موضوع : پژوهش | مقاله

تواریخ مکه

مجله  میقات حج  بهار 1377، شماره 23 

نویسنده : رسول جعفریان
76
بر اساس کتاب: التاریخ و المؤرخون بمکة من القرن الثالث الهجری الی القرن الثالث عشر، تصنیف محمد الحبیب الهیلة، مؤسسه الفرقان للتراث الاسلامی، فرع موسوعة مکه، 1994.

کتاب یاد شده، یکی از آثار ارجمندی است که در چند سال گذشته انتشار یافته است. در این اثر، نام و شرح حال شمار فراوانی از مورخانی که در مکه زندگی کردهاند، یاد شده و پس از آن، فهرست آثار آنها آمده است. این فهرست با دقت تهیه شده و مؤلف، فهارس مختلف نسخ خطی را جستجو کرده و اگر نسخهای از آثار آنها یافته معرفی کرده است. در اینجا، آثاری که در این کتاب به نوعی به تاریخ مکه ارتباط دارد، معرفی شده است. اگر اطلاع تازهای در باره آنهاـبه ویژه از نظر چاپ شدن آن اثرـ بوده افزوده شدهاست.

ابوالولید محمد بن عبدالله ازرقی (م244) مؤلف کهنترین اثر تاریخی درباره مکه با نام «اخبار مکة و ماجاء فیها من الاثار» است که با استفاده از کتاب جدش، این کتاب ارجمند را تدوین کرده و مکرر به چاپ رسیده است.

محمد بن اسحاق فاکهی (زنده در 272)، پس از ازرقی مهمترین اثر را در تاریخ مکه پدید آورد که از نظر جزئیات حاوی نکاتی ریزتر است. این کتاب با تحقیق عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، در سال 1407 با عنوان «اخبار مکة فی قدیم الدهر و حدیثه» چاپ شده است.

مفضل بن محمد جَنَدی (م 308) کتابی با عنوان «فضائل مکه» نگاشت که در قیاسِ کتاب ازرقی و فاکهی است و تنها قطعه کوچکی از آن در دار الکتب الظاهریه (ش 1121) باقی مانده و در آثاری مانند «العقد الثمین» از آن استفاده شده است.

ابوسعید احمد بن محمد مکی (م340) اثری با عنوان «اخبار مکه» نگاشته که از آن در کتاب «المعجم» خویش که در ذکر مشایخش میباشد یاد کرده، اما اثری از آن بر جای نمانده است.

ابو الحسن محمد بن نافع بن احمد (زنده در 350) یادداشتهایی به عنوان حاشیه بر «اخبار مکه» ازرقی در بخش مربوط به دارالندوه و باب ابراهیم داشته است. وی کتابی با عنوان «فضائل الکعبه» نوشته که یاقوت حموی مطلبی از آن ذیل مدخل «بلدة» نقل کرده است.

محمد بن حسین بن عبد الله الاجریّ (م 525) کتابی با عنوان «اخبار مکه» داشته که ابن فرحون در کتاب «الدیباج المذهّب» از آن یاد کرده و فاسی در «العقد الثمین» آن را تلخیص کتاب ازرقی دانسته است.

احمد بن علی بن ابی بکر بن عیسی عبدری (م 678) که در اصل اندلسی است، کتابی با عنوان «تعالیق فی تاریخ مکه» داشته که فاسی در «العقد الثمین» از آن یاد کرده است. مقداری از نصوص آن در کتاب یاد شده و نیز «شفاءالغرام» هست که صفحات آن را استاد الهَیْله در کتاب «التاریخ و المؤرخون بمکة» صص 48 ـ 49 آورده است.

عبدالصمد بن عبدالوهاب دمشقی (م686) کتابی با عنوان «جزء فی جبل حراء» داشته که تنها زرکلی در «الاعلام» از آن یاد کرده است.

احمد بن عبدالله بن محمد بن ابیبکر محب الدین طبری شافعی (م 694) کتابی با عنوان «استقصاء البیان فی مسألة الشاذروان» داشته که نسخهای از آن بر جای مانده است. نیز کتابهایی با عنوان

«الاعلام بمرویات المشیخة الاعلام من سکنة المسجد الحرام» و «التعریف بمشیخة الحرم الشریف» داشته که فاسی در «العقد الثمین» از آنها یاد و استفاده کرده است. اثری هم با عنوان «خیر القری فی زیارة ام القری» داشته که حاجی خلیفه نامش را یاد کرده و نسخهای از آن شناخته نشده است. مهمترین اثر وی در این باب، «القری، لقاصد امّ القری» است که چاپهای مکرری از آن صورت گرفته است. رسالهای هم با عنوان «قصیدة ذکر فیها المنازل بین مکة و مدینة» در یکصد و شصت بیت داشته که فاسی در «العقد الثمین» از آن یاد کرده است.

محمد بن احمد (م 695) فرزند نویسنده بالا هم کتابی با عنوان «التشویق الی البیت العقیق» دارد که نسخهای از آن در کتابخانه دارالکتب المصریه (ش 1218) بر جای مانده است. این کتاب درباره اهمیت حج و هم تاریخ کعبه میباشد.

جلالالدین محمد بن احمد بن امین الاقشهری (م 739 ـ آق شهر در قونیه ـ) کتابی با عنوان «تألیف فی رجال مکه» داشته که بخشی از آن را فاسی در «العقد الثمین» استفاده کرده است. وی کتاب مهمی با عنوان «الروضة الفردوسیه» درباره مدفونان بقیع و مدینه داشته که نسخه منحصر آن در کتابخانه برلین (ش 501. Ms.or. 2082) در 259 برگ موجود است.

محمد بن محفوظ محمد مکّی (م770) کتابی در «تاریخ مکه» داشته که فاسی نسخهای از آن به خط مؤلف در اختیار داشته و از آن استفاده کرده که موارد آن را الهیْله در «التاریخ و المؤرخون بمکه» صص 73 ـ 74 جمع آوری کرده است.

سعدالله بن عمر بن اسفرائینی مکّی (م 786) کتابی با عنوان «زبدة الاعمال و خلاصة الافعال» نگاشته که نسخههای متعددی از آن بر جای مانده است. وی در بخش نخست کتاب که شامل 54 باب است، به تفصیل تمام از تاریخ کعبه و حج سخن گفته و بخش دوم کتاب را به اخبار مدینه اختصاص داده است.

جمالالدین محمد بن عبد الله بن ظهیره (م 817) کتابی با عنوان «جزء فیه ذکر زمزم» نگاشته که با عنوان «الجواهر المکنونة فی فضائل المضنونة» هم

شناسانده شده است. گویا نسخهای از این کتاب بر جای نمانده، هر چند در برخی مآخذ بعدی، از آن استفاده شده است.

مجدالدین محمد بن یعقوب شیرازی فیروزآبادی (م 817) از دانشوران و متخصصان لغت، کتابی با عنوان «إثارة الحَجون لزیارة الحُجون» نگاشته است. این رساله در سال 1332 قمری در مکه چاپ شده و نسخههایی از آن نیز بر جای مانده است. گفته شده که وی صحابیانی را که مقیم مکه بودهاند، در آن رساله یاد کرده و چه بسا برخی از آنها در حجون دفن نشده باشند. از وی رسالهای با عنوان «رسالة فی اسماء مکه» یاد شده که فاسی در «العقد الثمین» آن را آورده و خود دوازده نام بر آن افزوده است. وی نویسنده کتاب مهم «المغانم المطابة فی معالم طابه» در تاریخ مدینه است که حَمَد جاسر آن را چاپ کرده است. کتابی هم با عنوان «مهیج الغرام الی البلد الحرام» یا «تهیج الغرام الی البلد الحرام» نگاشته که تنها نام آن در منابع بعدی آمده و نسخهای از آن شناسانده نشده است. کتابی هم با عنوان «النفحة العنبریة فی مولد خیر البریه» و کتابی با عنوان «الوصل و المنی فی فضل منی» داشته که فاسی از دومی، نصوصی نقل کرده است.

شمسالدین محمد بن اسحاق خوارزمی (م 827) کتابی با عنوان «اشارة الترغیب و التشویق الی المساجد الثلاثة و الی البیت العقیق» در چهار بخش تألیف کرده که قسم نخست آن در 55 فصل درباره مکه میباشد. از این کتاب، نسخهای در حرم مکی (رقم 4/1) در 199 برگ بر جای مانده است. کتاب مزبور در سال 1418 توسط مکتبة نزار مصطفی الباز در مکه چاپ شده است.

تقیالدین فاسی (محمد بن احمد بن علی) (م 832) از برجستهترین مورخانی است که آثاری بس مهم و ارجمند در تاریخ مکه تألیف کرده است. وی از اعقاب امام حسن علیه السلام است و در کارهای علمی خود از بیشتر کتابهای موجود تا آن زمان، بهره برده است. وی شرح حال خود را در کتاب «العقد الثمین» (ج1، صص331ـ363) به تفصیل آورده است. کتابهای وی در تاریخ مکه عبارتند از: «تجرید ولاة مکه» که مواردی از آن را ابن فهد مکی در «غایة المرام» نقل کرده است.

«تحصیل المرام من تاریخ البلد الحرام» که مختصر «تحفة الکرام» اوست و در چهل فصل تنظیم شده و نسخههایی از آن برجای مانده است. وی تحصیل المرام را نیز در کتابی با عنوان «هادی ذوی الافهام الی تاریخ البلد الحرام» تلخیص کرده که نسخهای از آن شناسانده نشده است. دیگر «تحفة الکرام بأخبار البلد الحرام» است که در اصل، مختصر کتاب «شفاء الغرام» اوست و نسخههایی از این کتاب باقی است. وی تحریر دیگری هم از این کتاب دارد که از آن نیز نسخههایی بر جای مانده است. مختصر دیگری از شفاء الغرام توسط خود او با عنوان «ترویج الصدور باختصار الزهور» به انجام رسیده که در اصل کتاب «الزهور المقتطفة من تاریخ مکة المشرفه» خلاصه «شفاء الغرام» است و «ترویج الصدور» تلخیص «الزهور». کتاب «الزهور المقتطفة» باتصحیح مصطفی محمد حسین ذهبی توسط مکتبة نزار المصطفی الباز (مکه، 1418) چاپ شده است. مهمترین کتاب او «شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام» است که در چهل باب تدوین شده و به طور جامع تاریخ مکه را از هر حیث ارائه کرده است. چاپ مصر این کتاب بر اساس یک نسخه بوده و چاپ عبدالسلام تدمری هم هیچ تحقیق جدیدی از نظر نسخهای ندارد. طبعاً لازم است تا این اثر مهم که نسخههای آن را «هیله» در «التاریخ و المؤرخون بمکة» آورده تحقیق مجدد شود. کتاب مهم دیگر او «العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین» است که وی با تفصیل تمام به شرح حال رجال مکه از آغاز تا زمان خود پرداخته و در هشت مجلد به چاپ رسیده است. وی در مقدمه کتابهای «شفاء الغرام» و «العقد الثمین» به تفصیل از چگونگی پدید آوردن این آثار سخن گفته است. کتاب دیگر وی درباره والیان مکه «المقنع من أخبار الملوک و الخلفاء و ولاة مکة الشرفاء» است که در سال 1822 میلادی در روسیه چاپ شده است. فاسی دو تلخیص از این کتاب نوشته که نسخهای از آنها بر جای نمانده است. کتابی هم با عنوان «ولاة مکة فی الجاهلیة و الاسلام»، سخاوی به وی نسبت داده که محتمل است همان «المقنع» باشد.

جمال الدین محمد بن علی بن محمد ابن ابیبکر قرشی (م 837) کتابی با عنوان «الشرف الاعلی فی ذکر قبور باب المعلّی» دارد که در باره مدفونان در قبرستان معلی یا حجون است. نکته جالب این اثر آن است که در آن، متن تعداد 24 سنگ قبر از بزرگان و علما و ملوک مدفون در بقیع که در میان آنها سه زن نیز هست، دیده میشود. از این کتاب، دست کم سه نسخه خطی بر جای مانده است.

بهاء الدین محمد بن احمد بن محمد صاغانی مکی حنفی (م 854) از خاندان بنی الضیاء مکی است. نام کتاب وی در تاریخ مکه چنین است: «تاریخ مکة و المسجد الحرام و المدینة المنورة و القبر الشریف». این کتاب در اصل عنوانش «البحر العمیق» و در مناسک است. دو بخش اخیر آن یعنی بخش 19 و 20 در تاریخ حرمین است. وی آگاهیهای دقیقی از وضعیت حرم در زمان خودش به دست داده است. کتاب دیگر او «تنزیه المسجد الحرام عن بدع جهلة العوام» است که تنها نام آن بر جای مانده است. از مختصر آن نسخهای در کتابخانه مکة المکرمه (ش 74 (2) فقه حنفی) بر جای مانده است.

تقیالدین محمد بن فهد هاشمی مکی (م 871) از دیگر مورخان مکه است. خاندان فهد یکی از خاندانهای برجسته شافعی مکه در قرن نهم و دهم است که نسل اندر نسل راوی حدیث بودهاند و مهمترین سهم را در نگارش تاریخ مکه و عالمان آن دارند. شمار زیادی از عالمان این خاندان را الهیله در «التاریخ المؤرخون بمکه» صص 99 ـ 107 آورده است. در ادامه از کسانی از آنها که آثاری در تاریخ مکه دارند به ترتیب سال در گذشت یاد خواهد شد. وی از عالمان برجسته قرن نهم هجری است و یکی از مهمترین کتابخانههای شخصی آن دوره را داشته است. یکی از آثار وی درباره مکه کتاب «الابانة بما ورد فی جبل النور» است که نام آن را سخاوی در «الضوء اللامع» یاد کرده است. «بهجة الرماثة بما ورد فی فضل المساجد الثلاثه» وی نیز تنها از سوی سخاوی معرفی شده است.

تقیالدین نجم بن فهد یا محمد بن محمد بن فهد هاشمی (812 ـ 885) از برجستهترین نویسندگانی است که آثاری در تاریخ مکه تألیف کرده است. آثار وی در این زمینه عبارت است از: «اتحاف الوری بأخبار ام القری» که کهنترین کتاب سالشمار در تاریخ مکه دانسته شده است. وی رخدادهای مکّه را از سال نخست هجری آغاز کرده و تا سال 885 که سال وفات

اوست ادامه داده است. این کتاب در چهار مجلد توسط دانشگاه امالقری به چاپ رسیده است. کتاب دیگر او «بغیة المرام بأخبار ولاة البلد الحرام» است که وی به ترتیب تاریخی از نخستین والی مکه توسط پیامبر(صلی الله علیه وآله) یعنی عتاب بن اُسَیْد آغاز کرده اما به دلیل فوتش نتوانسته آن را تمام کند نسخهای از این کتاب بر جای مانده است. کتاب دیگر او با عنوان «الدر الکمین بذیل العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین» است که ذیل کتاب فاسی است.

فخرالدین ابوبکر بن علی بن ظهیره قرشی (م 889) کتابی با عنوان «شفاء الغلیل و دواء العلیل فی حج بیت الرب العظیم الجلیل» نگاشته که بخشی از آن در تاریخ کعبه و حرم میباشد.

محمد بن محمد بن احمد بن الضیاء مالکی (م 885) کتاب «تاریخ مکة المشرفة و المسجد الحرام و المدینة الشریفة و القبر الشریف» را نوشته که با تحقیق عادل عبد الحمید العدوی به سال 1416 در مکه چاپ شده است. در سال 1418 تحقیق دیگری از آن توسط دار الکتب العلمیه بیروت نشر شده است. این ناشر، متخصص دزدیدن کارهای تحقیقی ناشران سایر کشورهاست.

محمد بن عمر بن ابیبکر ابن الرضی مکی (859 ـ 917). کتاب وی در باره تاریخ مکه «اخبار الوری باخبار ام القری» است که وقایع و درگذشتگان میان سالهای 872ـ917 را در آن نوشته است.

عز بن نجم بن فهد یا عبد العزیز بن عمر بن محمد بن فهد (850 ـ 922). وی نیز از عالمان خاندان فهد است. کتاب «بلوغ القری» ذیل کتاب «اتحاف الوری باخبار امالقری» است. مطالب این کتاب، مشتمل بر رخدادهای سال 885 (سال وفات نجم ابن فهد) تا سال 922 یعنی چند روز قبل از وفات مؤلف است. مطالب کتاب در باره این دوره منحصر و در تاریخ اشراف حاکم بر این شهر و تاریخ فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آن، بسیار با ارزش است. کتاب دیگر «غایة المرام بأخبار سلطنة البلد الحرام» است که ابن فهد با پدرش نجم در تألیف آن شریک است. اشاره کردیم که نجم کتابی درباره حاکمان مکه نوشت که با مرگش ناقص ماند; این همان است که فرزندش آن را تکمیل کرده است. این کتاب با تحقیق شلتوت در سه مجلد توسط

دانشگاه امالقری به چاپ رسیده است. کتاب دیگری با عنوان «نزهة ذوی الاحلام بأخبار الخطباء و الائمة و القضاة بالبلد الحرام» نوشته که تنها نام آن یاد شده اما نسخهای شناسانده نشده است.

صلاح الدین محمد بن ابیالسعود بن ظهیره قرشی (م 940) کتابی با عنوان «الاخبار المستفادة فی من ولّی مکة من آلقتاده» نوشته که تنها مواردی از آن بر جای مانده است. وی کتابی هم در تاریخ جدّه داشته که آن هم در دسترس نیست.

شمس الدین محمد بن عبد الرحمن ابن احمد بکری شافعی (م 952) کتابی با عنوان «الدرة المکلّلة فی فتح مکة المشرفة المبجلة» که مکرر به چاپ رسیده است.

شمس الدین محمد بن محمد بن عبد الرحمن اندلسی مکی (م 954) از خاندانی اندلسی الاصل که بعداً در طرابلس ساکن شدند و آنگاه وی به سال 877 به مکه آمد و مقیم شد. وی کتابی با عنوان «رسالة تتعلق بسدانة البیت الحرام و سبب ولایتهم لذلک» نگاشته کهنسخهای ازآن در کتابخانه مکةالمکرمه (ش113) درشش برگ هست. این کتاب بخشی از کتابی از وی بوده که آن را در سال 940 تألیف کرده است.

جارالله محمد بن عبدالعزیز عمر بن محمد مکی ابن فهد (891 ـ 954); وی فرزند عز بن نجم است که پدر و جدش مورخ تاریخ مکه بودهاند. یکی از آثار وی «الاتعاظ بما ورد فی سوق عکاظ» است. کتاب دیگر او «بهجة الزمان بعمارة الحرمین لملوک آل عثمان» است که نسخهای از آن شناسانده نشده است. رساله دیگر او «تاریخ جدة و احوالها و قربها من مکه» در چهار برگ است. کتاب دیگر او «تحفة الکرام بمرویات حجّاب بیت الله الحرام» است که نسخهای از آن شناسانده نشده است. کتاب دیگر او «التحفة اللطیفة فی انباء المسجد الحرام و الکعبة الشریفه» است. رسالهای نیز با عنوان «تحفة الناس بخبر رباط سیدنا عباس» دارد که نسخه آن بر جای مانده است. وی کتابی با عنوان «الجواهر الحسان فی مناقب السلطان سلیمان بن عثمان» دارد که آگاهیهای فراوانی در باره شهر مکه در آن آمده و نسخههایی از آن بر جای مانده است. درباره بخشی از این آگاهیها بنگرید: التاریخ و المؤرخون بمکة (صص202 ـ 204).

کتاب دیگر او «حسن القری فی اودیة امالقری» است که نام دیگرش «منبع الخیر و البرکة فی أدویة امالقری مکه» میباشد. از این کتاب هم نسخههایی برجای مانده است و در جمع حاوی آگاهیهای جغرافیایی مهمی درباره مکه است. کتاب دیگر او «القول المؤلف فی نسبة البیوت الخمسة الی الشرف» درباره چند خاندان معروف مکه شامل بیت فاسی، بیت طبری، بیت عبد القوی، بیت بخاری و بیت طباطبایی (الطباطبی) است. او دو بیت نخست را یکی بهامامحسن(علیه السلام)و دومی را به امام حسین(علیه السلام)میرساند و منکر نسبت سه بیت اخیر به سادات میشود. کتاب دیگر او «نیل المنی بذیل بلوغ القری لتکملة اتحاف الوری» است. این مهمترین کتاب تألیفی جار الله بن فهد است. در اصل، کتاب اتحاف الوری از جد است. پدر، بلوغ القری را در ذیل اتحاف نوشته و جارالله «نیل المنی» را به عنوان تکمیل کار پدر تألیف کرده است. وی حوادث را تا سال 949 ادامه داده است. این اثر هم مشتمل بر اخبار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مکه در این دوره است.

زینالدین عبدالقادر بن محمد بن عبدالقادر الانصاری (911 ـ 977). وی کتابی با عنوان «الدرر الفرائد المنظمة فی الحاج و طریق مکة المعظمه» دارد. این کتاب یکی از منابع مهم تاریخ مکه است که نسخه هایی از آن برجای مانده است.

حسین بن محمد بن حسن دیاربکری (م 982); وی مؤلف کتاب مشهور «تاریخ الخمیس» است. وی رسالهای با عنوان «رسالة فی مساحة الکعبة و المسجدالحرام» نوشته که نسخهای از آن در کتابخانه حرم مکی برجای مانده است.

قطب الدین محمد بن علاء الدین احمد نهروانی مکی (م 990). وی کتابی با عنوان «الاعلام بأعلام بلد الله الحرام» نوشته که مهمترین کتاب در باره تاریخ و رجال ساکن مکه در نیمه دوم قرن دهم هجری است. نسخههایی از آن برجای مانده و وستنفلد به سال 1857 قطعاتی از آن را ضمن مجموعهای چاپ کرده است.

رحمةالله بن عبدالله سندی مدنی مکی (م 993); وی رسالهای با عنوان «غایة التحقیق و نهایة التدقیق فی مسائل ابتلی بها اهل الحرمین الشریفین» داشته که فقط نام آن باقی مانده است. رسالهای با همین

نام به ملاعلی قاری نسبت داده شده است.

علی دده ابن الحاج مصطفی البسنوی معروف به شیخ التربة (م 1007). وی رسالهای با عنوان «تمکین المقام فی المسجد الحرام» نگاشته است. وی در سال 1001 از سوی سلطان مراد خان مأمور بازسازی مقام ابراهیم شده و این رساله را همان وقت نوشته است. گویا نسخهای از آن شناخته نشده است. اما از رساله دیگر وی با عنوان «الرسالة المقامیة فی فضل المقام و البیت الحرام» در شرح مقام ابراهیم، نسخهای بر جای مانده است.

عبد الکریم بن محب الدین نهروانی (961 ـ 1014) کتابی مانند کتاب عموی خود که پیش از این با عنوان «الاعلام بأعلام بلد الله الحرام» یاد شده دارد با عنوان «اعلام الاعلام بأعلام بیت الله الحرام». این کتاب که حاوی آگاهیهای جالبی از تاریخ مکه و مسجد الحرام در دوره عثمانی است، در سال 1303 قمری در مصر به چاپ رسیده است.

ملا علی بن سلطان محمد هروی قاری (م 1014). وی از نویسندگان پرکار این دوره از تاریخ است. یکی از آثار وی درباره مکه کتاب «الاعلام بفضائل بیت الله الحرام» است که نسخه آن بر جای مانده است. رسالهای هم با عنوان «رسالة فی حق الحجر الاسود و الرکن الیمانی» دارد که نسخه آن باقی ماندهاست.

عبد القادر بن محمد بن یحیی طبری حسینی (976 ـ 1033); وی کتابی با عنوان «الاساطین فی حج السلاطین» داشته است. رسالهای با عنوان «حفظ الحرم فی اوقاف اهل الحرم» و نیز رسالهای با عنوان «فوائد سلوک الوری بعوائد ام القری» نگاشته که تنها نام آنها باقی مانده است. کتابی هم با عنوان «درة الاصدف السنیة فی ذروة الاوصاف الحسنیه» در ستایش شریف حسن بن ابی نمی، امیر مکه داشته است. کتاب مهم او «نشأة السلافة بمنشآت الخلافه» است که یک دوره تاریخ اسلام است. وی در ابواب آخر، به بیان شرح حال امیران مکه از آغاز قتادة بن ادریس تا حسن بن ابی نُمَی (امیر وقت مکه) پرداخته است. گزارش تفصیلی این کتاب را بندر همزانی در کتاب «المنهج التاریخی لمؤرخی مکة فی القرن الحادی عشر» صص147ـ176 به دست داده است.

عبدالملک بنجمال الدین الاسفراینی العصامی (م 1037); وی جد عصامی معروف و صاحب کتاب «سمط النجوم العوالی» است. گزارش تفصیلی از این کتاب ومصادر و کیفیت تألیف و اهمیت آن را بندر همزانی در «المنهج التاریخی لمؤرخی مکة فی القرن الحادی عشر» صص 361ـ404 آورده است. عصامی برای جدش کتابی با عنوان «تاریخ فی حوادث مکه» یاد کرده و قطعاتی از آن نقل کرده است.

خالد بن احمد بن محمد جعفری مکی (م 1044) دو رساله دارد; یکی با عنوان «جزء لطیف فی دخول الرسول صلی الله علیه و اله الی الکعبة مرارا» و دیگری با عنوان «رسالة تتعلق ببناء الکعبه» که فقط نام آنها باقی مانده است.

احمد بن ابراهیم بن علان صدیقی مکی نقشبندی (م 1033); وی از مؤلفان پرکار است و چندین رساله در موضوع تاریخ مکه و حجاز دارد که عبارتند از «أسنی المواهب و الفتوح بعمارة المقام الابراهیمی و باب الکعبة و سقفها و السطوح» و «اعلام سائر الأنام بقصة السیل الذی سقط منه بیتالله الحرام» و «إنباء المؤید الجلیل مراد ببناء بیت الوهاب الجواد» (در باره آن نکـ: المنهج التاریخی لمؤرخی مکه فی القرن الحادی عشر، صص 115 ـ 146). این رساله آخری درباره بازسازی کعبه پس از سیل 1039 است که به تفصیل گزارش آن را به دست داده است. رساله مزبور در سال 1406 به چاپ رسیده است. رسالههای دیگر: ایضاح تلخیص بدقیق المعانی فی بیان منع هدم الجدار الیمانی; البیان و الاعلام فی توجیه عمارة الساقط من البیت سلطان الاسلام; تنبیه ذوی النهی و الجحر علی فضایل اعمال الحجر/یا/درر القلائد فی ما یتعلق بزمزم و سقایة العباس من الفوائد; رسالة فی منع وضع الستائر لوجه الکعبة کلها بقدر سمکها; العلم المفرد فی فضل الحجر الاسود; فتح القدیر فی الاعمال التی یحتاج الیها من حصل له بالملک علی البیت و ولایة التعمیر; فتح الکریم الفتاح فی حکم ما سُدَّ به البیت من حصرو أعواد و الواح; قرّة العین من حدیث استمتعوا من هذا البیت فقد هدم مرتین; القول الحق و النقل الصریح بجواز ان یدرس فی جوف الکعبة الحدیث الصیحح; مؤلف فی باب الکعبة; نشر ألویة التشریف باعلام و التصریف بمن له ولایة عمارة ما سقط من البیت الشریف; النفحات الاریجة

فی متعلقات بیت امالمؤمنین خدیجة; النهج الاکمل فی حدیث ماء زمزم». از بسیاری از این رسالهها تنها نامی بر جای مانده،

چنان که نسخ برخی از آنها نیز در دسترساست.

خلیفة بن ابی الفرج بن محمد زمزمی مکی (م 1060); از وی رسالهای با عنوان «الدرر المنیفة فی تاریخ بناء الکعبة المشرفه» یاد شده است. رسالهای هم با عنوان «نشر الآس فی فضائل زمزم و سقایة العباس» نگاشته که نسخه آن بر جای مانده و گزارش تفصیلی آن در کتاب «المنهج التاریخی لمؤرخی مکة فی القرن الحادیعشر» صص 177 ـ 196 آمده است.

احمد بن محمد اسدی مکی شافعی (1035 ـ 1066) دو اثر در تاریخ کعبه و مسجد الحرام دارد. یکی «اخبار الکرام بأخبار المسجد الحرام» که با تکیه بر مصادر کهن، تاریخ مسجد و برخی مساجد دیگر را با دقت و تفصیل تمام نوشته است. این کتاب در سال 1396 قمری در هند چاپ شده است. (گزارش تفصیلی از این کتاب را بندر همزانی در کتاب المنهج التاریخی لمؤرخی مکة فی القرن الحادی عشر، ریاض، مکتبة فهد الوطنیه، صص 27 ـ 62 آورده است.) خلاصه این رساله، توسط خود او نوشته شده با عنوان «اتحاف الکرام بفضائل الکعبة الغرّاء و البلد الحرام» که از آن هم نسخهای بر جای مانده است.

علی بن عبدالقادر بن محمد طبری مکی (م 1070); نام کتاب مهم وی در تاریخ مکه «الأرج المسکی فی التاریخ المکی» است که بخش قابل توجه آن آگاهیهایی است که از عصر خود به دست داده است. این کتاب در سال 1418 با تحقیق سعید عبدالفتاح توسط المکتبة التجاریه در مکه چاپ شده است. (در باره این کتاب نکـ : المنهج التاریخی لمؤرخی مکة فی القرن الحادی عشر، صص63ـ90) وی رسالههای دیگری نیز درباره مسجد الحرام دارد که عبارتند از: الاقوال المعلمة فی وقوع الکعبة المعظمة; تحفة الکرام بأخبار عمارة السقف و الباب من البیت الحرام; الجواهر المنظمة بفضیلة الکعبة المعظمة; رسالة ذیّل بها کتاب الاقوال المعلمة فی وقوع الکعبة المعظمة; شنّ الغارة الی مانع نصب الستارة (در رد کسانی که معتقد بودند در وقت بازسازی کعبه نباید پرده آویزان کرد).

ابراهیم بن محمد بن عیسی میمونی (م 1079) کتابی با عنوان «تهنئة اهل الاسلام بتجدید بیت الله الحرام» نوشته که مکتبة جمال الدین نزار مصطفی الباز آن را به سال 1418 چاپ کرده است. این کتاب مسأله بازسازی کعبه و مسائل مربوط به آن را از لحاظ تاریخی و فقهی به تفصیل مورد بحث قرار داده است.

ابراهیم بن یوسف مهتاری رومی مکی (م 1071); از وی قصیدهای با عنوان «درّ النظم فی وقوع ارکان البیت المعظم» یاد شده است.

محمد بن ابی بکر بن حضرمی (1030ـ1093); وی کتابی با عنوان «تاریخ ولاة مکه» نوشته که اثری از آن یافت نشد.

ابراهیم بنحسینبناحمد حنفی مکی (م1099) «ازوی آثاری در باره مکه و احکام حج یاد شده است; از جمله: بلوغ الارب فی بیان ارض حجاز و جزیرة العرب; رسالة فی جمرة العقبة; رسالة فی حکم البناء فی منی.

عبدالملک بن حسین بن عبدالملک عصامی مکی (م 1111); وی از مورخان مشهور این دوره است. کتاب مشهور وی «سمط النجوم العوالی فی انباء الاوائل والتوالی» است که بحث خاتمه آن (که مفصل نیز هست) در تاریخ مکه و اشراف مکه است. رسالهای با عنوان «منظومة فی الاماکن التی یستجاب فیها الدعاء بمکة و حوالیها» نوشته است. ادریس بن احمد بن ادریس مکی (م 1126) رسالهای با عنوان «الاصابة فی محلات الاجابة» در شرح منظومه بالا دارد.

حسن بن علی بن یحیی عجیمی مکی (1049 ـ 1113); وی رسالههای تاریخی چندی دارد که یکی از آنها با عنوان «اتحاف الخلّ الوفی بمعرفة مکان غسل النبی(صلی الله علیه وآله)بعد وفاته و غاسله» است. وی کتابی با عنوان «تاریخ مکة و المدینة و بیت المقدس» دارد که نسخههایی از آن برجای مانده است. رسالهای هم با عنوان «الفتح الغیبی فیما یتعلق بمنصب آل الشیبی» دارد که نسخه آن بر جای مانده است. (گزارش تفصیلی کتاب «تاریخ مکة و المدینة و بیت المقدس» و هم «الفتح الغیبی» او را بندر همزانی در کتاب «المنهج التاریخی لمؤرخی مکه فی القرن الحادی عشر» صص91ـ114 آورده است.)

علی بن احمد بن محمد حسینی معروف به ابنمعصوم (م 1119) از عالمان شیعه معروف و ادیب برجستهای است. دو بخش نخست کتاب او «سلافة العصر فی محاسن اعیان اهل العصر» درباره عالمان مکه و مدینه و بقیه بخشها و درباره شخصیتهای شهرهای دیگر است. این کتاب در شناخت فرهنگ این دوره از جهات فراوانی منحصر به فرد است. گزارش تفصیلی آن در کتاب «المنهج التاریخی لمؤرخی مکة فی القرن الحادی عشر» صص 431 ـ 446 آمده است.

علی بن تاج الدین بن تقی الدین سنجاری (م 1125); وی کتابی با نام «منائح الکرم باخبار مکة و الحرم» دارد

که حوادث مکه را تا سال 1124 نوشته است. نسخههایی از این کتاب برجای ماندهاست.

رضی الدین بن محمد بن حیدر موسی عاملی مکی (م 1163); وی از علمایشیعهمقیم مکه است. کتابی با عنوان «تنضید العقود السنیة بتمهید الذروة الحسنیه» دارد. این کتاب که نسخهای از آن در 600 برگ مانده، در تاریخ دولت حسنی اشراف مکه است که نسخهای از آن در جامعةالحکمه بغداد (ش138) موجود است.

محمد بن علی بن فضل طبری (م1173); کتابی با عنوان «اتحاف فضلاء الزمن بتاریخ ولایة بنی الحسن» دارد که والیان مکه را تا سال 1140 نوشته است.

عبدالرحمن بن ابی بکر بن محمد فتّنی (م 1215) کتابی با عنوان «تاریخ جستنیه» (کذا) درباره امرای مکه داشته که گویا نسخهای از آن شناخته نشده است.

عبدالله بن عبدالشکور بن محمد هندی (م 1257); کتابی با نام «تاریخ اشراف و امراء مکة المکرمه» دارد که نسخههایی از آن برجای مانده است.

محمد رحمة الله هندی موسی (م1266) کتابی با عنوان «زبدة التواریخ» نگاشته است که به طور اجمال در چهار بخش و یک خاتمه، تاریخ مکه و کعبه و مسجد الحرام را نوشتهاست.(1)

* ـ در تاریخ نهم ذی الحجه 1418، صبح، ساعت هشت و نیم، در صحرای عرفات پایان یافت.

نظر شما