موضوع : پژوهش | مقاله

تحریم‌ها و ضرورت پرهیز از ساده اندیشی


بسیار ساده انگارانه بود اگر اینگونه تصور می‌کردیم که گروه 1+5 و آمریکا پس از ناکامی در همسوسازی کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای حکام آن برای تصویب قطعنامه‌ای شدیداللحن و الزام آور علیه ایران، از اعمال فشارهای بیشتر و جدید بر جمهوری اسلامی ایران دست بکشند. تصمیمات هماهنگ برخی از این کشورها که در قالب آن از عصر روز دوشنبه، تمامی روابط مالی خود را با ا یران متوقف اعلام کردند و خواستار اعمال بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها علیه کشورمان شدند، مهر تأییدی بود بر ساده انگارانه دانستن این تحلیل که فشارها موقتاً کاهش می‌یابد. علاوه بر اینکه مرور موضعگیرهای اخیر کشورهای غربی نشان می‌داد که صدور و تصویب قطعنامه‌ای رقیق علیه ایران نقطه پایان خصومت‌های آنان حتی به صورت موقت نخواهد بود بلکه رفتارشناسی این کشورها به روشنی نشان می‌دهد در مواردی که نمی‌توانند در ایجاد اجماع جهانی برای اعمال فشار بر کشوری موفق شوند بلافاصله در اقداماتی هماهنگ میان خود، شدیدترین فشارها را در قالب تحریم‌های یکجانبه علیه آن کشور اعمال می‌کنند. در مورد برنامه صلح آمیز اتمی ایران نیز دقیقاً شاهد همین روند هستیم؛ کشورهای غربی پس از آنکه نتوانستند حمایت و همراهی کشورهای عضو شورای حکام آژانس انرژی اتمی را در اعمال فشار بر ایران به دست بیاورند، در شامگاه دوشنبه وزیر کشور انگلیس اعلام کرد که تمامی روابط مالی این کشور را با ایران قطع می‌کند و به فاصله اندکی دولت کانادا نیز همین تصمیم را اعلام کرد، فرانسه نیز در اقدامی کم سابقه خواستار اعمال تحریم‌های شدید علیه ایران شد.
بنابر این، کشورهای متخاصم غربی با استفاده از فضایی که تبلیغات رسانه‌ای در مورد احتمال حمله نظامی به ایران فراهم آورده بود، توانستند برنامه اصلی خود را در فضایی کم تنش با موضعگیری‌های جهانی عملی کنند. به عبارت دیگر رسانه‌های ایران که با وجود اختلاف نظر در مورد مسائل داخلی شدیداً نسبت به احتمال تعرض نظامی علیه کشورشان موضع منفی اتخاذ می‌کنند، برای چندمین بار در دامی گرفتار شدند که دولت‌ها و رسانه‌های غربی پهن کرده بودند؛ اینگونه که رسانه‌های غربی به عنوان جاده صاف کن تصمیمات دولتهایشان از همان ضرب المثل معروف فارسی استفاده می‌کنند و به قول معروف به "مرگ می‌گیرند تا به تب راضی شویم". رسانه‌های غربی با کوبیدن بر طبل جنگ و احتمال حمله قریب الوقوع نظامی به ایران، چنان فضایی را در افکار عمومی جهان و ایران بوجود آوردند که حالا و با تصویب و اعمال تحریم‌های اقتصادی و... علیه ایران، بسیاری از کشورهای همراه و همسو با ایران نیز چندان مخالفت و مقاومتی نشان نمی‌دهند و همین که جنگی در نگرفته است، راضی هستند و خشنود، غافل از اینکه اثرات تحریم‌های وضع شده، کمتر از درگیری‌های نظامی نیست، اثراتی که دامان کشورهای تحریم کننده و حتی کشورهای ثالث را هم می‌گیرد.
کشورهای غربی با وضع و اعمال این تحریم‌های یک جانبه و البته هماهنگ، هزینه روابط تجاری و سیاسی با ایران را برای کشورهای مخالف این تحریم‌ها به شدت بالا می‌برند، کما اینکه دور زدن و خنثی سازی این محدودیت‌ها، هزینه‌های زیادی به اقتصاد کشورمان تحمیل می‌کند.
اما گذشته از زمینه‌های تبلیغاتی و ترفند رسانه‌ای پیش قراول تحریم‌های وضع شده علیه کشورمان، توجه به نکات مهمی در این رابطه فوق‌العاده ضروری است؛ نخست اینکه در شرایط فعلی، پیروزی در برابر فشارهای ناروا و ظالمانه‌ای که کشورهای غربی بر جمهوری اسلامی وارد می‌آورند به هیچ وجه نمی‌تواند با کوچک انگاشتن و بی‌تأثیر ارزیابی کردن این محدودیت‌ها حاصل شود بلکه مسئولان و مدیران کشور باید با اعتماد به سرمایه‌های اجتماعی و دلبستگی مردم به نظام جمهوری اسلامی ایران، واقعیت‌ها را شفاف و صریح با جامعه در میان بگذارند تا افکار عمومی با آگاهی از آنچه در جریان است به جمعبندی منطقی و صحیحی از آنچه برای خنثی سازی فشارها لازم است، دست پیدا کند. از این رو سراسر بی‌اثر خواندن تحریم‌ها و بی‌تأثیر دانستن آنها نه تنها کمکی به بالا بردن روحیه جامعه نمی‌کند بلکه سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را دچار تزلزل می‌سازد. همانگونه که رهبر معظم انقلاب هم بارها تاکید کرده اند، هنر مسئولان و مردم در این است که از پس تحریمهای سخت و دشوار به خوبی بر بیایند.
نکته دوم؛ در وضعیتی که تمرکز و توجه اصلی مسئولان، جامعه و... در داخل باید کاهش هزینه‌های تحریم‌ها، به حداقل رساندن پیامدهای آنها و ادامه مسیر به حق ایران در دستیابی به حقوق مسلم و اساسی خود در حوزه فناوریهای هسته‌ای و... است، پرداختن به منازعات بی‌ریشه در داخل کشور و دامن زدن به جدال‌های کم ارزش سیاسی و... در حقیقت نوعی گل به خودی سیاسی است که هیچ نتیجه مثبتی برای کشور و نظام ندارد. از این رو مسئولان کشور باید به روش‌های منطقی و صحیح از ایجاد تنش‌های مخرب، رقابت‌های جناحی تفرقه افکن، تسویه حسابهای رسانه‌ای و... به شدت بپرهیزند و با کنار گذاشتن اختلافات داخلی، خاکریز نبرد اقتصادی با دشمن خارجی را تقویت کنند.
و نکته سوم اینکه برخلاف تبلیغات وسیعی که رسانه‌های غربی در مورد پیامدهای تحریم‌هایی مانند تحریم بانک مرکزی ایران از سوی چند کشور، انجام می‌دهند و با وجود پیامدهای جدی این محدودیت‌ها برای اقتصاد کشور، شرایط در مختصات جهانی اصلاً به گونه‌ای نیست که چنین تحریم‌هایی تأثیرات و پیامدهای غیرقابل تحمل و شکننده‌ای بر اقتصاد ایران داشته باشد؛ درهم تنیدگی‌های اقتصاد و مالی در دنیای امروز به حدی زیاد است که تحریم‌های چند کشور محدود، نمی‌تواند ارتباط ایران را با اقتصاد و تجارت جهان قطع کند. ضمن اینکه مشکلات فراوان آمریکا و اتحادیه اروپا از لحاظ اقتصادی اجازه و امکان به راه انداختن نبرد اقتصادی تمام عیار با ایران را از آنان سلب کرده است.
تحریم بانک مرکزی ایران در شرایطی که ما می‌توانیم در دنیای تشنه نفت، حدود 2 میلیون بشکه نفت صادراتی خود را براحتی بفروشیم، تأثیر مهمی که دارد بالا بردن قیمت نفت و افزایش درآمدهای ایران است. بنابر این ضمن ارزیابی وطرح مشکلات ناشی از تحریم‌ها برای مردم باید این اطمینان را نیز به افکار عمومی داد که اقتصاد کشور با شرایط غیرقابل تحمل و شکننده‌ای روبرو نیست.

 

منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۹/۲

نظر شما