موضوع : پژوهش | مقاله

حق گرایی و باطل گریزی در کلام امام موسی بن جعفر (ع)


حق و باطل در مقابل هم و ضد یکدیگرند. به حکم خرد و شریعت باید به حق آراسته و از باطل پیراسته شد. باید حق گفت و به حق عمل کردو از باطل دوری و آن را ترک کرد. برای حق گویی و آراستگی به حق، باید حق را شناخت و از حد و مرزهای آن آگاهی یافت. باید باطل و ابعاد و مصادیق آن را شناخت و از آن رهایی یافت. امام موسی بن جعفر(ع) به یکی از شیعیان فرمودند: ای فلان! اتق ا... و قل الحق و ان کان فیه هلاکک فان فیه نجاتک. ای فلان! اتق ا... ودع الباطل و ان کان فیه نجاتک فان فیه هلاکک(تحف العقول من آل الرسول، ص۴۰۸* بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۱۹ و ص۳۲۰). ای فلانی! از خدا بترس و تقوا داشته باش و حق را بگو اگر چه در آن هلاک تو باشد زیرا در حق گفتن نجات توست! ای فلانی! تقوا داشته باش و باطل را واگذار و رها کن اگر چه نجات تو در آن باشد؛ چون که هلاکت تو در آن است. براساس این حدیث امام کاظم(ع)، میان «تقوا» و «حق گرایی» از یک طرف و «باطل گریزی» از طرف دیگر، پیوند اساسی و رابطه استواری برقرار است. حق طلبی و باطل گریزی از مظاهر تقواست. از این رو مفهوم و مصادیق «حق» و «باطل» را باید از طریق وحی الهی و احکام شرعی فراگرفت. منشاء حق خداست و منبع اصلی شناخت حق و باطل نیز قرآن، کتاب خدا و سنت پیامبر خدا و عترت و اهل بیت رسول ا... (ص) است. نجات حقیقی و نجات اخروی در حق گویی و حق طلبی است و هلاکت حقیقی نیز در باطل گویی و باطل گرایی است. آن جا که باطل گریزی و حق گویی در راستای منافع دنیوی انسان قرار دارد حق گویی و باطل گریزی آسان است و پاداش الهی نیز دارد اما آن جا که حق گویی در تضاد با منافع مادی دنیوی قرار دارد و همراه با هلاکت ظاهری و از دست دادن مقام و ثروت است و آن جا که باطل گریزی، رنج ها و سختی ها و مشکلات دنیوی را در بردارد، آراستگی به حق و پیراستگی از باطل نشانه تقوا و خداترسی است. آن جا که «حق گویی» با هلاکت ظاهری و «باطل گرایی» با نجات ظاهری دنیوی آمیخته باشد تنها انسان خود ساخته و خداترس باز هم حق می گوید و از باطل می گریزد؛ چون به این وعده الهی اعتقاد دارد که همواره نجات حقیقی در حق گرایی و هلاکت حقیقی در باطل گرایی است. هلاکت ابدی در آخرت و جهنم، در باطل گرایی است و نجات پایدار در آخرت و بهشت در حق طلبی است.
حق طلبی و باطل گریزی، معیار تشخیص تقوا و تقوا ملاک برتری و فضیلت انسان هاست. ارزش و کرامت و فضیلت انسان ها در گرو میزان پای بندی شان به حق طلبی و باطل گریزی است. گفتن حق اگر چه به ضرر انسان باشد و نگفتن باطل اگر چه به سود وی باشد، نشانه تقوا و ایمان است. امام کاظم(ع) در این حدیث، شیعیان اهل بیت(ع) را به حق گویی فرمان داده و از باطل گرایی نهی کرده اند. فرمان زیبای «قل الحق» و سفارش به «دع الباطل» در پی اتق ا...، همبستگی و عینیت تقوا با حق گویی و باطل گریزی را آشکار می کند. حق طلبی و باطل گریزی در بحران ها و مواضع وتصمیم گیری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از مسئولیت های شیعه بودن است. امام کاظم(ع) به یکی از شیعیان دستور به حق گویی و باطل گریزی در همه صحنه های زندگی و در گفتار و رفتار داده اند. بدیهی است التزام عمومی به حق گویی و باطل گریزی عامل برقراری وحدت ملی و امنیت ملی است. درحق گرایی و باطل گریزی، افراد منافع ملی را بر منافع فردی و جناحی و حزبی خود ترجیح می دهند؛ این امر وحدت ملی و امنیت ملی پایدار و توسعه همه جانبه را به همراه دارد. در سفارش دیگر امام کاظم(ع) به ابوالحکم هشام بن بغدادی کندی فرمودند: تواضع للحق تکن اعقل الناس (بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۹۹). در برابر حق فروتن باش، خردمندترین انسان خواهی بود. در این حدیث ارتباط «حق پذیری» و «خردمندی» بیان شده است. خردمندان حقیقی حق مدار و حق گرا و حق طلب و حق پذیرند. عقل سلیم در شرایط دشوار با اعتماد بر قرآن و سنت، حق را می یابد و به حق رو می آورد. انسان عاقل حق جو و حق گراست. باطل گویی و باطل گرایی از خردمندی به دور است. حق گرایی همه جانبه نشانه فرهیختگی و خردورزی است و باطل گرایی معلول بی خردی و تعطیلی عقل و تفکر است. مکتب اهل بیت(ع) مکتب خردمندان است؛ امامان خردمندترین انسان ها هستند و رفتار و گفتار آنان بیانگر معیارهای خردمندی است. امام کاظم(ع) در این حدیث توافق و تعامل «خردمندی» و «حق گرایی» را گزارش کرده و فروتنی در برابر حق و پذیرش حق را نشان دهنده رشد و کمال عقلی انسان ها دانسته اند. امام کاظم(ع) درباره معیار اصلی تشخیص حق و باطل به علی بن سوید فرمودند: وال آل محمد علیهم السلام و لا تقل بما بلغک عنا و نسب الینا، هذا باطل (بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۳۲). ولایت آل محمد(ص) را بپذیر و آنان را دوست بدار و به سخنان آنان عمل کن و درباره آن چه از ما به تو رسید و به ما نسبت داشت، نگو: این باطل است!. مطابق این حدیث شریف هر آن چه از اهل بیت(ع) صادر شده است، حق است و هرگز در آن باطل راه نمی یابد و شیعیان به حکم عقل باید تسلیم سخنان اهل بیت(ع) که معصوم و پاک از اشتباه و گناه و فراموشی اند باشند. اهل بیت(ع) در عمل وابسته به حق اند و هر آن چه گفته اند حق است و هرگز در رفتار و گفتار آنان باطل راه نیافته است؛ از این رو حق گرایی و باطل گریزی باید بر اساس گفتار و رفتار اهل بیت(ع) استوار شود.

مشورت با دیگران
«حسن بن جهم» می گوید: در محضر امام رضا(ع) بودیم، سخن از پدر بزرگوارشان امام کاظم(ع) به میان آمد. امام رضا(ع) فرمود: با این که عقل های مردم با عقل پدرم قابل مقایسه نبود، گاه با غلامان سیاه خود در امور مشورت می کرد. شخصی به پدرم گفت: آیا با غلام سیاه خود مشورت می کنی؟ ایشان در پاسخ فرمود: چه بسا خداوند متعال راه حل مشکلی را بر زبان همان غلام سیاه بگشاید. این سیره رفتاری امام کاظم(ع) به خوبی بیانگر فروتنی امام در برابر مستضعفان و اهمیت ندادن به رنگ و نژاد و موقعیت اجتماعی افراد است.


منبع: / روزنامه / خراسان ۱۳۹۰/۴/۷
نویسنده : محمد رضا جواهری

نظر شما