کفتربازی یا گروبندی در قم (۲)
موضوع : شهرشناسی | قم شناسی

کفتربازی یا گروبندی در قم (۲)

قوانین نانوشته‌ای که حتما باید رعایت شود
۱. سروصدا، ترقه زدن، صدای بوق و گاز موتور پیرامون مسابقه تا شعاع چند صد متری ممنوع است. حتی صلوات فرستادن نیز یک جور کلک و نامردی است؛ چرا که سر و صدا مانع از نشستن کبوترها می‌شود. 
۲. دستمال پراندن در جوار و اطراف محل که اصطلاحا "سیاهی پراندن" می‌گویند ممنوع است. 
۳. کفترها نباید از جای دیگر پرانده شوند. و اگر روی بام دیگری بنشیند سوخته محسوب می‌شوند.  
۴. پذیرایی صبحانه و ناهار به عهده صاحب کفترها است. جالب آنکه دعوت نامه رسمی به کسی نمی‌دهند. بیشتر به واسطه رفقا که همگی عشق کفتر دارند به شکلی خودخوانده می‌آیند. 
۵. تک تک کفترها باید مهر شوند؛ یعنی زیر پرهایش رنگ‌کاری و مشخص شوند. 
۶. بعد از پرواز باید تعدادی کفتر قیچی شده روی پشت بام نشسته باشند که اصطلاح "زیرپایی" می‌گویند. جالب آنکه نباید کفترهای زیرپایی سیاه و قرمز باشند! چرا که موجب وحشت و دیرتر نشستن کفترها می‌شود.

زمان آغاز
مسابقه راس ساعت شش صبح است. کفترباز و بومدارش کمتر از دو دقیقه فرصت دارند دسته کبوترهایشان را هوا کنند. سپس داورها تنها به اتفاق بومدار و آدم‌های رقیب می‌توانند در کنار داوران باشند و خود صاحب کبوترها باید صحنه را ترک کند و تا پایان مسابقه حق آمدن به بام خانه خود را ندارد. ولی از طریق موبایل و آدم هایی که در مکان‌های گروبندی دارد، حال و هوای کفترهای خود و رقیبان را رصد می‌کنند. گفته می‌شود شرکت در گروبندی جرات و جنم و اعتماد به نفس بالایی می‌طلبد. در اینجا کبوتردار دیگر هیچ نقشی ندارد و ضامن اعتبار یا بی‌اعتباری او تنها توان و شایستگی کفترهایش هستند. شاید یکی از دلبستگی‌های عشقبازها به این حیوان، وفای آن باشد و نیز زیبایی و پرواز کردن‌ها و مست‌بازی‌هایشان باشد. به گفته یکی از پیشکسوت‌ها در روز گروبندی که با صداقت می‌گفت: "من کفترامو از زن و بچه هام بیشتر دوست دارم. وصیت کرده‌ام اگه مردم یک جفت کفتر تو قبرم بذارن."
هر جا سخن از کفتربازی و نشانه‌های آن در آثار ادبی و شیفتگی شاعران و بزرگان شده، بی‌درنگ از کفتربازی محمدتقی بهار، اخوان ثالث، دکتر شفیعی کدکنی و دکتر شریعتی یاد شده. جدا از این نمونه‌ها می‌توان به داستان‌هایی که با محوریت یا توصیف کفتر و کفتربازان نوشته شده، اشاره کرد. از جمله داستان "کفترباز" صادق چوبک، داستان "جشن فرخنده" جلال آل احمد، رمان "همسایه‌ها" احمد محمود، رمان "جن نامه" از هوشنگ گلشیری ، فیلم "طوقی" ساخته علی حاتمی، و داستان "کبوتر" از عباس حکیم از مجموعه داستان گل ریواس که کبوترانی را توصیف می‌کند که اضطراب دایم، زندگی‌اشان را تهدید می‌کند ... .

این مخلص در کتاب "بر خاکستر ققنوس" که نگاهی است به حیوان دوستی در آثار صادق چوبک است، برخی از نام‌ها و اصطلاحات خاص کفتربازی را که چوبک در اثر خود با دقت و ریزه‌کاری آورده، شرح و توضیح داده؛ مثل: پلنگ، یاهو، ابلق،  قلمکار، قیچی،  جفت خون شدن، سرنجی، سوش‌پا، شازده، مفلق، یک‌کت، خال قرمز، جوخه و جز آن ... .
"من همین فروفر کفترام و ناز و نوزشونو به دنیا نمی‌دم. تو، تو این چشای خوشگلشون نگاه کردی ببینی چه جوری آدمو مس می کنن؟ همین پاهای سرخشونو با لبای صد تا زن عوض نمی‌کنم." (دیالوگی از کفتربازی صادق چوبک از مجموعه چراغ آخر، ص ۹۱)

✍️ محمدرضا رهبریان

نظر شما