بررسی و نقد مبانی هرمنوتیک فلسفی با تاکید بر نظریه گادامر
کارشناسی ارشد 1399
پدیدآور: علی رضا رضوی استاد راهنما: صفدر الهی راد
جامعه المصطفی العالمیه، مدرسه امیرالمومنین (ع)
چکیده
این پایان نامه بنا دارد تا مبانی هرمنوتیک فلسفی گادامر را بررسی کرده و نقد نماید. با در نظر گرفتن تاثیر عمیق هایدگر بر تفکرات گادامر، به تبیین نظریهی هستی شناسی فهم هایدگر توجه ویژه شده است. تصورات هایدگر در مورد فهم انسان، خصوصاً بحث فهم وجودی و فهم بعنوان نحوه ی وجود دازاین به تفصیل بررسی شده. همچنین نظریهی هایدگر و گادامر در مورد عملی بودن فهم مطالعه شده است. در ادامه بحث دور هرمنوتیکی و نقش آن در فهم انسانی از نگاه هایدگر و گادامر و واقعه بودن فهم در دستگاه فکری گادامر بررسی شده است. نیز آرای گادامر در مورد بازی فهم، نقش پیش داوریها در فرآیند فهم و نظریهی امتزاج افق-ها بعنوان برخی از اصولهای اساسی فکر گادامر توضیح داده شده است. در بخش بعدی پایان نامه نقد این مبانی هرمنوتیک فلسفی از نگاه دانشمندان غربی - مثل بتی، هابرماس و هرش - وهمچنین بررسیهای انتقادی انجام شده توسط دانشمندان مسلمان ارائه شدهاست. محور این نقدها عمدتا خود متناقض بودن اصول هرمنوتیک فلسفی و رویکرد نسبی گرایانهی آن می باشد که باب شکاکیت را باز کرده و فهم و تفسیر را به کلی از هر نوع اعتبار ساقط می سازد. همینطور مخالفت هرمنوتیک فلسفی با اصالت قصد مؤلف و رویکرد جبر گرایانهی آن به بحث پیش داوریها مورد نقد قرار گرفته است. به همین ترتیب اعتبار، کلیت و جهان شمولی نظریههای پدیدار شناختانهی هایدگر و گادامر نسبت به حقیقت وجود انسان و چیستی و ماهیت فهم مورد نقد قرار گرفته است. در نهایت، نتیجه گیری این پایان نامه آن است که تفکر هرمنوتیک فلسفی و نسبی گرایی نهفته در آن فاقد زیربنای استدلالی و برهانی می باشد و نمی توان آنرا بعنوان یک تفکر موجه و یک مکتب ارزشمند فلسفی قلمداد کرد.
نظر شما