چرا ایران با کالیفرنیا قابل قیاس نیست
روزنامه شرق، پنجشنبه ۱۸ دي ۱۳۸۲ - ۱۵ ذيقعده ۱۴۲۴ - ۸ ژانويه ۲۰۰۴
ترجمه اکبر حسینی کیا: آیا شهر خشتی بم آن قدر محکم بود که بتواند در برابر زلزله ۲۶ دسامبر مقاومت کند؟ از نظر فنی این شهر فاقد کمترین امکانات لازم برای مقابله با زمین لرزه بود. همزمان با این حادثه زلزله ای به بزرگی ۳/۶ در مقیاس ریشتر ایالت کالیفرنیا ی آمریکا را نیز لرزاند اما شمار جان باختگان آن تنها ۳ نفر بود، حال آن که در شهر بم نزدیک به ۳۰ هزار تن قربانی شدند. البته این شهرستان جنوب شرقی ایران با کالیفرنیا قابل مقایسه نیست چه زلزله کالیفرنیا در منطقه ای رخ داد که به هیچ رو تراکم بالای جمعیت بم را نداشت. با این وجود روزنامه های ایران از سرزنش و انتقاد از دولت و مقامات رسمی دریغ نکردند. در این رابطه روزنامه انگلیسی زبان «ایران دیلی» نوشت: «عدم آمادگی دستگاه های دولتی هزاران مرد، زن و کودک را به کام مرگ کشاند.
این یعنی یاس و ناامیدی.» روزنامه اصلاح طلب «شرق» نیز که به زبان فارسی منتشر می شود در نهایت برآشفتگی موضوع را این گونه دنبال کرد: «آیا هیچ یک از دست اندرکاران ساخت و یا اعطای مجوز احداث ساختمان به این مسئله فکر نمی کنند که همین ویرانه ها روزی مدفن فرزندانشان خواهد شد؟ البته که نه. چه آنها فقط به این می اندیشند که چگونه می توانند یک دلارشان را دو برابر کنند!»پایگاه اینترنتی «ایران نیوز» هم با ارائه اسناد و مدارک درصدد اثبات ابعاد کامل ناکارآمدی دولت بر آمد: «بیمارستان ها و سایر مراکزی که باید به هنگام وقوع فاجعه به یاری مردم بیایند اولین مکانیزه هایی بودند که فرو ریختند. مسئولین یا گوش شنوا ندارند و یا درد و رنج مردم برایشان اهمیتی ندارد.»
به راستی چرا ایران با کالیفرنیا قابل قیاس نیست؟ به دیگر سخن: چرا مردم شهر بم نمی توانند مانند هم روزگارانشان در ایالات متحده و ژاپن در برابر حوادث طبیعی ایمن زندگی کنند؟ به نظر می رسد طرح این پرسش در کشوری که از انقلاب ۱۹۷۸ در انزوا به سر می برد و بیشتر مردمش آرزوی دموکراسی، رفاه و امنیت دارند، چندان بدیهی نباشد. وقتی ۶ سال پیش سید محمد خاتمی با اکثریت مطلق آرا به ریاست جمهوری ایران رسید، می توانست این رویا را تجلی ببخشد. می شد بدون وارد آوردن ضربه روحی بزرگ و به دور از هر گونه شوک ناشی از انقلاب و جنگ داخلی فضایی باز برای مردم مهیا کرد و جامعه ایران را در مسیر پیشرفت قرار داد. این همه اما دست به دست هم داد تا حادثه بم قلب ایرانیان امروز را بیش از پیش به درد آورد. جالب آن که به گزارش خبرنگار خبرگزاری فرانسه برخی از نیروهای داوطلب وابسته به ارگان های نظامی و هلال احمر ایران به جای امدادرسانی به مانند «بازدیدکنندگان کنجکاو» به ویرانه های بم خیره شده بودند. این در حالی است که در سال ۱۹۹۱ _ یک سال پس از زلزله ای که ۴۰ هزار نفر قربانی گرفت _ ایران یک سازمان مرکزی برای هماهنگ ساختن کمک ها به هنگام بروز حوادث طبیعی تاسیس کرد که کمتر به کار آمده است.
بهرام عکاشه، استاد شهیر زمین شناسی دانشگاه تهران، با بیان اعتقاد بسیاری از ایرانی ها به «قضا و قدر» می گوید: «بسیاری بر این باورند که پروردگار هر آن چه را که بخواهد، اتفاق می افتد.
انسان اگر به خود اعتماد کند می تواند هر کاری را برای محافظت از خویش انجام دهد.» او در ادامه می افزاید: آیا عقل سلیم حکم می کند که در فکر انتقال پایتخت از تهران باشیم یا همچنان دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا زلزله ای سهمگین تهران ۱۰ میلیونی را به کام خود برد واقعیت آن است که وقوع زمین لرزه به ویژه کشته شدن ده ها هزار تن پیامدهای سیاسی برای نظام جمهوری اسلامی به دنبال خواهد داشت. رئیس جمهور اصلاح طلب، محمد خاتمی، به خوبی این مسئله را لمس کرده و از همین رو حادثه بم را «فاجعه ای ملی» نامید و ابعاد آن را چنان گسترده عنوان کرد که به هیچ رو انتظارات مردم را بر آورده نخواهد ساخت. البته آمادگی برای دریافت کمک از سراسر جهان _ به جز اسرائیل _ و حتی از آمریکا خود نشان از چیزی فراتر از اعتراف به کمبودهای فنی داخلی دارد. با این همه سخنان خاتمی را باید به دقت خواند: او از انتظارات بسیار زیاد مردم سخن به میان آورد و الحق که هیچ کس بهتر از او این خواسته ها را نمی شناسد.
شاید جز شخص خاتمی کسی هم نداند که رئیس جمهور پس از دوبار کسب اکثریت مطلق آرای مردم هیچ یک از توقعات این جماعت را بر آورده نساخت. ایرانیان امیدوار بودند که در کنار خاتمی آینده ای بهتر داشته باشند. چه آن ها بر این باور بودند که شخص خاتمی به جای حواله دادن بسیاری از مسائل زندگی به پروردگار متعال این امور را به شهروندان واخواهد نهاد تا آنها بتوانند با فکر خویش گره از مشکلات بگشایند. اما این اتفاق نیافتاد و زلزله بم برای بسیاری از ایرانیان دلیلی بر این مدعا است.
منبع: دی سایت
نظر شما