موضوع : پژوهش | مقاله

درخانه بمانیم، حتی اگر هیچ­ وقت نماز واجب را در خانه اقامه نمی­ کردیم

از مهم­ترین و با ارزش­ترین ویژگی­ هایی که برای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) مطرح است، «عبد» بودن است، در هر نمازی که به جا می­آوریم دست کم یک بار به این مطلب اشاره می­کنیم.« اشهد ان محمد عبده و رسوله» حتی عبد بودن ایشان مقدم بر رسول بودنشان مطرح می­شود و چه بسا که زمینه ساز رسالت بوده است.

این مسئه تنها درباره پیامبر عظیم الشأن اسلام مطرح نیست و بسامد زیادی در قرآن مجید دارد، حضرت عیسی نیز درآن معجزه­ عظیم وقتی به معرفی خود در گهواره می­پردازد اولین خصوصیت خویش را این­گونه بیان می­کند. «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا»( گفت من بنده خدایم به من کتاب (آسمانى) داده و مرا پیامبر قرار داده است.)(مریم-30) قرآن کریم درباره حضرت نوح(علیه السلام) نیز به این امر تصریح می­نماید؛ وقتی خطاب به بنی اسرائیل می­فرماید: «ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً» (اسراء-3)(اى فرزندان کسانى که با نوح (بر کشتى) سوار کردیم، او بنده شکرگزارى بود.) معنای واقعی و دقیق این واژه چیست؟ در زبان فارسی ما آن را به «بنده» ترجمه می­کنیم اما آیا این واژه می­تواند به تنهایی بار معنایی این کلمه را به دوش بکشد؟

از آن­جایی که اعراب زمان نزول، برای حیوانات خود ارزش زیادی قائل بودند؛ برای درک کامل و ژرف بعضی از کلمات مطرح در متون دینی صدر اسلام ناگزیر هستیم که آن را درباره­ حیوانات بررسی کنیم، عرب به اسبی «عبد»می­گوید که غیر از صاحبش هیچ ­کس را به حریم خود راه نمی­دهد. این اسب عبد مالک خود شده است. معنای واقعی «عبد» را از این­جا باید دریافت، اگر جزء خدا هیچ موجودی راه نفوذ به قلب ما نداشت؛ آن­گاه ما عبد مولی گشته­ایم. «القلب حرم الله و لا تسکن فی حرم الله غیر الله»( بحار الانوار، ج 70، ص 25) (دل حرم خداست ، پس در حرم خدا، غیر خدا را ساکن مکن.)

این امر پیامدهای زیبایی دارد. وقتی «عبد» شدیم دیگر میزان و خط کش عمل­ ما با خواست و اراده مالک و مراد ما تنظیم می­شود. وقتی«عبد» شدیم دیگر نمی­گوییم با وجود مضراتی که  برای جسممان دارد؛ باز هم می­خواهیم روزه بگیریم؛ با این بهانه که دلمان راضی نمی­شود. دیگر دل و خواست قلبی ما مطرح نیست. وقتی «عبد» باشیم، حتی شرکت در مجالس اهل بیت(علیهم السلام) را در صورتی جایز می­دانیم که خدا به آن راضی باشد و دیگر با وجود نهی خدا و پیامبرش در زمان وجود احتمال ضرر، به دلیل شیوع بیماری مسری بر آن اصرار نمی­کنیم.

گاهی شرکت نکردن در نماز جمعه و جماعت و نرفتن به اماکن زیارتی و شرکت نکردن در مراسم اعتکاف نهایت عبودیت را می­رساند. این­جاست که مشخص می­گردد چند مرده حلاجیم؟ این­جاست که می­توانیم خود را محک بزنیم که برای آرامش قلبمان و برای تسکین آلاممان عبادت می­کنیم یا مخلصانه رضای الهی را طلب می­کنیم؟ باید عبد باشیم تا در همه حال گوش به فرمان ولایت بسپاریم حتی اگر مخالف میل ما باشد. در خانه بمانیم حتی اگریک سال در انتظار شرکت در اعمال ام داوود بودیم. در خانه بمانیم حتی اگر هیچ­وقت نماز واجب را در خانه اقامه نمی­کردیم. بسته شدن موقتی زیارتگاه­ها و مساجد به اسلام و تشیع ضربه نمی­زند و ریشه تنومند آن را که در طول قرن­ها در قلوب ریشه دوانده است نمی­خشکاند. اما اگر مسلمین و شیعیان را دیدیم که از ولی امرشان پیشی گرفتند آن­گاه باید فاتحه­ دین را بخوانیم. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»(حجرات-1) (اى کسانى که ایمان آورده‏اید چیزى را بر خدا و رسولش مقدم نشمرید و پیشى مگیرید و تقواى الهى پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست.)

 

آزاده ابراهیمی فخاری

نظر شما