موضوع : پژوهش | پایان نامه

بازخوانی "هشت کتاب" سهراب سپهری با تکیه بر هرمنوتیک هرش


کارشناسی ارشد 1397
پدیدآور: فاطمه اکبری استاد راهنما: غلامرضا پیروز استاد مشاور: مهدی خبازی کناری
دانشگاه مازندران
چکیده

در دهه‌های اخیر، هرمنوتیک به روشی برای تحلیلِ مفهومیِ پدیده‌ها تبدیل شده است. یکی از متفکرانِ هرمنوتیکِ مؤلف‌محور، اِریک دونالد هِرش متفکرِ آمریکایی است که سعی‌ می‌کرد برای سامان دادن به تکثّرِ معنایی راهی بیابد. هِرش فهم را دقتِ فکری در خودِ اثر برای یافتنِ معنایِ آن می‌دانست. در نظریه‌های او «هر اثر دارای دلالت‌هایی است که پژوهش‌گران در تحلیلِ خویش سعی در کشفِ آن‌ها دارند» (رحمانی و ظفری نائینی، 139450:). او مخالفِ تکثّرِ معنایی است و معنایِ مطلقِ اثر را در دستِ خالقِ آن می‌داند. وی با تعریفِ مشخص و تازه‌ای از معنا، دلالت، فهم و تأویل، داوری و نقد، همراهِ توصیفِ دقیق و موشکافانه اثر، روشی را در فهم بنیان نهاده است. سهراب سپهری (1307ــ1359)، شاعر و نقاشِ اهل کاشان، هوشمندانه، مفاهیمِ معنادار و عناصرِ دنیای پیرامونِ خویش را درمی‌یابد و آن را در قالبی شاعرانه بیان می‌کند. در شعرِ سپهری، سطورِ نانوشته‌ای وجود دارد که باید آن‌ها را طورِ دیگر دید و خواند. برای فهمِ افکار و عواطف و آمالِ او باید به آثارِ او مراجعه کرد و برای کشفِ معنای آثار او باید ابتدا خودِ شاعر را شناخت. آثارِ برجای‌مانده از سهراب شاملِ مجموعه‌شعر هشت کتاب، تابلوهای نقاشی، کتاب اطاق آبی ، خاطرات و نامه‌های اوست، که درمجموع، دنیایِ ذهنیِ شاعر را تشکیل می‌دهد. در این آثار، به‌ویژه در مجموعه «هشت کتاب»، مؤلفه‌هایی وجود دارد که ازنظرِ هرش با مراد و مقصودِ گوینده آن هماهنگ است. به تعبیر دیگر، در اشعارِ سهراب سپهری معناهایی وجود دارد که ساختارِ تأویلی آن سبب می‌شود خواننده در نگاه اول به آن پی نبرد؛ اما با استفاده از علائمِ دیگرِ متنی می‌توان معنای پاره‌های همان متن را دریافت و به مقصودِ مؤلف پی برد: «اگر اعتبارِ تأویل را در معنای موردنظرِ هِرش بگیریم، ارائه تأویلِ معتبر و محتمل از شعر سهراب ممکن خواهد بود. دانستنِ این نکته که شاعرِ شعرْ سهراب است، خواننده را به‌سوی مجموعه‌ای از عواطف و دریافت‌هایِ شخصیِ او می‌برد و آن‌ها را درکنارِ دیگر شعرهایش به زمینه‌ای برای دریافتِ معنا براساسِ نیتِ مؤلف تبدیل می‌کند» (جعفری و پورنامداریان، 1392: 42). در هرمنوتیکِ هِرش نمی‌توان افق‌های ذهنیِ مؤلف را تعمّداً نادیده انگاشت و بر دیدگاهِ مفسّر، به‌طورِ افراطی تکیه کرد. با این رویکرد، مسئله اصلیِ این پژوهشْ بررسیِ «هشت کتاب» سهراب سپهری ازمنظرِ هرمنوتیکیِ هِرش است تا بتوان بنابه گفته وی «هرچیزی را که در متن نیازمندِ تأویلِ بیشتر است، منحصراً باتوجه‌به حیطه زبانی توضیح داد» (نیوتن، 1373: 186). باید اذعان کرد که درمیان شاعرانِ معاصر، سهرابْ شاعری است که گاه به ژرف‌ترین ساحت‌های معنا دست‌یافته است. از این جهت، به‌نظر می‌رسد برای بازنماییِ توانایی‌هایِ هرمنوتیکی در ادبیاتِ معاصر، هشت کتاب وی انتخابی مناسب باشد. این پایان‌نامه بر آن است نشان دهد که چگونه با به‌کار بستنِ روشِ هرمنوتیکیِ اریک هِرش می‌توان به معانیِ تأویلیِ اشعارِ سهراب در مجموعه هشت کتاب دست یافت؛ زیرا سهراب سپهری از معدود شاعرانِ معاصر است که دستگاهِ منسجمِ فکریِ خاصِ خود را دارد و برای فهمِ شعرش باید با ساختمانِ فکریِ او آشنا شد. در اشعارِ سهراب، «دستگاه منسجم فکری دیده می‌شود که او را عارف و شناسایی و معرفی می‌کند که زندگی‌اش در جاده معرفت است» (شمیسا، 12:1370ــ13). باتوجه‌به آن‌که تاکنون درباره هرمنوتیکِ مؤلف‌محورِ اریک هِرش در شعر معاصر، به‌ویژه اشعار سهراب سپهری، پژوهش کامل و جامعی، حتی در حدِ ارائه مقاله مستقل، صورت نگرفته است، ضرورتِ این تحقیق در تحقیقاتِ علمی و ادبی کاملاً محسوس است. ازاین‌رو، این پایان‌نامه می تواند ازجنبه‌های نوآورانه بسیاری برخوردارباشد.

نظر شما