- اجبار غیرشخصی:
- شامل فشارهای ناشی از نیروهای اجتماعی و اقتصادی (مانند بیکاری، فقر و رقابت خشونتآمیز میان گروهها).
- اجبار بینفردی:
3. نقش حمایت اجتماعی:
- حمایت اجتماعی شامل شبکههای اجتماعی، حمایتهای روانی و اجتماعی است که میتواند به کاهش استرس و پیشگیری از رفتارهای مجرمانه کمک کند.
- جوامعی که منابع قانونی و اجتماعی بیشتری برای حمایت از افراد فراهم میکنند، نرخ جرم کمتری دارند.
تأثیر اجبار بر رفتار انحرافی
1. اجبار و نقصانهای اجتماعی-روانشناختی:
- اجبار منجر به ایجاد نقصانهای اجتماعی و روانشناختی مانند:
- افزایش خشم.
- کاهش خودکنترلی.
- ایدهپردازی زورگویانه (جهانبینی تدافعی که در آن فرد معتقد است تنها از طریق زور و اجبار میتواند بر محیط اجتماعی خود غلبه کند).
2. مسیر علی از اجبار به جرم:
- کالوین نشان میدهد که اجبار از طریق ایجاد نقصانهای اجتماعی و روانشناختی، فرد را به سمت رفتارهای انحرافی سوق میدهد.
- این مسیر علی شامل:
- اجبار → نقصانهای اجتماعی-روانشناختی → رفتار انحرافی.
3. پیامدهای اجبار در محیطهای مختلف:
- محیط خانواده:
- اجبار والدین در خانوادههای کارگری منجر به کاهش خودکنترلی فرزندان و گرایش آنها به رفتارهای انحرافی میشود.
- محیط مدرسه:
- در مدارس، اجبار ناشی از خشونت، قلدری یا مدیریت ضعیف میتواند به رفتارهای انحرافی در میان دانشآموزان منجر شود.
- محیط محله:
- محلههای خشونتآمیز و پرتنش نیز میتوانند محیطی برای تقویت رفتارهای انحرافی فراهم کنند.
نقد نظریه مارکسیسم ساختاری ادغامی
نقاط قوت:
تلفیق نظریههای خرد و کلان:
- این نظریه توانسته است میان دیدگاههای ساختاری و نظریههای خرد جامعهشناسی پیوند برقرار کند.
- برای مثال، تأثیر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی بر فرآیند جامعهپذیری در خانواده و بزهکاری جوانان تحلیل شده است.
توجه به روابط اجتماعی و کنترل:
- نظریه کالوین و پاولی به نقش روابط اجتماعی و کنترلهای اجباری در شکلگیری انحرافات اجتماعی توجه دارد.
تأکید بر حمایت اجتماعی:
- این نظریه به اهمیت حمایت اجتماعی در کاهش جرم و انحرافات اجتماعی اشاره میکند.
نقاط ضعف:
تأکید بیش از حد بر نظام سرمایهداری:
- برخی منتقدان معتقدند که این نظریه بیش از حد بر نقش نظام سرمایهداری در ایجاد انحرافات اجتماعی تأکید کرده و سایر عوامل (مانند عوامل فرهنگی یا روانشناختی) را نادیده گرفته است.
پیچیدگی نظریه:
- نظریه مارکسیسم ساختاری ادغامی به دلیل تلفیق مفاهیم مختلف، ممکن است برای تحلیلهای عملی و سیاستگذاری دشوار باشد.
عدم توجه کافی به تفاوتهای فرهنگی:
- این نظریه ممکن است در جوامعی که نظام سرمایهداری ندارند یا تفاوتهای فرهنگی قابلتوجهی دارند، کمتر قابلتعمیم باشد.
نتیجهگیری
نظریه مارکسیسم ساختاری ادغامی مارک کالوین و پاولی، یکی از نظریههای برجسته در حوزه جرمشناسی ساختاری است که تلاش میکند روابط اجتماعی در نظام سرمایهداری و تأثیر آن بر بزهکاری و انحرافات اجتماعی را تحلیل کند. این نظریه نشان میدهد که کنترلهای اجباری ناشی از نظام سرمایهداری میتواند منجر به بیگانگی اجتماعی، ضعف پیوندهای اجتماعی و بزهکاری شود.
با وجود نقدهایی که به این نظریه وارد شده است، تأکید آن بر تلفیق نظریههای خرد و کلان، تأثیر ساختارهای اجتماعی بر بزهکاری و نقش حمایت اجتماعی، آن را به یکی از نظریههای مهم در حوزه جرمشناسی تبدیل کرده است. این نظریه میتواند در طراحی سیاستهای اجتماعی برای کاهش جرم و انحرافات اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژهها:
- نظریه مارکسیسم ساختاری ادغامی
- مارک کالوین و پاولی
- کنترلهای اجباری و بیگانگی اجتماعی
- حمایت اجتماعی و کاهش جرم
- اجبار افتراقی و بزهکاری
- تأثیر نظام سرمایهداری بر بزهکاری
- پیوندهای اجتماعی و انحرافات اجتماعی
- نقش خانواده و طبقه اجتماعی در بزهکاری
- نظریه اجبار افتراقی و حمایت اجتماعی
- تحلیل روابط اجتماعی و جرمشناسی
نظر شما