اشتغال و تعدد نقش های زنان
روزنامه شرق، دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۲ - ۱۴ شوال ۱۴۲۴ - ۸ دسامبر ۲۰۰۳
سوده حجتی کرمانی : در هر جامعه ای، افرادی از گروه ها و جنسیت های مختلف با علایق و طرز فکر های گوناگون زندگی می کنند. منطقی و انسانی آن است که در تصمیم گیری های اساسی که مربوط به همه افراد و گروه هاست و به نوعی مصالح و منافع همگانی را دربرمی گیرد، نفع و نظر همه گروه ها دخالت داده شود. اولین گروه هایی که در هر جامعه ای به شکل عینی و طبیعی وجود دارند، گروه های جنسی هستند.بدین معنی که اولین تفاوتی که در بدو امر در هر اجتماع و جامعه ای به چشم می خورد، «زن» و «مرد» بودن افراد است. طبیعی است که افراد این دو گروه بر حسب تفاوت های طبیعی، نقش ها، نیازها، علایق و خواسته های متفاوتی دارند و به سبب وجود همین دو مقدمه (طبیعی و منطقی بودن حق تصمیم گیری برای همه گروه ها و حضور دو گروه جنسی در جامعه)، حضور هر دو گروه را در مشاغل مختلف، خصوصاً مشاغلی که تاثیر گذار در بهره وری افراد از منافع مادی و معنوی جمعی است، ضروری می گرداند.در طول تاریخ و به سبب طبیعی بودن زایش و باروری برای زنان، نقش مادری و همسری و به تبع آن کارهای خانگی نیز برای آنها طبیعی تلقی شده است. در دهه های اخیر و با بالا گرفتن بحث مشارکت زنان در عرصه های مختلف، بحث نقش های سه گانه همسری، مادری و شغلی صورتی دیگر گرفته و به شکل جدی تری مطرح شده است.جامعه شناسان و نظریه پردازان زیادی به این مومضوع پرداخته و به جنبه های مثبت و منفی آن توجه کرده اند. جامعه شناسان فونکسیونالیست، تنها نقش اساسی زنان را در جامعه، برآوردن نیازهای جنسی مردان و فرزند زایی می دانند و با هر تغییری در این نقش ها مخالف اند.«رابرت لین» در کتاب «زندگی سیاسی» می نویسد: «مشارکت زنان در امور سیاسی یا هر نوع وابستگی خارج از خانه به معنی دزدی از فرصت های خانوادگی است.»۱«پارسوتر» در نظریه تفکیک نقش ها، با این تصور که اشتغال زن، نظام خانواده را در معرض خطر قرار می دهد، اشتغال زنان را نکوهش می کند، در نظام خانواده، مرد رئیس و نان آور خانواده است و زن نقش کدبانو را ایفا می کند. به اعتقاد وی، تغییر در فرصت های شغلی و ایجاد برابری با مردان، موجب از هم پاشیده شدن ساخت خانواده خواهد شد و کارکردهای جامعه کنونی را بر هم خواهد زد. «فرضیه کمیابی» که توسط بارنت (Barnet) در ۱۹۹۳ طرح گردید، همنوا با این نظر که تکثر نقش ها موجب اضطراب و فشار بیشتر بر زنان می شود، فرض را بر این می گذارد که ایفای چند نقش عمده به صورت همزمان، موجب زایل شدن انرژی محدود فرد می شود و در نتیجه زنان در پاسخگویی به انتظارات و نیازهای هر دو نقش (خانوادگی و شغلی) _ که هر دو نیز مستلزم توان پاسخگویی بالا هستند _ با کمبود انرژی و در نتیجه ضعف و ناتوانی روبه رو می گردند.در مقابل فرضیات و نظریات مخالف اشتغال زنان، فرضیات موافقی نیز وجود دارد. بنا بر فرضیه اعتلای نقش چه در مورد زنان و چه در مورد مردان، مشارکت فرد در فعالیت های ارزشمند اجتماعی، موجبات ارتقای وضع سلامت فرد را فراهم می آورد. از آنجا که ازدواج (ایفای نقش همسری) مادر یا پدر بودن (نقش والدین) و اشتغال به کار (نقش شغلی)، هر یک از نظر ارزشمندی و مرتبت اجتماعی در رده بالایی قرار دارند، هر چه بیشتر این گونه نقش ها را بر عهده داشته باشد، از سلامت بیشتری برخوردار خواهد بود.نظریات زیر (sieber) بر فرضیه «تجمع نقش ها» مبتنی است. از نظر زیر، اشتغال برای زنان عزت نفس بیشتری به همراه دارد و می تواند آنها را از پرداختن صرف به امور خانه داری که بعضاً کسل کننده است و در نظر آ نها ارج و قرب کمتری دارد، رهایی بخشد.۲از سوی دیگر فمینیست ها معتقدند، مردان برای حذف زنان از اغلب مشاغل با هم متحد شده اند تا خاطر جمع باشند که زن در حرفه هایی که به او عرضه می شود دستمزد کمتری دریافت می کند و مجبور است در درون خانواده همچنان به مرد متکی باشد. مردان و سرمایه داری هر دو از این وضعیت سود می برند و با مفهوم دستمزد خانواده به سازشی دو طرفه دست می یابند۳ اما اندیشه اسلامی به قضیه انسان بودن زن و مرد در آفرینش ، از دیدگاهی واحد می نگرد. هر دو را یک جا به سازندگی و حرکت دادن تمدن اسلامی در عرصه حیات انسان ها، فرامی خواند. مسئولیت انحراف از مسیر، یا پایداری در راه عقیده را به طور یکسان به دوش هر دو می گذارد و بر اساس تکامل انسانی، نقش ها و مسئولیت ها را بین آن دو تقسیم می کند. قرآن کریم ، از حرکت زندگی زن و مرد یک جا یاد می کند، بی آنکه برای مردان نقشی برتر یا مهم تر از نقش زنان در نظر گرفته باشد و یکی از آن دو را به سبب پرداختن به نقش های ویژه مانند پدر، مادر و یا همسر بودن از مسئولیت اصلی اش در بستر حرکت زندگی معاف داشته باشد. وجود دو بانوی نمونه اسلام و جهان شریعت، حضرت فاطمه زهرا«س» و نیز حضرت زینب کبری«س»، زنانی که به سرنوشت سیاسی و اجتماعی جامعه خویش حساس بوده و رسالتشان را به خوبی انجام داده اند بیانگر مقام و منزلت زن و نقش آنها در جامعه اسلامی است.۴وجه اشتراک همه دیدگاه های مختلف در مورد اشتغال زن، اعتقاد به ارائه چند نقش متفاوت در یک زمان از سوی زنان است به هر حال اشتغال زنان واقعیتی است که وجود دارد و از جهات گوناگون اجتناب ناپذیر است. بخشی از این اشتغال در خدمت توسعه و بخشی در خدمت رشد و تعالی فردی و جمعی زنان است.همگامی و مساعدت جامعه و مردان، تضاد نقش های زنان را به تنوع و توافق نقش ها تبدیل خواهد کرد و نتیجه چنین توافقی به نفع مردان، خانواده و جامعه خواهد بود. «در این صورت امتیازات اشتغال زنان از حوزه فردی خارج می شود و خانواده و در نهایت جامعه را نیز در ابعاد مادی و غیر مادی آن در برمی گیرد.»۵
پی نوشت:
۱-زنان، توسعه و تعدد نقش ها مقاله: موحدی، بهناز. توسعه و تعدد نقش ها
۲ _ خلاصه ای از: احمدنیا، شیرین، مقاله: برخی عوامل فرنگی _ اجتماعی موثر بر مشارکت محدود زنان، نامه انجمن جامعه شناسی.
۳ _ آبوت پامل و والاس کلر، جامعه شناسی زنان، ترجمه: نجم عراقی، منیژه
۴ _ منبع شماره ۱ _ ص ۱۱.
۵ _ منبع شماره ۲ _ ۷۷.
نظر شما