سرکوب نهضت ملی
مبارزه مردم ایران برای ملی کردن صنعت نفت با زمامداری دکتر محمد مصدق به اوج خود رسید. حمایت همه جانبه ملت از مصدق و سرسختی او در راه منافع ملی موجب شد دولت انگلستان از احتمال توافق بر سر یک قرارداد 50- 50 ناامید شود، به همین علت از همان ابتدا درصدد ساقط کردن دولت ملی بود. هربرت مودیسون وزیر خارجه از یک حمله نظامی برای حل مساله نفت حمایت کرد اما اتلی نخست وزیر دولت کارگری بر حل قضیه از طریق مجامع بین المللی و محکوم شدن ایران تاکید داشت. برخلاف این دو در وزارت خارجه بریتانیا پیشنهاد دیگری از سوی «آن لمتون» ایران شناس برجسته و مشاور وزیر خارجه مطرح شد. در این راه حل سرنگونی مصدق از طریق یک عملیات مخفیانه و همکاری با مخالفان داخلی نخست وزیر ایران پیش بینی شده بود. از این رو رابرت زینر مستشرق سرشناس راهی ایران شد، ولی هیچ موفقیتی به دست نیاورد. با عقیم ماندن این طرح، سازمان جاسوسی
-MI6 - «عملیات چکمه» یعنی یک کودتای نظامی را در راس برنامه قرار داد. چرچیل جانشین آتلی به خوبی می دانست بدون کمک دولت امریکا اجرای آن غیرممکن است، بنابراین منتظر ماند تا دوره ریاست جمهوری ترومن که مخالف عملیات مخفیانه و کودتا بود به پایان رسیده و با آیزنهاور به توافق برسد زیرا رئیس جمهور جدید هم دیدگاه ضدکمونیستی شدیدی داشت و هم با کارتل های بزرگ نفتی دارای رابطه نزدیک بود. طراحی کودتا به دونالد ویلبر و اجرای آن به کرومیت روزولت واگذار شد. اجرای کودتای آژاکس برای سیا اهمیت زیادی داشت به همین علت تمام جوانب آن اعم از موفقیت یا ناکامی مد نظر قرار گرفته بود. ابتدا یک راه حل قانونی برای ساقط کردن دولت در نظر گرفته شد، به این ترتیب نمایندگان مجلس دولت مصدق را استیضاح و سپس به او رای عدم اعتماد می دادند. اما در این زمان مصدق با درایت خاصی اوضاع را کنترل می کرد، با برگزاری رفراندوم و تعطیلی مجلس آن را ناکام گذاشت. این اقدام مصدق، عملیات را وارد مرحله دیگری کرد. کودتای نظامی که از حساسیت خاصی برخوردار بود با یک پوشش شبه قانونی آماده اجرا شد. این مرحله آنقدر برای سیا مهم بود که چند پایگاه نظامی در منطقه ایجاد کرد تا در صورت شکست کودتا، با دولت مصدق وارد جنگ داخلی دامنه دار شود. 1
در این مرحله شاه باید دو فرمان یکی برای عزل مصدق و دیگری انتصاب زاهدی صادر می کرد. به گفته آبراهامیان شاه با امضای این فرامین موافق نبود، بنابراین دونالد ویلبر امضای شاه را جعل کرد. 2 شاه در روز 21 مرداد روانه رامسر شد و سرهنگ نصیری فرمانده گارد سلطنتی مامور ابلاغ پیام به مصدق شد. نیمه شب 24 مرداد نصیری با فرمان عزل مصدق به همراه چند تانک و زره پوش با اطمینان کامل روانه خانه نخست وزیر شد. سربازان گارد سلطنتی در آن شب دکتر فاطمی، جهانگیر حق شناس و احمد زیرک زاده از وزرا و رهبران ارشد جبهه ملی را بازداشت کردند.
نقشه آن گونه که طراحان کودتا در نظر داشتند پیش نرفت زیرا مصدق از جزییات آن آگاهی یافت. به همین علت تدابیری برای مقابله با آن اندیشید. سرهنگ ممتاز، فرمانده محافظان خانه نخست وزیر هنگام تحویل فرمان عزل مصدق، نصیری را توقیف کرد تا این گونه مرحله اول کودتا یا نقشه A شکست بخورد. با پخش خبر توقیف پیام آوران، شاه بلافاصله به همراه ملکه ثریا به بغداد گریخت و هیجان جامعه را فرا گرفت و مردم به تظاهرات و ابراز احساسات مشغول شدند.
با توجه به آنچه پیش آمده بود، نوع برخورد رهبران جبهه ملی با قضیه درخور تحمل است. سران هم مانند مردم شگفت زده بودند و به نظر می رسید که توانایی تصمیم گیری جدی در این زمینه را نداشتند. گویی تقدیر این گونه بود که سرنوشت دولت ملی با سردرگمی رهبران و هیجان خیابانی رقم بخورد. آنان هیچ تحلیل واقع بینانه یی از شرایط ارائه نکرده اند که نشان دهد کنترل اوضاع را در دست دارند تا تدابیری برای خروج از بحران پیدا کنند. شگفت انگیز اینکه در شرایطی که کشور به آرامش نیازمند بود، رهبران به جای تلاش برای کاهش هیجان موجود با سخنرانی های آتشین خود بیشتر جامعه را ملتهب و بی نظمی را تشدید کردند. رهبران فکر می کردند کودتاگران شکست خورده اند و برای مدت طولانی مخفی خواهند شد و دولت در فرصت مناسبی آنان را دستگیر خواهد کرد و هرگز به مخیله شان خطور نکرد که بانیان کودتا حرکت دیگری را شروع کنند. بدون تردید سردرگمی و بی برنامگی دولتیان فرصت مناسبی در اختیار روزولت قرار داد تا با استفاده از بی نظمی موجود طرح B را اجرا کند. او مزدوران خود را به خیابان ها ریخت تا به نام مصدق هرج و مرج بیافرینند. برادران رشیدیان (جاسوسان کهنه کار) به همراه فرخ کیوانی و علی جلیلی (افراد سیا) وظیفه داشتند علاوه بر ایجاد بی نظمی قضیه را وارونه جلوه داده و در بین مردم این گونه تبلیغ کنند که مصدق بانی و شاه قربانی کودتا است. 3
اعضای دولت در آن ایام وقت خود را صرف نحوه فرار شاه، تشکیل شورای سلطنتی و سخنرانی های مهیج برای مردم کردند و آشوب های خیابانی هر لحظه شدت بیشتری به خود می گرفت. طرفداران جبهه و حزب توده بی محابا به خیابان ها آمده و تظاهرات می کردند. حزب توده تندروتر از همیشه «شعار برقراری جمهوری دموکراتیک» را مطرح کرد. عوامل سیا هم با آنان همسو شدند، به نفع مصدق شعار می دادند، ادارات دولتی را اشغال و به افراد بی گناه حمله می کردند تا خشم شهروندان را نسبت به دولت برانگیزند. این گونه سران جبهه بر موجی از احساسات سوار شدند و در این میان از پهلوی به عنوان عامل بدبختی و متاع صادراتی به بغداد سخن می گفتند. مردم برای ابراز انزجار از شاه مجسمه ها را پایین کشیدند و به نظر می رسد جاسوسان سیا در این کار پیشقدم شدند، تا به مردم بفهمانند کشور در آستانه فروپاشی است و باید یک رهبر مقتدر بیاید و کشور را نجات دهد. 4 به راستی در آن بی نظمی تشخیص کودتاچی با ملی گرایان مشکل بود. جالب اینکه پلیس حق نداشت برای اعتراض های مردم ممانعتی ایجاد کند. روز 27 مرداد مصدق از شرایط پیش آمده احساس خطر کرد، او برقراری نظم را مهم تر از هر اقدام دیگری ترجیح داد. از مردم خواست به خانه های خود بازگردند و به شهربانی دستور داد مانع برگزاری تجمع شوند. در ضمن هندرسن- سفیر امریکا- هم از نوع برخورد با اتباع امریکا ابراز نگرانی کرد و از مصدق تقاضای پایان تظاهرات را کرد. این گونه شد که سکوت مرگباری بر تهران حاکم شد که تنها به زیان مصدق بود زیرا دولت بر تمام امور تسلط نداشت. به همین علت جاسوسان سیا به همراه برخی انشعابیون جبهه ملی، جماعت بزرگی از مردم را به خیابان ها آوردند. ورزشکاران زورخانه یی، کشاورزان، املاک سلطنتی و زاغه نشینان پایین شهر به سمت مرکز تهران حرکت کردند و شعار مرگ بر مصدق و زنده باد شاه سر می دادند. در حالی که حامیان مصدق در خانه بودند، تظاهرکنندگان بسیاری از مراکز حساس را تصرف کردند و تا نزدیک ظهر بسیاری از نظامیان هم به آنها پیوستند و دفاتر روزنامه ها و احزاب ملی گرا را غارت کردند. در این بین بسیاری از مردم بی خبر هم بدون هیچ هدفی به دنبال این جمع در خیابان ها راه افتادند.
کابینه مصدق تا نزدیک ظهر از قضایا بی خبر بود و هنگامی مطلع شد که دیگر امور از دستش خارج شده بود و آنان چنان غافلگیر شدند که تنها به فکر نجات جان خود افتادند. ایستگاه رادیو بعد از ظهر تصرف شد و دیگر هیچ امیدی برای مصدق باقی نماند. به رغم مقاومت سرهنگ ممتاز و افرادش در برابر تظاهرکنندگان، خانه شماره 109 خیابان کاخ- منزل نخست وزیر- به اشغال مهاجمان درآمد و مصدق و چند تن از یارانش به خانه مجاور پناهنده شدند و این گونه دولت ملی با شورش های خیابانی ساقط شد. بعداً از این روز به نام قیام ملی یاد شد و آیزنهاور آن را نتیجه ائتلاف مردم و ارتش در برابر کمونیست دانست و جرج لنجافسکی استاد دانشگاه برکلی از این روز به نیکی یاد کرد زیرا معتقد بود استقلال ایران تنها با حذف مصدق حفظ می شد. شاه هم به محض بازگشت به ایران از تمام مخالفان مصدق از جمله انشعابیون جبهه ملی به علت بازگرداندن تاج و تختش تقدیر کرد. 5
پی نوشت ها
1- برای رویت سند ر. ک.
WWW. BBC Persian. com. 2004/6/23
2-Eyvand. Abrahamian. coup 1953, Politic - Socity, Newyork, Summer 2001. p11. www.Proquest.com
2005/08/10.
3 - اسناد سازمان سیا درباره کودتای 28 مرداد، ترجمه غلامرضا وطن دوست، تهران، رسا 1379، ص120، استفان کینزر، همه مردان شاه، ترجمه لطف الله میثمی، تهران، صمدیه 1385، ص196
4 - کینزر، ص204؛ برای سخنرانی جبهه ر. ک. باختر امروز، ش 1172، 25 مرداد 1331، صص 1 و 7؛ ش1173، 26 مرداد 1332، ص1
5. Abrahamian, pp 21-23
برای آگاهی بیشتر از چند وچون کودتای 28 مرداد بنگرید به محمد علی موحد، خواب آشفته نفت، ج 2 تهران، کارنامه، 1378، صص 783-736.
منبع: / روزنامه / اعتماد ۱۳۸۸/۰۶/۱۷
نویسنده : محمد چگینی
نظر شما