آوارگی و تخریب جهان
روزنامه همشهری، پنجشنبه 1 شهریور ,1375 22 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1049
تحلیلی از جلای وطن و آوارگی قسمت آخر بعضی از مردم به خاطر تمایل یا تنفر بی جهت جلای وطن می کنند وبه سوی فرصت های تازه می روند. طی چند سال اوایل دهه ,1990 درمقایسه با تمامی دوران جنگ سرد, افراد بیشتر اتحاد جماهیر شوروی سابق را ترک کرده اند.
بانک جهانی در یک مطالعه متذکر می شود که امروزه درکشورهای جهان سوم, پروژه های امور عمومی هر سال بیش از ده میلیون انسان را از خانه هایشان آواره می کند. در خلال سالهای دهه گذشته , حدود 80 الی 90 میلیون نفر در نتیجه اجرای برنامه های زیربنایی, خصوصا برای ساخت سد و توسعه شهری و حمل و نقل از خانه های خود به مکانهای جدیدی انتقال داده شده اند.
بیماری نیز می تواند عامل عمده برای مهاجرت باشد, مثلا در کشور سابق چکسلواکی آلودگی و مخاطرات صنعتی به طور فاجعه آمیزی آمارهای مربوط به امراض قلبی, سرطان, نارسایی های ریوی و معلولیت های مادرزادی را افزایش داده است. این منطقه یکی از مناطق نادری است که نرخ آماری این امراض آنقدر بالاست که به طور قابل ملاحظه ای امید به زندگی را کاهش می دهد. طول عمر در بخش های مختلف کشور چکسلواکی سابق تا میزان پنج سال با هم تفاوت می کند و کوتاه ترین طول عمر متوسط متعلق به مناطقی است که بیشترین آلودگی محیط زیست وجود دارد. بالاترین نرخ بیماری در شمال مراویان, شمال بوهمیان و مناطق مرکزی اسلواک هستند. در این مناطق, نرخ طلاق و همین طور آمار جرائم و اعتیاد نیز بالا هستند و مردم این نواحی معمولا مهاجرتهای داخلی دارند, همانگونه که دولت این مهاجرت ها را جابجایی مردم از مناطق آلوده به بخش های پاکیزه تر کشور نامیده است.
ازدحام جمعیت در یک منطقه نیز موجب جابجایی افراد می گردد. در تاریخ, هرازچندگاهی میزان جمعیت یک محل از ظرفیت پذیرش آن سرزمین تجاوز می کند, مثلا زمین های کشاورزی یا تامین آب آن محدود می شود. مثالهای مشهور در این مورد سرزمین های بین النهرین و مایانز هستند. اما امروزه این مسئله در همه جا متداول شده است و نقش عمده ای در مهاجرت روستائیان به شهرها ایفاء می کند مثلا همینطور که به مرور و طی نسلها زمین های کشاورزی بیشتر و بیشتر بین وراث تقسیم می شود, وسعت مزارع به نقطه ای می رسد که دیگر بیش از آن قابل بهره برداری نیستند و بعضی از وراث بالقوه می بایست برای امرار معاش جای دیگری را جستجو کنند. در ویتنام ,ازدحام جمعیت موجب گردیده که تمامی افراد یک جامعه محلی جلای وطن کنند. در کشورویتنام مکانهای اندکی وجود دارد که از سرزمین همسایه کامبوج فقیرتر باشد, معهذا,فضاهای باز و رودخانه های پر از ماهی کشور کامبوج برای مهاجرت ساکنین روستاهای پر جمعیت و یتنام غیرقابل مقاوت شده است. بنابراین, صدها هزار ویتنامیطی سالهای اخیر به کامبوج مهاجرت کرده اند. (اگر چه اکنون بسیاری از آنها از دست چریکهای خمرسرخ که برای تصفیه نژادی مبارزه می کنند, در حال فرار به ویتنام هستند).
بعضی از مردم به خاطر تمایل یا تنفر بی جهت جلای وطن می کنند و به سوی فرصت های تازه می روند. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق یک میلیون یهودی آن کشور را ترک 2 کردند. در حدود نیمی از آنها به کشور اسرائیل رفته اند و نیمی دیگر در ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپای غربی ساکن شدند. طی چند سال اوایل دهه ,1990 در مقایسه با تمامی دوران جنگ سرد, افراد بیشتری اتحاد جماهیر شوروی را ترک کرده اند. چنانچه, همانگونه که انتظار می رود, رکود اقتصادی آینده به بیکاری بیشتری منتهی گردد, افراد بیشتری آن کشور را ترک خواهند کرد. از دست دادن این تعداد کثیر مهاجرین که بسیاری از آنان از تحصیلات سطح بالا برخوردار خواهند بود می تواند موجبات رکودبیشتری را فراهم آورد و در کشورهای پذیرنده نیز مهاجرین ساختارهای سیاسی و الگوهای جمعیتی را تغییر می دهند.
در کشورهای دیگر, بعضی تلاشها که به منظور فقرزدایی انجام می شود سبب
می گردد که مردم مهاجرت کنند مثلا, پروژه های کارهای عمومی از یک
سابقه تاریخی طولانی دربیرون راندن مردم از خانه هایشان مشهور
بوده اند.
سدهای بزرگ مناطق مسکونی را زیر آب فرو می برد. راهها از زمین هایی عبور می کند که قبلا مسکونی بوده و کلیه شهرها تخریب می شوند تا زمینه را برای ساخت نیروگاه هاآماده نماید. بانک جهانی در یک مطالعه متذکر می شود که امروزه در کشورهای جهان سوم پروژه های امور عمومی هر سال بیش از ده میلیون انسان را از خانه هایشان آواره می کند. در خلال سالهای دهه گذشته , حدود 80 الی 90 میلیون نفر در نتیجه اجرای برنامه های زیربنایی, خصوصا برای ساخت سد و توسعه شهری و حمل و نقل از خانه های خود به مکانهای جدیدی انتقال داده شده اند. بخش های دیگر نیز میلیونها انسان را جابجا کرده اند. همینطور که افزایش جمعیت بدنبال رشد اقتصادی در آینده ادامه می یابد. به نظر می رسد دولتها احساس نیاز به ساخت و ساز حتی با نرخی بسیار سریعتر از گذشته خواهند کرد. روندی که هم اکنون در بخش هایی از آسیای شرقی به طور کامل جریان دارد.
دولت اندونزی حتی پروژه توسعه ای را در دست اقدام دارد که هدف از
طراحی آن صرفاانتقال جمعیت به منظور کاهش ازدحام جمعیت می باشد. بین سالهای 1950 و ,1974 دولت تعداد 664,000 نفر را از طریق مهاجرت دورن کشوری از جزیره اصلی اندونزی جاواجابجا کرده و در مکانهای دیگری اسکان داده است. بانک جهانی حمایت و کمک مالی به این پروژه نمود و در سال 1975 تقریبا 3,5 میلیون نفر دیگر جابجا شدند. علیرغم هشدارهایی که بعدا صحت آنها به اثبات رسید, مبنی بر اینکه در جزایر مقصد مهاجرت زمین فقیر بوده و به آسانی نمی تواند این اندازه جمعیت را در خود جای داده و تغذیه کند و اینکه هزینه اجتماعی مهاجرت مردم بسیار بالا خواهد بود, این جابجایی انجام شد. تخریب محیط زیست نیز علت متداول مهاجرت است. میلیونها انسان سرزمین هایی را ترک کرده اند که خاک آنها بیش از اندازه فرسوده شده و قادر به تولید حتی حداقل مواد کشاورزی برای زندگی روزمره ساکنین نیست. وضعیت بد آنان پیش بینی می کند که تغییر آب و هوا می تواند به صورت بزرگترین تسهیل کنندهمهاجرت ظاهر شود. اکولوژیست, نورمن مایر تخمین زده است که چنانچه گرم شدن آب و هوای کره زمین به واقعیت بپیوندد, سطح آب دریاها بالا آمده و با فرض اینکه سطح آب دریا تا سال ,2050 30 سانتیمتر افزایش یابد, تغییرات حاصله در الگوی هوا تا اواسط قرن آینده می تواند یکصد و پنجاه میلیون نفر را به خیل پناهندگان اضافه نماید و از هم گسیختگی کشاورزی و آب گرفتگی مناطق مسکونی عمده ترین علل مهاجرت خواهد بود. البته ابهام و نامعلومی یکی از عناصر در هر بخش از این وضعیت, از مسائل مربوط به تغییر آب و هوا گرفته تا نتایج اجتماعی و اقتصادی ناشناخته می باشد.
بعضی از این فشارها در آینده تشدید خواهد شد. از آنجا که تقریبا 90 میلیون نفر درهر سال به جمعیت دنیا اضافه می شود, ازدحام جمعیت افزایش خواهد یافت. آلودگی محیط زیست حتی گسترش بیشتری می یابد, بویژه با توجه به اینکه رشد اقتصادی و صنعتی کردن در بخشهایی از جنوب شرقی آسیا که فاقد آن بودند وارد شده است. پایین رفتن سفره های آبی زیرزمینی خیلی سریعتر ادامه خواهد یافت و سپس در بسیاری کشورها می تواند خشک شود. فرسایش خاک ادامه خواهد یافت و افراد جدیدی نسبت به این فشارها در آینده با جلای وطن کردن عکس العمل نشان خواهند داد.
نوشته: هال کین
ترجمه: دکترعلی اصغر زرگر
نظر شما