نقش رسانه در بیانات رهبر معظم انقلاب
نقش رسانهها در فرآیند پیشرفت کشور حائز اهمیت و تعیینکننده است. با مروری گذرا بر برخی از بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای ابعاد مختلفی از این نقش مهم را درمییابیم.
رسانه و استفاده از حوادث گذشته برای توضیح تهدیدهای آینده
یکی از چیزهایی که انسان از رسانه توقع دارد این است که از حوادث گذشته برای توضیح تهدیدهای آینده و حوادث در شرف تکوین استفاده کند و مردم را نسبت به آنها حساس نماید. قضایای جوامع انسانی و جهانی حقیقتاً مشابهند؛ چون با همه تغییری که در وضع زندگی انسانها بهوجود میآید، عوامل تأثیرگذار حقیقی در زندگی انسانها همیشه چیزهای معینی است. «سنتالله» که در قرآن میبینید، همین است. «و لن تجد لسنهالله تبدیلا و لن تجد لسنهالله تحویلا(211)» همینهاست؛ یعنی سنتهایی وجود دارد و تبدیلها و تحولهایی بهوجود میآید. مثلاً امروز قضایای مشروطه برای ما کاملاً قابل درسگیری و درسآموزی است. چون بنده در برههای از سالهای زندگیام با مسائل و قضایای مشروطه خیلی انس داشتهام و کتابها و گزارشهای متعدد را نگاه میکردم، امروز که نگاه میکنم، میبینم این قضایا و حوادث خیلی به هم نزدیک است. همچنین عوامل در انقلابهای گوناگون دنیا؛ مثلاً انقلاب کبیر فرانسه یا انقلابهای دیگر، مشابه است. عوامل مشابه است و نتایج مشابهی را هم میدهد. مثلاً در انقلاب کبیر فرانسه عامل مخربی وجود داشته که ما جلو این عامل مخرب را در اینجا گرفتیم و نگذاشتیم، میبینیم آن نتایج مترتب نشد، یا عاملی وجود داشته که آنجا تخریب ایجاد کرده، ما اینجا جلو آن را نگرفتیم، میبینیم عیناً همان تأثیر و همان زیان را در اینجا هم بهطور مشابه داشته است. (بیانات 15/11/1381)
تاثیر سریع، عمومی و وسیع رسانه
رسانههای جمعی در همه جای دنیا، یکی از حساسترین مراکز است؛ مخصوص ایران نیست. دلیل آن هم واضح است؛ زیرا همه چیز یک دستگاه تبلیغاتی و یک وسیله عمومی مثل صدا وسیما - خوبی و بدی آن، کاری که در آن انجام گرفته باشد و تلاشی که شما انجام میدهید - هر لحظه جلوی چشم مردم است. اینطور نیست که شما امروز کاری را در صدا و سیما انجام بدهید و اثرش مشهود نباشد. نه، هر کاری که در صدا و سیما انجام بگیرد، آثارش خیلی زود مشاهده میشود. البته برنامههای بلندمدت هم هست؛ مثل همین تربیت عناصر کارآمد که نتایج آن را بعدها انسان میبیند؛ لیکن آن خارج از اداره روزمره این تشکیلات است. طبیعت اداره روزمره این تشکیلات آن است که انعکاسش و تلقی و فهم مردم از آن، تقریباً بلافاصله است. شما امروز برنامه میسازید و این برنامه را حداکثر یک هفته، دو هفته، یا یک ماه دیگر اجرا خواهید کرد؛ یعنی خیلی زود دیده میشود. دستگاهی که اثرش اینطور سریع و عمومی است، انتظارات مختلفی در قبال آن هست. اینجا انصافاً جای خیلی حساسی است؛ گیرم که نظامی پشت سر این رسانه نباشد که مکتب و خط مشی و راهی دارد. اگراین گونه باشد - که هست - طبعاً حساسیت این تشکیلات خیلی بیشتر خواهد شد. لذا در زندگی مردم، این تشکیلات، تشکیلات فوقالعاده حساس، مهم و تعیینکنندهای است. کار خوب و بد و خدمت و خدای نکرده سوءعمل در این تشکیلات، با جاهای دیگر فرق میکند؛ چون تأثیرش عمومی و سریع است و سطح کارش خیلی وسیع و محسوس و مشهود میباشد. (بیانات 07/05/1369)
جنگ رسانهها
امروز مهمترین ابزار جنگ بین قدرتها در دنیا رسانه است و امروز حتی قدرتهای بزرگ هم با رسانهها دارند کار میکنند. امروز تأثیر رسانهها و تلویزیونها و هنرها و این شبکههای عظیم اطلاعرسانی اینترنتی و... از سلاح و از موشک و از بمب اتم بیشتر است. امروز دنیا، یک چنین دنیایی است. روزبهروز هم دارند این میدان را گسترش میدهند. من در آن جلسه به مدیرانمان عرض میکردم که امروز آرایش رسانهای و فرهنگی که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارد، بسیار آرایش پیچیده، متنوع، متکثر، کارآمد و فنی و پیشرفته است. (بیانات 28/02/1383)
نقش رسانه در القای هویت فرهنگی
امروز رسانهها در دنیا فکر، فرهنگ، رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسانها را القا میکنند و تعیینکننده هستند. رسانهها میتوانند در بهبود وضعیت زندگی انسان مؤثر باشند؛ میتوانند در گسترش صلح و امنیت جهانی مؤثر باشند؛ میتوانند در ارتقای اخلاق و معنویت در میان انسانها مؤثر باشند و میتوانند انسانها را خوشبختتر کنند؛ متقابلاً میتوانند وسیله برافروختن جنگهای خانمانسوز باشند؛ میتوانند عادات و آداب و رفتارهای مضر را در میان مردم رایج کنند؛ میتوانند ملتهایی را از هویت انسانی خودشان و هویت ملیشان تهی کنند و میتوانند احساس تبعیض را در انسانها زنده کنند. رسانهها امروز نقششان خیلی زیاد است. اگر در سطح بینالمللی مدیریت و برنامهسازی رسانهای بر اساس معیارهای اخلاق، فضیلت، برابری و تکیه بر مفاهیم واقعی انسانی باشد، ملتها سود خواهند برد. اگر رسانهها برنامهسازی و مدیریتشان براساس منافع کمپانیهای اقتصادی، ثروتمندان بینالمللی، قدرتمندان تمامیتخواه و انحصارطلب باشد، یقیناً بشر زیان خواهد کرد. رسانهها میتوانند زمینهساز گفتوگوی آزاد و دوجانبه و چندجانبه بین ملتها باشند. این یکی از بزرگترین امتیازات رسانههای عمومی و فراگیر است. رسانهها میتوانند به صورت اخلاقی و استدلالی، مفاهیم ملتها را میان یکدیگر تبادل کنند و دادوستد معنوی و اخلاقی و فرهنگی کنند؛ این مسئله بسیار ارزشمندی است. میتوانند سطح آگاهی و معرفت مردم را ارتقا دهند. اگر رسانهها در دنیا عادلانه اداره شوند، جاده رسانهای، یک جاده یکطرفه نباشد، ملتها به معنای حقیقی کلمه، حرف یکدیگر را گوش کنند و مفاهیم محترم نزد یکدیگر را بشناسند، این به نزدیکی ملتها کمک خواهد کرد... بسیاری از دشمنیهای موجود میان ملتها - که از این دشمنیها صاحبان قدرت و ثروت سوءاستفاده میکنند - ناشی از عدم تفاهم و سوءتفاهم است. حرف یکدیگر را نمیدانند. من اگر یک نگاهی به وضع رسانهای دنیا بکنم، نگاه من به وضع کنونی رسانه در دنیا، یک نگاه خوشبینانهای نیست... یک نگاه امیدوارکننده، دلگرمکننده و راضیکننده نیست. امروز جاده رسانهای و ارتباطات، یک جاده دوجانبه و چندجانبه نیست؛ یک جاده یکطرفه است؛ یعنی باید گفت آنچه را که صاحبان قدرت رسانهای و امپراتوری رسانهای میپسندند، با استفاده از علم و فناوری پیشرفته، به زوایای دنیا منتشر و منعکس میکنند. آنچه آنها میپسندند، چیست؟ آن مفاهیمی که آنها میخواهند منتشر کنند، چیست؟ آیا یک مفاهیم انسانی است؟ آیا برخاسته از حس فضیلتطلبی است؟ آیا واقعاً در آن، عدالت انسانی وجود دارد؟ چنین چیزی را ما مطلقاً احساس نمیکنیم. امروز امپراتوری خبری و رسانهای دنیا، تقریباً به طور کامل و نزدیک کامل، در انحصار کسانی است که آنها برای دنیا فضیلت اخلاقی، دین، ایمان، معنویت و صلح را نمیخواهند. همان کسانی بیشترین تسلط را بر رسانههای دنیا دارند که بزرگترین کارخانههای اسلحهسازی را دارا هستند؛ منهدمکنندهترین و ویرانگرترین بمبهای اتمی در اختیار آنهاست یا مرتبط با آنهاست؛ سیاستهای سلطهجویانه جزو کارهای روزمره و دائمی آنهاست. رسانهها بیشتر در اختیار اینهاست. البته امروز با پنجاه سال و بیست سال پیش تفاوت کرده است؛ ملتها و کشورهای مستقل، به رسانههایی دسترسی پیدا کردهاند؛ تا حدودی کار خودشان را میکنند؛ اما همچنان بین آن چیزی که هست و آن چیزی که باید باشد، فاصله زیادی هست؛ یعنی همان جاده دوطرفه و چندطرفه که بتواند باطن ملتها و مفاهیم محترم در چشم ملتها را به درستی به یکدیگر منتقل کند. (بیانات 26/02/1385)
رسانههای بینالمللی در خدمت استعمار
امروز در همه جای دنیا، با گسترش دایره ارتباطات اینطوری و از طریق رادیو و تلویزیون، این وسیله در خدمت هدفها و اغراض معتبر برای هر گروه و دستهای است که آن را اداره میکند. مثلاً اگر یک دستگاه استعماری در دنیا رسانهای را اداره میکند، بیگمان تمام آنچه که از این رسانه صادر میشود، در خدمت آن هدف استعماری است. یا مثلاً اگر یک یا چند کمپانی بر یکی از کشورهای امریکای لاتین یا آفریقا تسلط دارند - که البته هست و الان کمپانیهای بزرگ امریکایی و بینالمللی بر کشورهایی تسلطهای غیر رسمی دارند؛ خیلی از آنها هم هستند که رسانههای همان کشورها را یا اداره میکنند، یا تغذیه میکنند، یا رسانههای اختصاصی دارند - کاری را میکنند که هدف آنها را در آن کشور تأمین میکند؛ ولو آن هدف، یک هدف مادی یا یک هدف غیرانسانی باشد؛ اما مثل تاجر و سرمایهداری که اجازه نمیدهد پولش در غیر جهت اهداف شرکت یا کمپانیش بهکار برود، عمل میکنند؛ صدا و سیما هم سرمایه عظیمی از همین قبیل است. یا مثلاً صهیونیستها که امروز تقریباً بیشترین رسانهها و عمدهترین خبرگزاریهای دنیا در دست آنهاست و شبکههای تلویزیونی بزرگی را در امریکا و اروپا اداره میکنند، اینها اهداف مورد نظر خودشان را طراحی و طبقهبندی میکنند و برنامههایی که زیر نظر آنهاست، دقیقاً طبق آن اهداف شکل میگیرد؛ کارشناسهای خبری هم استخدام میکنند، برای اینکه بتوانند آن اهداف را درست اداره کنند. انسان کاری را که میخواهد بکند، همیشه نمیتواند آن را انجام بدهد؛ یا مطلبی را که در ذهنش هست، همیشه نمیتواند آن را به بهترین وجهی ادا کند؛ این یک کارِ تخصصی است؛ لذا اینها متخصصان را دعوت و استخدام میکنند که آن اهداف را تأمین نمایند. (بیانات 07/12/1370)
جنگ جبهههای خبری و نقش رسانه
امروز دنیا بر مدار جنگ تبلیغاتی و رسانهای و درواقع بر مدارِ جنگ جبهههای خبری و دستگاههای تولیدکننده پیام میگردد. نه اینکه در گذشته، جهانگیران و جهانخواهان و جهانخواران از نقش پیام و تبلیغ غافل بودند؛ آن وقت هم توجه بود و اقدام میشد؛ اما امروز امکانات فراوان شده و پیشرفت دانش در این زمینه کارهای شگفتآور و حیرتانگیزی انجام میدهد. لذا شما میبینید مراکز استکباری و قدرتطلب دنیا بر روی نقش پیام کار میکنند؛ یعنی حقیقتاً سرمایهگذاری میکنند و درواقع به جای اینکه برای تصرف یک صحنه پول خرج کنند یا نیروی نظامی بسیج کنند، کاری میکنند که عوامل موجود در آن صحنه به سود آنها کار کنند... یکی دیگر از پیامهایی که باید به ذهن مردم داده شود، حقیقت تلخی در دنیاست که عمداً سعی میشود وجود محسوس آن نادیده گرفته شود و آن، دیکتاتوری پول و شهوت است. امروز پول در دنیا دیکتاتوری میکند و هرچه پول بخواهد و پولدارها بخواهند، تحقق مییابد، ولو بهدست خودِ مردم. چون مردم در رأی دادنها و اقدامات عمومی معمولاً تحت تأثیر رسانههایند و رسانهها هم معمولاً در اختیار پولدارهاست. چند درصد رسانههای دنیا دست غیرصهیونیستها و غیر سرمایهدارهای بزرگ است؟ شاید بتوان گفت که همه این دستگاههای مهم و اثرگذار دنیا دست سرمایهدارهای مهم و عمدتاً صهیونیستهاست. آنها هستند که خبرگزاریها را اداره میکنند، خبر تولید میکنند و به همه دنیا میفرستند و تلویزیونها را همانطور که خودشان میخواهند، اداره میکنند. حالا هم که این روشهای ارتباطی جدید، این سایتهای اینترنتی و فعالیتهای رفت و آمد سریع اطلاعات در اختیار آنهاست. هر کس پول بیشتر دارد، میخواهد در این زمینهها فعالیت بیشتری کند و مقصود خود را برآورده سازد. بنده بارها گفتم اینکه میگویند رسانهها و روزنامهها در دنیا آزادند، درست است؛ اما روزنامهها مال چه کسانیاند؟ البته صاحبانِ روزنامهها آزادند، هرچه میخواهند مینویسند، هرچه به صرفشان باشد، مینویسند و هرچه به صرفشان نیست، قطعاً نمینویسند.
منبع: / روزنامه / ایران ۱۳۹۰/۰۷/۰۷
نظر شما