تحلیل و بررسی موقعیت مدنی شهر واسط تا قرن سوم هجری
مجله تاریخ اسلام هیجدهم خردادماه سال 1390 شماره چهلم
نویسنده : اصغر منتظرالقائم رقیه امینی
هدف از این مقاله تحلیل جایگاه شهر واسط و بررسی عناصر مدنی این شهر می باشد. این مقاله با استفاده از روش وصفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که شهر واسط چرا بنا نهاده شد و چه عواملی در رونق و گسترش آن مؤثر بود. واسط – بنا نهاده شده در سال 84 ق. - نمونه ای از شهرهایی است که منطبق با معماری اسلامی و الهام گرفته از ارزش های اسلامی ساخته شده است. این شهر در ابتدا با هدف اسکان سربازان و لشکریان ساخته شد، اما به مرور زمان با پذیرفتن ویژگی های مدنی از حالت اردوگاه بیرون آمد و صورت یک شهر اسلامی پیشرفته را به خود گرفت. در این مقاله ضمن تحلیل برخی نظریات ساخت شهر به موقعیت جغرافیایی بین النهرین و ارتباط آن با شهرسازی اسلامی، زمینه های شکل گیری شهر واسط، نحوه بنای شهر، عناصر برجسته و مؤلفه های مدنی آن از جمله مسجد، دارالاماره، بازار، محلات و نحوه مکان گزینی شهر پرداخته شده است.
مقدمه
پیدایش شهر یکی از بزرگ ترین تحولات فرهنگ بشری و نقطه عطفی در تاریخ اجتماعی بوده است که موجب دگرگونی در روابط متقابل انسان با همنوعان خود شده است. در خصوص علل شکل گیری اجتماعات مدنی نظریات متعددی بیان شده است که شهر را از جوانب مختلف نقد و بررسی کرده اند. مهم ترین این دیدگاه ها دیدگاه قرآن کریم درباره شهر است که نقش غیرقابل انکار مذهب در روند توسعه شهری را ملموس تر نشان می دهد.
شهرسازی در اسلام بر اساس اصول معین و برگرفته از ارزش های والای دین اسلام شکل گرفته است. قوانینی که با استفاده از تجربیات تمدن های گذشته، نیازهای فردی، اجتماعی و معنوی جامعه را برآورده می سازد. پیاده کردن این اصول سبب می شد که تمامی شهرهای اسلامی از نوعی وحدت ترکیب برخوردار باشند و از دیگر شهرها متمایز گردند.
با گسترش اسلام تعداد مسلمانان غیر عرب (موالی) در سرزمین های اسلامی افزایش یافت و آنان جزء مهمی از بافت و ساخت جامعه اسلامی شدند. آنان با شرکت در فتوحات سعی داشتند جایگاه قبلی خود را بازیابند و حقوق از دست رفته خویش را اعاده کنند؛ همچنین آنان با فراگیری زبان عربی و علوم دینی از نظر علمی سرآمد عصر خود شدند و از این طریق توانستند در برابر اعراب به برابری دست یابند؛ اما اعراب و به ویژه امویان با تکیه بر عصبیت های قبیله ای، تفاوت های قومی و زبانی قصد سرکوب موالی را داشتند؛ از این رو رویارویی با موالی به صورت یک پدیده آشکار، جامعه اسلامی را در بر گرفت، حال آنکه بسیاری از ساکنان شهرها را موالی تشکیل می دادند و از آنجا که عمدتاً صاحبان حِرَف بودند سهم عمده ای از فعالیت های شهری را نیز بر عهده داشتند.
نمونه بارز این گونه شهرها واسط بود که حجاج بن یوسف ثقفی آن را در سال 84 ﻫ. و در عصر خلافت عبدالملک اموی بنا کرد. این شهر در میانه راه بصره و کوفه واقع شده و به همین دلیل به واسط یا شهر میانی شهرت یافته است. اوج رونق و آبادانی آن زمانی بود که به عنوان مقر حکومت حجاج برگزیده شد و افول آن مقارن با تصمیم عباسیان برای تأسیس پایتخت جدیدی برای خویش بود.
درباره شهر اسلامی تحقیقات زیادی صورت گرفته است، اما تعداد محدودی از آنها به طور اختصاصی به تحلیل وضعیت شهر واسط پرداخته اند؛ حال آنکه در مورد مبنای ساخت این شهر، اصول اسلامی حاکم بر آن و تأثیرپذیری آن از معماری تمدن های گذشته، خصوصاً تمدن کهن ایران، سؤالات بسیاری مطرح است؛ لذا مقاله حاضر بر آن است تا ضمن پاسخگویی به سؤالات مطرح شده، فضای کالبدی شهر را با نظریات جامعه شناسان و صاحب نظران تطبیق داده و به نقد و بررسی عناصر مدنی شهر واسط و تحلیل عملکرد حکام در تقسیم قبایل، ایجاد محلات، تفکیک بازارها و نحوه ایمن سازی شهر بپردازد.
ریشه یابی واژه «شهر»
دو واژه شهر و تمدن در زبان لاتین از یک ریشه گرفته شده اند. در زبان های بیگانه کلمه تمدن (civilization) از کلمه civito که در مقابل وحشی گری قرار گرفته و از واژه civiliz گرفته شده است. این کلمه نخستین بار در کتاب عادات و رسوم ملل قدیم اثر بولانژه فرانسوی به کار رفته است و گویای پیشرفت و ترقی افراد در اجتماعات شهری بوده است. این مطلب بیانگر این است که این دو مفهوم با یکدیگر مرتبط هستند. در زبان عربی نیز واژه «مدینه» از کلمه «دین» گرفته شده است که ریشه در زبان آرامی و سامی دارد. اکدی ها و آشوری ها نیز برای بیان مفهوم شهر از واژه دین به معنای قانون استفاده می کردند. کما اینکه واژه «دیان» در زبان آرامی و عبری به معنای «قضاوت» نیز آمده است. در قرآن کریم و احادیث و کتب لغت عرب نیز این معانی با هم هماهنگی دارند و واژه مدینه به معنای شهر با مدن و تمدن ارتباط لغوی دارد. در لسان العرب نیز واژه «مصر» در ابتدا مبین شهری مرزی و نظامی بوده است و واژه مدینه نیز از ریشه مَدَنَ و جمع آن مُدُن و مدائن به معنای محل سکونت است. در بسیاری از کتب تاریخی نیز واژه مصر و جمع آن امصار معادل واژه شهر به کار رفته است. مقدسی در احسن التقاسیم در تعریف مصر می گوید: «مصر به هر سرزمین جامعی اطلاق می شود که در آن حد به پا داشته شود و امیری در آن امارت کند و هزینه اش را به عهده گیرد و روستاهایش را گرد آورد».
چرایی وجود شهر
جواب مشخص و معینی برای این سؤال وجود ندارد. مورخان، جغرافی دانان، انسان شناسان و سیاست مداران دلایل مختلفی را برای ضرورت وجود شهر ارائه می دهند که تعریف هر گروه متناسب با دیدگاه و عقاید آن است. شهر به عنوان مرکز اداری و نظامی برای کنترل مملکت، شهر به عنوان محلی با برج و بارو برای حمایت در مقابل مهاجمان، شهر به عنوان مرکز تشکیل فرهنگ و تمدن و بالأخره شهر به عنوان محل تجارت و تمرکز فعالیت های اقتصادی، تعریف هایی هستند که در دوره های مختلف تاریخ دلایلی برای اثبات وجود شهر به حساب می آمده است. اما آنچه در همه شهرها با همه خصایص و ویژگی هایشان مشترک است، تمرکز و تجمع نیروهای انسانی در یک فضای مشخص است که با هدف برآورده ساختن خواسته های مشترکشان و در راستای متمدن شدن با هم به تعامل پرداخته و در جهت پیشرفت و رشد مدنی خود در تلاش اند.
در اندیشه اسلامی نیز مدنیت به عنوان یکی از ملزومات زندگی بشر یاد شده است. مدنیتی که مبنای آن وحی بوده است و انبیا از ابتدا به آن توجه داشته اند؛ لذا حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند تقاضای شهری امن را دارد و بنای مدنیت الهی را نیز از بنای کعبه و مسجد الحرام آغاز می کند و پس از آن پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم این سنت را تداوم بخشید و به منظور ارتقای بعد معنوی و مادی مردم، نخستین الگوی شهرسازی اسلامی را فراروی مسلمانان قرار دادند.
تاریخچه شهر
مورخان و جغرافی دانان با بررسی آثار بر جای مانده به این نتیجه رسیدند که نخستین شهرهایی که به دست بشر ساخته شد در سه بستر بزرگ تمدنی های باستانی، یعنی دجله ـ فرات، نیل و سند ایجاد شده اند. در اساطیر سومری از «اریدو» به عنوان نخستین شهری یاد شده که به دست بشر به یادگار گذاشته شده است. در حوزه جغرافیایی دجله و فرات، تمدن باستانی بین النهرین از مهم ترین و قدیم ترین تمدن هایی است که بستر شکل گیری شهرهایی است که در تاریخ این منطقه نقش برجسته و شاخصی داشته اند.
عوامل مهم پیدایش شهر
پژوهشگران و جامعه شناسان معتقدند علت گرایش انسان به زندگی شهری و اجتماعات مدنی میل طبیعی و گرایش ذاتی انسان به زندگی جمعی و تمایل او به رفع نیازهای زندگی و تداوم حیات می باشد. این مسئله به دلیل اهمیتش در زندگی اجتماعی بشر مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان و پژوهشگران قرار گرفته است.
در پیدایش و شکل گیری شهر عوامل متعددی نقش دارند. حسین پاپلی یزدی به نقل از پرفسور هوفر می گوید: «شهر نتیجه ارتباط میان شش جنبه است: ساخت اقتصادی (تنوع فعالیت)، ساختار اجتماعی (تفاوت طبقات اجتماعی)، ساخت کالبدی (طرح ساختمان های عمومی)، موقعیت جغرافیایی، موقعیت قانونی و حیات سیاسی». امروزه به دلیل پیشرفت علم و صنعت عامل جغرافیایی نقش محدود تری یافته است، ولی دیگر عوامل همچنان مورد توجه واقع می شوند. شهر واسط نمونه ای از شهرهایی است که اگر چه در ابتدا به منظور رفع نیازهای نظامی و دفاعی ساکنان بنا گردید، اما با گذشت زمان صورت یک شهر واقعی با اصول و چارچوب های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی را به خود گرفت.
نظریه های شهر و مبنای شکل گیری شهرهای اسلامی
درباره علل پیدایش شهرها چهارنظریه مطرح شده است:
نظریه هیدرولیک؛
نظریه اقتصادی یا رشد بازارها؛
نظریه دفاعی، شهر به عنوان یک پایگاه دفاعی؛
نظریه مذهبی یا پیدایش معابد و عبادتگاه ها.
بر اساس این نظریات، دیدگاه های دیگری نیز در خصوص علل شکل گیری شهر مطرح گردیده است که متناسب با موضوع پژوهش به برخی از آنها خواهیم پرداخت.
الف) نظریه ساخت شهر با تکیه بر عوامل جغرافیایی
اگر چه امروزه در بنای یک شهر عوامل طبیعی نقش محدودتری نسبت به گذشته ایفا می کند، اما این عامل در شکل گیری شهرهای اولیه نقش مهم و انکارناپذیری را ایفا می کردند. وجود تمدن های بزرگی چون مصر و بین النهرین و همجواری آنها با دو بستر بزرگ نیل و دجله و فرات گواه این امر است. پایه اولیه شکل گیری شهرهای اسلامی بین النهرین نیز بر همین اساس شکل گرفته است و حجاج بن یوسف نیز به هنگام ساخت شهر واسط به بعد طبیعی و موقعیت جغرافیایی شهر توجه وافری نشان داد.
ب) نظریه ساخت فرهنگی
امس راپاپورت از جمله اندیشمندان فرهنگ گراست. وی ساختار یک مجتمع زیستی را از نظر ویژگی های فرهنگی مورد دقت قرار داده و معتقد است عامل فرهنگی و به ویژه اعتقادات مذهبی مردم، اساس انتظام بخشی به زیستگاه های انسانی بوده است. او در این زمینه مذهب و مقدسات مردم را عامل نظم دهی به سکونت گاه های بشر دانسته است که غالباً به شیوه نمادگرایانه صورت می گرفته است. مسجد جامع، بازار، حمام های عمومی و محلات نمونه ای از عناصر فرهنگی ـ اقتصادی بوده اند که در شکل دهی به کالبد شهرهای اسلامی بین النهرین نقش مؤثری داشته اند. شهرهایی که مرکزیت آنها را مسجد شکل می دهد و این همان الگویی است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فراروی مسلمانان قرار دادند.
ج) نظریه نظم اندامواره وحدت در کثرت
نمونه بارز شهرهایی که بر این اساس ساخته شده اند، شهرهایی هستند که بر مبنای بنیادی ترین اصل اعتقادی اسلام یعنی توحید ساخته شده اند، چرا که معماری اسلامی کوشیده است تا در تمامی وجوه، نیل به وحدت و یگانگی را دنبال کند. مساجد اسلامی بهترین نمونه این معماری به حساب می آیند که دارای سه شاخصه نظم هندسی، نظم کالبدی و نظم هارمونیک می باشند که در عین کثرت گواه وحدت و انسجام در شهر نیز می باشند. در ترسیم فضای اولیه شهر واسط نیز به عنوان یکی از شهرهای اسلامی به این اصل اعتقادی توجه شده است. در این شهر، بازار حکم سر در بدن و مسجد جامع حکم قلب آن را ایفا می کرد که ارتباط منظمی با دیگر عناصر شهری اعم از محلات مسکونی، مراکز سیاسی و نظامی شهر داشت.
د) نظریه اسلام و شهر
این نظریه نیز در راستای دیدگاه و نظریه اخیر مطرح شده است؛ اما به دلیل اهمیت آن به صورت مجزا به آن می پردازیم. در قرآن کریم در اشاره به مراکز جمعیتی دو نوع نگرش و معیار مطرح شده است که یکی به مشخصات ظاهری شهر توجه دارد و دیگری به باطن و روح آن. کلماتی چون «قریه»، «مدین»، «مصر» و «حول» در ارتباط با ظاهر شهر و واژه «ام القری» در ارتباط با شهر مقدسی چون مکه استفاده شده است.
ریاض حسن در مورد مبدأ ایجاد شهرهای مسلمانان به دو سبک فرهنگی آنها اشاره می کند. او ابتدا ویژگی های بدوی اجتماعات قبل از اسلام را بر می شمرد و سپس به خصوصیات پیشرفته اجتماعات اسلامی می پردازد. و با این قیاس بر آن است تا به اثبات نقش دین در شکل گیری اجتماعات مدنی بپردازد. او بر این عقیده است که فرهنگ شهری نمی تواند بدون وابستگی به یک نظریه و چارچوب ماندگار به حیات خود ادامه دهد و انتقال از فرهنگ بدوی به فرهنگ شهری نیازمند ایده جدیدی بوده که اسلام آن را فراروی مسلمانان و جهانیان قرار داده است.
با توجه به این تعابیر نقش عمده مذهب در توسعه شهری انکارناپذیر است، چرا که «در حقیقت هر شهر محوری است از تجمع ارزش هایی که تمدنی را می سازند و در نتیجه تصویر جهان را [بر اساس یک جهان بینی] به وجود می آورند».
فوستل دوکولانژ نیز به عنوان یکی از پیشگامان نظریه تاریخی شهر بر این عقیده است که محوری ترین عاملی که منجر به استقرار انسان گردیده نهاد دین بوده است که کالبد شهر را با تأسیسات مذهبی متمایز می سازد.
در اندیشه قرآن نیز چه بسا بتوان این نکته را برداشت کرد که برپایی مدنیت و شکل گیری آن از سوی پیامبران به وسیله وحی بوده است. خداوند از زبان صالح پیامبر به قوم ثمود می فرماید:
... ای مردم، خدای یگانه را که جز او خدایی نیست پرستش کنید. او شما را از خاک بیافرید و برای عمارت و آباد ساختن زمین برگماشت....
حضرت ابراهیم علیه السلام نیز هنگامی که مأمور شدند تا خانواده خود را در مکه سکنا دهند، از خداوند خواستند تا آن سرزمین را مکان امنی برای ایشان و اهل او قرار دهند. بر اساس این آیات می توان به این نتیجه رسید که مدنیت یکی از اصولی بوده که در اندیشه الهی به دقت به آن پرداخته شده است. و حتی برخی از اصول اصلی آن همچون امنیت به عنوان مهم ترین نیاز جامعه و قداست به عنوان روح شهر مورد توجه واقع شده است. بر اساس نظریات ذکر شده می توان گفت شهرهای اسلامی شهرهایی هستند که بر اساس سه عنصر مذهب، حکومت و تجارت شکل گرفته اند؛ اما تجلی کالبدی این عناصر مسجد است که شهر اسلامی بر اساس آن مرکزیت می یابد. این شاخص در هر شهری که منسوب به اسلام باشد مدنظر قرار خواهد گرفت. همان طور که در شهر واسط نیز کارگزاران حکومت اسلامی آن را از نظر دور نداشته اند.
نظریاتی که مطرح شد عموماً مرتبط با نحوه شکل گیری شهر اسلامی است و به همین دلیل می¬توان شهر واسط را هم در پرتو آن بررسی کرد، چرا که مسلمانان به هنگام مکان یابی شهر به عوامل. جغرافیایی، فرهنگی و عقیدتی شهر توجه کردند. در ادامه به نحوه شکل گیری شهر واسط و تطبیق آن با نظریات مطرح شده می پردازیم.
بین النهرین خاستگاه جغرافیایی شهر واسط
در هر تمدن، شهرنشینی پدیده ای است اجتماعی که در آن ویژگی های فرهنگی، سیاسی، مذهبی و نوع تفکر جامعه ساکن در آن به صورت ملموس موجودیت می یابد.
تمدن بین النهرین به عنوان یکی از کهن ترین تمدن های جهان ارتباط وسیعی با پدیده شهرنشینی دارد و همواره به عنوان جایگاه تمدن باستانی شناخته شده است. بین النهرین یا میان دورود، ناحیه ای است در امتداد رودهای دجله و فرات و بین آن، که به دلیل منابع آبی فراوان به سرزمینی حاصلخیز و غنی تبدیل شده است. پس از ورود مسلمانان به بین النهرین این سرزمین به دو ناحیه عراق و جزیره تقسیم شد. مسلمانان در این سرزمین با دستاوردهای مدنی مردم آن آشنا شدند. و پس از انطباق با اصول اسلامی از آن ها بهره بردند و با استقرار در این منطقه اقدام به ساخت شهرهایی چون بصره، کوفه، واسط، بغداد و سامرا نمودند.
شهرسازی اسلامی در بین النهرین
اعراب مسلمان پس از ورود به سرزمین بین النهرین. به بهترین نحو از دستاوردهای آنها بهره بردند که بارزترین آن شهرسازی اسلامی بوده است. البته این امر بدین معنا نیست که شهرسازی اسلامی کاملاً منطبق با مدنیت بین النهرین است، چرا که مسلمانان قبل از آن با الگوی شهر اسلامی ـ مدینه ـ آشنا بوده اند.
آنچه وجه تمایز شهر اسلامی و شهرسازی بین النهرین را مشخص می کند ارتباط و اتصال مسجد به عنوان یک نهاد مذهبی، دارالاماره به عنوان یک مرکز سیاسی و بازار به عنوان شاخصه اقتصادی شهر می باشد. این در حالی است که در شهرهای بین النهرین انفصال و جدایی پرمعنایی میان قصر و معبد وجود داشت. البته در عصر کلدانی ها به عنوان آخرین اقوام ساکن در بین النهرین باستان، بر اثر نفوذ آشوری ها تا حدی بین معبد و قصر ارتباط و پیوند برقرار گردید.
نکته دیگر در خصوص بازار در شهر اسلامی و شهر بین النهرینی است. در شهر اسلامی همجواری مسجد و بازار بارزترین ویژگی شهر اسلامی می باشد که یکی از ابداعات مسلمانان است؛ حال آنکه در شهرهای بین النهرین بازار جزء کم اهمیتی از شهر است که ارتباط محدودی با معابد و اماکن مذهبی دارد.
نخستین تجربه ساخت شهر اسلامی در بین النهرین با ساخت کوفه و بصره آغاز گردید. شهر بصره در زمان خلیفه دوم به دست عُتبَة بن غَزوان بنا گردید. شروع ساخت آن را در سال 14 ﻫ. دانسته اند. این شهر در ابتدا با هدف ایجاد یک اردوگاه نظامی بنا شد، اما رفته رفته به شهری بزرگ تبدیل گردید که مسجد و دارالاماره هسته مرکزی آن را تشکیل می دادند.
پس از بصره، دومین شهری که مسلمانان بنیان نهادند، کوفه بود. این شهر نیز در زمان خلافت عمر بن خطاب تأسیس شد. مکان یابی شهر برعهده فرمانده سپاه سعد بن ابی وقاص بود. این شهر در سال 17 ﻫ.. بنا شد. معماری شهر کوفه ضمن تأثیر پذیری از معماری مدائن دارای هویت اسلامی بود. مرکزیت دادن به مسجد و اتصال نهاد مذهبی شهر به عناصر سیاسی و اقتصادی آن از مهم ترین ویژگی های این شهر می باشد.
سبک معماری بصره و کوفه، به عنوان مهم ترین شهرهای اسلامی در سه قرن نخست ﻫ. ، در زمان امویان مورد تقلید حجاج بن یوسف ثقفی قرار گرفت و او این الگو را در شهر تازه تأسیس واسط پیاده نمود.
موقعیت جغرافیایی شهر واسط
شهر واسط در سال 84 ﻫ.. به دست حجاج بن یوسف ثقفی و در زمان خلیفه اموی عبدالملک ساخته شد. این شهر در میانه راه کوفه و بصره و در دو سوی دجله و فرات ساخته شد. پیش از اسلام نیز یکی از شهرهای مهم دوره ساسانی به نام «کسکر» در این منطقه واقع شده بود. حجاج شهر جدیدش را در یک موقعیت روستایی سرسبز ساخت و عملیات ساختمانی و عمرانی آن را با ساخت مسجد و دیگر تأسیسات شهری تکمیل کرد. واسط خاکی بسیار حاصلخیز داشت و غله بغداد را تأمین می کرد و به دلیل وفور محصولات کشاورزی، بازارهای آن نیز از رونق بسزایی برخوردار بود. و به دلیل داشتن ماهی خشک کرده که به آن «شِم» می گفتند شهرت بسزایی داشت.
موقعیت جغرافیایی مساعد شهر سبب شد تا زمینه توسعه و گسترش آن فراهم گردد. نهرهایی چون نهر قریش، نهر سیب و نهر بردودی نیز بر رونق و آبادانی این منطقه افزود و محلات و مناطق متعددی به شهر واسط ضمیمه گردید که معروف ترین آنها شهری به نام «رصّافه» بود که در ساحل چپ واسط بنا گردید و به معنای «سنگفرش» می باشد. نهر بان یا نهر آبان نیز در نزدیکی شهر واسط قرار داشت. این نهر پس از جدا شدن از دجله به بطائح یا مرداب ها سرازیر می شد. شهرت این نهر به آن اندازه بود که شهری به همین نام در اطراف شهر واسط بنا گردید. این نکته بیانگر تأثیر و تأثر عوامل جغرافیایی بر توسعه مدنی بود.
ابن حوقل در وصف شهر واسط می گوید:
بهشتی است که در میان حماه و کنِِّه قرار دارد و آن دو بر آن رشک می برند و رودخانه های دجله و فرات بر آن می بارد.
وجه تسمیه شهر واسط
واسط را از این¬رو واسط نامیدند که وسط کوفه، بصره و اهواز بود و با هر کدام پنجاه فرسخ فاصله داشت. حجاج شهر را در دو طرف دجله ساخته بود با قراردادن قایق هایی قصد داشت دو محل را به هم متصل سازد.
مکان یابی شهر واسط
عموماً شهرها به صورت طبیعی شکل می گیرند؛ اما در صورتی که حکام یا امرا اقدام به تأسیس شهری جدید می کردند، قطعاً به مکان یابی شهرها توجه می نمودند. همان طور که اشاره شد، آب به عنوان یکی از منابع حیاتی نقش مهمی در شکل گیری اجتماعات بشری داشته و دارد. اما در گذشته به دلیل عدم بهره گیری از صنعت و تکنولوژی، نقش این عامل پررنگ تر و مؤثرتر بود و حکام در طراحی اولیه شهر به این عامل توجه خاصی نشان می دادند.
واسط از جمله شهرهایی است که از حیث مکانی موقعیت مناسبی داشت. اصطخری در این باره می نویسد: «واسط بر دو کناره دجله واقع است. حجاج بن یوسف آن را بنا نهاده است و حصن حجاج آنجاست بر جانب غربی اندک مایه کشت دارد و شهر واسط شهری آبادان و پر نعمت باشد و هوای آن به از هوای بصره باشد. روستایی پیوسته و آبادان دارد». مقدسی نیز همین اوصاف را برای آن برشمرده است.
ساختار و ویژگی کالبدی شهر واسط
مسجد
سیمای شهر اسلامی تحت تأثیر مفهوم کلی اسلام و جنبه تاریخی آن است. اگرچه به مرور زمان موقعیت های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی این جنبه تاریخی را تحت تأثیر قرار داده و ریخت شهر را تغییر و کالبد جدیدی را به آن بخشیده است. با وجود این برخی از عناصر اسلامی به دلیل کارکرد و نقش ماندگاری که داشته اند، فارغ از تحولات و دگرگونی ها همچنان تداوم یافته اند. مسجد نمونه بارز این مؤلفه هاست که به عنوان جزو لاینفک کالبد شهر اسلامی مطرح می باشد. بنایی که معماری آن گواه و نمود وحدت در کثرت و یادآور یگانگی خداوند است.
کالبد شهرهای اسلامی با مسجد و عناصر مذهبی شکل و سیمای خاصی می یابد. در قرون نخستین اسلامی مسلمانان با بهره گیری از الگوی مدنی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه منوره پیاده نمودند، اقدام به شهرسازی کردند. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از ورود به یثرب در گام اول اقدام به تأسیس مسجد کردند. مسجدی که قرآن بنای آن را بر پایه تقوا دانسته است. لذا حکام و فرمانروایان در طراحی شهرهای نوبنیاد خود همواره این اصل را مدنظر قرار می دادند. مسجد، قلب شهر اسلامی بوده است که به سبب این مکان گزینی مناسب ارتباط مستقیمی با دیگر عناصر فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داشته است.
دورنمای شهر واسط از همان ابتدا مشخص شده بود. حجاج بن یوسف ثقفی نیز در طراحی شهر واسط به این اصول و ارزش های اسلامی توجه نمود و در اولین گام اقدام به تأسیس مسجد جامع نمود، چرا که یکی از مهم ترین آیین های مسلمانان ادای نماز جمعه است که ادای آن منوط به داشتن مسجد جامع می باشد. به همین دلیل مسجد جامع جزو لاینفک معماری اسلامی گردیده است. در شهر واسط مسجد جامع و دارالاماره در مرکز شهر طرح ریزی شد تا ساکنان شهر به راحتی به آن دسترسی داشته باشند. این شهر در ابتدا تنها یک مسجد جامع داشت؛ اما با پیشرفت و توسعه آن و گسترش محلات بر تعداد مساجد افزوده شد.
2. بازار
جامعه شناسان شهری زمانی به عامل اقتصاد به عنوان یکی از مؤلفه های ساخت شهر پرداختند که جوامع از این حیث دچار عدم تعادل شدند و تضاد طبقاتی حاکم گردید؛ اما در ابتدا این عامل با اینکه مدنظر کارگزاران قرار می گرفت، اما نقش محوری و کلیدی در ساخت شهر نداشت. لذا در طول تاریخ شهرها یا بر مبنای ایدئولوژی پذیرفته شده یا بر اساس نیازهای دفاعی و نظامی و یا به دلیل حل معضلات اجتماعی و قومی ـ نژادی شکل می گرفتند؛ ولی با گذشت زمان به دلیل محور قرار گرفتن اقتصاد در توسعه و رشد صنعت، نظریاتی نیز بر این اساس شکل گرفت. در شهرهای اسلامی قرون نخستین انفکاک و جدایی ملموسی بین سه عنصر اصلی شهر یعنی مسجد، دارالاماره و بازار وجود نداشت. و این امر سبب رونق نسبی و متقابل هر سه عنصر می گردید.
شایان ذکر است که مطالب ذکر شده دال بر بی اهمیت بودن بازار در شهر نیست. بازار در یک شهر حکم ستون فقرات آن شهر را دارد؛ اما در ابتدا عموماً شهرها بر مبنای تجارت و فعالیت اقتصادی شکل نمی گرفتند. مسلمانان نیز در طراحی و ترسیم کالبد شهر فضای مناسبی را به بازار اختصاص می دادند. بازار در شهرهای اسلامی به منزله مرکز مهم اقتصادی ـ اجتماعی می باشد. همزمان با گسترش اسلام و توسعه فتوحات مسلمانان، بازرگانی و تجارت به عنوان یک ضرورت در شهر مطرح گردید. لذا در شهرهای نوبنیاد بر ساختار بازار و مکان یابی مناسب آن تکیه می شد. همچون مسجد، اولین تجربه و الگو در زمینه تأسیس بازار نیز توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در اختیار مسلمانان قرار گرفت. ایشان با ساخت بازار «مهرقه» در مدینه و وقف آن برای مسلمانان ضمن ترویج سنت «وقف» در اسلام بر رفاه عمومی مردم افزودند. پس از آن در بصره و کوفه نیز بازارهای مسقف ساخته شد و سنت نبوی تداوم یافت. برای شهر واسط نیز بازارهای متعددی پیش بینی گردید. به منظور جلوگیری از برخوردها و نزاع های قومی از همان ابتدا قطعه های بازار تفکیک گردید. این اقدام با تأکید بر ساختار قبایل و توجه به همگن بودن آنها صورت گرفت.
3. محله
نظریه تقسیم کار اجتماعی یکی از مهم ترین دیدگاه های جامعه شناسی شهری است که بر مبنای عملکرد مجزای محلات مسکونی در عین حفظ اتحاد و انسجام و تمرکز ساکنان بر منطقه و محله خود و تلاش در رونق و آبادانی آن شکل گرفته است.
مصداق این امر اهتمام حکام و کارگزاران حکومت اسلامی در تقسیم شهر واسط و واگذاری قطایع به قبایل گوناگون می باشد. ضمن اینکه این امر از تضاد احتمالی گروه های ناهمگن شهر نیز می کاست.
بخش مسکونی شهر اسلامی را محله ها تشکیل می دادند. محلات در شهر اسلامی ساختار ویژه ای داشتند که برگرفته از الگوها و ارزش های اسلامی بود. حفظ هویت، مذهب و قومیت ها مرهون وجود محلات در بافت شهرهای اسلامی بود. در هر محله ساکنان با زبان، مذهب، اصل و نسب واحد و مشترک در کنار یکدیگر زندگی می کردند که پیامد آن بی شک کم شدن فاصله فقیر و غنی و اجرای اصل مساوات و عدالت اجتماعی بود. در شهر اسلامی حریم خصوصی و حفظ حرمت خانواده اهمیت بسزایی داشت؛ لذا شکل گیری نظام محله در صدر اسلام نمود خاصی یافت.
ایجاد محلات در شهرهای اسلامی به سرعت زمینه پیشرفت و توسعه شهرهای اسلامی را فراهم نمود، چرا که این امر منطبق با ساختار قبیله ای و سازگار با طبیعت آنها بود و حکام مسلمان نیز از همین امر در راه پیشرفت و توسعه شهر بهره بردند. حجاج نیز شهر را به محلات متعدد تقسیم کرد. او گروهی از دانشمندان و صاحبان حرف را به شهر واسط منتقل کرد و برای هر گروهی اقطاعی از شهر را اختصاص داد تا در آنجا به فعالیت بپردازند. مشابه این عمل را منصور خلیفه عباسی در بغداد انجام داد. به نظر می رسد هدف آنها ترغیب صاحبان حرف، دانشمندان و تجار بوده است، چرا که خدمات آن بافت شهر را زنده می کرد و به تکامل و رونق آن کمک می کرد.
4. دارالاماره یا قصر حکومتی
در ابتدای ظهور اسلام مدینه منوره به عنوان پایتخت حکومت اسلامی و مرکز اداری این حکومت محسوب می گردید؛ اما با گسترش فتوحات اسلامی ایجاد مراکز اداری یا پایتخت هایی برای اقلیم های فتح شده ضروری به نظر می رسید و همین مسئله باعث شد تا شهرهای جدیدی برنامه ریزی و ساخته شوند که بصره، کوفه، واسط، فسطاط و بغداد از این قبیل اند. سپس برای هر یک از شهرهای نوبنیاد بنایی به نام «دارالاماره» ساخته شد که به عنوان مرکز سیاسی و اداری شهر نقش مهمی را ایفا می کرد.
در ابتدا دارالاماره در جوار مسجد جامع یا نزدیک به آن ساخته می شد، زیرا هر دو نهاد مکمل یکدیگر بودند و سهم بسزایی در قدرت و ثبات حکومت ایفا می کردند. این امر در طراحی شهرهای اسلامی به عنوان یک سنت تداوم یافت. البته بعدها به دلیل شرایط سیاسی و امنیتی و توجه به دستگاه های حکومتی، دستگاه های مذهبی را تا حدی به حاشیه برد. به خصوص زمانی که نظام حکومتی اسلام از صورت خلافت که بر پایه شورا استوار بود، در آمد و در آغاز دوره امویان به صورت سلطنتی اداره می شد. بغداد و واسط، نمونه بارزی از شهرهای اسلامی بین النهرین هستند که بر این مبنا بنا شده اند؛ بغداد از حیث پایتخت شدن و واسط به دلیل مرکزیت اداری یافتن. قصر حجاج بن یوسف در مرکز شهر و در کنار مسجد جامع بنا گردید. این خود دلیلی است بر اینکه کاخ حاکم به عنوان مرکز حکومت و مرکز اداری آنها محسوب می شده است. عبدالستار عثمان معتقد است حجاج به تقلید از معاویه که قصر الاخضر دمشق را به عنوان مرکز حکومت قرار داد به این اقدام دست زد و قصر خود را مرکز اداری شهر قرار داد.
5. معابر و راه های ارتباطی
خیابان ها و معابر از جمله تأسیساتی هستند که به عنوان شریان ارتباطی، اجزای مختلف شهر را به هم پیوند می دهند. توجه به این امر، هماهنگی و نظمی را در جامعه ایجاد می کند که زمینه ساز تکامل و توسعه مدنی است.
پس از شکل گیری حکومت اسلامی در یثرب و اجتماع مسلمانان در این شهر ـ به عنوان نخستین الگوی شهرسازی اسلامی ـ یکی از نیازهای اصلی شهر ارتباط و تعامل عناصر دینی، سیاسی و اقتصادی بود و مسلمانان نیز این نیاز را نادیده نگرفتند و شاهراه ها و معابر متعددی را برای شهر تعبیه کردند. در مدینة النبی شاهراه هایی در نظر گرفته شده بود که از مرکز شهر یعنی از مسجد جامع به اطراف آن امتداد داشت. خیابان های اصلی و فرعی به گونه ای ساخته شده بودند که محله های مسکونی مهاجرین و انصار را در بر می گرفت و ساکنان شهر به راحتی به مسجد النبی دسترسی داشتند.
در شهر واسط نیز با توجه به معماری گذشته، راه ها و معابری تعبیه گردید. نکته قابل توجه در طراحی خیابان های واسط که در تداوم سنت نبوی بود، اتصال عناصر اصلی شهر و ارتباط کلیه قسمت های شهر با مسجد جامع بود. معیاری که به عنوان یکی از اصول اصلی شهرسازی اسلامی ملحوظ گردید. البته مرکزیت دادن به مسجد جامع و اتصال کلیه راه های ارتباطی تا زمانی قابل حصول بود که در شهر فقط یک جامع وجود داشته است؛ کما اینکه با گسترش شهرسازی اسلامی این نکته ضروری و لازم تلقی نمی شد.
علت بنای شهر واسط
پس از تثبیت حکومت اموی و استقرار امنیت در عراق به وسیله حجاج به یوسف ثقفی، وی تصمیم به ساختن شهری گرفت که مرکز اداری حکومت و مقر لشکریانش باشد. او این شهر را در نزدیکی کوفه و بصره بنا کرد، زیرا:
کوفه مرکز حرکت های انقلابی مخالف بود که از آن جمله می توان به شورش محمد بن اشعث و سرکشی اشراف کوفه اشاره کرد.
حجاج می خواست سربازان شامی را که عبدالملک برای پشتیبانی او فرستاده بود. در این شهر ساکن کند تا با عراقی ها و لشکریان عراقی مخلوط نشوند، چون حجاج از این می ترسید که روحیه انقلابی به آنها سرایت کند.
بحشل در تاریخ واسط در این باره می گوید:
حجاج بن یوسف ثقفی درباره علت بنای شهر واسط گفته است می خواهم میان این دو شهر [کوفه و بصره] شهر دیگری بنا کنم تا بتوانم به هر دوی آنها نزدیک باشم، زیرا بیم آن دارم که من در یکی از این شهرها باشم و در شهر دیگر حوادثی رخ دهد و من از آن بی خبر بمانم و چون به سرزمینی که در وسط این شهر واقع بود رسید و گفت: این وسط هر دو شهر است. سپس نامه ای به عبدالملک مروان نوشت و از او اجازه خواست تا در وسط این دو شهر شهری جدید بنا کند.
مراحل ساخت شهر واسط
بررسی تاریخی این شهر نشانه هایی را منعکس می کند که معماری این شهر را نسبت به شهرهای ماقبل خود متمایز می سازد. حضور موالی در آن برهه زمانی و تلاش حجاج بن یوسف ثقفی برای اسکان قبایل و سربازان با هدف جلوگیری از ادغام آنها با مردم عراق و عدم درگیری بین اصناف و قبایل، بر معماری شهر تأثیر بسزایی داشت. اختصاص دادن مکان های مشخص به اصناف مختلف و تقسیم بندی بازار، ساختن قصر حکومتی در جوار مسجد به عنوان مرکز اداری دولت و تسلط بر شهر، از جمله اقدامات عمرانی هستند که در پی سیاست های حجاج در شهر واسط به کار گرفته شد. شهر واسط در مکانی نزدیک به شهر «الحن» کنونی ساخته شد که نقطه ایی میان بصره و کوفه است.
بحشل در کتاب تاریخ واسط ساخت شهر واسط را در دو مرحله توصیف کرده است:
در مرحله اول که سه سال به طول انجامید، قصر حکومتی، مسجد و حصار شهر ساخته شد و خندق پیرامون آن نیز حفر گردید.
مرحله دوم تا سال 87 ﻫ.. به طول انجامید و برای اتمام آن خراج پنج ساله عراق را صرف آن کردند. سپس به گروهی از بزرگان کوفه فرمان داد تا در آن سکونت گزینند و به شامیان همراه خود دستور داد تا در میان ایشان حائل شده و در پشت قصر حکومتی سکونت گزینند. فروشندگان مواد غذایی، پارچه فروشان، صرافان و عطاران را در سمت راست بازار و در جوار خرازها سکونت داد. صنعتگران را در سمت چپ بازار به طرف دجله و در کنار دروازه خرازها مستقر کرد. وی برای اصناف مختلف و تجار قطعه زمینی تعیین و به آنها واگذار کرد. هدف این بود که اصناف با یکدیگر مخلوط نشود. سپس دستور داد که برای هر صنفی یک صراف تعیین شود. برای قصر خود چهار دروازه قرار داد که عرض راه هایی که از این درها عبور می کردند هر کدام هشتاد ذرع بود. در قسمت شرق شهر گورستانی برای مردم اختصاص داد. سپس پلی بنا کرد و سکه زد و با تکیه بر شمشیر بر اریکه قدرت نشست.
رونق و آبادانی شهر واسط
شهر واسط در عصر حجاج بن یوسف ثقفی از رونق و آبادانی زیادی برخوردار بود و در عصر خلفای اموی و عباسی از شهرهای معروف عراق به حساب می آمد.
بسیاری از جغرافی دانان شهر واسط و موقعیت جغرافیایی آن را وصف کرده و علت رونق و آبادانی آن را نیز در همین امر دانسته اند. لسترنج در این باره اظهار داشته است که: در اواخر قرن 8 ﻫ. واسط مکرراً به عنوان نقطه مهمی درلشکرکشی های امیر تیمور ذکر شده است.
ابن بطوطه نیز می گوید:
واسط شهری است زیبا، دارای باغ های فراوان و درختان بسیار. این شهر رجال معروفی تربیت کرده که زنده شان وسیله هدایت مردم و مرده شان مایه عبرت آنان است. مردم واسط از بهترین مردمان عراق بلکه به طور مطلق بهترین مردمان آن نواحی اند. اغلب آنان قرآن را از حفظ دارند و تجوید را با قرائت صحیح و خوب بلدند، به طوری که از شهرهای دیگر عراق برای آموختن تجوید به آن شهر می روند. در قافله ای هم که بودیم عده ای به همین منظور به واسط می رفتند. واسط شهر بزرگان و فقها به شمار می رود.
البته گزارش ابن بطوطه متعلق به سال 725ﻫ. است؛ اما با مطالعه سفرنامه وی می توان به اهمیت شهر واسط و نقش مسلمانان در آبادانی و عمران آن در قرون اولیه پی برد. معماری مساجد و مناره های شهر واسط نیز به سبک معماری گذشته مسلمانان تداوم یافت و این امر بر رونق شهر افزود.
ایمن سازی شهر واسط
امنیت برای تکوین جامعه اسلامی از نیازهای اولیه به شمار می رود. در تمدن اسلامی ساخت حصار، برج، قلعه و استحکامات شهری از اهداف و نیازهای مهم یک شهر تلقی می شد. واسط یکی از مهم ترین شهرهای اسلامی است که از همان آغاز تأسیس به استحکام دفاعی آن توجه شده است. شهر با تجهیزاتی چون خندق و بارو محافظت می گردید و از ابتدا صورت یک شهر نظامی را به خود گرفت تا نیاز سربازان فاتح خود را برآورده سازد.
با گسترش فتوحات ساختن برج و بارو برای شهرهای تازه تأسیس اقدامی ضروری تر به نظر می رسید؛ به خصوص در شهرهایی که با انگیزه دفاعی و نظامی نیز ایجاد شده بودند. شهر واسط نیز از زمره همین شهرها بوده است که به حصار کشی و برج و باروی آن اهمیت زیادی داده شد. راه های ارتباطی شهر واسط نیز نقش مهمی در ایمنی آن داشت. در امتداد هر یک از دروازه ها، خیابانی اصلی کشیده شده بود که به مسجد جامع و قصر حکومتی در مرکز شهر ختم می شد؛ اما انتخاب موقعیت شهر در وسط راه بصره و کوفه با هدف کنترل دو شهر صورت گرفته بود تا از اختلاط سپاهیان شام با مردم کوفه و بصره جلوگیری شود.
ابتکار مسلمانان در ایمن سازی شهر سبب شد تا واسط به یک مرکز اداری قدرت مند تبدیل شود و قدرت امویان در سرتاسر عراق تثبیت گردد و به راحتی بتوانند شورش هایی که دولت امویان را تهدید می کرد سرکوب کنند. اما با انتقال حکومت به عباسیان و تغییر مسیر دجله این شکوه و آبادانی رو به افول گذاشت و بسیاری از عناصر مدنی آن رو به ویرانی نهاد. امروزه خرابه های شهر واسط «المناره» نام دارد که شامل منطقه وسیعی است که در امتداد دو جانب بستر قدیم دجله که امروزه به «دجیبه» معروف است، واقع شده است.
نتیجه گیری
اسلام برای زندگی پیروان خود قوانین منسجمی دارد که از یک سو آسایش حیات اخروی و از سوی دیگر رفاه، آسایش و امنیت را برای آنان به ارمغان می آورد. یکی از نیازهای بشر که در دین اسلام به آن توجه وافری شده و برای آن اصول معینی پیش بینی گردیده زندگی مدنی است. شهرسازی اسلامی منطبق با معماری اسلامی و الهام گرفته از ارزش های اسلامی می باشد. شهر واسط نمونه ای از شهرهایی است که کالبد فیزیکی آن ماهیت اسلامی یافت.
از آنچه گفته شد می توان چنین نتیجه گرفت:
ایجاد شهر یکی از بزرگ ترین تحولات فرهنگی زندگی انسان بوده است که موجب دگرگونی در روابط متقابل انسان ها گردیده است.
یکی از مهمترین نظریه¬های ساخت شهری این است که ساخت و طراحی شهرها بر مبنای ایدئولوژی حاکم بر سکونت گاه ها ایجاد می شود و شهر اسلامی نیز از این امر مستثنا نیست. علاوه بر این می توان شهرهایی را نیز نام برد که ضمن توجه به عامل دین بر مبنای نظریه ساخت طبیعی شهر یا تکیه بر مؤلفه های جغرافیایی نیز شکل گرفته باشند که شهر واسط نمونه ای از این گونه شهرهاست.
شهرسازی اسلامی بر اساس اصول برگرفته از قرآن و سیره رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم تداوم یافته است.
کالبد شهر اسلامی متأثر از ارزش های اسلامی است، چرا که تداوم فرهنگ اسلامی نیازمند فضایی است که متناسب با ایده های آن باشد.
شهر واسط نمونه بارز شهرهایی است که سه مؤلفه و عنصر اصلی شهر اسلامی(مسجد، بازار و دارالاماره) را دارا است. اتصال مساجد، بازار و دارالاماره از مهم ترین شاخصه های این شهر می باشد.
در شهر واسط تفکیک محلات و اسکان قبایل همگن با هدف ممانعت از کشمکش های احتمالی میان قبایل صورت گرفت که پیامد مفید دیگری نیز به دنبال داشت و آن رقابت محلات و رشد فزاینده شهر بوده است.
ایجاد محلات در شهرهای اسلامی گویای اهمیت حریم خصوصی خانواده در نظام اسلام می باشد.
رویارویی اعراب با موالی، توقف فتوحات و تضعیف روحیه نظامی در بین مسلمانان از مهم ترین زمینه ها و علل شکل گیری شهر واسط بوده است.
شهرسازی در واسط متأثر از دستاورد شهرهایی چون مدینه، بصره و کوفه بوده است که البته دو شهر اخیر تا حدی تحت تأثیر تمدن ایرانی بین النهرین بودند.
پی نوشت ها
. محمدکاظم مکی، تمدن اسلامی در عصر عباسیان، ترجمه محمد سپهری (تهران: سمت، 1383) ص 21.
. روث وایت هاوس، نخستین شهرها، ترجمه مهدی سحابی (تهران: نشر فضا، 1369) ص3.
. محمد عبدالستار عثمان، مدینه اسلامی، ترجمه علی چراغی (تهران: 1376) ص 19، به نقل از: مصطفی موسوی، العوامل التاریخیه لنشأة و تطور المدن العربیه الاسلامیه (دارالرشید، 1982 م) ص 355.
. ابن منظور، لسان العرب (بیروت: داراحیاء التراث العربی، 1408 ق) ج 3، ص 55.
. شمس¬الدین مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم (داراحیاء الدراس العربی، فرع اول، 1408 ق) ص 48.
. سعید درکوش عابدین، درآمدی بر اقتصاد شهری (تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1383) ص 53.
. Philip. M. Hauser, The study of Urbanization. An Overview, united states of America, Chicago, 1965; 23.
. روث وایت هاوس، پیشین، ص 40.
. Paul Hofer.
. حسین پاپلی یزدی و حسین رجبی سناجردی، نظریه های شهر و پیرامون (تهران: سمت، 1387) ص 50.
. حسین شکویی، «بررسی نظریه های مربوط به پیدایی شهرها»، مجله رشد آموزش جغرافیا، ش 16، زمستان 1376.
. حسین پاپلی یزدی، پیشین، ص 106.
. همان، ص 111 ـ 112.
. اعراف (7) آیه 82 ـ 85؛ عنکبوت (29) آیه 67 و انعام (8) آیه 92.
. Cater Harloa, An Introduction to urban Historical Geography, Lodon and New York Reprintad, p. 7, 1989.
. نجم الدین بمات، شهر اسلامی، ترجمه محمد حسین حلیمی و منیژه اسلامبولچی (انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369) ص 97.
. پرویز پیران، «دیدگاه های نظری در جامعه شناسی شهر و شهرنشینی (مکتب تاریخ نگاری و آرمانشهری)، مجله اطلاعات سیاسی اقتصادی، ش 47 ـ 48.
. هود (11) آیه 61.
. بقره (2) آیه 126.
. اصغر منتظرالقائم، «جایگاه مسجد و نقش آن در شهر اسلامی»، مجموعه مقالات نخستین همایش آرمان شهر اسلامی، به اهتمام اصغر منتظرالقائم (اصفهان: دانشگاه اصفهان، 1387) ص 443 ـ 444.
. لادن اعتضادی، «نقش مسجد در ساختار شهرهای مسلمان نشین»، ماهنامه مسجد، ش 44 (خرداد و تیر 1378) ص 67.
. دان ناردو، بین النهرین باستان، ترجمه سهیل سمی (تهران: ققنوس، 1385) ص 9.
. هشام جعیط، کوفه شهر اسلامی، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم (مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، 1372) ص 189.
. همان، ص 190.
. محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک (بیروت: موسسه اعلمی، 1409 ق) جزء سوم، ص 90.
. همان، ص 148.
. احمد بلاذری، فتوح البلدان، ترجمه آذرتاش آذرنوش (بنیاد فرهنگ ایران، 1342) ص275.
. احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی (تهران: انتشارات علمی فرهنگی، 1374) ص 230 ـ 231؛ ابوالقاسم عبیدالله ابن خرداذبه، مسالک و ممالک، ترجمه سعید خاکرند (تهران: میراث ملل، 1371) ص 4، ابوالقاسم بن حوقل، المسالک و الممالک (بی¬جا، چاپ لیدن، 1872 م) ص 162.
. مقدسی، پیشین، ص 106 ـ 107؛ ابواسحاق ابراهیم اصطخری، مسالک و ممالک، ایرج افشار (بی جا: انتشارات علمی و فرهنگی، 1368) ص 83؛ انور رفاعی، تاریخ هنر در سرزمین اسلامی، ترجمه رحیم قنوات (مشهد: جهاد دانشگاهی، 1377) ص 26 ـ 27.
. گی لسترنج، جغرافیایی تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، ترجمه محمد عرفان (تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1373) ص 42.
. مقدسی، پیشین، ص 128.
. همان.
. ابن حوقل، پیشین، ص 215.
. ابن خرداذبه، پیشین، ص 194؛ مقدسی، پیشین، ص 107؛ اصطخری، پیشین.
. حسین پاپلی یزدی، پیشین، ص 68.
. اصطخری، پیشین.
. مقدسی، پیشین، ص 106.
. رسول ربانی، جامعه شناسی شهری (تهران: سمت و دانشگاه اصفهان، 1381) 134.
. ابن سعد، الطبقات الکبری (بیروت: دارالصادر، بی¬تا) مجلد اول، ص 236.
. توبه (9) آیه 108.
. احمد اشرف، «ویژگی های تاریخی شهرنشینی در ایران دوره اسلامی»، نامه علوم اجتماعی، سال اول، شماره اول، (1353)، ص 50 ـ 80.
. محمد عبدالستار عثمان، پیشین، ص 77.
. محمد بن عمر واقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونز (بیروت: موسسه اعلمی، 1409 ق) جزء دوم، ص 760.
. احمد بلاذری، پیشین، ص 217.
. محمد عبدالستار عثمان، پیشین.
. امیل دورکیم، تقسیم کار اجتماعی، ترجمه حسن حبیبی (انتشارات قلم، 1359) ص 384 ـ 385.
. مسعود خیرآبادی، شهرهای ایران، ترجمه حسین حاتمی نژاد (نشر نیکا، 1376) ص 107.
. محمد عبدالستار عثمان، پیشین، ص 121.
. همان، ص 115.
. همان، ص 77.
. همان، ص 57.
. اسلم بن سهل الرزاز الواسطی بحشل، تاریخ واسط، تحقیق کورکیس عواد (بیروت: عالم الکتب، 1406 ق) ص 39.
. محمد بن جریر طبری، پیشین، جلد چهارم، ص 560.
. بحشل، پیشین، ص 38.
. انور رفاعی، پیشین، ص 26 ـ 27.
. همان.
. لسترنج، پیشین، ص 43.
. ابن بطوطه، تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار (قاهره: بی¬نا، 1370 ق) ص 226 ـ 227.
. محمد عبدالستار عثمان، پیشین، ص 135.
. همان.
. لسترنج، پیشین.
نظر شما