بحثی درباره نقش پژوهشهای آکادمیک در رشد و توسعه (بخش دوم) بیگانگی دانشگاه و صنعت در ایران
چهارشنبه 27 تیر ,1375 17 ژوئیه ,1996 سال چهارم , شماره 1019
در جهان درحال توسعه, پیوندها و ارتباط دانشگاه و صنعت به طور سنتی ضعیف است و یا به عبارتی هنوز آنچنان که باید, شکل نگرفته است. حاکمیت دیوانسالاری, فقدان تجربه در تحقیقات صنعتی, فقدان اعتبارات لازم برای تحقیقات و بار آموزشی زیاد که فرصت انجام تحقیقات را از استادان دانشگاه ها سلب کرده است, موجب شده که دانشگاه ها به سمت تحقیقات صنعتی روی نیاورند . کره جنوبی: . . در کره جنوبی نیز, همکاریهای دانشگاه و صنعت از سوی موسسه مستقل و چند رشته ای تحقیقات صنعتی کره صورت می گیرد. علاوه براین, وزارت علوم و تکنولوژی کره, چند لایحه بسیار مهم برای توسعه علوم و تکنولوژی تصویب کرده است. این لایحه ها عبارتنداز: لایحه ارتقای توسعه تکنولوژی در سال ,1972 برای فراهم ساختن تشویقهای مالی و مالیاتی برای صنایع خصوصی, به منظور توسعه تکنولوژی لایحه افزایش خدمات مهندسی در سال ,1973 برای پیشرفت شرکتهای مهندسی داخلی, ازطریق تامین بازارها و فعالیت برطبق موازین استاندارد لایحه الحاقی سازمانهای تحقیقاتی ویژه درسال ,1973 به منظور فراهم ساختن تشویقهای حقوقی و مالی و مالیاتی برای دانشگاه ها وموسسات تحقیقاتی, در زمینه های تخصصی و مورد تاکید دولت و صنایع خصوصی لایحه تاسیس بنیاد علوم و مهندسی کره درسال ,1986 به منظور ایجاد زیربنای قانونی برای تاسیس بنیادی که به مثابه یک عامل اصلی در راه تقویت پژوهشهای علوم و مهندسی بنیادی و کاربردی به فعالیت بپردازد. این بنیاد, در اطراف دانشگاه ها تمرکز یافته و کاربرد وسیع علوم و مهندسی را در راه رفع نیازهای کشور, امکان پذیر می سازد. در مجموع, در جمهوری کره در سالهای اخیر, اقدامات جدی در جهت همکاریهای متقابل دانشگاه و صنعت صورت گرفته است و این نقش بیشتر برعهده بنیاد ملی علوم و مهندسی کره است که بودجه تحقیقات مشترک توسط صنایع و دانشگاه ها را برای توسعه تکنولوژیهای جدید, تامین می کند. این برنامه بنیادی حدفدار, استادان دانشگاه ها و مدیران تحقیق و توسعه صنعتی را دور یکدیگر گرد می آورد تا فهرست کاملی از زمینه های تحقیقات دانشگاهی را که ازنظرصنایع و برای انجام فعالیتهای آنها در راه توسعه تکنولوژیهای جدید, ضروری و حیاتی است, تهیه و تدارک کند. در کره جنوبی اکنون تکیه بیشتر بر تحقیقات تصادفی است; به این معنی که تعدادی ازشرکتهای صنعتی که دارای اهداف مشترکی هستند, برایحمایت از فعالیتهای تحقیق و توسعه, استادان دانشگاه ها و پژوهشگران موسسات دولتی تحقیق و توسعه و نیز پژوهشگران همان صنعت را دور هم گرد آورده و اتحادیه هایی تشکیل داده اند. دولت نیزازطریق وزارت علوم و تکنولوژی و وزارت بازرگانی و صنعت به بودجه این اتحادیه ها کمک می کند و در هزینه های تحقیق و توسعه آنها سهیم شده است. به علاوه, این اتحادیه های تحقیقاتی از تشویقهای مالی و مالیاتی مشخص نیز برخوردارند. نتایج فعالیتهای تحقیق و توسعه, در دسترس کلیه اعضای اتحادیه قرار می گیرد و آنها نیز می توانند این نتایج را به تکنولوژیهای موردنیازشان مبدل سازند. درحال حاضر در کره جنوبی بیش از 480 شرکت در زمینه های مختلف , در 35 اتحادیه تحقیقاتی سازماندهی شده اند. . تایوان: . در تایوان, دانشگاه ها در کنار آموزش و انجام تحقیقات زیربنایی, به تحقیقات کاربردی مورد نیاز صنایع نیز کمک می کنند. یکی از متداولترین شیوه های حمایت دانشگاه از صنعت, انجام خدمات مشاوره ای برای صنایع و انجام تحقیقات قراردادی در مورد موضوعات خاص است. گاهی یک گروه از استادان تحت هماهنگی یک موسسه تحقیقاتی دولتی یا شورای ملی علوم, با یکدیگر کار می کنند. الگوی دیگر همکاری دانشگاه با صنعت در این کشور, کار کردن استادان دانشگاه برای یک یا چند شرکت, ازطریق شرکتهای مهندسی مشاور است. . مالزی: . در مالزی, در سالهای اخیر فعالیتهایی در جهت تقویت ارتباط دانشگاه ها با صنایع صورت گرفته است. برای نمونه, می توان از کاهش مالیات هزینه های تحقیق و توسعه و اولویت دادن به حمایت از تحقیق و توسعه در پروژه هایی که دانشگاه ها و صنایع در آن مشارکت دارند, نام برد. در کنار امکانات آماده و قابل دسترس در موسسات آموزش عالی, بسیاری از دانشگاه ها به ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه و مشاوره اقدام نموده اند. این واحدها, وظیفه هماهنگی تحقیقات قراردادی یا مشترک و همچنین مشاوره های موردنیاز دولت و صنعت را برعهده دارند. علاوه براینها, فدراسیون تولیدکنندگان مالزیایی برای اعضای خود که با دانشگاه ها پروژه های مشترک اجرا کنند, تشویقهای مالی و تسهیلات تجهیزاتی درنظر می گیرد که در تقویت ارتباط دانشگاه با صنعت, تاثیر عمده ای داشته است. در جهان درحال توسعه, پیوندها و ارتباطدانشگاه و صنعت به طور سنتی ضعیف است و یا به عبارتی هنوز آنچنان که باید, شکل نگرفته است. حاکمیت دیوانسالاری, فقدان تجربه در تحقیقات صنعتی, فقدان اعتبارات لازم برای تحقیقات و بار آموزشی زیاد که فرصت انجام تحقیقات را از استادان دانشگاه ها سلب کرده است, موجب شده که دانشگاه ها به سمت تحقیقات صنعتی روی نیاورند و صنعت هم به علت وابستگی به تکنولوژیهای وارداتی, احساس می کند که نمی تواند به این منبع عظیم تحقیق و توسعه, اعتماد کند. برای تایید این وضعیت, نمونه های زیادی از کشورهای درحال توسعه را می توان برشمرد که تقریبا موقعیتی کم و بیش مشابه دارند و عوامل کندکننده ارتباط دانشگاه با صنعت در آنها مشترک است و بنابراین در این مورد به نمونه کشور خودمان بسنده می کنیم. وضعیت ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران: در کشور ما, دانشگاه ها به طور سنتی در سازمان دادن تحقیقات, نقش طراز اول را داشته اند. این امر بدان علت است که مشارکت بخش خصوصی و صنایع در فعالیتهای پژوهشی چندان چشم گیر نبوده است و مراکز تحقیقات دولتی صنعتی نیز در یکی دو دهه اخیر شکل گرفته و بیشتر نقش حاشیه ای داشته اند. حال باید دید که آیا دانشگاه های ما, که عملا نقش رهبری فعالیتهای پژوهشی را به عهده داشته اند, در پاسخگویی به نیازهای تحقیقاتی صنایع موفق بوده اند یا خیر واقعیت این است که اساسا دانشگاه ها تابع نظم ویژه ای هستند و اصل دانش به خاطر دانش برآنها حاکم است و بنابراین, کار اساسی دانشگاه ها در پژوهش, بیشتر بر پژوهشهای بنیادی یا پایه استوار بوده است و کمتر وارد مقوله تحقیقات کاربردی و توسعه ای شده اند و این درحالی است که این دو مقوله, خصوصیت صنعتی بیشتری دارند. علت اصلی این امر را می توان در دو عامل عمده جستجو کرد: یکی ماهیت تحقیقات کاربردی و توسعه ای و دیگری, ضعف ارتباط بین دانشگاه و صنعت. در ارتباط با مورد اول می توان گفت که تحقیقات کاربردی از زمانی که به صورت یک ایده مطرح می شود تا زمانی که به شکوفایی نهایی می رسد, از مراحلی می گذرد که دانشگاه ها برای پیگیری وتبدیل آن به یک طرح نیمه صنعتی یا صنعتی اغلب تجهیزات جدید و تکامل یافته را در دسترس ندارند و ابزار کار و وسایل و مواد تحقیقاتی لازم را دراختیار ندارند. علاوه براین, پیگیری تحقیقات کاربردی مستلزم تجدیدنظر دائم در ابزار کار و وسایل تحقیقاتی است که روز به روز گرانتر می شود و بنابراین دانشگاه ها برای تکمیل تحقیقات خود با مشکل مواجه می شوند و یا از انجام تحقیقات صرف نظر می کنند. مورد دوم (ضعف ارتباطدانشگاه با صنعت) خود ناشی از دو عامل است: عامل اول, همان طور که اشاره شد, بافت حاکم بر صنایع وابسته است که خودبه خود از گرایش آن به تحقیقات داخلی می کاهد. عامل دوم, نبود یک رابط قوی و هماهنگ کننده است که امکانات و تواناییهای دانشگاه ها را به صنعت و نیازهای صنعت را به دانشگاه ها منتقل کند. به طوری که گفته شد, نمی توان این واقعیت رانادیده گرفت که امکانات بالقوه و بالفعل پژوهشی در کشور ما, به طور سنتی در دانشگاه ها ذخیره شده است (حتی اعضای فعال و سطح بالای مراکز تحقیقاتی دولتی و خصوصی را نیز همین اعضای هیئت علمی دانشگاه ها تشکیل می دهند که به صورتهای مختلف پاره وقت, مامور و غیره با مراکز تحقیقاتی همکاری می کنند) و صنعت نیز چنانچه بخواهد خوداتکا باشد, نیازمند تحقیق و توسعه است. نیاز صنعت و توانایی دانشگاه ها دو سر زنجیر ارتباط را به هم متصل می کنند; حال اگر این اتصال صورت نگرفته و اگر صورت گرفته ,اتصالی ضعیف بوده است, باید دلایل آن را در حلقه های ضعیف یا مفقوده جستجو کرد که در اینجا از آنها به عنوان موانع ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران, یاد می کنیم.
موانع ارتباط دانشگاه با صنعت:
اگرچه در مقدمه تا حدودی دلایل سستی ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران را مورد اشاره قرار دادیم, در اینجا ضمن توضیح بیشتر در مورد دلایل ذکرشده, به توضیح عوامل بازدارنده دیگر نیز خواهیم پرداخت. مهمترین دلایل ضعف ارتباط بین دانشگاه و صنعت در کشور ما, ناشی از سیاستگذاریهای کلان توسعه اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی گذشته است. نامشخص بودن سیاستهای توسعه اقتصادی, به ویژه سیاستهای توسعه صنعتی, نبودیک نظام منسجم و کارا به عنوان رابط بین دانشگاه و صنعت و نبود هماهنگی بین وزارتخانه های صنعتی و آموزش عالی در برنامه ریزیهای آموزشی و توسعه صنعتی, ازجمله عواملی بوده اند که ارتباط دانشگاه با صنعت را سست کرده اند. در مجموع, موانع نشات گرفته از این سیاستگذاریها را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
الف) موانع ناشی از عملکردضعیف دانشگاه ها .
1 موانع آموزشی: اصولا نظام آموزش عالی ما دارای ضعفهایی است که نتوانسته یا نمی تواندنیروی انسانی با قابلیتهای بالاتربیت کند. کاستی شدید یانبود تحقیقات کاربردی صنعتی در دانشگاه ها و مطرح نبودن موضوعات مورد نیاز صنایع داخلی, به طور غیرمستقیم موجب می شود آموزشهای داده شده, به دور از روحیه ارتباط با صنعت باشد, بنابر این دانشجویانی که تربیت می شوند و پا به عرصه صنعت می گذارند, با صنعت غریبه و با مسائل موجود در صنعت ناآشنا هستند. در سطح تولید, مهندسان و دیگر نیروهای انسانی ماهر هستند که اطلاعات علمی خود را به صورت تکنولوژی, محصولات و ساختارهای مختلف ارائه می دهند. بدیهی است که توسعه صنعتی بدون وجود و ظهور این شایستگیها, امکان پذیر نیست. به طور کلی, توسعه صنعتی را باید در آموزش و پرورش جستجو کرد و این نکته ظریف که سطح تکنولوژی هر کشور بیانگر سطح آموزش در آن کشور است, کاملا درست است. متاسفانه نیروهایی که در دانشگاه ها تربیت می شوند, در حین تحصیل به دور از مسائل صنعتی هستند و پس از فراغت از تحصیل نیز, مستعدترین آنها بدون کسب تجربه صنعتی, برای تدریس در دانشگاه ها مشغول به کار می شوند. بدیهی است, این نیروها که خود فاقد تجربه صنعتی لازم هستند در آموزشهای ارائه شده کمتر به مسائل کاربردی صنعتی و نیازهای صنعتی توجه می کنند واین روند, همچنان ادامه دارد. . 2 موانع تحقیقاتی: دیوانسالاری و تشریفات اداری , کمبود تجهیزات و مواد, پایین بودن سطح بودجه های تحقیقاتی, قوانین دست و پاگیری که مانع کسب درآمد استادان دانشگاه ها از طریق قرارداد با صنایع می شود و نبود یا کمبود منابع اطلاعاتی, از جمله عواملی هستند که امکان فعالیتهای تحقیقاتی را در دانشگاه ها کند می کنند. از طرفی, بار سنگین آموزش, وقت کافی برای انجام تحقیقات باقی نمی گذارد. انگیزه اغلب محققان دانشگاهی برای فعالیتهای تحقیق و توسعه عمدتا کسب درجات علمی است; از این رو کارهای این قبیل محققان به شدت نظری است و کاربردی در صنعت ندارد. از آن گذشته, اغلب فعالیتهای تحقیقاتی دانشگاه ها, محملی برای بزرگ جلوه دادن دستاوردهای دانشگاهی شده و بسیاری از این تحقیقات غیرمرتبط با نیازهای صنایع اند.
نظر شما