موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

گسترش تنگناها بحثی درباره مسائل و مشکلات کلان شهرها

شنبه 9 تیر ,1375 29 ژوئن ,1996 سال چهارم , شماره 1005

نوشته: یورگ آلبرشت
ترجمه: حسن شیخالاسلام زاده
اشاره: شهرنشینی که در آغاز, مزیتی برای جهان به شمار می رفت, هم اینک
تهدیدی علیه حیات انسانی و محیط زیست شده است. به راستی بشر, برای
تداوم حیات خود در چارچوب شهرهای بزرگ چه بهایی باید بپردازد آیا
اساسا رشد شهرنشینی, آینده ای مطمئن و متناسب با توقعات اولیه مادی
و فرهنگی انسانها را در برخواهد داشت کلان شهرهای جهان سوم در
آستانه سال 2000 با چه مسائل و مشکلاتی روبرو هستند چگونه می توان
برای چنین زیستگاههای عظیمی برنامه ریزی و تامین بودجه و امکانات
نمود . . .
مسائل بی شمار زندگی شهرنشینی, دقت و توجه فوری و جدی همه مسئولان و
احساس مسئولیت آگاهی تمامی شهروندان را در راه حل آن می طلبد. مقاله
ذیل برخی نکته های مفید و برخی مسائل پیشاروی شهرهای بزرگ را با
خوانندگان گرامی در میان نهاده است.
هم اکنون بیش از دو میلیارد نفر از مردم جهان در شهرها زندگی می کنند.
روی هم رفته از هر 100 نفر, 45 نفر شهرنشین می باشند.
بیست شهر بزرگ در دنیا وجوددارد که تعداد جمعیت آنها ازمرز
ده میلیون گذشته است.
سرویس مقالات دیرگاهی از برپایی نشست بلند پایگان شهرداریهای آلمان
که با عنوان شهرهای ما را نجات دهید نگذشته است. در این
فراخوانی هانزیوخن وگل رئیس شهرداری وقت مونیخ به معضلات و دشواریهای
موجود شهرها اشاره نموده و ناهنجاریهای درون شهری را ناشی از حجم
بی پایان ترافیک خودروهای شخصی دانست که بی وقفه رفت و آمد شهرها را
فلج نموده است. فساد روبه افزایش هوا را مصیب بار توصیف کرد و
مسمومیت آب و هوا را از عواقب آن را برشمرد همچنین ازدیاد سروصدا را
که همچون تازیانه ای بر اعصاب ساکنین شهر فرود می آید و فقر عمومی را
که نتیجه انباشت ثروت های کلان خصوصی است به باد انتقاد گرفت.
مطالبی که عنوان شد در ارتباط با شرایط سال 1971 بود. بدیهی است
نابسامانیهای فوق در ربع قرن اخیر در طیف وسیعی گسترش یافته و
معضلات بزرگی را برای بشریت به بار آورده است گرچه در مقام مقایسه
پاره ای از شهرهای اروپا با اشکالات کمتری روبروهستند ولی ناگفته
پیداست که شرایط موجود تقریبا فراگیر بوده و مختص مکان و جایگاه
ویژه نمی باشد.
هم اکنون بیش از دو میلیارد نفر از مردم جهان در شهرها زندگی می کنند.
روی هم رفته از هر 100 نفر, 45 نفر شهرنشین می باشد در حالی که این
نسبت در سال 1950 از 29 نفر تجاوز نمی کرد. بیست شهر بزرگ در دنیا
وجود دارد که تعداد جمعیت آنها از مرز ده میلیون گذشته است. از این
تعداد, چهارده شهر متعلق به کشورهای در حال توسعه می باشد. سالیانه
حدود بیست میلیون نفر از روستاها به شهرها روی می آورند و این امر
بخصوص در کشورهای جهان سوم بیشتر مصداق دارد. به عبارت دیگر در
کشورهای در حال توسعه, علاوه بر مسائلی که مبتلا به شهرهای بزرگ صنعتی
است, موارد و نا هنجاریهایی که در بالا بدان اشاره شد شرایط زیست را
بیش از پیش سخت و ناگوار ساخته است. گرچه روند روبه رشد این شهرها
هنوز هم با شتاب بیشترادامه دارد. عده کثیری از مردم در فضای
فوق العاده محدود در هم می لولند و طبعا تغذیه آنها هم تامین مقدار
قابل ملاحظه ای مواد غذایی را ایجاب می کند که بایداز فواصل بسیار دور
حمل گردد. طبق آمارگیری سازمان ملل متحد, ساکنین شهر یک میلیون نفری
به طور میانگین روزانه به مقدار 2000 تن غذا, 625000 تن آب و 9500
تن مواد سوختی احتیاج دارد که همین مقدار انرژی , 950 تن مواد سمی که
آلاینده هوا و محیط زیست است تولید نموده و 500000 تن مواد زاید
تخلیه می کند. طبیعی است صرف این مقدار انرژی در سطح گسترده ای
می تواند به آلودگی هوا کمک نموده و لطمات جبران ناپذیری به محیط
زیست وارد سازد. در این میان می توان تصور کرد که شهر نیویورک با 16
میلیون جمعیت روزانه 15 میلیون کیلوگرم مواد زاید تخلیه می کند.
رشد یکصد ساله قاهره پایتخت مصر مراحلی را طی می کند که از هر لحاظ
قابل بررسی است. شهر بطور ناموزونی گسترش می یابد و نظارت بر آن به
هیچ روی امکان پذیرنیست و آنگاه این سوال مطرح می شود در این شهر
چند نفر زندگی می کنند. هفت میلیون دوازده میلیون هیجده میلیون
برای پی بردن به بعد مسئله خاطر نشان می سازیم که قاهره روزانه هزار
نفر تازه وارد را در خود می پذیرد.
اصولا یک حالت خفقان بر شهر حکمفرماست علاوه بر دود حاصله از سوخت
اتومبیل ها, مواد دودزا و مسموم کننده ای که از کارخانجات شیمیایی ,
سیمان سازی و ذوب آهن متصاعدمی شود هوای شهر را بسیار ناسالم و آلوده
می سازد. این تاسیسات که تا چندی پیش فراتر از محدوده شهر قرار
داشتند امروز در میان انبوهی از خانه ها محصور و پنهان گشته اند. بعضی
از روزها میزان گرما از 40 درجه سانتی گراد تجاوز کرده و شهر در میان
توده ای از مه و گردو غبار غلیظی ناپدید می شود. به گونه ای که
بلندیهای مقدم را که در پنج کیلومتری شهر قرار گرفته اند نمی توان
دید. و حتی مشاهده آنها از طبقات بالای ساختمانهای بلند و رفیع نیز
میسر نیست.
در عرف آلمانی شهر به جایی گفته می شود که در آن 100000 نفر ساکن
باشند. پس با این تعریف قاهره را چه می توان نامید در شهرهای
پرجمعیت آلمان مثل مونیخدر هر کیلومتر مربع 4000 نفر زندگی می کنند
ولی در قاهره در قدیمی ترین بخش شهردر هر کیلومتر مربع حدود
150000 نفر سکنی گزیده اند. طبق برآوردهای انجام شده , یک سوم از
جمعیت جهان زیر هیجده سال قرار گرفته اند. بدیهی است چنانچه این قشر
از جمعیت به سن رشد برسند وضع مسکن آنها چگونه خواهدبود. پیش بینی ها
حکایت از آن دارد که سالیانه دو میلیون دستگاه آپارتمان مورد نیاز
می باشد که باید ساخته شود چون معضلات روزبروز پیچیده تر می شود.
بنابراین مسئله مسکن هم در قاهره شکل غم انگیزی پیدا می کند. از
مدتها پیش گورستانهایی که در بخش خاوری شهر قرار گرفته اند. بسیار
فعال و پرجنب و جوش شده اند. حدود نیم میلیون تا یک میلیون نفر در این
گورستانها زندگی می کنند. کسی از رقم دقیق ساکنین آن آگاه نیست. آنها
در این مکان دارای آب و برق و مراکزخرید هستند و حتی آژانسهایی وجود
دارد که در مورد قیمت و بهای حق سکونت این قبیل گورها که مردم آنها
را تصاحب نموده اند گفتگو و مذاکره می کنند. در نگاه اول مسائل لاینحل
می نمایند ولی بالاخره راهکاری بر آنها می توان یافت و شهر این مسائل
خود را رها نکرده است. عجالتا با کمک آمریکا و انگلیس یکی از
نامطلوب ترین سیستم های فاضلاب آب در این بخش از جهان پیاده شده و بدین
ترتیب از جاری شدن سیل در این ناحیه تاریخی تقریبا جلوگیری شده
است. ترن زیرزمینی روزانه یک میلیون نفر را دراین شهر جابه جا می کند
و خط ثانوی نیز قرار است کشیده شود. کمربند سبز نیز در جهت بهبود
هوا پیرامون شهر ایجاد گردیده است. حاصل سخن این است که اگر در این
شهر امکان انجام اقدامات رفاهی میسر گردد پس کارهای بزرگ در این
جهان انجامش تحقق می یابد.
با این تفصیل آیا قاهره نمادی از واقعیت سده بیست و یکم نیست به
احتمال زیاد این شهر در آینده سی میلیون نفر جمعیت را در خود جای
خواهد داد. سازمان ملل متحد از وقوع این واقعیت تلخ خبر داده است.
قاهره اکنون در لیست شهرهای پر جمعیت در شمار سیزدهم قرار گرفته
است.
در کشورهای جهان سوم جریان حقیقی حیات آینده انسان از هم اکنون آغاز
گردیده است. جوانه های این قبیل شهرک ها, بدون دارا بودن سیستم های
صحیح مدیریت و امکانات رفاهی و خدماتی به گونه بی سابقه که هرگز در
تاریخ نظیر آن دیده نشده نمودار گردیده است.
در شهرهایی مثل سائو پائولو و کین شاسا اثری از مرکز شهر و یا
محدوده آن هویدا نیست. این شهرها را مجموعه بی انتهایی از ساختمانهای
بلند و یا محله های کثیف تشکیل می دهد و شگفت اینجاست که هنوز با همان
شتاب به رشد سریع خود ادامه می دهند; آرام ولی مطمئن در پیرامون خود
هرچه دارند می بلعند و پیش می خزند.
طبق نظریه پژوهشگر و کارشناس محیطزیست هومرو آریدی جیس( ARIDIJIS
HOMERO ) شهر مکزیکوسیتی در طی تاریخ خود دو بار مورد تهاجم قرار
گرفته است. یکبار به وسیله اسپانیولیها و اکنون از سوی توده های
مهاجر. شهر باندازه ای گسترش پیدا کرده که مساحتی حدود 1500
کیلومترمربع را دربرمی گیرد. آب می بایستی از مسافتهای بسیار دور به
این شهر آورده شود. آلودگی هوا به بالاترین سطح ممکن رسیده است. از
تاثیر روشنایی در بلندترین دره شهر مکزیکوسیتی سالیانه 5 درصد کاسته
می شود و میزان دودگرفتگی هوا آنچنان شدید ومتراکم است که
اضطرارافرودگاه شهر در روز بسته می شود. بسیاری از مردم از
سوزش چشم ویا اختلالاتی که در دستگاه تنفسی آنها ایجاد می شود شکایت
دارند. به نظر کارشناسان سازمان ملل متحد, مکزیکوسیتی در سال 2000
بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر دنیا خواهد شد. از شهر مکزیکوسیتی که
بگذریم , 38 شهر بزرگ جهان از اواسط دهه هشتاد رشد سالیانه 3 تا 5
درصد را پذیرفته اند. اما انفجار جمعیت معلول پاره ای مسایل و
دشواریهایی است که بر اثر ناهنجاریهای اقتصادی بوجود آمده و درخور
سرزنش و بسیار اسف انگیز است. زیرا در این قبیل شهرها, موضوع گریز و
یا به عبارتی پرواز از سرزمین های بومی مطرح است و اگر بخواهیم بهتر
توجیه کنیم, گسیختن از سرزمین آبا و اجدادی و مرز و بوم خویش و روی
آوردن به شهرهای بزرگ است و به طوری که دیده می شود این گروه مهاجر در
محله های کثیف و پایین شهر سکنی می گزینند. اما در مورد پیدا کردن
کار, این گروه هنوز با دشواریهای چندان قابل ملاحظه ای مواجه نمی شوند.
ضمن اینکه مراقبت های پزشکی و درمان در شهرها بیشتر از دهات و
روستاها برای آنان فراهم است. بحران عمده این شهرهای بزرگ در آغاز
وجود فقر و تنگدستی در میان ساکنین روستائی است که به این قبیل
شهرها روی آور می شوند. هنگامی که عده بیشماری از ساکنین روستاها
ناگزیر می شوند محیط شاداب روستا را ترک گویند و به شهرهای بزرگ
مهاجرت نمایند, طبعا مسئله تامین غذای آنان به صورت مسئله ای حاد و
دشوار تجلی می کند. غذا, انرژی و مصالح ساختمانی کلا در سطح وسیعی
می بایستی از مسافتهای دوردست به این قبیل شهرها حمل و در دسترش قرار
گیرد. بنابراین شهرهای بزرگ در پیرامون خود همه چیز را می بلعندو
طنین این بازتاب از مرزهای کشور و حتی قاره ها فراتر می رود و آنچه که
این غولهای هراسناک در قالب شهرهای بزرگ می بلعند دوباره آن را پس
می دهند و دفع می کنند. توکیو هم با تخلیه معادل قاهره و مکزیکوسیتی
در ردیف این غولهاست. بنابراین, واقعیت ها باید بطور دقیق موردتوجه
قرار گرفته و در حل آنها اقدام عاجلی صورت گیرد. طرح مسئله شهرهای
بزرگ از سال 1987 دائما روبه توسعه است . دانشگاه نیویورک این مسئله
را با نگرشی عمیق مورد بررسی قرارداده و مطلب اساسی این است که
تمام شهرهایی که بیش از ده میلیون جمعیت دارند مشکل آنها در بیشتر
موارد یکسان است, حتی اگر در قاره های مختلف قرار گرفته باشند. ولی
مشکلات شهرهای کوچک گرچه در یک کشور واقعند در اشکال مختلف ظاهر
می شوند. از سال 1987 به بعد یک گروه کار از شهرهای بانکوک , بمبئی ,
بوینوس آیرس, کوری تینا, دهلی, جاکارتا, لندن, لوس آنجلس, مکزیکوسیتی,
پکن, ریوسائوپولو و توکیو سازمان یافت و مقرر شد که در طی سال دو
بار با یکدیگر ملاقات نمایند تا اطلاعات و آگاهی های خویش را مبادله
کنند. در جریان مبادلات, برای کشورهای صنعتی نیز این فرصت فراهم آمد
که تجارب گرانبهائی را حتی از شهرهایی که در کشورهای در حال توسعه
قرار گرفته اند کسب کنند. بطور مثال در شهر سائوپولو یک سیستم نظارت
بر فساد و آلودگی هوا بوجود آمده که شهر نیویورک به این سیستم و
پیاده کردن آن علاقه وافی نشان داده است.

 

نظر شما