موضوع : پژوهش | مقاله

پنج توصیه امام باقر علیه السلام به جابر جعفی

«جابر» صحابی امام باقر علیه السلام
جابربن یزید جعفی از اصحاب امام پنجم و ششم بود و در مکتب اهل بیت تربیت شد. در ارتباطات او با امام باقر و امام صادق علیهما السلام حقایق ارزشمند و دستورالعمل های روشنگری نهفته است. او از تابعین و خواص اصحاب این دو امام بود و کتاب های رجالی و شرح حال راویان حدیث او را ستوده اند.
امام باقر علیه السلام وصایای آموزنده و سودمند فراوانی برای جابربن یزید جعفی دارند. این سفارش ها و هشدارها، گنجینه ارزشمندی برای پاسخ گویی به نیازهای جهان معاصر و حل مشکلات مادی و معنوی بشریت در عصر حاضر است.

پنج نهی در یک وصیت
در یک مرحله امام باقر علیه السلام، صحابی خویش جابر را به ترک ۵ صفت زشت سفارش کرده و فرموده اند: یا جابر اوصیک بخمس: ان ظلمت فلا تظلم، و ان خانوک فلاتخن، و ان کذبت فلا تغضب، و ان مدحت فلاتفرح و ان ذممت فلاتجزع(تحف العقول ص325) ای جابر! تو را به ۵ صفت وصیت می کنم: اگر به تو ظلم شد و مورد ستم قرار گرفتی ظلم نکن! و اگر به تو خیانت کردند تو خیانت نکن! و اگر تکذیبت کردند خشم مگیر! و اگر ستایشت کردند خوشحال و شاد نشو! و اگر تو را نکوهش کردند بی تابی نکن و نیاشوب!در این وصیت نامه، امام باقر علیه السلام جابر را از ۵ وضعیت نامطلوب و زشت باز داشته و به او فرمان نه گفتن به خواسته های نفسانی داده اند.

ظلم
از منظر امام باقر علیه السلام ظلم در هر شکل و به هر عنوان زشت است و باید از آن دوری کرد. به حکم این وصیت به هیچ کس نباید ظلم کرد، حتی ظلم متقابل نیز باید کنار گذاشته شود. همان طور که ظلم ابتدایی حرام است، ظلم واکنشی نیز حرام است. آن جا که به مومن ظلم می شود باید برابر ظلم بایستد و زیر بار ظلم نرود و دفع و رفع آن لازم است، اما حتی مومن مظلوم نیز نباید ظلم کند و از ظلم متقابل مظلوم به ظالم نیز نهی شده است.

خیانت
خیانت از صفات زشت و یک منکر بزرگ و مانع اساسی در راه رشد و توسعه معنوی و مادی جامعه اسلامی است. تامل در آثار زیان بار سیاسی، اقتصادی، قضایی، فرهنگی خیانت، فلسفه و حکمت نهی امام باقر علیه السلام از خیانت را آشکار می کند. خیانت در عهد وامانت و نقض پنهانی عهد و پیمان الهی و بشری، عامل سست شدن اعتمادها و از بین رفتن اعتبارها و مانع پیشرفت است. براساس این وصیت امام باقر علیه السلام، خیانت به هیچ وجه روا نیست حتی خیانت به خائن نیز بد است. خیانت خائنان هم مجوز خیانت نسبت به آنان نیست و باید از خیانت به خائن نیز دوری کرد. ترک خیانت حتی در برخورد با خائن، عامل تنبیه، بیداری و هدایت برخی خائنان می باشد.

غضب و خشم
بسترها و زمینه های غضب انسان زیاد است و عوامل بسیاری موجبات خشمگین شدن افراد را فراهم می کند یکی از آن عوامل این است که سخن انسان را تکذیب کنند. دروغ گو نامیدن انسان راست گو باعث غضب ناک شدن اوست. امام باقر علیه السلام در این وصیت به جابر، او را از خشم در هنگام تکذیب وی و اقدام براساس خشم بازمی دارند. پاسخ متین و بدون خشم و خشونت به کسانی که برنامه و راه درست و واقعی انسان را تکذیب کرده اند، عامل بیدار شدن وجدان خفته آنان و سرزنش درونی و تنفر آنان از تکذیب ناروا در آینده است.

فرح و خوشحالی
ستایش از انسان با انگیزه ها و اهداف گوناگون و متضاد انجام می شود. از این رو ستایش انواعی دارد. از هر ستایشی نباید خوشحال شد. انسان باید به تکلیف شرعی و عقلی خویش عمل کند و اگر ستایش ها به جا و حقیقی بود خدا را شکر کند و اگر نابه جا و نادرست بود نه تنها خوشحال نشود بلکه به ستایش گران ناخشنودی خویش را اعلام کند. بر همین اساس امام باقر علیه السلام به جابر هشدار داده اند مدح مداحان او را شاد نکند و این مدح و ستایش ها معیار خوشحالی و شادی نشود بلکه به نیت ها و اهداف آنان بیندیشد.

جزع و بی تابی
اقدام در حالت بی تابی و ناراحتی از خردورزی به دور است. از چیزهایی که زمینه جزع و بی تابی انسان را فراهم می کند مذمت و نکوهش وی از سوی دیگران است. امام باقر علیه السلام جابر را از جزع و بی تابی در آن جا که مورد نکوهش قرار گیرد نهی کرده اند. حفظ آرامش و کنترل احساسات و اقدامات در آن جا که مورد نکوهش و انتقاد قرار بگیرد حلم و بردباری انسان را آشکار می کند و او را از کارهای ناپسندی که شاهدی بر مذمت او شود رهایی می بخشد.

لزوم اندیشیدن در ستایش ها و نکوهش ها
از آن جا که ستایش ها و نکوهش ها اقسام مختلفی دارد، معیار قرار گرفتن آن ها و اقدام براساس آن ها درست نیست. از این رو امام باقر علیه السلام در ادامه وصیت به جابر در فلسفه «عدم فرح بر مدح» و «عدم جزع بر ذم» فرمودند: فکر فیما قیل فیک، فان عرفت من نفسک ما قیل فیک فسقوطک من عین ا... عند غضبک من الحق اعظم علیک مصیبة مما خفت من سقوطک من اعین الناس، و ان کنت علی خلاف ما قیل فیک فثواب اکتسبته من غیر ان یتعب بدنک: بنگر و بیندیش در آن چه درباره تو گفته شده است اگر آن چه درباره ات گفته شده است در تو هست و عیبی را که از تو گفته اند در خود دیدی، بدان که از چشم خدا افتادن در هنگام آشفتن از حرف حق، مصیبتی بزرگ تر از سقوط تو از چشمان مردم است که از آن می هراسی! و اگر تو برخلاف آن چه درباره ات گفته شده است باشی، پس با تهمت ناروا بدون این که رنج بدنی برده باشی ثوابی کسب نموده ای. در ستایش ها و نکوهش ها باید آن چه را به حق و به جاست پذیرفت. انتقادپذیری انسان و عدم غضب در مذمت وی برای عیبی که در رفتار و گفتار اوست، عامل خشنودی خداست، پس جزع و بی تابی از این مذمت ها، ناروا و زشت است. در این وصایای امام باقر علیه السلام به جابر «پنج نه بزرگ» وجود دارد. از این پنج صفت زشت باید دوری کرد و آن جا که بستر و زمینه اش فراهم شد به آن نه گفت. هوای نفس و شیطان، فرمان به «ظلم در برابر ظلم» و «خیانت در برابر خیانت» و «غضب در هنگام تکذیب» و «فرح در هنگام ستایش» و «جزع در زمان نکوهش» می دهند اما فرمان عقل بر ترک این کارها و نه گفتن به خواسته های نفسانی است. امام باقر علیه السلام جابر را از این پنج واکنش و عکس العمل ناروا بازداشته و به او جسارت خویشتن داری در برنامه جهاد اکبر و نه گفتن به این انفعالات نابه جا را آموزش داده اند.

منبع:  روزنامه  خراسان ۱۳۸۹/۱۰/۱۸
نویسنده : محمد رضا جواهری

نظر شما