تعدیل در آوایش قمی
پیشتر طی یک نوشتار برای نخستین بار به وجود فراگیر فرایند تعدیل در زبان فارسی اشاره کردیم. در این نوشتار به تعدیل در آوایش قمی میپردازیم، با این توضیح که:
معمولا تعدیل با ابدال و گاه با حذف، یکی انگاشته میشود، حال آن که میان آنها تفاوت اساسی وجود دارد و تشخیص ندادن این تفاوت، چهبسا آوایشنگاران را دچار اشتباه میکند.
تفاوت تعدیل با ابدال
برای درک این تفاوت، کافی است بدانیم، در ابدال، دگردیسی یک واج به واج دیگر، با اختیار و بر اثر عادات زبانی روی میدهد؛ مانند ابدال
ب>و
در:
باز: واز،
اما در تعدیل، اولا هنگام ادای واژه، دگردیسی کامل اتفاق نمیافتد و تنها نمود آن، کمابیش به گوش میرسد و ثانیا از روی اجبار و بر اثر موقعت واج، بین واجها و در محاورات عموم فارسیزبانان طبیعی است؛ مانند تعدیل
ک>گ
در:
خشگ: خشک
و
مشگل: مشکل.
تفاوت تعدیل با حذف
همین واقعیت در محذوف پنداشتن برخی تعدیلها نیز وجود دارد، چنان که گاه تعدیل "د" را در واژه "بودجه"، از نوع حذف میانگارند، حال آن که محذوف نیست و چندان تعدیل میشود که آن را محذوف و "ج" را مشدد میپندارند.
این نکته را بیفزاییم که در پاری متون فارسی کهن، به جای "جوانمرد"، نگارش "جوامرد" را به کار بردهاند و قطعا کاتبان این متون، گمان بردهاند، نون،،حذف شده است و آن را "جوامّرد" با "میم" مشدّد تلقّی کردهاند؛ حال آن که در این مورد، صرفاً تعدیل "نون" پیش آمده است.
تعدیل و زبان محاوره
ناگفته نماند تعدیلها در فارسی محاوره بیشتر بروز مییابند و از این طریق در آوایشها هم که جنبه محاوره دارند، چهبسا با غلظت افزونتر کاربرد میپذیرند.
همچنین گفتنی است این نوشتار درواقع اصلاح و تکمیل، یک نوشتار کوتاه پیشین است.
گونههای تعدیل در آوایش قمی
اکنون فهرستی از تعدیلها را در آوایش قمی میآوریم:
ت>د:
آفتاب: آفداب.
اُمُخته: اُمخده.
پلوشتک: پلوشدک.
داشتی: داشدی.
دکتر: دُگدُر.
قسمت: قسمَد.
کفتار: کافدار.
کفتر: کفدر.
مکافات: مکافاد.
ع>مصوت کوتاه:
این مورد گاه چندان تعدیل میشود که گویی ادامه مصوت کوتاه پیشین است و شاید آوانگاری خاصی را اقتضا کند:
جعم (که قمی و مقلوب جمع است): jaam.
سعی: saay.
شعر: sheer.
شَعرباف: shaarbaf.
شَعم (که قمی و مقلوب شمع است): shaam.
معروف: maaruf.
معنا: maanA.
نعل: naal.
یعنی: yaani.
ذکر این نکته لازم است که حذف کامل این مورد در برخی نمونهها، ممکن و همچنان ناشی از غلظت کاربرد فارسی محاوره است:
ینی: یعنی.
نلبکی: نعلبکی.
ک>گ:
اسکناس: اسگناس.
اشکنه: اشگنه.
الکدولک: الگدولگ.
بیسکویت: بیسگوییت.
خیک: خیگ.
دکتر: دُگدُر.
شُکرانه: شُگرونه.
فک(و)فامیل: فگفامیل.
ه>مصوت کوتاه:
تقریبا شبیه ع>مصوت کوتاه
زَهره: zaare.
مَهربُرون: maarborun.
مُهر: moor.
مُهره: moore.
پهنا: paanA.
تهنا (که قمی و مقلوب تنهاست): taanA.
اکنون بجاست از شما قمپژوهان عزیز بپرسیم، آیا با توجه به محاورگی عمومی این تعدیلها در زبان فارسی، ذکر آنها در آوایشنگاری قمی لازم است یا نه؟ پاسخ شما راهگشاست.
با درخواست اصلاح و تکمیل.
دکتر علیرضا فولادی
نظر شما