مستند سخن بگوییم
پنجشنبه 7 تیر ,1375 27 ژوئن ,1996 سال چهارم , شماره 1004
آقای عباس احمد آخوندی وزیر محترم مسکن و شهرسازی, در یک سخنرانی
خود, برج سازی در تهران را یک عامل اصلی گرانی مسکن در شهر تهران طی
سالهای اخیر خوانده است. پیشتر نیز برخی از بلندپایگان دیگر کشور در
بخش بازرگانی, عملکرد شهرداری تهران در سالهای اخیر را زیر سئوال
برده و پیرامون آن اتهاماتی را مطرح کرده بودند. از آنجا که این
اظهارات برخاسته از فضای سیاسی پس از انتخابات اخیر مجلس و توهمی
که از غبار آن هنوز بر ذهن کسانی نشسته است از زبان عالی ترین
مقامات رسمی و تخصصی کشور جاری می شود, پاسخ ندادن به آن خطراتی
عمومی تر و جدی تراز پاسخدادن و احتمالادامن زدن به جدالهای لفظی و
قلمی که آن را به هیچ روی خوش نمی داریم دارد.
واقعیت های آماری منتشره ازسوی وزارت مسکن و شهرسازی تحت امر
جناب آقای مهندس آخوندی حکایت از آن دارندکه سرعت افزایش قیمت
مسکن در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی, به طرزی چشمگیر ازسرعت
افزایش سطح عمومی قیمتها یعنی تورم کمتر بوده است که البته دلایل
متعددی از جمله ناآرامی های پس از انقلاب, بروز جنگ تحمیلی و گسترش
روحیه و مناسبات تجاری به جای تولیدی دارد. با ملاک قراردادن سال
1369 به عنوان عدد ,100 شاخص کل تورم در سال 1355 معادل 10,2 بود که
در سال 1373 با 24,5 برابر افزایش به عدد 249,3 رسید. در همین مدت ,
قیمت بخش مسکن , سوخت و روشنایی تنها 11,8 برابر شده یعنی کمتر از
نصف رقم کل تورم رشد داشته است . جالب اینکه در همین مدت یعنی 18
سال, افزایش قیمت مسکن بدون سوخت و روشنایی از این نیز کمتر
بود.
نکته جالبتر اینکه از سال 1369 که مدیریت کنونی شهرداری تهران
ارائه خدمات به شهرتهران را به گونه کنونی آغاز کرد, باز هم سرعت
افزایش قیمت مسکن کمتر از سرعت افزایش سطح عمومی قیمتها بوده است.
در آبان ماه 1374 در حالی که سطح عمومی قیمتها 3,8 برابر قیمت سال
1369 بود, این رقم در مورد مسکن تنها 2,8 برابر بود که به مراتب
کمتر از نرخ رسمی تورم در کشور است.
بااین همه, نکته جالب تری نیزبرای نشان دادن این واقعیت هست که
گرانی مسکن درمقایسه با سایر کالاها افسانه وشایعه ای بیش
نیست . درآبان ماه سال 1374 به عنوان جدیدترین ارقامی که در دست
نگارنده بوده است, رشد قیمت مسکن در استان تهران هم به صورت
استیجاری و هم ملکی کمتر از متوسط رشد قیمت آن در کل کشور و
پایین تر از استانهای گیلان, آذربایجان شرقی, خوزستان, فارس, کرمان ,
خراسان, اصفهان, کردستان, همدان, لرستان, هرمزگان, یزد, زنجان ,
چهارمحال و بختیاری, کهکیلویه و بویراحمد و سمنان بوده است. آیا به
گمان جناب آقای وزیر مسکن, در این استانها نیز برج سازی شده است آیا
ایشان از آمار وزارتخانه خود خبر ندارند که بیشترین میزان افزایش در
قیمت مسکن متعلق به استان کهکیلویه و بویراحمد است که به زحمت
می توان ساختمان چند طبقه ای برج پیشکش بیشتر از تعداد انگشتان
دست در آن یافت
بنابراین, اصل این نظر که مسکن در کشور و به طریق اولی در تهران
گران در مقایسه با سایر کالاها است, خطا و باطل است و نیازی به
ادامه این گفتار نیست, اما گزارش حاضر برآن است که یک بار شاید
برای همیشه به این شایعه و افسانه در اذهان برخی هم میهنان عزیز
خاتمه بدهد که برج سازی در تهران, جدا از مسائل فنی و فرهنگی آن ,
موجد گرانی است.
در مقایسه با سال 1369 به عنوان ,100 در آبان ماه سال 1374 و به
گزارش مندرج دربولتن رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی, عدد قیمت
مسکن درتهران ,276,3 عدد قیمت مصالح ساختمانی 304 و برق و آب و
سوخت 326,2 بوده است . پیداست که همین افزایش درقیمت تمام شده
مسکن نیز معلول اجرای سیاست گریزناپذیرواقعی سازی قیمت مصالح
ساختمانی و آب و برق و سوخت بوده است. اساسا از بابت همین عدم
افزایش قیمت مسکن متناسب با نرخ تورم بود که در سالهای 1371 تا
1373 بخش مسکن با رکود سرمایه گذاری و ساخت وساز روبرو شد و نیک
می دانیم که رکود در ساخت امروز یعنی بحران مسکن در 5 یا 6 سال
آینده.
در عالم سیاست, بویژه هنگامی که در شرق باشیم, بافتن آسمان به
ریسمان برای اثبات اینکه گوگرد ما خاکشیر است, چندان عجیب نیست ,
اما دست کم برای حفظ ظاهر هم که شده, ازمقاماتی رسمی چون وزرای
محترم مسکن و بازرگانی انتظار می رودکه با احتیاط بیشتری عمل کرده
و اظهاراتی از این دست را که ممکن است بتوان با شواهد و اسناد
ابطال پذیری شان را ثابت کرد, به سایر دوستان محول کنند. سوارشدن بر
موج احساسات مردم و ماهی گرفتن از آب گل آلود, همیشه تنها راه حل ضربه
فنی حریف نیست.
سعید لیلاز
نظر شما