شجریان پس از سال ها سکوت در سوگ بم خواند
روزنامه شرق، شنبه ۲۷ دی ۱۳۸۲ - ۲۴ ذیقعده ۱۴۲۴ - ۱۷ ژانویه ۲۰۰۴
رضا جلالی: سال ها بود که صدای شجریان در سالن های موسیقی داخل کشور طنین انداز نشده بود. نمی دانم این از بخت یاری ماست یا نه، اما زلزله بم همان گونه که آه از نهاد تمامی ایرانیان برآورد، باعث شد او نیز به فغان درآید و آواز غم انگیز خود سر دهد.پنج شنبه شب سالن همایش های وزارت کشور یکی از بی نظیرترین اتفاق های عرصه موسیقی ایران را شاهد بود. اجرای کنسرت استاد محمدرضا شجریان. این برنامه به دلیل سا ل ها سکوت شجریان در برگزاری کنسرت داخل کشور از حساسیت خاصی برخوردار بود.آن شب را هیچ کدام از آن سه هزار نفری که به این سالن پای گذاشتند فراموش نمی کنند.قبل از اجرای برنامه که متاسفانه با تاخیر و ساعت ۲۲ شروع شد. یک متن زیبا توسط خود استاد شجریان برای حاضران دکلمه شد. «با بم» را حسین علیزاده نوشته بود و چنین شروع می شد:
با هم زیستند، آفریدند و با هم رفتند، به کجا؟ به کدام دیار با این شتاب؟ به دیار عشق، به عمق وجود تو، به عمق وجود من، هدیه شان به ما جانشان بود، تا هرگز از یادشان نبریم و بخوانیم در وجود هم آوای مهربانی را. حسین علیزاده، دی ۸۲.
این متن همچنین در بروشور نیز آمده بود. اما استاد شجریان در بروشور توزیع شده میان مردم یادداشتی را نیز آورده که به حادثه بم می پردازد: زخمی جانکاه بر پیکر و جان و روان نشست. فاجعه بس غم انگیز و دلخراش بود. قربانیان بسیاری بر جای گذاشت. همه ایرانیان، اندوه فاجعه را از سویدای دل گریستند. آواز خشک خاک بر جان همگان نشست. این نخستین بار نیست که هم میهنان خود را در حادثه ای چنین خانمانسوز از دست می دهیم و چه تلخ می اندیشیم که آخرین بار هم نخواهد بود.فروغ مهر و نیک سرشتی مردم، تلخی این حادثه را تاب تحمل داد. مجالی بود تا در روزگار نفرت و شرارت و بی اعتنایی، مهر ورزیدن و دوستی را بار دیگر از سر بگیریم، دانستیم که هنوز توان دوست داشتن در ما نمرده است. این حادثه دیگر بار ما را به خود آورد که زندگی جز به دوستی و مهر، فرجامی خوش نخواهد داشت.آنها که فرصت یگانه زندگی را باختند قربانی غفلت همه ما شدند، هم از این روست که باید یادشان را زنده بداریم تا دیگر بار جامعه ما شاهد قربانیانی چنین بی شمار و گسترده نباشد.اکنون باید توان زاری خود را به نیروی زندگی بدل کنیم و امید را برای آنان که مانده اند، ارمغان آوریم. کودکانی که وجودشان سرچشمه شادی و سبک باری زندگی است، فردایی روشن را چشم در چشم ما دوخته اند.
ایران آینده را کودکان امروز می سازند. دوستشان بداریم.قلب همه ما ایرانیان تا دورترین نقطه جهان به یکدیگر پیوست و سرود عشق و انسان دوستی در جان ما طنین انداخت. هر کس با هر توانی که داشت به میدان آمد. ما نیز به عنوان قطره ای از اقیانوس بی کران و فرزند این سرزمین تلاشی را آغاز کرده ایم که با هست شما مردمان نیک سرشت به بار خواهد نشست. برای این کار حسابی افتتاح شده تا کمک ایرانیان داخل و خارج کشور برای احداث بنایی که نیاز مردم منطقه است تدارک شود. درآمد کنسرتی که در این شب ها برگزار می شود، تماماً به این حساب واریز خواهد شد. امیدوارم که با همت تعدادی از متخصصان شریف ایرانی ساخت بنایی درخور را به فرجام رسانیم. در پایان گزارش کامل نحوه انجام و هزینه را به اطلاع ملت بزرگ ایران خواهم رساند.
پس از این دکلمه زیبا گروه برای اجرای موسیقی به روی صحنه آمد.در بخش اول شعر مشهور مولانا «بی تو به سر نمی شود» در دستگاه نوا و گوشه نهفت توسط این گروه اجرا شد. این قطعه موسیقی با تسلط کامل نوازندگان و استاد شجریان نشان از تسلط تکنیکی بسیار آنها داشت.پس از این بخش با آرشه کشی بسیار زیبای کیهان کلهر به آواز کرد بیات رسیدند و با ساقی و غزلی از هوشنگ ابتهاج یک آواز با مقام لحن مناسب توسط استاد شجریان اجرا شد. این بخش از دستگاه های موسیقی ایرانی حزن به خصوصی دارد و جالب آنکه بیشتر مناجات و اذان نیز در این دستگاه خوانده شده و اهل موسیقی و عرفان کهن ایرانی به آن مقام خدا می گفته اند.
بعد از این قسمت استاد دوبیتی هایی از باباطاهر را در همان کرد بیات اجرا کرد. جالب آنکه در اکثر تصنیف ها استاد شجریان به همراه همایون شجریان یک همخوانی را با فاصله زمانی انجام می دادند و جالب آنکه صدای هر کدام به صورت مستقل شنیده می شد و کاملاً قابل تشخیص بود. این نوع خواندن از نوآوری های این گروه بود که برای اولین بار توسط آنها در ایران اجرا شد، هر چند پیش از این در کنسرت های خارج از کشور به همین شکل اجرا شده بود.و پس از آن، قبل از پایان قسمت اول تصنیف «بی همگان» در نوا توسط استاد خوانده شد.نکته جالب آنکه در زمان استراحت مابین دو قسمت برنامه علی هاشمی یکی از افراد دست به قلم و شناخته شده به روی سن آمد و از طرف شرکت سونی به منظور بازسازی بم سی هزار دلار به استاد شجریان اهدا کرد.
پس از استراحت، گروه مجدداً وارد صحنه شد و شروع به نواختن قطعه ای در راست پنج گاه ساخته حسین علیزاده و با غزل سعدی کرد که پیش از این در آلبوم «فریاد» نیز اجرا شده بود. در این قسمت بخش هایی بود که استاد شجریان با تغییر صدای خود به ماهور وارد و سپس به راست پنج گاه برگشت.
پس از این قطعه، تصنیف «سمن بویان» ساخته کیهان کلهر اجرا و پس از آن در گوشه نیریز آوازی با شعر حافظ در اوج و به شیوه بسیار خوب خوانده شد. یکی از بیت های این آواز چنین است: «از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت / عجب که رنگ گلی ماند و عطر نسترنی».
پس از آن با یک چهار مضراب دشتی به سراغ تصنیف «فریاد» ساخته استاد شجریان رفتند که شعر آن از اخوان ثالث است. شاید بشود در بین این همه قطعه های موسیقی خوب اجرا شده در این کنسرت، این قطعه از نقطه های اوج بسیار خوب آن محسوب شود و همه حضار را متاثر کرد، به خصوص برادر ایرج بسطامی که در میان حضار بود و در این لحظه کنترل خود را از دست داد و با صدای بلندی شروع به گریه کرد.
در ادامه استاد دوبیتی را به صورت آواز غرایی در دستگاه دشتی شروع کرد که چنین است:
«همان باغی که نخلش سر به در بی / همیشه باغبان خونین جگر بی / بباید تا برید از بیخ و بن / اگر بارش همه لعل و گوهر بی.»
آخرین قسمت موسیقی که در این کنسرت اجرا شد تصنیف «بوسه های باران» ساخته حسین علیزاده با شعری از شفیعی کدکنی در راست پنج گاه بود.اما کنسرت حاضر علاوه بر همه جذابیت های خود از پایان غیرمترقبه و جالب توجهی برخوردار بود. با تشویق های پیاپی مردم که خواهان اجرای دوباره موسیقی بودند، استاد به روی سن آمد و همراه گروه، تصنیف مشهور «مرغ سحر» را در گامی بالا و در اوج شروع کرد. اجرای این قطعه آنقدر مسحورکننده بود که می شد بی غرض لذت شنیدن آن را با کل برنامه مقایسه کرد.
نکته جالب آنکه تصنیف های کل این کنسرت هر چند در شکلی حزن انگیز و محزون اجرا شد اما در عین حال حسی از ادامه زندگی و پیام ساختن یک زندگی دوباره بر خرابه های بم را همراه خود داشت.یکی از دیگر نکته های جالب توجه، نورپردازی و صدابرداری مناسب این مراسم بود که مسئولیت آن بر عهده عباس نیکونژاد، علی موسوی الحق و پژمان بلورچی و یاشار شمس بود. دکوری به شکل ارگ بم با طراحی مهدی میرزایی در پس زمینه این سن قرار داشت. همچنین این مراسم قرار است تا چندی بعد به شکل DVD و VCD در اختیار علاقه مندان قرار گیرد.در خاتمه استاد شجریان اظهار داشت هر جایی که احساس کند حضور او به حمایت از حرکت های ملی و میهنی کمک خواهد کرد، باز هم کنسرت خواهد داد.
نظر شما