بررسی مشروعیت تبلیغ زنان در معارف از منظر قرآن و روایات
پیشنهاده کارشناسی ارشد 1401
پدیدآور: الهه سالاری اسکر
استاد راهنما: فاطمه السادات حسینی
استاد مشاور: مرتضی عرب
دانشگاه شهید باهنر کرمان، دانشکده حقوق و الهیات
چکیده
تبلیغ واژهای عربی،ثلاثی مزید و مصدر باب تفعیل است.معنای لغوی آن،رساندن،رسانیدن و واصل کردن است.راغب اصفهانی در مفردات می نویسد:بلوغ و ابلاغ یعنی رسیدن به انتهای مقصد(راغب اصفهانی، 1412ق، ص 65) انسان موجودی دارای قوه تعقل و تکفر و همچنین موجودی اجتماعی است. وی در ارتباطهای اجتماعی خویش با دیگران به داد و ستد فکری، احساسی و انتقال پیام با روش-های گوناگون، نظیر نوشتن، گفتن و تصویرسازی میپردازد که مهمترین آنها در راستای انتقال پیام، تبلیغ است. به این ترتیب، به سامان نمودن تبلیغ در ساحتهای گوناگون آن، از نیازهای امروزه جامعه دیندار است؛ چرا که موضوع تبلیغ با سابقهای دیرینه و تأثیرگذاری به خصوصی که دارد، به عنوان سنتیترین روش تبلیغی در جامعه دینی اهمیتی بنیادین دارد. «تبلیغ» رساندن پیام است، با استفاده از ابزارمناسب و مؤثر.در قرآن کریم برای این واژه،کلماتی نظیر:هدایت، ارشاد،دعوت،انذار، بلاغ، تبشیر، تخویف و امر به معروف و نهی از منکر آمده است.( قرائتی ،1395،ص25 ) در زمان ظهور اسلام، شبه جزیره عربستان فاقد نظامی حکومتی مقتدر بود و اکثراً بر اساس قواعد و تعصبات قبیلهای اداره میگردید. در تعصبات قبیلهای در مواردی برخی از مردان نادیده گرفته میشدند و در جهت عزت و شرف قبیله و به فرمان بزرگان آن فدا میشدند. در جنین شرایطی جایگاه بانوان بسیار تأسفبار بود و زنان بیشتر در خدمت مردان بودند. زنان در زمانهای جاهلیت از سادهترین حقوق زندگی بیبهره بودند؛ چه رسد به اینکه در اینچنین فضایی سخن از حقوق اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ایشان به میان آورد. اکثر بانوان در تعیین سرنوشت و آینده خویش نقشی نداشتند و به مثابه کالایی در خدمت پدران و شوهران و بعضاً قبیله خویش بودند و برای موضوعاتی نظیر ازدواج، نظر و خواست ایشان از اهمیتی بسیار پایین برخوردار بود. ایشان در این دوران از ارث و استقلال مالی بدون بهره بودند و ستمهای بسیاری در نظام خانواده و اجتماع نسبت به ایشان صورت میپذیرفت. دین اسلام، در چنین فضایی، با قدرت بسیار به میدان آمده و تحولات بزرگی را در نحوه زندگی و باور مردم شکل داد. جایگاه نامناسب زنان در دوره جاهلی و دیدگاه غیر صحیح مردم جاهلی نسبت به این موضوع، موجب گردید تا در قرآن کریم، تکریم زنان به شکل ویژهای مورد تأکید قرار گیرد و یکی از موارد در این زمینه، احیای موضوع تبلیغ بانوان بود. سیر نزول آیات قرآن کریم از مکی به مدنی و به فراخور آن از اصلاح تا تربیت، به مبارزه با ستمهای رایج و احیای حقوق ضایع شده ایشان و در یک کلام، به تکریم شخصیت بانوان پرداخت. دعوت و تبلیغ امری است که از همان آغاز بعثت رسول گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم) شروع شد و رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم) از همان ابتدا با شرکت دادن حضرت خدیجه(سلام الله علیها) در این امر خطیر و بزرگ بر اهمیت مشارکت زنان با مردان در دعوت و تبلیغ تأکید کرده اند. خطاب آیات: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَکَفَی بِاللَّهِ حَسِیبًا: کسانی که پیامهای خدا را میرسانند و از او میترسند و از هیچ کس جز او نمیترسند، خدا برای حسابکردن اعمالشان کافی است»[احزاب/آیه39] « وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ : و نتوانند مؤمنان که همگی به سفر روند. چرا از هر گروهی دستهای به سفر نروند تا دانش دین خویش را بیاموزند و چون بازگشتند مردم خود را هشدار دهند، باشد که از زشتکاری حذر کنند؟»[توبه/آیه 122] « وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ : باید که از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند. اینان رستگارانند»[آل عمران/آیه104] در راستای آگاهی بخشی،انذار و بشارت؛ ویژه و خاص مردان نیست بلکه همه ی مومنان را دربر می گیرد. اصرار و رغبت زنان مسلمان برای تبلیغ دعوت الهی بسیار بوده است، تا آنجا که در راه خدا هرچیزی را از متاع زندگی دنیا حاضر بوده اند قربانی کنند.حتی، جان خودشان را نیز در راه اسلام و دین فدا می کرده اند مانند:اُمّ ورقه انصاری ملقب به«شهیده» از معلمان قرآن در عهد رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم) بود.(بانوان در عرصه ی دعوت و تبلیغ/ص81و82) رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم) کنیزی به نام روضه داشت، وی احکام قرآن را به مسلمانان تعلیم می داد.وقتی این کلام و حکم حق تعالی نازل شد:« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّی تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَی أَهْلِهَا ذَالِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ: ای کسانی که ایمان آوردهاید! در خانههایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید؛ این برای شما بهتر است؛ شاید متذکّر شوید»[نور/آیه27] مردی آمد و بر آستانه ی در خانه پیامبراکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) ایستاد و اجازه خواست و گفت:أ ألِجُ؟پیامبر به کنیز خود روضه فرموند:برخیز و برو و به او بیاموزکه اینگونه اجازه خواستن درست نیست و باید بگوید:سلامٌ علیکم،أ أدخل؟ در این کلام پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم) جواز تعلیم دادن و علم آموختن زنان به مردان صادرشده است؛چنانکه برخی از علمای اسلامی از برخی زنان عالم و عارف و مسلمان ،علم و فقه و حکمت آموخته اند.(یوسف الواعی،1381،ص88و89) یادکرد از بانوانی همچون آسیه و مریم در قرآن و نقش مهمی که در دوره خاص خود ایفا کردند، دو نمونه از شواهد مثال بانوان نمونه در قرآن کریم است.
نظر شما