سوداگران شکلات
روزنامه شرق، پنجشنبه 13 آذر 1382
فرورتیش رضوانیه: «هر کس می شنید می خواهم به نمایشگاه شکلات بروم کلی سفارش می کرد که هوای او را هم داشته باشم. عده ای هم از شدت افسوس غش می کردند و جوری می گفتند برای ما هم شکلات بیاور که با خودم قرار می گذارم بدون شکلات از نمایشگاه بیرون نیایم. با دیدن آمبولانس پارک شده مقابل سالن خوشحال می شوم. لابد آن قدر مردم شکلات می خورند که کارشان به امداد پزشکی می کشد.»
سخنگوی یک شرکت معتبر در زمینه تولید شکلات می گوید شکلات هایی که در کارگاه های کوچک یا منازل تولید می شوند و پروانه ساخت تقلبی دارند، مصرفشان خطرناک است. مسئول یک شرکت تولید ژله می گوید که فرهنگ مصرف ژله عالی نیست ولی نسبت به 5 سال گذشته بهتر شده است. برخی استان ها مثل بوشهر و بندرعباس به صورت سنتی دسر را در سبد خود دارند. وی می افزاید ژله با آب درست می شود. ولی چون دسر با شیر است، از نظر غذایی غنی تر است. وقتی علت تفاوت طعم شکلات هایی با یک فرمول از شرکت های مختلف را می پرسم جواب می دهد: «مگر همه خانم ها آبگوشت را یکجور درست می کنند؟!»
یک غرفه نمونه محصولاتش را مثل موزه داخل محفظه های شیشه ای قرار داده است. موزه دار می گوید که کره کاکائو، روغن کاکائو و پودر کاکائو را از خارج وارد می کنند. زیرا دستگاهی که دانه های کاکائو را به روغن، پودر و کره تبدیل می کند، حدود 600 میلیون تومان قیمت دارد. آقایی که دو شعبه قنادی در شهر دارد نیز غرفه گرفته است. می گوید: «برای تبلیغ اسمم این کار را کردم!» چون نام خودشان روی قنادی است. یا به عبارتی قنادی به اسم ایشان است در نتیجه قنادی و آقای صاحب آن با یکدیگر هم نام هستند.
از غرفه دار یکی از شرکت ها می پرسم که چه محصولی تولید می کنند. آن آقا لیست طویلی از محصولاتشان را برایم می گوید. نمی دانم چطوری این همه را حفظ کرده. وقتی می پرسم که مشکلاتی هم دارید، از 3 درصد عوارض فروش گلایه می کند و بحث را به جاهای حساس می کشاند. حرف هایش قشنگ است ولی به درد سرویس اقتصادی و کمی هم سرویس سیاسی روزنامه می خورد. در غرفه دیگری چند مجسمه کاکائویی به این اندازه! را گذاشته اند پشت ویترین و در آن را هم قفل کرده اند. در کنار آنها یک ظرف بزرگی پر از چیزهای عجیب و غریب مانند موسیر است. می پرسم اینها چیست؟ پاسخ می دهند باید با «حاج آقا» صحبت کنید، حاج آقا می گویدکه این چیزهای عجیب و غریب ورقه بادام است. دستگاهی که من دارم قادر است بادام را تا این اندازه تمیز ورقه ورقه کند. من خودم قطعات این دستگاه را چند سال پیش از آمریکا، ایتالیا و آلمان آورده ام. قیمت آن الان چیزی حدود 600 میلیون تومان است.
حاج آقا چند سال تجربه قنادی دارد. او می گوید کیک های خانگی یا سفارشی با شیر طبیعی و پاستوریزه درست می شوند ولی خمیر کیک های تجاری با شیرخشک تهیه می شود. زمین طبقه دوم نمایشگاه می لرزد و حس زلزله را القا می کند. در ویترین یکی از غرفه ها شکلاتی را می بینم که از نظر طرح بسته بندی، رنگ و حتی Logo font (طرح آرم) با آن شکلات بنفش و معروف مو نمی زند. (مجبورم بگویم شکلات بنفش چون ممکن است دو روز دیگر بگویند فلانی از hobby پول گرفته تا برایش تبلیغ کند!)
- چرا از طرح شکلات هوبی تقلید کرده اید؟
- برای این که فروش مان بالا برود!...
- نمی ترسید هوبی شکایت کند؟!
- شکایت ؟! ... مگر فقط ما از این کارها می کنیم؟!...
از مسئول یک شرکت دیگر درباره پفک سئوالی می کنم. شاکی می شود و با عصبانیت می گوید:
پفک نه!... پفک انحصاری شرکت [“] است. نگویید پفک! بگویید بلغور حجیم شده! دنبال ایشان می روم. مساحت 60 هکتاری غرفه را دور می زنیم و به قسمتی می رسیم که پر از لوح تقدیر و تندیس و سیمرغ و اسکار است. دستم را می گیرد و جلو می کشد. به عکس اشاره می کند و می گوید: «این رئیس جمهور است... این یکی لوح کیفیت سال است این یکی ...» یک ربع بعد که همه عکس ها را مثل آلبوم عروسی برایم توضیح داد و همه را معرفی کرد، می گوید: «حالا باز هم فکر می کنید که شعار می دهیم؟!» برایش توضیح می دهم منظورم این بود که لحن تان مثل تیزرهای تلویزیونی بود. ولی قانع نمی شود.
تا این جا هر قدر اطلاعات دادم بس است.
از گوشه و کنار شنیدم ابتدا قرار بر این بوده که نمایشگاه فقط پذیرای میهمانانی باشد که کارت دعوت دارند. ولی مخالفت هایی صورت گرفته و بازدید عموم از نمایشگاه آزاد شده است.
هر چند وقت یک بار در اخبار تلویزیون می بینیم که مثلا مردم فلان کشور جشنواره بستنی برگزار کردند و در آن هزاران کیلو بستنی خوردند. سال گذشته عده ای با هدف شنا کردن در استخر بستنی به جشنواره بستنی رفتند. ولی در جشنواره همان بستنی هایی را دیدند که هر روز از بقالی سر کوچه می خرند. امسال هم با شنیدن تبلیغات نمایشگاه شکلات و شیرینی فکر کردیم چه خبر است!
شرکت های بزرگ، فضای وسیعی را اجاره کرده اند. دکور تمام غرفه ها با این که مثلا بسیار شیک و تقلید از نمایشگاه های خارجی است، اصلا مناسب نمایشگاه شکلات و شیرینی نیست. اکثر بازدیدکنندگان به دنبال اشانتیون هستند. غرفه دارها همه بداخلاق اند و با یک من ساخارین هم نمی توان آنها را خورد. برخورد غرفه داران با مردم بسیار بد است. وقتی به غرفه دار یک شرکت بزرگ گفتم می خواهم با یکی از مسئولین تان صحبت کنم، گفت:
- ایشان جلسه هستند!
داخل غرفه یا بهتر بگویم سالن! (بس که بزرگ است!) را نگاه می کنم. میز و صندلی شیکی چیده اند و آقایان مشغول جلسه هستند. نمایشگاه برخلاف تبلیغاتی که برای آن شد، فقط ویژه شکلات و شیرینی نبود. به اطمینان می گویم که بیشتر شرکت ها برای پذیرایی از بازدیدکنندگان عمومی برنامه ای ندارند. فضای غرفه ها، دکورها و ویترین ها همگی نشان از این است که مسئولین غرفه ها میزبان تجار هستند، نه مردم عادی. بعضی از غرفه ها سعی در معرفی محصولات خود به مردم دارند. وقتی می بینم که خانمی در یکی از غرفه ها با خوشرویی جوابم را می دهد از فرصت استفاده می کنم و سئوال هایم را می پرسم و جواب می گیرم. تنها همین غرفه پذیرای مردم عادی است. مردم اهمیتی ندارند. آن آمبولانس را هم برای میهمانان خارجی گذاشته اند که کم نیاورند. نئون ها و تابلوهای انگلیسی هم برای آنهاست. اصلا نمایشگاه متعلق به آنهاست. مردم ما هیچ وقت اهمیت نداشته اند. ولی نه... مثلا جشنواره بستنی خیلی به مردم اهمیت داد.
نظر شما