چه کسی وبلاگ ها را ویرایش می کند
موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

چه کسی وبلاگ ها را ویرایش می کند

روزنامه شرق، شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲ - ۱۷ ذیقعده ۱۴۲۴ - ۱۰ ژانویه ۲۰۰۴


علی اکبر قزوینی: تیتر کنجکاوکننده ای دارد این مطلب، نه؟ حساس شده ای که ببینی چه بلایی قرار است سر وبلاگ ها بیاید؟ احتمالاً تو هم وبلاگ  داری، یا اگر نداری تصمیم گرفته ای به زودی یک وبلاگ برای خودت دست و پا کنی. شاید هم حدس من اشتباه باشد و تو اصلاً نمی دانی وبلاگ چیست. شاید اولین بار است که با این واژه برخورد می کنی. خوب برایت می گویم: وبلاگ یک رسانه شخصی است، یک جای کاملاً خصوصی که مال توست، جایی که حرف هایت را می نویسی و از علایقت، از هر چیز که دوست داری صحبت می کنی. همه اینها را می نویسی و پست می کنی به یک صفحه وب، جایی که همه ساکنان دنیای مجازی می توانند واردش شوند و نوشته های تو را بخوانند. حس جالبی است، نه؟ این احساس که با فشار یک دکمه بتوانی حرف هایت را با صدها نفر در میان بگذاری. تازه، می توانی نظرات دیگران را هم درباره نوشته هایت بخوانی. مثل چت هم نیست که لازم باشد حتماً یک نفر آن لاین باشد تا بتوانی با او حرف بزنی. ناماندگاری چت را هم ندارد. نوشته هایت همیشه آنجا هست، تا هر زمان که خودت بخواهی، تا هر زمان که خودت بخواهی تغییرشان بدهی یا حذفشان کنی، فقط خودت. اینجا فقط مال توست.

اما اگر یک نفر دیگر بخواهد وارد خانه تو شود، به نوشته هایت دست درازی کند و تغییرشان دهد، آن وقت چه احساسی پیدا می کنی؟ اصلاً دیگر می توانی اسم آنجا را وبلاگ بگذاری؟ واقعیت این است که بعضی ها تصمیم گرفته اند با بعضی وبلاگ ها این کار را بکنند. بیا ببینیم جریان از چه قرار است.

دانیل واینتراوب (Daniel Weintraub) یک وبلاگ نویس است. اما پیش از وبلاگ نویس بودن، او یک روزنامه نگار حرفه ای است که ستون هایش در روزنامه ساکرامنتو بی (Sacramento Bee) کلی خواننده دارد. او وبلاگش را آوریل امسال راه اندازی کرده و اسمش را گذاشته California Insider که می شود ترجمه اش کرد «اخبار داخلی کالیفرنیا». او در وبلاگش تفسیرهای سیاسی می نویسد و به خبرهای روز لینک می دهد و هر روز هزاران نفر نوشته هایش را می خوانند. واینتراوب تا چند هفته پیش نوشته های وبلاگش را تایپ می کرد، نگاهی سریع به آن می انداخت و بعد دکمه Pubish را می  زد تا مطلب به وبلاگ پست شود. پای کس دیگری وسط نبود که بخواهد مطالبش را قبل از فرستادن بازبینی کند. خوب، اینجا وبلاگ او بود. اما شورای سردبیری ساکرامنتو بی تصمیمی گرفته که در نتیجه آن دست و پای واینتراوب کمی بسته می شود. طبق تصمیم جدید، هر یادداشت جدید واینتراوب باید پیش از فرستادن به وبلاگ بازبینی شود و اگر لازم بود، تغییراتی در آن داده شود.

به محض اعلام این تصمیم، خیلی ها انتقادهای تندشان را متوجه مسئولان ساکرامنتو بی  کردند. میکی کاوس (Mickey Kaus) مفسر سایت Slate، در یادداشتی تحت عنوان «واینتراوب را آزاد بگذارید!»، در وبلاگش نوشته بود که رؤسای ساکرامنتو بی اشتباهی «بزرگ و شرم آور» را مرتکب شده اند این عمل ساکرامنتو بی، تردید در مورد استانداردهایی که باید بر وبلاگ های روزنامه نگاران اعمال شود را دوباره مطرح کرده و این بحث را از لایه های زیرین به سطح کشانده است. همین چند وقت پیش در جریان جنگ اخیر آمریکا و عراق، سی ان ان دستور داد وبلاگ یکی از خبرنگاران این شبکه که از خط مقدم جنگ گزارش می کرد، بسته شود. کوین سایتز (Kevin Sites) نوشتن درباره مشاهداتش از جنگ را از ۹ مارس آغاز کرد، اما ۱۲ روز بیشتر نگذشته بود که از رئیسش دستور توقف کار را دریافت کرد. سال گذشته نیز استیو الافسون (Steve ( Olafsonخبرنگار روزنامه هوستون کرونیکل (Houston Chronicle) به خاطر داشتن وبلاگی که در آن با نام مستعار در مورد برخی از موضوعات و اشخاصی که در زمینه کار حرفه ای اش با آنها سر و کار داشت می نوشت، از روزنامه اخراج شد.

تصمیم روزنامه ساکرامنتو بی اما خطرناک تر است، چون پای تیغ سانسور را به محدوده دنیای شخصی وبلاگ ها باز می  کند و تنها جایی را که می شود اخبار و نظرات بی واسطه را در آن خواند، آلوده اعمال نظرهای شخصی می سازد. تونی مارکانو (Tony Marcano) سخنگوی شورای سردبیری ساکرامنتو بی در بدو اعلام سیاست تازه روزنامه، گفته بود این کار در واکنش به ناخشنودی یک لابی قدرتمند نمایندگان مجلس ایالت کالیفرنیا از مطالب وبلاگ واینتراوب صورت گرفته است. اما از همان موقع که اعتراض های متعدد به اتخاذ این سیاست آغاز شد، او و دیگر دبیران روزنامه تلاش کرده اند خود را از زیر فشار این اتهام بیرون بکشند. آنها عنوان کرده اند که نه فشارهای سیاسی، که اعتراض های اعضای تحریریه که می خواستند مطالب وبلاگ های [وابسته به روزنامه] نیز همانند مطالب عادی چاپی ویرایش و بازبینی شوند، موجب این تصمیم بوده است.

مارکانو گفته که از این تصمیم حمایت می کند و او و واینتراوب هیچ کدام با نظر منتقدانی که قانون تازه را در حکم «پوزه بندی بر دهان وبلاگ نویسان» می دانند، موافق نیستند. خود واینتراوب معتقد است که این تصمیم بیشتر به خاطر ساماندهی نحوه ارائه مطالب اتخاذ شده، نه اعمال نظر و سانسور دیدگاه ها. او می گوید: «تا به حال من حدود ۵۰۰ ستون مطلب برای ساکرامنتو بی نوشته ام، همه آنها بازبینی و ویراستاری شده اند و تعداد آنهایی که تغییرات قابل ملاحظه ای رویشان اعمال شده به انگشتان یک دست هم نمی رسد. من فکر می کنم همین اتفاق در مورد یادداشت های وبلاگم هم بیفتد.» واینتراوب می گوید که تقریباً از ۱۰ سپتامبر مطالب وبلاگش ویرایش می شده است و ادامه می دهد: «شاید با این روند، سریع العمل بودن قدری دشوار شود، اما ویراستاران متعهد شده اند که هر زمان من آماده پست کردن مطالب هستم در دسترس باشند.»اما آیا یک روزنامه نگار شناخته شده بدون اعمال نظر دیگران هم آزاد است _ این آزادی را دارد _ که دیدگاه هایش را بدون خودسانسوری بیان کند؟ در سایت Cyberjournalist.Com فهرست بیش از ۲۰۰ وبلاگ که روزنامه نگاران می نویسند جمع آوری شده است. فرقی نمی کند که این وبلاگ ها جزیی از سایت رسمی روزنامه  رسانه خبری باشند یا یک صفحه کاملاً شخصی. صاحب این سایت جاناتان دوب (Jonathan Dube) است. او مدیر اجرایی MSNBC.Com و یکی از اولین روزنامه نگارانی است که به استفاده از روزنوشت های آن لاین روی آورده است.

در سال ۱۹۹۸، زمانی که دوب خبرنگار شارلوت آبزرور (Charlotte Observer) بود، او و چند خبرنگار دیگر وبلاگی ابتدایی را راه انداختند تا اخبار تازه و روزآمد شده و به علاوه تفسیرهای خبری درباره یک توفند (تندباد دریایی) را پوشش دهند.بسیاری از وبلاگ های موجود در فهرست دوب را روزنامه  نگاران تحلیلگر می نویسند، آنها به نوشتن تفسیر و تحلیل های خبری بدون نگرانی از اینکه دیدگاه هایشان بیطرفانه است یا نه، عادت کرده  اند. اما وبلاگ های دیگر متعلق به خبرنگارانی است که از لحاظ حرفه اما مجبورند از رفتن به بیراهه ها اجتناب کند. یکی از آنها وبلاگ های خبرنگاران روزنامه اسپوکزمن _ ریویو (Spokesman _Review) است که در اسپوکان واشنگتن منتشر می شود. کن سندز (Ken Sands) دبیر اجرایی گروه رسانه های جدید و آن لاین در این روزنامه، می گوید مطالب هیچ یک از ۱۰ وبلاگ موجود در وب سایت روزنامه پیش از فرستادن بازبینی و ویرایش نمی شود. ضمناً او به خاطر ندارد که تا به حال کسی از خبرنگاران روزنامه خواسته باشد محتوای یک یادداشت را پس از انتشار تغییر عمده ای بدهند. به گفته او، یکی از دلایلی که موجب می شود وبلاگ نویسان این روزنامه نیازی به بازبینی مطالبشان نداشته باشند، این است که اغلب آنها ۱۰ تا ۲۵ سال تجربه خبرنگاری دارند و اصول روزنامه نگاری حرفه ای و صحیح را در نگارش مطالب وبلاگشان به کار می برند.

یکی از این خبرنگاران کارلا کی. جانسون (Carla K. Johnson) است. او نوشتن درباره موضوعات مرتبط با بهداشت و تحقیقات پزشکی را در روزنامه به عهده دارد و نوشته های وبلاگش نیز در ارتباط با همین موارد است. او که سال ها در روزنامه ها قلم می زده است، می گوید سبک شخصی تر نوشتن در وبلاگ را دوست دارد، اما در عین حال مراقب است که مهار نظراتش نیز در دستش باشد: «مطمئناً من باید خودم نوعی تعادل را ایجاد کنم تا علاوه بر شخصیت بخشیدن به وبلاگم، با رعایت بی طرفی منبع خبری قابل اعتمادی بسازم که مردم پس از یک بار خواندن مطالب باز هم به آن مراجعه کنند.»

آگوست امسال، روزنامه دالاس مورنینگ نیوز (Dallas Morning News) با تاسیس وبلاگی که ۱۲ عضو شورای سردبیری در آن می نویسند، به جمع نشریات وبلاگ دار پیوست. هدف آنها از این کار، «از پرده درآوردن» فرایند ویراستاری اخبار و مطالب است. این مطلب را کیون ویلی (Keven Ann Willey) معاون مدیر مسئول و دبیر صفحه سردبیری عنوان می کند. وقتی ساکرامنتو بی  سیاست جدیدش را اعلام کرد، خانم ویلی متنی را روی وبلاگ فرستاد و در آن موضوع روزنامه خود را در مورد مطالب وبلاگ صریحاً بیان کرد: «ما تصمیم گرفته ایم یادداشت های وبلاگ را ویرایش نکنیم، زیرا معتقدیم بهترین یادداشت های وبلاگی  آنهایی هستند که تازه، خودانگیخته و آنی اند و ما قادریم بدون به خطر انداختن سیاست های روزنامه و اهداف این وبلاگ، تازه، خودانگیخته و سریع الانتقال باشیم. «به گفته او، دبیران روزنامه هدف از نوشتن یک وبلاگ برای روزنامه و نیز خطرات احتمالی این کار را پیش از شروع کار با یکدیگر به بحث گذاشته و تشریح کرده بودند.پل گرابوویچ (Paul Grabowicz)، استاد مدرسه عالی روزنامه  نگاری دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، پائیز گذشته کلاسی را برای تدریس در مورد وبلاگ ها دایر کرده بود. گرابوویچ می گوید در حالی که برخی می پرسند آیا یک وبلاگ ویرایش شده ماهیت حقیقی وبلاگ نویسی را داراست یا نه، باید گفت بسیاری از جنبه های روزنامه نگاری سنتی ورسانه جدید، ناسازگار نیستند. او می گوید: «به نظر من می توان وبلاگ نوشت و در عین حال استانداردهای روزنامه نگاری را نیز رعایت کرد. به این ترتیب نه تروتازگی خبر از بین می رود و نه جنبه های مهم روزنامه نگاری قربانی می شود.»

جاناتان دوب در حال سازماندهی یک جلسه بحث با روزنامه نگاران است تا در کنفرانسی که انجمن اخبار آن لاین در ماه جاری میلادی در شیکاگو برگزار می کند، در خصوص بهترین کاربردهای وبلاگ نویسی تبادل نظر شود. به اعتقاد پروفسور گرابوویچ، بحث در این خصوص اصلاً اشکالی ندارد، اما به شرط اینکه تلاشی برای تحمیل قواعد یکسان بر همگان صورت نگیرد. او می گوید: «آنچه که بیش از همه برای من مهم است، این است که چنین کاری ما را به سوی یک بحث طولانی و از موعد گذشته در خصوص اینکه روزنامه نگاری واقعاً به چه معناست و قرار است ما با آن به چه چیزی دست یابیم، وارد خواهد کرد. بدترین چیزی که می تواند روی دهد، این است که کسی استانداردی را ارائه کند و قرار شود همه از آن تبعیت کنند.»در حالی که این بحث های داغ در آن سوی مرزها جریان دارد، همین جا بغل گوش ما انجمنی برای «هویت بخشیدن به جامعه وبلاگ نویسان ایرانی» در شرف تاسیس است. محمدملکی از اعضای هیات موسس انجمن وبلاگ نویسان ایران در خصوص نحوه شکل گیری این انجمن می گوید: «با توجه به تصمیم جمعی از وبلاگ نویسان مبنی بر تشکیل این انجمن در قالب NGO [سازمان غیر دولتی]، اساسنامه ای تدوین و به تایید هیات موسس رسید که اکنون در مرحله درخواست مجوز از وزارت کشور است.»وی شرایط عضویت در این انجمن را شامل تابعیت جمهوری اسلامی ایران و التزام به قانون اساسی، پای بندی به اساسنامه و الزام به رعایت آیین نامه های انجمن، داشتن حداقل ۱۷ سال برای اعضای حقیقی دارای حق رای و حداقل ۱۴ سال برای اعضای حقیقی بدون حق رای، و داشتن وبلاگی که حداقل سه ماه از فعالیت آن می گذرد برشمرده است.

او با بیان اینکه «اکنون وبلاگ ها به نحوی در نقطه ضعف قرار گرفته اند و هر فرد می تواند نسبت به آنها اظهارنظر کند، چرا که هیچ شخصیت حقوقی برای آنهادر نظر گرفته نشده است»، دلیل اصلی شکل گیری انجمن را «دفاع از این حقوق» عنوان کرده است. به گفته وی، اهداف این انجمن ۹ مورد است که هویت بخشیدن به جامعه وبلاگ نویسان ایرانی، اشاعه و گسترش فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی از طریق وبلاگ نویسی، معرفی نویسندگان و متفکران گمنام و نیک اندیش به جامعه و... از جمله آنهاست.انتشار این خبر در فضای وبلاگستان فارسی بحث های داغ و تندی را به دنبال داشته است، و در مجموع به نظر می رسد که مخالفان تاسیس چنین انجمنی بسیار بیشتر از موافقان آن است. از جمله اشکالاتی که بر طرح مزبور گرفته شده، تحمیل یک سری شرایط برای علاقه مندان به عضویت در انجمن است، در حالی که این شرایط لزوماً مورد پذیرش طیف گسترده جامعه وبلاگ نویسان فارسی زبان نیست و این تناقض در صورتی که انجمن یاد شده بخواهد خود را تنهانماینده رسمی وبلاگ نویسان ایرانی معرفی کند، مشکل ساز خواهد بود. از طرفی، اعطای مجوز فعالیت به یک سازمان غیردولتی (NGO) توسط یک نهاد دولتی (وزارت کشور)، مورد دیگری است که اعتراض وبلاگ نویسان فارسی زبان را موجب شده و اصولاً با ذات یک نهاد غیردولتی در تضاد است. در مجموع، به نظر نمی رسد که طرح یاد شده (با وجود اینکه اهداف شایسته ای را دنبال می کند) در صورت اجرا از استقبال جامعه وبلاگ نویسان ایرانی برخوردار شود و اصولاً انجام چنین فعالیت هایی که وبلاگ ها را به عرصه رسمی می کشاند، با ذات و ماهیت وبلاگ که رسانه ای است بی مرکز، غیررسمی و خود انگیخته، منافات دارد. برای وبلاگ نویس ها، نوشتن در وبلاگ و لینک دادن به این و آن و کامنت گذاشتن و گاهی یک جمع دوستانه و خودمانی را در پارک یا کافی شاپ برگزار کردن، ارزشمندتر از هر فعالیت دیگری است که آنها را در کانون توجه جامعه قرار می دهد. در این دنیای مجازی، اجتماع و انجمنی هم اگر باشد، مجازی است و شرکت در آن برای همه آزاد. در نهایت، صحبت پروفسور گرابوویچ را دوباره به یاد آوریم که: «بدترین چیزی که می تواند روی دهد، این است که کسی استانداردی را ارائه کند و قرار شود همه از آن تبعیت کنند»؛ چیزی که پیشروی به سوی آن توسط انجمن وبلاگ نویسان ایران به هیچ وجه دور از ذهن نیست.

منابع خبری: نیویورک تایمز - ایسنا

نظر شما