آداب و اصطلاحات «گوسفندداری» در میان مردم باخرز و تایباد
نویسنده: قاسم خرمی
یکی از مشاغل روستائیان در باخرز و تایباد، همچنین در تربت جام و صالح آباد، گوسفندداری است که پوست، شیر، پشم و گوشت آن، یکی از پایههای اقتصادی روستایی این منطقه به شمار میآید.
گوسفنددار به فردی اطلاق میشود که تعداد کمی بز و میش برای تأمین نیازهای خانوادهاش در اختیار دارد. از سوی دیگر، گلهدار یا «رَمَه دار» به افرادی گفته میشود که تعداد بیشتری گوسفند دارند و معیشت آنها از فروش شیر و پشم این گوسفندان تأمین میشود. چوبدار نیز شامل افرادی است که به پروار کردن و خرید و فروش گوسفند مشغولند. همچنین، بای بزرگترین گلهدار در میان دیگر گلهداران به شمار میآید.
گوسفندداری هم مانند سایر مشاغل، دارای واژگان، اصطلاحات و آداب و رسوم خاصی است که برخی از آنها رو به انقراض و فراموشی رفته و برخی دیگر هنوز در میان مردم کاربرد دارند. محمد جواد مشایخی در کتاب «فرهنگ مردم تایباد و باخرز» برخی از این اصطلاحات را با دقت جمعآوری و منتشر کرده است که منبع ارزشمندی برای آشنایی با این نوع ادبیات محلی به حساب میآید.
گله و چوپانی
یک گله یا رَمَه شامل حدود 500 رأس گوسفند است که مسئولیت آن به یک یا دو نفر چوپان سپرده میشود. آذوقه یا «گُمار» چوپان را صاحبان گوسفندان تأمین میکنند و حقوق یا سهم چوپانان از محل برههای متولد شده در هر سال یا پول نقد پرداخت میشود.
گوسفندان معمولاً در فصل زمستان زایمان میکنند و از اوایل اسفند تا اواخر فرودین که برهها به همراه گوسفندان به چرا میروند، این دوره به نام «بره پَی» شناخته میشود. بهار نیز فصل مناسبی برای شیر دادن گوسفندان است؛ بنابراین، گوسفندان به مرتع یا محلی به نام «مَلَه» آورده میشوند. در این فصل، برهها یا «خلمهها» میتوانند علاوه بر شیر مادر، «خاک لِوَه» کنند؛ یعنی از علفهای نازک نیز بخورند.
دوشیدن و نگهداری
چوپانان هر روز صبح گوسفندان را برای دوشیدن یا چیدن پشم به محل خاصی به نام «پیلو» میآورند. برای کنترل گوسفندان در حین دوشیدن، باید گردن یا پای آنها به نخی محکم یا «کُوکِنه» بسته شود. شیر گوسفندان ابتدا به ماست تبدیل میشود و سپس بعد از مدتی در پوستی ریخته میشود و با تکانهایی که «تُلُم» زدن نامیده میشود، به «مِسکه یا کره» تبدیل میگردد. از بقیه آن «قُوروت» و «قلور یا بلغور شیر» و «قَرَه قوروت» تهیه میشود.
در شبها و هنگامی که گوسفندان احساس گرسنگی میکنند، چوپان باید آنها را به چرا یا «شُوچَر» ببرد. در زمستانها، وقتی رمه بیرون از آبادی نگهداری میشود، برای مراقبت از آن در مقابل باد، باران، سرما و گرگها، محوطهای سرپوشیده به نام «گاش» ساخته میشود.
گوسفندان بعد از چریدن علف، به آب در محلی آرام نیاز دارند؛ وگرنه ممکن است «رَم» کنند و سیراب نشوند و یا «تشنه سوز» شوند. رم کردن گوسفندان آنها را دچار بیماری پوستی «شپوشَه» میکند که بر کیفیت پشم و شیر آنها تأثیر میگذارد.
تشخیص سن گوسفند
از جمله فنون گلهداری، تعیین و تشخیص سن گوسفند از روی نحوه رویش دندانهای آنهاست. داشتن دندانهای شیری، نشانه بره بودن است. زمانی که به جای دندان شیری، دو دندان بلند بیرون بیاید، گوسفند یک ساله است؛ با چهار دندان، دو ساله است و وقتی شش دندان به جای شیریها درآمد، گوسفند سه ساله خواهد بود. نام گوسفندان نیز به دو شیوه، یعنی بر اساس سن و شکل ظاهری تعیین میشود.
نام گوسفندان بر اساس سن:
- کاور: بره ماده یک ساله
- شیشک: بره نر یک ساله
- توقلی: گوسفند ماده دو ساله که یک بره آورده است
- تَکشاد: بزغاله نر یک ساله
- بَخته: بره نر دو ساله
- نوبخت: شروع دو سالگی بخته
- یک بور: سال سوم بخته
- چبوش: بزغاله ماده دو ساله
سن گوسفندان بر اساس شکل:
- کِلِه: نصف بدن سیاه و نصف دیگر سفید
- خَلَج: بزغاله سیاه با خطوط بور در سر و صورت
- گُزَل: تمام گوسفند سفید است
- کُر: گوسفند با گوشهای کوچک
این اصطلاحات بخشی از واژگان رایج در میان مردم باخرز و تایباد و تربت جام هستند و ممکن است هر یک از طوایف یا روستاهای آنها از واژگان دیگری نیز استفاده کنند.
از میان نامهای گوسفندان، شیشک عنوانی است که در سایر مناطق کشور نیز کاربرد دارد. به عنوان مثال، نسیم شمال شاعر دوره مشروطه در شعری به این کلمه اشاره کرده است: «غم مخور ایران گلستان میشود/ در دکانها قند فراوان میشود/ گوشتها شیشک ارزان میشود...»
نباید فراموش کرد که اصطلاحات مالداری نیز بخشی از میراث فرهنگی ما به شمار میآیند و باید مورد توجه و مراقبت قرار گیرند.
نظر شما