دعایی بینشزا درباره انتظار قائم عدالت گستر
یکی از مشخصههای مهم "دعا" در فرهنگ ائمه اطهار(ع) که به وفور برای مکتب تشیع به یادگار گذاشتهاند و به قرائت فرا خواندهاند، محتوای غنی و جامع آن میباشد. این محتوا به شیوهای زیبا و گویا بخشهایی از معرفتها و شناختهای دینی را به "داعی" منتقل میکنند و حتی آگاهیهای تاریخی را ضمیمه بینشهای دینی میسازند و در کنار اینها، مواعظ و اندرزهایی را در اخلاق فردی و اجتماعی و سیاسی به صورت انوار معنوی بر آیینه قلوب میتابانند.
یکی از این ادعیه را برگزیدهایم و ترجمه آن را مرور میکنیم. در این دعا که درباره انتظار مهدی موعود(عج) و شخصیت ملکوتی آن پیشوای بزرگ الهی میباشد، سیر تاریخی و آگاهیبخشیهای مختلف به اختصار از نخستین پیامبر خدا تا حضرت رسول اکرم(ص) و از آن پس درباره امامان معصوم(ع) از اولین تا آخرین مورد توجه قرار گرفته است.
به نام خداوند بخشنده مهربان. حمد مخصوص خداوندی است که هیچ معبود حقی جز او نیست، و حمد او را سزا است که پروردگار عالمیان است، و درود خداوند بر آقای ما محمد، پیامبر او و خاندانش باد، و سلام خاصی از سوی خداوند بر او و خاندانش باد.
خداوندا، حمد تو را است بر آنچه قضای تو در مورد اولیایت جاری شد، آنانی که برای خودت و دینت خالص کردی، آنگاه که برای ایشان فراوانی نعمتهایت را انتخاب فرمودی، نعمتهایی پایدار که نیستی و از هم گسستگی در آنها راه نمییابد، پس از آن که بر آنان شرط نمودی که نسبت به درجات این دنیای پست و زرق و برقها و زیورهای آن زهد ورزند، پس آنان این شرط را پذیرفتند و دانستی که به آن وفا خواهند کرد، پس ایشان را قبول فرمودی و مقرب درگاه خویش ساختی و یاد بلند و ستایش آشکاری برایشان مقدم داشتی و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادی و به وحی خویش گرامیشان داشتی و به علم خود یاریشان فرمودی و ایشان را سببهایی به سوی خویش و وسیلهای به رضوانت قرار دادی. آن گاه یکی از ایشان را در بهشت خودت سکونت دادی تا آن که از آن بیرون بردی، و یکی را در کشتی نجات خود نشاندی و او و همراهان با ایمانش را به رحمت خویش از هلاکت نجات دادی، و بعضی از ایشان را خلیل (و دوست صمیمی) برگرفتی و از تو زبانی راستین درخواست کرد، پس خواهشش را به اجابت رساندی و آن زبان راستین را بلندمرتبه قرار دادی، و یکی را بدون پدر متولد ساختی و دلایل روشنی به او دادی و به روح القدس تاییدش فرمودی،و از برای هر کدام آیینی پدید آوردی و شیوهای ارایه دادی و برای هر یک از آنان جانشینانی اختیار کردی، که یکی پس از دیگری نگهبان آن آیین باشند و مدت معینی این مسوولیت را به عهده گیرند، تا دین تو پایدار ماند و حجت بر بندگانت تمام گردد. و به جهت این که حق از جایگاه خود کنار زده نشود و باطل بر اهل آن چیره نگردد و تا این که مبادا کسی (روز قیامت) بگوید: چرا فرستاده هشداردهندهای به سوی ما نفرستادی و نشانه راهنمایی برایمان برپا نداشتی، تا پیش از آن که به ذلت (گمراهی) و خواری (گناه) واقع شویم،از آیات تو پیروی کنیم.
تا این که امر (دین) را به دوست و برگزیدهات محمد(ص) سپردی، پس او همچنان که تو او را برگزیدی، آقای مخلوقات تو و عصاره برگزیدگانت و بهترین منتخبانت بود، و گرامیترین کسانی که مورد اعتماد تو بودهاند، او را بر پیغمبرانت (از لحاظ رتبه و مقام) پیشی دادی و به سوی هر دو گروه (انس و جن) از بندگانت برانگیختی و خاورها و باخترهای زمین را از زیرگامهایش گذراندی و براق را برای وی مسخر ساختی و او را به آسمان بالا بردی و علم آنچه بود و آنچه خواهد بود تا هنگام به آخر رسیدن آفرینشت را به او سپردی، سپس به وسیله هراس (افکندن در دل دشمنانش) یاریاش کردی، و جبرئیل و میکائیل و فرشتگان نشاندارت را پیرامونش قرار دادی و او را وعده فرمودی که دینش را بر همه دینها چیره و آشکار سازی، هر چند که مشرکین را ناخوش آید. و آن پس از این بود که جایگاه راستینی از جهت خاندانش برایش قرار دادی و برای او خاندانش نخستین خانهای که برای مردم نهاده شده بود، مقرر ساختی، [خانهای که] در مکه است با برکت و هدایتگر جهانیان،در آن است نشانههای روشن مقام ابراهیم، و هرکس در آن وارد شود ایمن خواهد بود. و فرمودی: "به درستی که خداوند میخواهد رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاک گرداند پاک کردنی به سزا". آن گاه مزد محمد - که درود تو بر او و خاندانش باد - را مودت ایشان (اهل بیت) مقرر ساختی، پس در کتاب خویش فرمودی: "بگو،ای پیغمبر. که بر رسالت مزدی از شما نمیطلبم مگر مودت در حق نزدیکانم را" و فرمودی:"آنچه به عنوان مزد رسالت از شما خواستم به سود خود شما است". و فرمودی: "من از شما مزدی نمیخواهم مگر این که کسی بخواهد به سوی پروردگارش راهی در پیش گیرد" پس خاندان پیغمبر راه به سوی تو و وسیله رسیدن به رضوان تو بودند. پس چون روزگار رسالت پیغمبر(ص) و دوران عمرش سپری گشت، ولی خودش علیبن ابیطالب - که درود تو بر ایشان و خاندانشان باد - را برای هدایتگری بعد از خودش بپا داشت، چه این که او هشدار دهنده بود و هر قومی را هدایت کنندهای هست، پس در حالی که انبوه جمعیت پیش رویش بودند چنین گفت: "هرکس را من مولی هستم، پس علی مولای او است، بارالها، دوست بدار هر که از او پیروی کند و دشمن بدار هر که را که با او به ستیز برخیزد و پیروزمند کن هر که رایاریاش کند و خوار گردان هر که خواریاش خواهد". و فرمود: "هرکس که من پیغمبر او هستم،پس علی امیر او میباشد". و فرمود: "من و علی از یک درخت هستیم، و سایر مردم از درختهای گوناگون". و او را نسبت به خود در منزلت هارون نسبت به موسی قرار داد، پس فرمود: "تو نسبت به من در منزلت و رتبه هارون هستی نسبت به موسی مگر این که پیغمبری پس از من نیست". و دخترش بزرگ زنان عالمیان را به او تزویج کرد و آنچه از مسجدش برایش حلال بود، برای او حلال نمود و تمام درها را [که به مسجد باز میشد] بربست مگر در [منزل] او را، و علم و حکمتش را در او به ودیعت سپرد، که فرمود: "من شهر علم هستم و علی در آن شهر است، پس هر آن که مقصدش رسیدن به شهر است و حکمت میخواهد باید که از آن در داخل شود". و به او فرمود: "تو برادر و وصی و وارث من هستی، گوشت تو،از گوشت من است و خون تو، از خون من و مسالمت با تو، مسالمت با من و جنگ با تو، جنگ با من میباشد و ایمان با گوشت و خون تو آمیخته، همچنان که با گوشت و خون من آمیزش یافته است. و تو فردای قیامت بر حوض کوثر با من و جانشین منی و تو قرض مرا ادا میکنی و وعدههایم را تحقق میبخشی و شیعیان تو بر منبرهایی از نور، چهرههایشان سپید، پیرامون من در بهشت خواهند بود و همسایگان من هستند. و اگر تو نبودیای علی، مومنین پس از من شناخته نمیشدند. (این دعا که یکی از منابع آن مکیال المکارم است،از فقها و محدثانی چون سیدبن طاووس نقل شده است)
منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۹/۱۰
نظر شما