مناسبات ادبیات و سینما بر اساس نظریهی روایت با تکیه بر اقتباس سینمایی لیلای مهرجویی از لیلای مهناز انصاریان
کارشناسی ارشد 1393
پدیدآور: مریم معیری استاد راهنما: داوود اسپرهم استاد مشاور: بتول واعظ
دانشگاه علامه طباطبائی، پردیس تحصیلات تکمیلی خودگردان
چکیده
امروزه در دنیا، اقتباس به عنوان مقولهای پیوند دهنده بین ادبیات و سینما، بسیار کاربرد دارد؛ فیلمها و کتابهای اقتباسی به یکدیگر کمک میکنند؛ با دیدهشدن فیلمها، استقبال نسبت به منبع اقتباسی زیاد میشود و با خوانده شدن کتاب، شوق برای دیدن قالب تصویری کتاب، افزایش مییابد. از طرف دیگر مفهوم جامعی چون روایت، با نظریات پیشرو و میانرشتهای، میتواند بستر مناسبی برای بررسی منبع و اثر اقتباسی باشد. در این پژوهش سعی شده است تا به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، ابتدا عناصر اصلی و ساختاری روایت از منظر روایتشناسان بررسی شده و با تکیه بر این عناصر، دو روایت مکتوب و تصویری لیلا در کنار هم قرار داده شود و به واسطهی دقت در اقتباس موفق لیلای داریوش مهرجویی از رمان لیلای مهناز انصاریان در قالب نظریهی روایت، تفاوتهای دو رسانهی ادبیات و سینما مورد توجه قرار گیرد. با بررسیهای انجام شده در این پژوهش مشخص میشود که دو روایت مکتوب و سینمایی لیلا با اینکه در پیرنگ-عنصر اساسی در ساختار روایت- تفاوت چشمگیری با هم ندارند اما نتیجهی کار متفاوت بوده و فیلم داریوش مهرجویی به نسبت رمان مهناز انصاریان موفقتر است و با مخاطب ارتباط بهتری برقرار میکند. همچنین دلیل شهرت بیشتر فیلم لیلا نسبت به رمان آن، که از سؤالات ابتدایی تحقیق بوده، پاسخ داده شده است.
نظر شما