سرکوب نهضت جنگل
انقلاب اکتبر 1917 روسیه درست یک سال قبل از اتمام جنگ جهانی اول به وقوع پیوست و باعث شد ارتش روسیه ایران را ترک کند زیرا حکومت کمونیستی شوروی ادعا داشت در جنگ تقسیم ثروت ها هم دست دنیای سرمایه داری نیست. بنابراین شرمنده از جنایات ارتش روسیه تزاری در سرکوب مشروطه و تاراج ثروت و سرزمین های ایران عقب نشینی کرد. به حاکمیت نوپای خود سر و سامان داد، تمام قراردادهای زمان استبداد روسیه را با ایران ملغی اعلام کرد و رسماً از ادامه اجرای منشور پطر کبیر1 انصراف داد و دوست تمامی خلق های آزادیخواه شد. میرزاکوچک خان و مبارزان گیلان در حال مبارزه با حکومت مرکزی و حاکمیت انگلیس در ایران بودند؛ مبارزه یی مردمی و مستقل که جنگل های سبز شمال را خونین کرده بود.
ناوگان ارتش سرخ بامداد 18 مه 1920 یعنی پس از سه سال از انقلاب بلشویکی بار دیگر وارد ایران شد. مقامات نظامی روسیه به مقامات ایران اعلام کردند هیچ دعوایی با ایران ندارند و فقط قصدشان حمله به نیروهای انگلیسی است که در شمال ایران هستند. راسکلنیکف فرمانده عملیات مقر انگلیس را در بندر غازیان بمباران کرد و در شرق انزلی نیروهایش را پیاده و راه انگلیسی ها را به رشت قطع کرد. آنها بلافاصله با میرزا کوچک خان تماس گرفتند و از او خواستند به طرف رشت پیشروی کند. نیروهای انگلیس که غافلگیر شده بودند به طرف قزوین عقب نشینی کردند. میرزاکوچک خان توانست رشت را تصرف کند. فرمانده ارتش سرخ خواستار مذاکره با میرزا کوچک خان شد و آنها در کشتی گورسک ارتش سرخ مذاکره کردند.
مفاد توافق چنین بود؛
1- تاسیس حکومت جمهوری موقت
2- عدم اجرا و تبلیغ کمونیسم در گیلان
3- فتح تهران و تاسیس هر نوع حکومتی که نمایندگان ملت بخواهند.
4- سپردن مقدرات انقلاب به دست حکومت انقلابی و عدم مداخله شوروی
5- شوروی هیچ قشونی وارد ایران نمی کند (بدون موافقت حکومت انقلابی).
6- مخارج قشون بر عهده جمهوری ایران است.
7- شوروی متعهد می شود هر تعداد اسلحه و مهمات که انقلابیون لازم دارند در مقابل پرداخت قیمت به ایران بدهند.
8- کالاهای بازرگانی ایرانی که در بادکوبه ضبط شده به دولت موقت تحویل داده شود.
9- واگذاری کلیه موسسات تجاری روسیه در ایران به حکومت جمهوری. براساس این توافق و خوش بینی کوچک خان و انقلابیون گیلان به حکومت کارگری شوروی، دولت جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران به وجود آمد و کوچک خان سرکمیسر و کمیسر جنگ حکومت موقت شد و در حالی که مقامات شوروی در مقابل تاکید ایران بر خروج ارتش سرخ همچنان اصرار داشتند که نیروهای شوروی فقط برای اخراج انگلیسی ها و ناوگان گاردهای سفید وارد ایران شده اند تلگرام محرمانه کارخان هاول کمیسر امور خارجی شوروی به راسکلنیکف چنین بوده است. نکته مهم این است که هیچ گونه سوءظنی در مورد تلاش ما برای فتح برانگیخته نشود. ما کاملاً باید در سایه باشیم و تمام کمک ها به کوچک خان تحت پرچم جمهوری آذربایجان انجام گیرد و به این ترتیب تمام کمک های نظامی در اختیار کوچک خان قرار گرفت و موجب اعتماد وی به مسکو شد. حزب عدالت آذربایجان شوروی که برای براندازی جمهوری محمدامین رسول زاده در باکو به ارتش بلشویک ها کمک های اساسی کرده بود در گیلان کمیته مرکزی جدیدی تشکیل داد و گروهی از اعضای حزب که هنوز تابعیت ایران را داشتند وارد ایران شدند. سیدجعفر پیشه وری یکی از همین جوانان بود که به تبلیغ اهداف شوروی در ایران و کنار زدن میرزا کوچک خان از رهبری نهضت جنگل پرداخت.
پذیرفتن کمک شوروی از طرف کوچک خان راه ورود و دخالت کمونیست ها را که مستقیماً از شوروی دستور می گرفتند به جنبش جنگل باز کرد. اعتماد ظاهری آنها به میرزا به خاطر جلب اعتماد مردم بود و به تدریج در جهت پیوستن ایران به شوروی پیش می رفتند. حزب عدالت کم کم کنترل امور و تصمیم گیری های مهم حکومتی را از دست کوچک خان می گرفت و مبارزان متوجه می شدند اگر رنگ پرچم روسیه عوض شده است، اهداف و نیات روسیه برای قورت دادن ایران همچنان اساس رابطه اش با ایران است. اولین کنگره حزب کمونیست تیرماه 1299 (1920) در انزلی تشکیل شد و خط مشی های مصوب کنگره اول اعلام شد که اتحاد با شوروی، سرنگونی سلطه امپریالیسم در ایران، مصادره اموال سرمایه داران و خودمختاری همه ملیت ها اساس آن بود و به تدریج زمزمه اینکه اگر کوچک خان در جهت تبدیل شدن به یک چهره انقلابی پیشرفت نکند ناچار باید از میان برداشته شود شنیده شد و مانع تراشی عدالتی ها بر سر راه میرزا کوچک خان شدت گرفت. فرماندهانی که مخالف کنار گذاشتن میرزا بودند به مسکو فرا خوانده شدند. میرزا کوچک خان با اطلاع از کودتای روسیه به جنگل فومن رفت و کودتای سرخ در 9 مرداد 1299 توسط ارتش سرخ شروع شد. ارتش شوروی با سلاح و توپخانه به قصد نابودی میرزا و همراهانش وارد جنگل شدند و به کشتار یاران میرزا کوچک پرداختند. میرزا جان سالم به در برد. احسان الله خان دولت کودتا را تشکیل داد. پیشه وری وزیر جنگ شد، کنار گذاشتن میرزا کوچک نفرت و رویگردانی مردم را از حکومت موقت برانگیخت و زمانی که دولت انقلابی با وجود مهمات و پشتیبانی شوروی حرکت به سوی تهران را شروع کرد، هیچ موفقیتی به دست نیاورد. نیروهای ایرانی به اردوی دولتی ایران می پیوستند و علیه ارتش سرخ با قزاق ها متحد می شدند در نتیجه کودتا شکست خورد و ارتش سرخ شروع به عقب نشینی از منجیل، رشت، لاهیجان و فومن کرده و در انزلی متمرکز شد. مردم به طور بی سابقه یی به قزاق ها پیوستند و علیه بلشویک ها مبارزه کردند. پلنوم کمیته مرکزی حزب کمونیست روسیه 20 سپتامبر 1920 با حضور لنین، استالین، تروتسکی، بوخارین و کامنوف تشکیل شد. آنها تصمیم گرفتند تلاش دوباره یی را برای نزدیکی به میرزا کوچک خان و حل اختلاف بین او و تندروهای کمونیست آغاز کنند و در عین حال برای مذاکره با دولت مرکزی وارد عمل شوند تا اگر اهداف گیلان نافرجام بماند، برای خروج خود، بتوانند از دولت ایران امتیازاتی کسب کنند. در نتیجه حیدرخان عمواوغلی که از انقلابیون کهنه کار بود به دبیری کمیته مرکزی انتخاب شد و خط مشی حزب را مورد بازنگری قرار داد. حیدرخان معتقد به تحول آرام و دموکراتیک بود. او به لزوم همکاری دوباره با میرزا تاکید داشت و پیشه وری و احسان الله خان را کنار گذاشت و بار دیگر توافق با میرزاکوچک، با تشکیل کمیته انقلابی جدید و ریاست کوچک خان منوط بر آنکه شوروی در امور انقلاب گیلان دخالت نکند ایجاد شد اما جنبش صدمات جبران ناپذیر دیده بود. نه مردم به انقلابیون اعتماد داشتند و نه انقلابیونی که علیه هم توطئه چیده بودند اطمینانی به توافق خود داشتند. در این اوضاع شوروی به نتیجه آخر که نزدیک شدن به شاه، کسب امتیاز و رویگردانی از حکومت گیلان بود، رسید و با به انحراف کشیدن و نابود کردن نهضت جنگل، به قرارداد ننگین دیگر یعنی قرارداد 1921 «مودت» که سرتاسرش دشمنی با ایران بود، دست یافت و شهریورماه 1921 ارتش سرخ ایران را تخلیه کرد و براساس این قرارداد برخلاف ادعای شوروی که همه پیمان های دوران تزار را ملغی اعلام کرده بود سرحدات بین روسیه و ایران طبق سابق می ماند و روسیه اجازه داشت هر گاه احساس کند خطری از طریق ایران شوروی را تهدید می کند بلادرنگ قشون کشی کند. بار دیگر روسیه اثبات کرد که چه تزار و چه بلشویک ها در پی رسیدن به منشور پطرکبیر هستند و آنچه از سرکوب نهضت جنگل نصیب رضاخان شد، باقی مانده یک جنبش شکست خورده بود که خیانت دیده بود و مردم علیه آن به نیروی رضاخان پیوسته بودند. رضاخان نشانه هایی را که در گوشه و کنار از این مبارزات مانده بود از بین برد و میرزاکوچک خان در جنگل یخ زد در حالی که عظمت خانم فولادلو سوارانی برای کمک به او راهی کرده بود موفق نشدند جان این انقلابی جنگل را نجات دهند.
پی نوشت؛
1- توصیه های پطر کبیر، ویرانی ایران و رسیدن به خلیج فارس بوده است.
منبع: / روزنامه / اعتماد ۱۳۸۸/۰۶/۱۷
نویسنده : رابعه موحد
نظر شما