موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

در نبردی شخصی

پنجشنبه 21 تیر ,1375 11 ژوئیه ,1996 سال چهارم , شماره 1015

یادداشتی بر فیلم حذف ساخته مایکل مان
o در فیلم حذف دشمن پلیس ها و تبهکاران خائن ها هستند کسانی که ضد
قهرمان واقعی فیلم محسوب می شوند

اشاره: فیلم حذف( HEAT ) آخرین ساخته مایکل مان کارگردان آمریکایی
است که در فصل گذشته سینمای آمریکا, توجه منتقدین را به خود جلب
کرد. حذف نمونه ای از سینمای جدید آمریکاست که علیرغم داستان تکراری
خود پرداخت نوآوری دارد و به موضوع فیلم با دیدگاه جدیدی می پردازد

یکی از ویژگیهای کارگردانی مایکل مان در دو فیلم آخرین بازمانده.
موهیکان ها وحذف نمایش صحنه ملاقات نیروهای خیر و شر در فیلم, قبل
ازنقطه اوج درگیری و نیز صحنه مبارزه شخصی یا دوئل این دو فارغ از
ماجرای فیلم, در صحنه پایانی است. چهره ای که مان از نماینده
نیروهای پلیس به عنوان قهرمان فیلم (آل پاچینو) می سازد به گونه ای
شبیه نماینده نیروهای تبهکاران به عنوان ضد قهرمان فیلم (رابرت
دونیرو) است. به عبارت دیگر, این دو شخصیت در فیلم به یک نوع
پرداخت شده اند و تماشاگر از صفات, رفتار و کردار آنها در می یابد که
پاچینو ودونیرو در یک جبهه قرار دارند و دشمنان آنها خائن ها هستند.
آنچه باعث می شود میدان مبارزه این دو قطب خیر و شر در فیلم دیدنی
شود, وجود جنبه های حماسی در کاراکتر آل پاچینو و رابرت دونیرو است و
عاملی که به فیلم ابعاد تراژیک می دهد وجود همین خصلت های قهرمانی در
دو شخصیتی است که طبق ماجرای فیلم باید روبه روی هم قرار گیرند. در
صحنه ای از فیلم حذف آل پاچینو از رابرت دونیرو می خواهد که در کافه ای
با هم قهوه بنوشند. این صحنه درست بعد از زمانی است که هر دو طرف
ماجرا یعنی پلیس ها وتبهکاران از وجود هم با خبر شده اند و تصمیم به
دزدی گرفته اند. بنابراین رازی از دید تماشاگر پنهان نیست. در این
لحظه از فیلم تماشاگر از خود نمی پرسد که تبهکاران چه می خواهند
بدزدند بلکه نگران است که چگونه این کار را انجام می دهند و همچنین
پلیس ها چگونه آنها را دستگیر می کنند. بنابراین فیلم به روش جدید
کارگردانی در فیلم های حادثه ای است که دیگر نمی خواهند تماشاگر را
منتظرچه وچرا کنند بلکه چگونگی ها مورد توجه است. با انتخاب
چنین شیوه کارگردانی است که صحنه ملاقات آل پاچینو و رابرت دونیرو,
قبل از پرتحرک ترین صحنه فیلم یعنی دزدی از بانک و زد و خورد
خیابانی, دیدنی و تماشایی می شود. آل پاچینواعتراف می کند زندگی اش
شبیه رابرت دونیرو است و هر دو آنها از اینکه نمی توانند مثل مردم
عادی زندگی کنند دچار حسرت نیستند. آنها مبارزه کردن را انتخاب
کرده اند و هر کدام از هوش و توانایی لازم برای انجام وظیفه خود آگاه
هستند اما چیزی که آنها را نگران می کند خائن ها هستند. چرا
در فیلم های وسترن, به خصوص آثار هاروارد هاکز و جان فورد, آنچه در
فیلم مورد نکوهش است خیانت افراد خائن است. در ریولوبو انگیزه شخصی
کاپیتان چس (جان وین) برای پیدا کردن خائن, عامل محرک فیلم است. در
. پائیز قبیله شاین آنچه بیش از همه به اردوگاه های سرخپوستها لطمه
می زند, خائن ها هستند تا سفیدپوست ها. همین عامل خیانت باعث می شود
عرصه نبرد نیروهای خیر و شر به گناه آلوده شود و جنبه های حماسی یک
نبرد ازلی ابدی به یک زد و خورد چرکین زمینی تنزل پیدا
می کند. مایکل مان در دو فیلم آخرین بازمانده موهیکان ها و حذف آنچنان
صحنه های نبردی را در برابر چشمان نگران تماشاگر به نمایش می گذارد که
تا مدتی شکوه و عظمت خیره کننده بر پرده ذهن تماشاگر می ماند. اما
وقتی در می یابد فداکاری رابرت دونیرو با خیانت یکی از همراهانش در
اوایل فیلم, بی نتیجه می ماند, انگیزه شخصی او برای جستجوی خائن درک
کرده و همراه او می شود تا خائن مجازات شود. این همان فرصتی است تا
نیروی خیر (آل پاچینوی پلیس) خود را به انتقام گیرنده برساندو عدالت
را برقرار کند. تعادل به قیمت مرگ خائن و مرگ ضد قهرمان (به ظاهر) و
قهرمان (در باطن) در جامعه پر هرج و مرج برقرار می شود. این قیمتی
است که عدالت می خواهد. قیمتی گزاف و تراژیک درگیری نهایی آل پاچینو
و رابرت دونیرو است و مرگ محتوم ضد قهرمان در ماجرا. قبول کنید
پرداخت چنین صحنه هایی بعد از صد سال تاریخ سینما دیگر یکنواخت شده
است. آیا واقعا مایکل مان همان طور که در. آخرین بازمانده
موهیکان ها موفق بوده این جا نیز توانسته است جنبه های انسانی و
قهرمانی ضد قهرمان را در نبرد نهایی نشان دهد شاید نبرد سرخپوستها
با اولین مهاجران انگلیسی در سرزمین آمریکا جنبه های حماسی بیشتری
داشته باشد تا درگیری خیابانی دزدها با پلیسها.
شادمهر راستین
 

نظر شما