حقیقتی که آشتی ملی فلسطینی آشکار کرد
جنبش فتح به ریاست محمود عباس (ابومازن) پس از گذشت حدود چهار سال (ژوئن 2007 ) دشمنی با دولت قانونی اسماعیل هنیه، نخست وزیر منتخب فلسطین، سرانجام در غیبت حسنی مبارک رئیس رژیم سابق مصر و رفیق گرمابه و گلستان خود، رضایت داد مشروعیت این دولت را بپذیرد و طی مصالحه ای، با آشتی ملی فلسطینی موافقت کند.
این مصالحه که پنجشنبه هفته جاری با حضور سران ارشد دو جنبش فتح و حماس در نشستی در قاهره شکلی رسمی به خود خواهد گرفت، هنوز از جهاتی مورد تردید و از جهاتی نیز مورد تمجید و خوش بینی واقع است.
تردید از این منظر که تجربه چهار سال گذشته این دو جنبش و ایجاد توافقهایی چون توافق مکه ( 2007 )، طرح یمن، نشستهای متناوب دمشق و سند وفاق ملی اسرا، همگی با هدف پایان دادن به اختلافهای جنبشهای یاد شده طرح، اما هریک بنا به دلایلی سرانجامی جز ناکامی نیافت. حتی توافق معروف مکه که با میانجیگری عربستان در شهر مکه با حضور مشعل و ابومازن صورت گرفت نیز صرفاً به این دلیل که محلی برای نقش آفرینی رژیم مبارک دیده نشده بود، از سوی قاهره تحریم و عملاً قبل از اجرا در صحنه میدان به کما رفت تا امروز برخی جریانها، همچنان به توافق حاصل شده در قاهره جدید به دیده تردید بنگرند و هرگونه اظهارنظری در این خصوص را به پیاده شدن مفاد توافقنامه در صحنه میدان، موکول نمایند.
امیدواران به این توافق، اما با علم به تغییرات به وجود آمده در مصر، اطلاع مردم فلسطین از بیهودگی جریان مذاکره، سیاست جانبدارانه آمریکا نسبت به رژیم صهیونیستی و اصرار این رژیم بر تداوم شهرک سازی، معتقدند توافق آشتی ملی فلسطین در قاهره، گام بزرگی برای یکپارچه سازی همه ظرفیتهای موجود در فلسطین جهت به کارگیری آن علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی و آزادی سرزمین فلسطین است و از این حیث به توافق حاصل در قاهره، خوش بین هستند.
صرف نظر از این تردید و تمجیدها، اما حصول توافق قاهره میان فتح و حماس آن هم در فاصله کمتر از دو ماه از سقوط رژیم مبارک، یک حقیقت انکارناپذیر را برای جهانیان محرز کرد و آن مظلومیت جمهوری اسلامی ایران در حوزه مسائل فلسطین بود.
طی چهار سال گذشته، سران و رسانه های غربی، در اقدامی همسو همواره ایران را به دخالت و ممانعت از دستیابی این دو جنبش فلسطینی به آشتی ملی متهم می کردند و مدعی بودند تهران از «تروریسم» حمایت می کند.
ایران اما در مقام واکنش، هرگونه دخالت در امور مربوط به فلسطینیان را تکذیب و خود را دوستدار ایجاد وحدت میان فلسطینیان، اعلام می کرد.
حصول این توافق، آن هم در اولین دور از یک سلسله نشستها در قاهره، نشان داد نه تنها ایران هرگز مانعی بر سر راه وحدت بین فلسطینیها نیست، که همواره برآن اصرار دارد.
در مقابل، حصول چنین نتیجه ای در فاصله دو ماه پس از سقوط رژیم مبارک که طی سالهای گذشته خود را مسؤول پرونده فلسطینیان می دانست، نشان داد مانع اصلی در مسیر وحدت فلسطینیان، رژیم متحد با اسرائیل بود که در عمل خواسته های تل آویو را در جهت ممانعت از اتحاد گروه های فلسطینی در مسیر تشکیل دولت واحد به اجرا می گذاشت.
در حال حاضر نیز رژیم صهیونیستی با تهدید دولت خودگردان، با قطع کمکهای اقتصادی و تلاش برای متقاعد کردن کشورهای اروپایی به منظور تحریم حکومت خودگردان، می کوشد مانع انعقاد این توافقنامه آشتی ملی و یا شکست آن در کوتاه مدت شود؛ امری که تحقق آن بویژه پس از موج فراگیر به رسمیت شناختن دولت فلسطینی توسط کشورهای غربی، چندان ممکن به نظر نمی رسد.
با وجود سانسور این بخش از رویداد قاهره نزد رسانه های غربی و گاه منطقه ای، اتفاق بزرگ یاد شده علاوه بر اینکه فضای روانی مناسبی در سطح منطقه و بخصوص در میان فلسطینیان ایجاد خواهد کرد، صداقت جمهوری اسلامی ایران در پیگیری مسائل مبتلا به جهان اسلام را نیز به اثبات خواهد رساند.
افزون بر این، همین موضوع با توجه به تحولات پیش آمده در منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا، پروژه آمریکایی- انگلیسی «ایران فوبیا» را به چالش خواهد کشید و یک بار دیگر، مروجان این پروژه تفرقه آمیز در منطقه را در برابر افکار عمومی امت عربی و اسلامی قرار خواهد داد.فلسطین روزهای بسیار سرنوشت سازی را پشت سرگذاشته و روزهای حساسی را پیش روی خود می بیند. دو جنبش بزرگ فتح و حماس با وجود اختلافهای ماهوی، هدفهای مشترکی دارند. تشکیل کشور مستقل فلسطین در سرزمین تاریخی فلسطین، آرمان دیرینه هر دو جنبش است. این مهمترین وجه اشتراک، می تواند تمام اختلافها را تا زمان تشکیل کشور مستقل فلسطینی، تحت تأثیر خود قرار دهد.
منبع: / روزنامه / قدس ۱۳۹۰/۲/۱۳
نویسنده : صادق مهدی شکیبایی
نظر شما