مصر پیشگام موج دوم بیداری
این روزها مردم مصر، بار دیگر با حضور حماسی و پرخروش در صحنه، نمودار جدیدی از ابعاد انقلاب مورد نظر خود را به نمایش گذاشتهاند. این، اقدامی است که به نظر میرسد سایر ملتهای انقلاب کرده جهان عرب نیز به آن روی خواهند آورد و راهی را که مردم مصر اکنون در پیش گرفتهاند آنها نیز ناچارند طی کنند.
تعبیری که خود مصریها درباره وضعیتی که برای انقلابشان پیش آمده بکار میبرند اینست که میگویند این انقلاب را دزدیدهاند و ما اکنون باید آن را از دزدان پس بگیریم. از نظر مردم مصر، دزدان انقلاب، ژنرالهائی هستند که با سقوط حسنی مبارک، بر جایگاه قانون و ریاست عالی کشور تکیه زدند و سرنوشت انقلاب و مردم را دردست گرفتند. البته آنها به این نکته نیز توجه دارند که نظامیان حاکم بر مصر، فقط بازیگران ظاهری صحنه هستند و در پشت این صحنه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارند.
شعار "الشعب یرید اسقاط المشیر" که جوانهای انقلابی مصر این روزها آن را با حرارت زیاد در میدان التحریر قاهره فریاد میکنند، فقط به معنای تأکید بر کنار رفتن ژنرال محمد حسین طنطاوی از قدرت نیست، بلکه به این معنی است که اصولاً مردم مصر به کسانی که برای آنها تصمیم بگیرند و خود را در جایگاه قیم ملت تصور کنند نیازی ندارند و با عزم و اراده خود نظام حکومتی جدید را پایهگذاری خواهند کرد.
این، واقعیتی است که جوانان انقلابی مصر بعد از 10 ماه به آن رسیدند و اکنون احساس میکنند حدود یکسال وقت کشور و ملت توسط عناصری که اذناب دیکتاتور هستند و بیجهت مورد اعتماد قرار گرفته بودند به هدر رفته است. این جوانان انقلابی، در این مدت، که برای یک انقلاب بسیار زیاد است، به احزابی همچون اخوان المسلمین چشم امید داشتند و اعتمادشان به شورای نظامی حاکم و دولت موقت براساس ارزیابی خوش بینانهای بود که از توانائی و کارائی این احزاب برای ادامه مسیر انقلاب و تأسیس یک نظام حکومتی عادلانه و متکی بر اراده مردم داشتند. اکنون مشخص شده است که این ارزیابی نادرست بوده و احزاب موجود در مصر، کفایت لازم را برای تأسیس یک نظام عادلانه و مردمی ندارند. درخصوص اخوان المسلمین نیز این واقعیت در عمل به اثبات رسید که این حزب با آنچه بنیانگذار آن "حسن البناء" میگفت فاصله گرفته و نسبت چندانی با افکار او ندارد. جوانان انقلابی مصر، در روزهای گذشته درحالی که برای بازپس گیری انقلاب از نظامیان در قاهره و اسکندریه و اسیوط و اسماعیلیه و سوئز، خون میدادند، رهبران اخوانالمسلمین گفتند ما به این تظاهرات نمیپیوندیم. علاوه بر این، رهبران اخوان المسلمین طی 10 ماه گذشته نه تنها در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی موضعگیری نکردند، بلکه آشکارا ادامه روابط با صهیونیستها را بلااشکال دانسته و نسبت به آمریکا، علیرغم همه دخالتهایش در امور داخلی مصر و همه حمایتهایش از دیکتاتور مصر و همه موانع و مشکلاتی که در ماههای اخیر بر سر راه انقلابیون ایجاد کرده، حساسیتی نشان ندادهاند.
جوانان انقلابی مصر با مشاهده عملکرد مسئولان دولت موقت و شورای نظامی حاکم در 10 ماه گذشته، که روابط و روشهای دوران حسنی مبارک را دنبال کردند و هیچیک از آرمانهای انقلابی مردم مصر را محقق نساختند، و با درک این واقعیت که احزاب سیاسی مصر نیز با انقلاب و آرمانهای مردم همخوانی ندارند، بار دیگر به صحنه آمدهاند تا کاری را که خود آغاز کرده بودند، خود به پایان ببرند. این درک عمیق که جوانان انقلابی مصر از جامعه خود به دست آورده اند، فینفسه ارزشمند است و میتواند انقلاب مصر را به فرجامی قابل قبول برساند. این، موج دوم بیداری است که در مصر پدید آمده و عمیقتر از موج اول است و به همین دلیل، انقلاب مصر را نجات خواهد داد و به سامان خواهد رساند.
کشورهای انقلاب کردهای همچون لیبی و تونس نیز به موج دوم بیداری خواهند رسید. درباره این دو کشور نباید به ظاهر نسبتاً آرام و درحال طی کردن مراحل شکل گیری نظام حکومتی آنها دل خوش کرد. در این دو کشور نیز جوانان انقلاب کرده اند، دیوان سالاران انقلاب را تحویل گرفتهاند و قدرتهای سلطه گر غربی درحال مشورت دادن و به عبارت روشن تر، خط دادن به آنها هستند. با این حساب، روشن است که آنچه تحت عنوان نظام حکومتی جدید تأسیس خواهد شد، نه تنها با آرمانهای انقلابی مردم این کشورها بیگانه خواهد بود بلکه باید آن را نوعی بازگشت به دیکتاتوری البته با چهرهای جدید دانست. آنچه میتواند مانع چنین فاجعهای در این کشورها شود، موج دوم بیداری است که پیشبینی میشود بعد از مصر به تونس و لیبی هم برسد. در این کشورها هم شعار "الشعب یرید اسقاط المشیر" سر داده خواهد شد.
انقلابیون یمن و بحرین، وضع بهتری دارند. در یمن، مردم حاضر به پذیرش شرط مصونیت علی عبدالله صالح از تعقیب و مجازات نشدند و اعلام کردهاند به هیچ چیزی غیر از کنارهگیری بدون قید و شرط و محاکمه و مجازات وی رضایت نخواهند داد. بدین ترتیب، طرح شورای همکاری خلیج فارس فعلاً در هوا معلق است و همین صلابت انقلابیون یمنی نشانه عمق بیداری آنهاست. مردم بحرین نیز تاکنون زیر بار ترفندهای آل خلیفه نرفتهاند و در برابر فشارهای فوقالعاده آل سعود و آل خلیفه مقاومت کردهاند. این مقاومت، نشان دهنده بیداری مردم بحرین است، چیزی که میتواند عامل پیروزی قطعی آنان باشد.
موج دوم بیداری در جهان عرب، آثار وسیعتر و عمیقتری خواهد داشت. این موج، آل سعود و سایر دیکتاتورهای حاکم بر کشورهای عربی را نیز از اریکه قدرت به زیر خواهد کشید و جغرافیای سیاسی منطقه را به صورت بنیادی متحول خواهد ساخت. همه باید خود را برای پیامدهای موج دوم بیداری آماده کنند، پیامدی که با شعار بنیادی "الشعب یرید اسقاط المشیر" آغاز شده است.
منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۹/۵
نظر شما