وام های دانشجویی کابوس فارغ التحصیلی
روزنامه شرق، شنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۲ - ۱۸ شوال ۱۴۲۴ - ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳
امید معماریان: رویای تحصیلات عالی در دانشگاه های آمریکا با استفاده از وام های دولتی و کم بهره اندک اندک برای شهروندان آمریکایی به پایان می رسد. «فارغ التحصیلان بدهکار» کابوس مشترکی شده که نگاه دانش آموزان دبیرستان ها را به خود می کشاند و یک سئوال را در برابرشان باتردید مطرح می کند: آیا چنین دانشگاه رفتنی با همه مسائلی که با خود خواهد آورد ارزشش را دارد؟ گریفیت، وقتی در آوریل سال ۲۰۰۱ از دانشگاه پیتزبورگ فارغ التحصیل می شد تنها به یک موضوع فکر می کرد و آن هم کار برای اتحادیه های کارگری بود. آرزویی که مدت ها او را به خود مشغول داشته بود. اما دنیای واقعیت برای او چنین سرنوشتی را رقم نزده بود. او دانشگاه را نه تنها با یک مدرک در دست بلکه با انبوهی از بدهی ترک کرد. ۱۵ هزار دلار بدهی وام های دانشجویی و ۴ هزار دلار استفاده از کارت های اعتباری برای خرید کتاب و مایحتاج اولیه و دیگر هزینه ها. هیچ اتحادیه کارگری نمی توانست او را از شر این بدهی خلاص کند. بنابراین گریفیت در یک شرکت تجاری مشغول به کار شد که در خصوص اموری مربوط به اقتصاد توسعه فعالیت می کرد. اما آیا مشکلات او حل شد؟ جواب منفی است. در بیست و چهار سالگی با ماهیانه ۱۸۰۰ دلار او مجبور است ۱۲۰۰ دلار کرایه خانه، و بیش از ۵۰۰ دلار در ماه به پرداخت بدهی های خود اختصاص دهد. با این حساب ظاهراً چیزی برای زندگی کردن نمی ماند. او با دوچرخه به سر کار می رود و می کوشد از غذاهای ارزانی ارتزاق کند و این هراس دائمی را با خود به دوش بکشد که هیچ گاه صاحب خانه نخواهد شد. می گوید نگران گرفتن مدرکش از دانشگاه نیست اما تا ۱۰ سال آینده مجبور است بار این بدهی را به دوش بکشد. به گرو گذاشتن آینده، امروز موضوعی است که دانش آموزان کالج ها را به خود مشغول کرده است. بر طبق گزارشی که از نظرسنجی یک موسسه تحقیقاتی منتشر شده است ۵۲ درصد دانشجویان ۱۰ هزار تا ۴۰ هزار دلار وام دانشجویی می گیرند. این در حالی است که بیش از یک سوم آنان نمی توانند حتی اولین قسط وام خود را پرداخت کنند. ۸۳درصد از این دانشجویان از کارت های اعتباری نیز استفاده می کنند. این وام ها مسئولیت سنگینی برای آنها ایجاد می کند. الیزابت وارن، استاد حقوق دانشگاه هاروارد و متخصص ورشکستگی می گوید: «ما فرزندانمان را وادار می کنیم که بین دو شیطان یکی را انتخاب کنند: پریدن از روی کالج و رویارویی با زندگی با فرصت های کمتر یا رفتن به کالج و مواجه شدن با بدهی.»
فکر نکنید که این هزینه های سنگین باید تنها در دانشگاه هایی مانند هاروارد و یا ییل پرداخت شود. از هر ۱۰ کالج عمومی حداقل ۸ کالج چنین هزینه های شوک آوری را برای دانشجویان به ارمغان می آورند. طی دو دهه گذشته شهریه در دانشگاه های آمریکایی تورم زیادی داشته است.
سال گذشته شهریه در کالج های عمومی در مقطع کارشناسی بیش از ۴۸۰۰ دلار بود که با احتساب قیمت اتاق و غذا به بیش از ۵۵۸۰ دلار می رسید. این رقم ۶/۹ درصد تورم را نسبت به سال گذشته نشان می دهد. امسال افزایش شهریه ها در برخی دانشگاه ها حتی بسیار بیشتر بود. شهریه دانشگاه ویرجینیا و دانشگاه کالیفرنیا نزدیک به ۳۰ درصد و در دانشگاه آریزونا ۴۰ درصد بالا رفت. دانشگاه ها تاکید می کنند که این افزایش قیمت سرسام آورشان به خاطر هزینه هایی مثل استفاده از تکنولوژی های جدید، حقوق استادان و کارکنان اداری و افزایش هزینه های بهداشتی و سلامتی است. حالا یک مقصر دیگر هم به این ها اضافه شده است و آن کاهش حمایت دولتی از دانشگاه هاست. برخی از خانواده ها گمان می کنند با سرمایه گذاری در بورس راه خوبی برای مقابله با شهریه های سرسام آور یافته اند، اما با پایین آمدن سهام در بازار آنها نیز سرمایه خود را در خطر می بینند و برای این که ضررهای ناشی از، ازدست دادن سرمایه شان را جبران کنند باید سال ها صبر کنند و این یعنی این که فرزندانشان نمی توانند به این روش دل ببندند.
با این وجود، محاسبات و تحقیقات شورای آموزش آمریکا نشان می دهد که چگونه دانشجویان روز به روز به وام های دانشجویی وابسته می شوند. تنها از سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۰۰ میانگین وام ها در موسسات عمومی از ۱۰۳۴۲ دلار به ۱۵۳۷۵ دلار افزایش پیدا کرده است. بیشتر این وام ها توسط دولت فدرال تامین می شود. با قوانین جدید دانشجویان می توانند تا سقف ۲۳۰۰۰ دلار از دولت وام بگیرند. دانشجویان اما نمی توانند این روند را متوقف کنند. هیات امنای دانشگاه تخمین می زند که آنها همچنین در سال ۲۰۰۱ _ ۲۰۰۰، ۵/۴ بیلیون دلار از قرض دهندگان خصوصی استفاده کرده اند که نسبت به ۵ سال پیش ۵/۱ بیلیون دلار افزایش پیدا کرده است.
شرکت های قرض دهنده دانشجویان را اغوا می کنند. آنها معمولاً در جلوی دانشگاه به دانشجویان وعده امکانات خود را می دهند. برخی دانشگاه ها این کار را منع کرده اند. اما برخی از این شرکت ها با قراردادهای تجاری که با دانشگاه می بندند حتی از آرم دانشگاه روی کارت های اعتباری خود استفاده می کنند. به هر حال از سال اول دانشجویی تا پایان دانشجویان معمولاً چندین باروام می گیرند و یا از کارت های اعتباری متنوع استفاده می کنند. بث فوستر، وقتی دسامبر گذشته از دانشگاه آیوا فارغ التحصیل شد ۱۵۰۰ دلار روی کارت اعتباری خود بدهی داشت. در همان حال وام های دانشجویی او به ۱۸۰۰۰ دلار می رسید. او برای پرداخت چنین پولی کمربندهای خود را محکم می بست. بعد از فارغ التحصیلی بث نتوانست کار پردرآمدی پیدا کند و در حال حاضر مجبور است هم به عنوان صندوق دار و هم به عنوان مستخدم خانه به نحوی به فکر پرداخت بدهی هایش باشد. او به سختی می تواندهم گذران زندگی کند و هم بدهی هایش را بدهد. اما این تنها بث نیست که با این مشکل مواجه است. ریچ کال، مدیر یکی از این شرکت هایی که به دانشجویان کارت اعتباری می دهند می گوید در دهه اخیر شرکتش در باتلاقی فرو می رود که دانشجویان بدهکار برایشان فراهم آورده اند. تا چند سال پیش دانشجویان اندکی سرو کارشان با این شرکت ها می افتاد اما طبق گزارش یکی از مراکز معتبر تحقیقاتی ۱۰۰ هزار جوان زیر بیست و پنج سال وجود دارند که از عهده پرداخت بدهی هایشان بر نمی آیند. آنها به گمان این که می توانند این بدهی ها را پرداخت کنند دائماً بر وام ها و کارت های اعتباری شان می افزایند. فشار این بدهی هابر دانشجویان در برخی موارد به گونه ای تراژیک می شود.
شین مویور، برای تحصیل در دانشگاه تگزاس دالاس از کمک هزینه کامل استفاده کرد. بعد از وارد شدن به دانشگاه شین اندک اندک به گرفتن کارت های اعتباری روی آورد. به گونه ای که در نیمه راه تحصیل بار بیش از ۱۳۰۰۰ دلار وام دانشجویی و ۱۲ کارت اعتباری مصرف شده را به دوش می کشید . در پایان سال سوم او به دانشگاه اوکلاهاما تغییر مکان داد. به امید این که بدهی هایش کاهش پیدا کند. بعد در کتابخانه دانشگاه مشغول به کار شد. کار دیگری هم در یک متل گرفت. اما برای پرداخت هایش هنوز کافی نبود. یک روز شین به خانه بازگشت و به مادرش گفت که دیگر نمی خواهد به تحصیل ادامه بدهد. او به مادرش گفت: «احساس شکست می کنم» مادرش می گوید او نمی دانست چگونه این چنین آلوده این ماجرا شده است. یک هفته بعد این پسر ۲۲ ساله خودش را در اتاق خوابش حلق آویز کرد. مادر او شهادت می دهد که این اتفاق ناگوار به خاطر فشار بدهی هایش بوده است: «او می خواست بدهی هایش را پرداخت کند. اما موفق نشد.»
منبع: ریدرزدایجست، نوامبر۲۰۰۳
نظر شما