موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

بسترهای هموار الحاق

روزنامه همشهری شنبه 20 مرداد ,1375 10 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1038


چین; نگاه به آینده (بخش آخر) تایوان: سرزمین تایوان از اوایل قرن
هفتم میلادی برای چینیها شناخته شد اما تا ربع اول قرن هفدهم میلادی
مسکونی نبود تا اینکه عده ای از اهالی استان فوجیان چین به آنجا
مهاجرت کردند. پرتغالیها این جزیره را در سال 1590 کشف کردند و نام
آنرا فرمز نهادند و تلاشهایی در جهت مستعمره ساختن این جزیره نمودند.
هلندیها و اسپانیولیها نیز مدتی این جزیره را به استعمار خود در
آوردند تا اینکه در سال 1661 شخصی بنام کوکسینگا که اصالت چینی
ژاپنی داشت , خارجیان را از این جزیره اخراج نمود. در سال 1683 جزیره
به صورت قسمتی از استان فوجیان درآمد و با مهاجرت شمار قابل ملاحظه ای
جمعیت این جزیره به 200 هزار نفر رسید. تا سال 1842 جمعیت تایوان به
2,5 میلیون نفر رسید. منافع همیشگی ژاپن در جزیره منجربه اعزام نیرو
در سال 1874 به تایوان به بهانه حمایت از ماهیگیران شد. طی سالهای
188485 در جریان جنگ فرانسه و چین , تایوان مدت کوتاهی در محاصره و
اشغال فرانسه درآمد اما بالاخره در سال 1886 تایوان ایالت مجزایی از
چین شد.
در سال 1895 پس از جنگ چین و ژاپن , چین براساس عهدنامه ای تایوان را
به ژاپن واگذار نمود و تا پایان جنگ جهانی دوم این جزیره در اشغال
ژاپن بود و عمده ترین منبع تهیه و برنج و شکر برای ژاپن محسوب می شد.
همچنین در جریان جنگ جهانی دوم تایوان یک جایگاه استراتژیکی برای
ژاپن به منظور تهاجم به جنوب شرقی آسیا محسوب می شد.
براساس توافق سال 1943 و پس از شکست ژاپن در 25 اکتبر سال 1945
جزیره تایوان به دولت چین ملی تسلیم شد. در سالهای 194950 به
دنبال موفقیت کمونیستهای چینی در سرزمین اصلی, جریانی متشکل از
گروههای ملی گرا, کارمندان دولت و برخی پناهندگان به رهبری ژنرال
چیانکاسیک (رهبر ناسیونالیستهای چین) جزیره را تصرف و تاسیس جمهوری
چین ملی را اعلام نمودند. به دنبال وقوع جنگ کره در سال ,1950 ایالات
متحده امریکا ناوگان هفتم خود را در اطراف جزیره به منظور جلوگیری
از حملات کونیستها مستقر کرد. در سال 1955 بین چین ملی و امریکا
موافقتنامه ای نظامی برای دفاع از تایوان به امضاء رسید.
امریکا از این پس چه از نظر اقتصادی و چه از نظر نظامی به حمایت
گسترده از چین ملی پرداخت. پس از استقرار دولت کمونیستی در چین ,
دولت جمهوری خلق چین مکررا قصد نهایی خود را برای تسخیر تایوان
اعلام کرد. در مقابل, ملی گرایان در چین ملی تایوان را به عنوان قسمت
مستقلی از چین دانسته و مخالفت خود را با الحاق به چین کمونیست
اعلام کرده اند.
در سال 1971 نهایتا سازمان ملل چین را به رسمیت شناخت و دولت پکن
کرسی نمایندگی کشور چین را بجای رژیم چین ملی, اشغال نمود. ازاین
زمان به بعد روابط سیاسی نظامی تایوان و امریکا روبه سردی گرایید
اما روابط اقتصادی آنها همچنان پابرجا ماند. در سال 1981 روابط
تایوان و امریکا مجددا رو به بهبودی نهاد. توسعه این روابط موجب شد
که در اوایل سال 1995 لیدنگ خویی رئیس حکومت تایوان از امریکا
دیدار نماید که در نتیجه بار دیگر مساله استقلال تایوان و عضویت آن
در سازمان ملل مطرح شد. این روند با اعتراض شدید چین روبه رو شد و
روابط پکن واشنگتن به پائین ترین سطح خود طی دو دهه اخیر رسید.
لازم به یادآوری است که طی چند سال اخیر تعدادی از کشورهای امریکای
لاتین و منطقه کارائیب با ارائه قطعنامه ای به مجمع عمومی سازمان ملل
در پی به عضویت در آوردن تایوان در این ارگان بین المللی بوده اند اما
دست اندرکاران سازمان ملل با مطرح شدن این مسئله مخالفت کرده و در
نتیجه این قطعنامه از دستور کار کنار گذاشته شده است. چین نیز که
تایوان را جزء خاک خود می داند طی سال 1995 به منظور هشدار به
کشورهایی که از سیاست جدایی طلبی تایوان حمایت می کنند, طی چندین
مرحله اقدام به پرتاب موشکهایی در ساحل شمالی تایوان نموده است.
همچنین مقامات چین اعلام کرده اند که چنانچه تایوان رسما استقلال خود
را از سرزمین اصلی چین اعلام کند و یا به تلاش برای عدم یکپارچگی چین
و تایوان دست زند, قدر مسلم پکن علیه این اقدامات به نیروی نظامی
متوسل خواهد شد.
تایوان از نظر اقتصادی افقهای جدیدی را پیش روی خود دارد. این کشور
با اتخاذ استراتژی توسعه اقتصادی برون گرا و مبتنی بر توسعه صادرات
و ورود علم و تکنولوژی سطح بالا به عرصه هایی در ابعادمختلف اقتصادی
دست یافته و بدین واسطه توانسته شرایط داخلی خود را مطابق با تحولات
منطقه ای و جهانی تغییر دهد. بنابراین چشم انداز آینده اقتصاد تایوان
فی نفسه کاملا روشن است و روز به روز هم بهتر می شود. اما آنچه که محل
بحث است, آینده سیاسی تایوان است که حتی ممکن است آینده اقتصادی آن
را تحت تاثیر خود قرار دهد. در اینجا عامل سیاسی و تعیین کننده در
آینده تایوان را مورد بررسی قرار می دهیم.
در این راستا طبیعتا روابط سیاسی (و نه اقتصادی) تایوان و چین
متشنج است و هرگونه رفتار سیاسی تایوان خصوصا در عرصه سیاست
بین الملل می تواند موجب واکنش چینیها شود. عمده ترین تحرکات
سیاسی تایوان در عرصه خارجی که موجب واکنش چین شده اند, عبارتند از:

. 1 تلاش برای عضویت در سازمان ملل متحد: تایوان در سال 1995 اعلام
نمود که چنانچه با درخواست آن کشور مبنی بر عضویت در سازمان ملل
موافقت شود, حاضر است یک میلیارد دلار کمک مالی به این سازمان پرداخت
کند. تایوان این مبلغ را در صندوقی ویژه کمک به کشورهای در حال
توسعه قرار خواهد داد. لازم به یادآوری است که پطروس غالی دبیرکل
سازمان ملل تنها راه عضویت تایوان در سازمان ملل را انجام مذاکرات
مستقیم با پکن قلمداد کرده بود.
. 2 نزدیکی به امریکا: این مورد همواره موجب اعتراض چین شده است
و در سال میلادی گذشته( 1995 ) نیز که لیدونگ خویی رئیس جمهور تایوان
از امریکا دیدن نمود, وزارت خارجه چین با صدور بیانیه ای اعتراض آمیز,
مخالفت شدید خود را نسبت به این امر ابراز کرد و این اقدام را
نشان دهنده آن دانست که واشنگتن آشکارا تلاش جدی ای را علیه وحدت چین و
ایجاد دو چین یا یک چین و یک تایوان انجام می دهد که اینگونه اقدامات
امریکا تجاوز به حق حاکمیت ارضی چین است و در صورت تداوم موجب تیرگی
روابط دو کشور می شود.
. 3 افزایش بودجه دفاعی و خریدهای تسلیحاتی: تایوان بودجه های دفاعی
و امور خارجه خود را برای سال مالی 1994 در مجموع حدود 16,3 درصد
افزایش داده است که در آنها ارقام قابل ملاحظه ای به خرید سلاح و تلاش
برای کسب عضویتهای بین المللی تخصیص یافته است. برای نمونه واردات
انواع سلاح از سوی تایوان در پنج ماه اول سال 1995 میلادی با یک
افزایش چشمگیر به 270 میلیون دلار رسید که 110 میلیون دلار بیش از کل
واردات تسلیحاتی این کشور در سال 1994 میلادی است . سلاحهای وارداتی
عمدتا شامل قطعات سلاح و تسلیحات پیشرفته است که کشتیهای جنگی و
هواپیماهای جت جنگنده از این جمله اند.
. 4 گسترش همکاریهای اقتصادی و تکنولوژی علی الخصوص با اروپا و
امریکا: لازم به ذکر است که امریکا بزرگترین خریدار کالاهای صادراتی
تایوان است به طوری که در نیمه اول سال ,1995 12 میلیارد و 600
میلیون دلار کالا از تایوان وارد کرد که 4,98 درصد نسبت به مدت مشابه
سال قبل افزایش داشت. برای نمونه تایوان اولین کنفرانس وزارتی
همکاری صنعتی با اتحادیه اروپا را در ماه آوریل سال 1996 در تایپه
برگزار کرد. این کنفرانس به توسعه بیشتر روابط تجاری و اقتصادی
تایوان با 15 کشور عضو اتحادیه اروپا کمک خواهد کرد. تایوان امیدوار
است با برگزاری این کنفرانس به تکنولوژی پیشرفته حفاظت از محیط زیست
و هوانوردی و ترغیب شرکتهای اروپایی به سرمایه گذاری در این کشور دست
یابد.
در عرصه داخلی نیز مهمترین مسئله سیاسی ای که موجب واکنش چینیهاشده
است, برگزاری انتخابات مستقیم ریاست جمهوری در تایوان می باشد. لازم
به ذکر است که در فروردین ماه سال جاری( 1375 ) نخستین انتخابات
مستقیم ریاست جمهوری در تایوان برگزار شد که به پیروزی 54 درصدی
لی تنگ خویی انجامید. چین قصد داشت که با انجام مانور مشترک نیروهای
زمینی, دریایی و هوایی خود بر انتخابات ریاست جمهوری تایوان تاثیر
بگذارد و از انتخاب لی تنگ خویی رئیس حکومت تایوان و نامزد حزب
کوئومینگ تانگ جلوگیری به عمل آورد. اما انتخابات ریاست جمهوری
تایوان به رغم مخالفتهای چین و مانورهای موشکی این کشور که غربیها
آنرا دیپلماسی موشکی می خوانند,سرانجام با انتخاب لی تنگ خویی به
ریاست جمهوری این جزیره ,برگزار شد. تحلیلگران معتقد بودند که
بحران تایوان موجب نخستین رویارویی مستقیم میان چین و امریکا پس از
دهه 1950 و آشکار شدن رقابت میان دو کشور برای تسلط بر آسیا
اقیانوسیه شد. ویلیام پری وزیر دفاع امریکا در همین زمان اظهار داشت
که چین باید آگاه باشد که به رغم اینکه یک قدرت نظامی بزرگ است اما
عنوان نخستین قدرت نظامی در منطقه اقیانوسیه به امریکا تعلق دارد.
واشنگتن برای تایید این گفته مبادرت به استقرار 18 فروند ناوجنگی از
جمله دونا و هواپیمابر در اطراف تایوان کرد که بزرگترین تجهیزات
دریایی پس از جنگ ویتنام محسوب می شود.
لازم به یادآوری است که رقابت چین و امریکا برای تسلط بر این منطقه
از جهان با پیش آمدن بحران تایوان علنی شد و اکنون باید منتظر
برخوردهای دیگری میان این دو قدرت بزرگ در سایر عرصه های بین المللی
از جمله سازمان ملل متحد باقی ماند زیرا چین یکی از اعضای دائم
شورای امنیت است و می تواند لطمات بزرگی به امریکا وارد کند.
تایوانیها در آخرین اظهارات رسمی خود در آغاز سال 1375 اعلام
نموده اند که چنانچه چین کمونیست چهار سال بعد تصمیم بگیرد انتخابات
ریاست جمهوری را با شرکت تمام چینی ها و از جمله چینیهای تایوان
برگزار کند, آنگاه زمان وحدت واقعی چین فرا رسیده است.
با وجود تمامی تنشهای سیاسی موجود میان تایوان و چین, روابط
اقتصادی بین این دو روز به روز گسترش می یابد. بازار چین تقریبا
دو درصد از رشد اقتصادی سالانه 6,52 درصدی تایوان را به خوداختصاص
داده است. تولید ناخالص داخلی تایوان در صورتی که چین واردات از
تایوان را مسدود کند به 1,95 درصد نزول خواهد کرد. از دست دادن
بازار چین همچنین نرخ بیکاری تایوان را تا نیم درصد واحد افزایش
خواهد داد. در صورت وقوع این تحریم, بخشهای تولید چرم, پوست ,
تجهیزات مکانیکی و منسوجات بیش از همه لطمه خواهد دید. آمار تجارت و
سرمایه گذاری که بین سالهای 199094 جمع آوری شده , نشان می دهد که دو
طرف چهارمین شریک عمده تجاری یکدیگر هستند. تجارت دو جانبه 9,3 درصد
کل تجارت تایوان و 6,9 درصد تجارت چین را به خود اختصاص می دهد. در
همین حال تایوان تاکنون به طور غیرمستقیم بیش از 25 میلیارد دلار در
چین سرمایه گذاری کرده و به مواد خام و کارگر ارزان چین نیاز دارد,
در حالیکه چین به سرمایه گذاری خارجی نیازمند است. تجارت غیرمستقیم
بین تایوان و چین بویژه از طریق هنگ کنگ در 10 ماه اول سال 1995
میلادی حدود 30,7 درصد نسبت به سال پیش از آن افزایش یافت که به 17,3
میلیارد دلار رسید. با توجه به آنچه در بالا آمد, نتیجه می گیریم
که روابط اقتصادی چین و تایوان دائما روبه افزایش است و وابستگی
این دو روز به روز گسترش می یابد. پس در بعد اقتصادی نه تنها
آینده اقتصادی تایوان, بلکه چشم انداز روابط اقتصادی اش با دیگر
کشورهاعلی الخصوص چین, کاملا روشن و امیدوارکننده به نظر می رسد. اما
درحوزه مسائل سیاسی بین آن دو همچنانکه در بالا آمد, چالشهایی وجود
دارد ولی در نهایت به نظر می رسد که چینیها برای جلوگیری از مختل شدن
نظام اقتصادی این کشور و حفظ و تداوم پویایی و کارآمدی اش, الحاق آن
را به سرزمین اصلی هرچه مسالمت آمیزتر صورت دهند.
بنابراین کاربرد زور و خشونت از سوی چین برای الحاق تایوان
به سرزمین اصلی معقول به نظر نمی رسد و دیپلماسی چین نیز خود متوجه
این مسئله است, چرا که هرگونه اعمال خشونتی موجب تزلزل تایوان
خواهد شد و چون تایوان نهایتا به چین محلق می شود, طبیعتا هزینه های
این اعمال خشونت نیز متوجه چین می گردد. پس تا حدود زیادی احتمال
اعمال خشونت از سوی چین منتفی است.
با ملاحظه اوضاع اقتصادی سیاسی این دو سرزمین به این نتیجه می توان
رسید که در نهایت از نظر اقتصادی این دو سرزمین به پیشرفتهای خود
ادامه خواهند داد و تنها احتمال ایجاد تنش, در مسائل سیاسی است که
آن نیز با توجه به احتیاط و آینده نگری بیش از حد چینی ها و با توجه
به سیاست نگاه به آینده آنها, به حداقل ممکن می رسد. پس چشم انداز
الحاق این دو سرزمین به چین مثبت و مسالمت آمیز پیش بینی می شود.
رضا شیرزادی
 

نظر شما