موضوع : پژوهش | مقاله

قانون جذب(2)


سخن از چیستی، درستی، اثبات پذیری، ابطال ناپذیری و پیشینه قانون جذب یا تئوری راز محور نخستین بخش از مقاله حاضر بود که با پرداختن به موضوع کامیابی منهای اخلاق و نگاه توهم آمیز به شعور خلاق انسان در این خرافه ادامه یافت. دیگر نقدهای نویسنده را در این شماره پی بگیرید.


کارآیی شعور خلاق انسان
اما در پاسخ به این که چرا این قدرت در اختیار بشر قرارداده شده است؟ باید گفت که اصل برخورداری از دانش خلاق و اندیشه آفریننده برای این است که پروردگار حکیم پروژه آفرینش انسان را ناتمام گذاشته و تکمیل آن را به اختیار خودش واگذار کرده است. انسان در آفرینش خود شریک خداست و باید اشرف مخلوقات را بیافریند. چون قدرت آفرینش اشرف مخلوقات به انسان داده شده، آفرینش سایر مخلوقات برای او کار غیر ممکنی نیست. ولی کسانی که در مسیر درست استفاده از این قدرت قرار ندارند معمولاً نیرویشان از سوی منبع قدرت یعنی خداوند محدود میشود، تا اینکه کاربرد اصلی آن را بشناسند. عدم توجه به این نکته مهم تئوری راز را به یک خرافه و دروغ بزرگ تبدیل کرده است. زیرا انسان به راستی از شعور خلاق و نیروی آفریننده برخوردار است اما استفاده از آن در گرو شناخت خداوند و حرکت در مسیر اراده اوست.
بنابراین قانون جذب به شکلی که امروزه مطرح میشود، برای کسی که در مسیر خود سازی حرکت نمیکند، ناکارآمد و بیهوده است. و برای کسی که در مسیر درست حرکت میکند بی معناست، چون او این قانون را به صورت دیگری تجربه میکند و به کار میگیرد. برای نمونه قانون جذب انسان را منشا این قدرت دانسته و منبع آن را درونی تصور میکند، در حالیکه این نیرو نزد آفریدگار جهان و بیرون وجود انسان است. البته راه دستیابی به آن درونی است. خداوند وجود انسان را مثل دریچه ای ساخته است که قدرت و شعور خلاق در آن جریان مییابد. هر کسی از طریق پیوند معنوی با خداوند و با گشودن راهی از درون خویش به سوی او، این قدرت و آگاهی را درون خود شکوفا کرده و جریان می دهد.
مشکل دیگر قانون جذب این است که استفاده از آن را غالباً در امور مادی و محدود زندگی نشان می دهند در حالیکه مهمترین کاربرد این نیرو برای خودسازی است. یعنی تکمیل پروژه آفرینش اشرف مخلوقات. به تعبیر روشن، واقعیت این است که اندیشه و قدرت خلاق انسان منبعی بیرونی و کاربردی درونی دارد، اما قانون جذب منبع آن را درونی و کاربرد آن را بیرونی تصویر میکند. به طوری که خانه و اتومبیل و منزلت اجتماعی و ثروت و همسر و غیره را در نظر میگیرد. در واقع قانون جذب با روگردانی از منبع اصلی قدرت زمینه ساز محدودیت آن میشود و بعد در امور محدود و حقیر این جهانی میدان کارآیی آن را میگشاید. البته این سخن به معنای بد بودن نعمتها و کامیابی های دنیوی نیست، بلکه آنها بسیار خوب و گوارا هستند و برای انسان آگاه و هوشمند هدایایی از سوی خداوند قلمداد میشوند. اما اینها اموری نیستند که انسان برای رسیدن به آنها نیروهای عظیم و انسان ساز خود را هزینه کند، بلکه آنها با درست زندگی کردن و استفاده بجا از نیروی آفریننده و سازنده الهی، در زندگی جذب خواهند شد و به صورت هدایا و پاداش هایی از سوی خداوند به او خواهد رسید.
انسان به راستی میتواند با اندیشه و خواست خود بیافریند، اما این استعدادی نیست که در این دنیای محدود مادی شکوفا شود. این جهان قابلیت پوشش دادن به تمام استعدادهای بشری را ندارد و انسان بسیار فراتر از این جهان است. دنیا تنها فرصتی است برای آمادگی پیدا کردن و شکوفا شدن مثل دانه ای که در دل خاک پنهان میشود، شکوفایی آن بذر از خاک است ولی در خاک نیست. روح بزرگ انسان که از روح خداست در این دنیای خاکی و مادی کاشته شده و از اینجا مسیر شکوفایی خود را آغاز میکند و تا اوج خدایی کردن ادامه می دهد. ولی در دنیا به نهایت شکوفایی نخواهد رسید. البته این سخن به معنای آن نیست که تنها پس از مرگ شخص به شکوفایی کامل می رسد. بلکه به این معناست که اگرچه ریشه در خاک داشته باشد اما در عالمی والا و روشن شکوفا میشود و سایر بذرهای فرومانده زیر خاک نیز از زیبایی و شکوفایی او بی خبراند. اگر انسان شهامت پذیرش آرزوهای خود را داشته باشد و به طور کامل آنها را تصور کند و بپذیرد، راه و زمان و مکان تحقق آنها را خواهد یافت. هر کس با تمام وجود خواهان لذتی بدون هر گونه رنج، شادی بدور از هر اندوه و زندگی پایدار و بی پایان است، اما پذیرش این آرزوها هوشمندی، شهامت و اراده میخواهد. و اگر کسی این آرزوها را بپذیرد، به روشنی میفهمد که در زندگی محدود و پر از زحمت این دنیا به آرزوهای بزرگ خویش نخواهد رسید. از این رو فرصت زیستن در این جهان را، به فرصتی برای دست یابی به آرزوهای بزرگ تبدیل میکند. و هر لحظه از زندگی خود را به ابدیت پیوند می زند.
به هر روی انسان به جایی خواهد رسید که هر چه بخواهد و تصور کند، در دم خلق شود، جایی که خداوند درباره آن فرموده: "لَهُم ما یشاوîُنَ فیها وَ لَدَینا مَزیدٌ" در آنجا هرچه بخواهند برایشان فراهم است و بیشتر از آن نزدماست. "ق/35" اما آنجا را باید شناخت و خیال اینکه دنیا سرزمین آرزوهاست، رویایی پوچ و تعبیر ناپذیر است که افراد حقیر و کودن که شهامت و شعور پذیرش آرزوهای بزرگ خود را ندارند، به آن دلخوش میشوند. محدودیت های این دنیا انسان را وسوسه میکند که به آرزوهای کوچک و حقیر دل سپارد و همین دنیا را سرزمین آرزوهای خود تصور کند.
ریشه خرافات در نادانی و کم خردی بشر در شناخت خود و حقایق عالم است. وقتی گرایشهای متعالی انسان هدایت نشود و با توهم تلفیق گردد خرافات پدید می آید. از این رو هر خرافه نشانه یک حقیقت گمشده است. قانون راز هم خرافه ای است که از تلفیق شعور خلاق انسان و دنیازدگی پدید آمده و آرزوهای محدود و ناچیز مادی را به جای آرزوهای بزرگ ابدی نشانده است.

کمال کامیابی
پروردگار تمام هستی یکی است و او آفریننده انسان، دنیا و ابدیت است. او آفریدگاری است که دنیا و آخرت را در کمال حسن و حکمت خلق کرده و میخواهد که برترین آفریده و جانشینش نیز در دنیا و آخر آفریننده کمال و زیبایی باشد. از این رو فرموده است: "مَن کانَ یریدُ ثَوابَ الدُنیا فَعِندَ اللهِ ثَوابُ الدُنیا وَ الاَخِرَه وَ کانَ اللهُ سَمیعًا بَصیرًا" کسی که خیر و ثواب دنیا را میخواهد، نتیجه نیک دنیا و آخرت برای خداست و او شنوا و بیناست. (نساء) 134 بنابراین باید از او خواست و این خواستن باید هم به اندیشه و زبان جاری شود و هم در عمل نمایان گردد، زیرا او شنوا و بیناست.
خداوند دشمن آرزوهای خوب و زیبا نیست، بلکه با کوتاهی همت مخالف است و نمی خواهد شاهکار آفرینش خویش را در حقارت ببیند. او برترین خوبیها را در دنیا و ابدیت برای انسان میخواهد و انسان را تشویق میکند که از آرزوهای کوچک، ناچیز و نزدیک فراتر رود. هم ازاین رو پرهیزکاران که در پیوند با خدا به سر میبرند و شهامت پذیرش آرزوهای بسیار بزرگ را دارند، خود را جاودان دیده و کامیابی دنیا و آخرت را میخواهند. «وَ مِنهُم مَن یقُولُ رَبَنا آتِنا فِی الدُنیا حَسَنَه وَ فِی الاَخِرَه حَسَنَه وَ قِنا عَذابَ النارِ اîُولئِک لَهُم نَصیبٌ مِما کسَبُوا وَ اللهُ سَریعُ الحِسابِ” کسانی که میگویند پروردگارا نیکی دنیا و نیکی آخرت را به ما عطا فرما و از عذاب آتش دور کن. آنها کسانی هستند که از هرچه به دست آورنده اند، بهره مند میشوند و خداوند زود نتیجه می دهد. (بقره/202غ) 201
توصیه قرآن کریم این است "لا تَنسَ نَصیبَک مِنَ الدُنیا" بهره خود را از دنیا فراموش نکن. (قصص/77) اما بهره برداری از دنیا نباید به قیمت غفلت از آخرت باشد؛ مثل کسانی که "یعلَمُونَ ظاهِرًا مِنَ الحَیاه الدُنیا وَ هُم عَنِ الاَخِرَه هُم غافِلُونَ" ظاهری از زندگی دنیا را شناختند و از آخرت غافل شدند. (روم/7) جمع میان دنیا و آخرت تنها با رسوخ یاد خداوند در عمق جان انسان ممکن است. در صورتی که انسان تمام دنیا و آخرت را همواره ملک او بداند و خود را ساکن سرای خداوند و بلکه جانشین او ببیند، میتواند به خیر دنیا و آخرت بیندیشد و هر دو را با هم بخواهد و صد البته که خواستن خیر دنیا و آخرت به اندازه شایستگی هر کدام ازاین دو در اندیشه او جاری میشود؛ دنیا به اندازه خودش و آخرت هم به اندازه خودش.

عمل معیار نتیجه
مشکل دیگر تئوری راز و قانون جذب این است که بر اندیشه و احساس تاکید میکند، حال این که در تعالیم قرآنی معیار نهایی دستیابی به نتایج و کامیابی عمل است، نه اندیشه و نه احساس. مهم این است که انسان اندیشه ای بلند و گره گشا دارد و باید از آن به خوبی استفاده کند، همچنین احساس و هیجانی نیروبخش که میتواند، استقامت و پایداری را به او بدهد، اما به هر حال میزان موفقیت، عمل است و با عمل میتوانیم به نتیجه دلخواه برسیم. اثربخشی اندیشه و احساس تابع عمل است و به تنهایی هیچ ثمری ندارند. اندیشه، عمل درست را نشان می دهد و احساسی که برای عمل برانگیخته شده، نیرودهنده و پیش برنده است.
قانون جذب اگر این طور مطرح میشد که هر چه بخواهید و به اندازه عملتان به دست می آورید، درست بود. "وَ اîَن لَیسَ لِلاïِنسانِ اïِلا ما سَعی د" انسان حاصلی جز سعی و تلاش ندارد. (نجم/39) اما این جمله به تنهایی راهنما نیست هم از این رو قرآن کریم در ادامه این آیه میفرماید: "وَ اîَنَ سَعیَهُ سَوفَ یُری" و قطعاً تلاشش به زودی نمایان میشود. (نجم/40) یُری فعل مجهول است و فاعل آن بیان نشده یعنی کسی هست که اعمال انسان و نتیجه آن را به شخص نشان می دهد، پس همه کارها به دست اوست و نتیجه اعمال را او می دهد. چنانکه در آیه بعد میفرماید: " ثُمَ یُجزاهُ الجَزاءَ الاîَوفی" سپس جزای کافی و مناسب به او داده خواهد شد. (نجم/41) "وَ اîَنَ اïِلی رَبِکَ المُنتَهی" قطعاً همه چیز به پروردگار تو منتهی میگردد. (نجم/) 42
در آیات بعد به شکوه قدرت خداوند و شگفتی آفرینش او و نفوذ نامحدودش در جهان میپردازد و به طور کوبنده ای میفرماید: "بی تردید اوست که می خنداند و می گریاند. اوست که می میراند و زنده میکند. اوست که زوجها را مذکر و مونث آفرید. از نطفه ای به هنگام بیرون آمدن. و آفرینش جهان دیگر به دست اوست. و براستی که او دارایی و بی نیازی بخشید و اوست پروردگار ستاره شَعرا و او ست که قوم عاد را با تمام نیرویی که داشتند نابود کرد. و قوم ثمود را باقی نگذاشت و قوم نوح را پیش از آن، چرا که آنان ستم و سرکشی کردند. و شهرهای زیرورو شده که فراگرفت آنها را آنچه فراگرفت. پس به کدام نعمت پروردگارت شک داری. " (طه/55-43) این آیات تمام یافته های بشر را در گرو عمل شخص و اراده خداوند می داند و به عنوان نعمتهای تردید ناپذیر او معرفی میکند.
اما پرهیزگاران از هیچ کدام دنیا آخرت نمیگذرند و هر دو را میخواهند و مشتاق اند تا لطف الهی را در هر دو جهان تجربه کنند. از این رو آرزوهای بزرگ را باور میکنند و با شهامت می پذیرند و به عشق بیکران خداوند و بخشندگی نامحدود او امیدوارند و چون خود را در پیوند با او یافته اند، توانایی ها و شایستگی های خویش را میپذیرند و خود را به بهای ناچیز و بهره محدود دنیا دلخوش نمیکنند. حتی اگر دنیا در برابر کامیابی ابدیشان قرار گیرد با شهامت از آن میگذرند و آرزوهای بزرگتر و کامیابی گواراتر را انتخاب میکنند. به این ترتیب خود را خالق ارزشها نمی دانند، بلکه زندگی و وجود خود را بر اساس ارزشهای الهی سامان می دهند.
رازی دیگر
بخشی از مثالهایی که برای اثبات و تایید قانون جذب آورده شده و ممکن است هر کدام از ما نیز تجربه کرده باشیم، اساساً ربطی به جذب ندارد. بلکه روشن بینیهایی است که هر کس به نسبت آمادگی و لطافت روحی آن را تجربه میکند و از رویدادهای آینده آگاه میشود.
با این تبیین قضیه کاملا صورتی معکوس دارد و این طور نیست که هرچه در ذهن تجسم میشود، با نیروی تجسم و احساس تحقق می یابد، بلکه آنچه قرار است تحقق یابد، در صفحه ذهن تصویر میشود. این نیروی واقعیت است که قلبها و ذهنهای شفاف را بازمیکند و فروغ آگاهی را در آنها می تابد. راننده آیت الله بهاءالدینی میگوید: یک روز برای رفتن به خارج شهر حرکت کردیم. وقتی آقا در ماشین نشست، برخلاف همیشه که خوش وبش میکرد، ساکت و آرام بود. کمی که جلو رفتیم به من پولی دادند تا در صندوق صدقات بیندازم. به راهمان ادامه دادیم تا از یک سه راهی بزرگ گذشتیم. در آنجا بود که آقا نفس عمیقی کشیدند و مثل همیشه شدند. از ایشان پرسیدم که چرا در ابتدا حالت دیگری داشتید. ایشان فرمودند که وقتی داخل ماشین نشستم دیدم که سر این سه راه با یک ماشین سنگین تصادف خطرناکی می کنیم. و چون استغفار دفع بلا میکند شروع به استغفار کردم، بعد یادم آمد که صدقه هم خوب است. و بالاخره این کارها موثر شد و خطر برطرف گردید.
این روشن بینیها را تقریباً همه در اندازهها و صورتهای گوناگون در خواب یا بیداری تجربه کرده ایم. خیلی از افراد موفق هم موفقیت های خود را پیشاپیش دیده اند و خود را در آن شرایط مشاهده کرده اند. اما بسیاری از آنها که نویسنده این سطور با آنها مصاحبه داشته به طور غیر ارادی و ناخواسته آن شرایط برایشان مجسم شده است. یا به صورت زنده ای آن را در قلب خود احساس کرده اند، اگر چه تجسم و تصویری هم در کار نبوده.
بنابراین کشف قانون جذب مثل این میماند که ببینیم یک زن برای زایمان ابتدا درد میکشد و بعد توصیه کنیم برای درمان نازایی با مشت به شکم همسرتان بکوبید تا مثل زنان باردار به خود بپیچد!
"کَلا اïِنَ کِتابَ الاîَبرارِ لَفی عِلِیِینَ وَ ما اîَدراکَ ما عِلِیُونَ کِتابٌ مَرقُومٌ یَشهَدُهُ المُقَرَبُونَ" کتاب سرنوشت نیکان در جایگاهی والاست و تو چه می دانی که آن جایگاه والا چیست، کتابی نوشته شده که مقربان می بینند. (مطففین/21-18) هر کس به اندازه نیکوکاریش از این بصیر و روشن بینی برخوردار میشد.
به هر حال قانون جذب برای اثبات مدعای خود نیازمند شواهد و دلایلی است که احتمال تبیین های دیگر در آن نباشد چه رسد به اینکه با دلایل روشن دینی و نیز تجارب آشکار زندگی خلاف آن اثبات میشود.

کارکرد قانون جذب در جامعه امروز
راز قانون جذب در یک کتاب یا فیلم فاش نشده است، تمام مبلغان دین عصر جدید یا جنبش عصر جدید New age Movment“، نظیر "لوئیز هی" از آن سخن میگویند، (شفای زندگی، ص122-118) انجیل شیطانی در تمرینات سحر از آن استفاده میکند (37- The Satanic Bible، pp36) و هزاران کتاب و مقاله و همایش در دهه های گذشته برای آن برگزار شده و به تمام جهان صادر شده و این همه در صورتی است که هنوز چیزی اثبات یا ابطال نشده است و از هرگونه بحث علمی در رابطه با آن خودداری میشود. (3 Encyclopediaof NRMs. p44)
تنها چیزی که به خوبی آشکار است و میتوان با اطمینان از آن سخن گفت این است که قانون جذب مردم را در آرزوهای دنیایی فرومیبرد و آرزوهای دنیایی را در عمیق ترین لایه های ذهنی و احساسی آنها درونی میسازد. این وضعیت نوعی احساس کاذب خوشی و کامیابی را ایجاد میکند که نتایج و پیامدهایی تباه کننده ای دارد:
1. کوتاهی در عمل: غرق شدن در آرزوها و تخیل و تجسم آنها، انسان را از عمل و تلاش باز می دارد. "هر که آرزویش گسترده شود، عملش محدود و کوتاه میشود. " (الاïرشاد، ج1، ص304. بحار ج241@) 77
2. بدکاری: وقتی آرزوها تمام فکر و قلب انسان را فرابگیرد از تمام امور دیگر مهمتر و ارزشمندتر میشود، و انسان برای دستیابی به آن هر کاری را انجام می دهد. به این علت "کسی که آرزوهایش دور و دراز شود، عملش بد و ناشایست میگردد. " (نهج البلاغه حکمت36، خصال ص15 از امام صادق و تحف العقول از امام کاظم این جمله را نقل کرده اند.)
3. بیچارگی: آرزوها انسان را در خیالات خوش فرومیبرد و او منتظر میشود تا از آسمان برای او پول و خوشی ببارد و اینها خوابهای تعبیر نشدنی است زیرا انسان تنها با عمل و کوشش میتواند به موفقیت برسد. "کسی که از رویاها و تخیلات کمک بگیرد، بیچاره میشود. " (غررالحکم، ح) 9208
4. رنج و اندوه: غرق شدن در آرزوها و رویاها دنیایی دروغین را برای انسان میسازد که با دنیای واقعی متفاوت است و انسان با تجسم خود در دنیای آرزوها و سپس دیدن خویش در دنیایی واقعی بسیار افسرده و رنجور میشود. "کسی که از آرزوهایش دنباله روی کند، رنجش بسیار میگردد. " (غررالحکم. ح8449) اما مشکل بزرگ این است که این رنج همراه با یک احساس موهوم خوشایند است که موجب میشود انسان به طور غیر طبیعی برای گریز از رنج جهان واقعی و تداوم احساس خوشایند دنیای آرزوها، به تخیلات خود پناه برد و در آن اوهام اقامت گزیند.
5. از دست دادن بصیرت: آرزوها به ویژه اگر با تجسم و تخیل همراه شود، انسان را در دنیایی موهوم و دلپذیر فرومیبرد که مانع از درک جهان واقعی و رویدادهای آن میشود. "آرزوها، چشم انسان را کور میکند. " (نهج البلاغه، حکمت) 275
دنیا با رنجها و ناکامی هایش به انسان درس می دهد و او را به سوی زندگی ابدی و بهشت خداوند هدایت میکند، اما کسی که پناهنده اوهام خود شود و چشم از جهان واقعی فروبندد، دیگر نمیتواند حقیقت دنیا را درک کند و پیام آن را دریابد. در این شرایط ارزشهای دنیا را بر افکار و احساسات خود حاکم میکند و دنیامداران را در اوج شایستگی و ارزشمندی مینشاند. به این ترتیب ظلمها و پلیدی های آنها را ندیده گرفته و چه بسا قدرت و ثروت را نشانه قدرت و لیاقت آنها به شمار می آورد. در کنار این پیامدهای طبیعی غرق شدن در آرزوها، توصیه های سخنگویان قانون جذب درباره توجه نکردن به اخبار و ندیده گرفتن بدیها و اینکه توجه به آنها موجب رخ دادن آنهاست، روند بصیرت زدایی و خام کردن مردم آسان و گسترده میشود.
کسی که به قانون جذب پایبند میشود، ستمها و سیاهی های موجود را ندیده میگیرد و به خیال اینکه اگر به آنها نیندیشی از بین می روند، خود را به آرزوهای رنگارنگ دل خوش میکند. غافل از اینکه دیگرانی هستند که برای دستیابی به آرزوهای ظالمانه خود دست به هر کاری می زنند و زمین را از فساد و ستم پر کرده اند. همان افرادی که با سرمایه گذاری روی قانون راز آن را از هزار زبان و با هزار چهره به مردم دنیا می نمایند و می آموزند، تا بدون مزاحمت به کار خود ادامه دهند. آنها میگویند به بدیها ننگرید و نیندیشید، که این بهترین راه مبارزه با آن است؛ در حالیکه نمیگویند با کسانی که به این بدیها می اندیشند و بدی میکنند باید چه کرد؟ لوئیز هی و افراد دیگری که قانون جذب را آموزش می دهند میگویند حتی به اخبار هم گوش ندهید. (شفای زندگی، ص166) تا ذهن و زندگیتان زشت نشود! و چه پیامی بهتر از این میتواند برای تداوم فساد و ستم شرایط را فراهم کند.
مروجان قانون جذب میگویند بدیها را نبینید، به جنگ فکر نکنید و به ظلم و ستمهایی که در جهان میشود نیندیشید، براستی چه کسانی از این سخنان بیش از همه منفعت میبرند؟ این تئوریها به نفع سلطه گران و ستم پیشهگان است یا مظلومین جهان؟ و مگر امام علی به امام حسن علیه السلام توصیه نفرمود که دشمن ظالم و یاور مظلوم باش؟ آیا جنگهایی که در دنیا به راه می افتد به خاطر این است که مردم به جنگ فکر میکنند؟ یا عده ای سلطه گر ناگاه به کسانی حمله میکنند که نه به جنگ فکر میکردند و نه آمادگی جنگیدن داشتند؟
راز قانون جذب، مخدری روانی است که مردم را در اوهام و آرزوها فرومیبرد، تا دزدان هوشیار، با آسودگی تمام هستی مردم را به تاراج برند. اگر قانون جذب از سوی مردم جهان پذیرفته شود آنگاه هیچ نیرویی برای مقابله با ظلم و ستم در جهان باقی نخواهد ماند و آنچه باقی میماند، پلیدی، ستم و تباهی است و مردمی که هر روز چشم برهم میگذارند و دنیایی زیبا و زندگی گوارا را در خیال خود میبینند و احساس میکنند و به امید روزی که به آن برسند، لبخند می زنند. هم از این رو امام علی فرمود: "آرزو، سلطه شیاطین بر دلهای غافلان است. " (غرر الحکم، ص) 1828

نتیجه گیری
قانون جذب از علوم کهن و راز آمیز سحر و جادو برآمده است و ادعای بسیار گزافی دارد که حتی جادوگران بزرگ هم چنین قدرتی را در عمل از آن ندیده اند. هیچ دلیل علمی برای قانون جذب به طوری که مطرح میشود وجود ندارد. این قانون با فطرت و شالوده وجودی انسان و سرزمین اصلی او هماهنگی دارد و در بهشت الهی و نه در دنیا به وقوع خواهد پیوست و علت جذابیت آن این است که از وطن حقیقی روح انسان که تمام وجود اوست سخن میگوید و گمشده آدم تبعید شده به زمین و زندگی دنیاست.
البته این قانون در حدود مقدورات جسمی و روانی انسان و همچنین تاثیر بر بخشی از افکار و احساسات دیگر مردمان و نیز حیوانات درست است. همچنین در مورد تاثیرات افکار منفی نیز تاحدود زیادی این قانون درست میگوید. اما در ارتباط انسان با جهان و دستیابی به آرزوهایی نظیر اتومبیل و خانه و... نه تنها شواهد علمی و تجربی بر درستی قانون جذب وجود ندارد، بلکه دلایل دینی بر رد آنها داریم. این در حالی است که معمولاً در معرفی و ترویج قانون جذب بر موارد نادرست آن تاکید میشود و موارد درست نیز از حدود واقعی فراتر و گسترده تر نشان داده میشود. مثلاً انسان میتواند با تغییر نگرش و تفکر خود بر بعضی از بیماریها غلبه کند، اما این اثر گذاری مطلق و همیشگی نیست.
تنها خاصیت این قانون و راز فاش شده آن است که مردم را در رویاهای موهوم غرق میکند و با تغافل از ناکامی های واقعی دنیا و نابود کردن انگیزه های تغییر، زمینه تداوم نظام سلطه و ستم را میسر میسازد و نیروی مقاومت و تحول آفرینی را از انسانها میگیرد. و هنگامی که می بینیم گوینده گان و نویسندگان و هنرمندان زیادی در جهان میکوشند تا این توهمات را به باور مردم بنشانند، پی میبریم که چه تلاش گسترده ای برای سلطه پذیرکردن مردم در جهان صورت میگیرد.

منابع
1. ابی نصر محمدبن مسعود بن عیاش سلمی سمرقندی، کتاب التفسیر تهران: المکتبه العلمیه الاسلامیه. بیتا
2. نهج البلاغه. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. چاپ هشتم: 1374
3. محمد بن محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید، الارشاد، تصحیح: سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران: انتشارات علمیه اسلامیه. بیتا.
4. عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی. غررالحکم و درر الکلم. انتشارات دانشگاه تهران.. 1373
5. شیخ ابو محمد حرانی، تحف العقول عن آل الرسول. قم: انتشارات آل علی،: 1385 چاپ پنجم
6. علامه مجلسی، بحار الاîنوار، 110 جلد، موسسه الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجری قمری
7. راندا برن. راز. اسماعیل حسینی. تهران: انتشارات راشین. چاپ دوم:. 1387
8. رابرت فریزر. شاخه زرین (پژوهشی در جادو و دین). مترجم: کاظم فیروزمند. تهران: انتشارات آگاه. چاپ دوم. 1384
9. ایرج گلسرخی. تاریخ جادوگری. تهران: نشر علم. 1377
10. لوییز هی. شفای زندگی. ترجمه: گیتی خوشدل. تهران: دنیای مادر. چاپ نهم:. 1375
11. حمید رضا مظاهری سیف، اخلاق موفقیت. مجله پگاه شماره 198
12. حمید رضا مظاهری سیف، اخلاق دارایی. مجله پگاه شماره199
13. حمید رضا مظاهری سیف، آثار ابتلا. دوماهنامه خُلُق. شماره سوم
. 14 The Satanic Bible Anton SzandorLaVey.. published by. feral House. Washington:.1969
. 15 Encyclopedia of New Religious Movements. Edited by.Peter B. Clarke. London and new york، Routledg،.200

 

منبع: / هفته نامه / پگاه حوزه / 1388 / شماره 267، آذر ۱۳۸۸/۰۹/۰۰
نویسنده : حمید رضا مظاهری سیف

نظر شما