موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

همه چیز روی ما آزمایش شد!

روزنامه همشهری شنبه 20 مرداد ,1375 10 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1038


مشکلات نظام جدید آموزش متوسطه از نگاه اولین گروه فارغ التحصیلان:

در نظام جدید متوسطه , با توجه به طول هر ترم که 4 ماه و نیم است و
15 تا 20 روز آن صرف امتحانات می شود, یا کتابها به موقع تمام
نمی شوند و یا این که خوب تدریس نمی شوند
حذف نابهنگام مطالب درسی, گاهی بعداز تدریس به تکرار و امتحان صورت
گرفته و فرصتهای آموزشی راهدر داده است
اشاره ;اولین گروه از دانش آموزان نظام جدید آموزش متوسطه در سال
تحصیلی جاری فارغ التحصیل شدند. طبعا آغاز هرکاری همواره با مشکلات
و نارساییهایی همراه است, اما آنچه مهم است شناخت این مشکلات و
برنامه ریزی برای رفع آنها در آینده است.
یکی از بهترین راهها و منابع شناسایی مشکلات نظام جدید, دانش آموزان,
یعنی کسانی که برنامه به نام آنها و برای آنها پیاده شده هستند,
بخصوص دانش آموزانی که اولین محصول این نظام محسوب می شوند. اینان
اولین کسانی بودند که همه فرازهاو فرودهای نظام جدید را پشت سر
گذارده اند تا به این نقطه رسیده اند, پس حرفهای زیادی برای گفتن
می توانند داشته باشند. مطمئنا تجارب آنها حتی اگر کامل وجامع هم
نباشد, قابل استفاده خواهدبود. گزارش حاضر, ماحصل نظرخواهی از
دانش آموزان یکی ازمراکز پیش دانشگاهی در شهرستان خوی است که توسط
یکی از همکاران همشهری تهیه شده است, با این تذکر که گزارش مربوط به
قبل از برگزاری مرحله اول کنکور سراسری است.
کتابها و محتوای دروس; مهمترین معضل بیشترین حجم مسائل عنوان شده از
طرف دانش آموزان به کتابها و محتوای دروس مربوط می شوند. در این ارتباط
مسائل چندی از قبیل: دیر رسیدن کتابها, عدم تسلسل و وجود ارتباط
منطقی بین مطالب آنها, عدم تناسب حجم با زمان تدریس و حذف نابه جای
قسمتهایی از کتابها مورد تاکید قرار گرفته اند.
دانش آموزرضایی در این باره می گوید: اولین مشکلی که در طول دوره
اول نظام جدید احساس شد, دیر رسیدن کتابها به دست دانش آموزان بود.
نتیجه آن می شد که دانش آموزان نمی توانستند مطالب درس را مطالعه کنند
و جزوه هایی که معلمین می گفتند به خاطر کلی بودن مطالب, جای خالی
کتابها را پر نمی کرد. معصومی می گوید: چون اول کار بود و معلمین
آشنایی کافی با نظام جدید نداشتند, نمی توانستند مطالب را به صورت
روشن به دانش آموزان ارائه دهند و در نتیجه دانش آموزان از دبیران
ناراضی می شدند.
قدرتی اضافه می کند: دوماه و نیم ازآغاز ترم گذشته بود, ولی هنوز
اثری از کتاب نبود. بعد که کتاب می آمد, در عرض دو ماه باقیمانده
باید کتاب 180 صفحه ای به صورت فشرده خوانده می شد.
. بختیاری. نیز که از دیر رسیدن کتابها شکایت دارددر این مورد
مثالی می آورد: کتاب شیمی( 1 ) بیست و سه روز مانده به شروع امتحانات
به دست ما رسید و مشخص است که تمامی نمرات سطح پایین بود. من خودم
را می گویم که در سوم راهنمایی معدلم 19,29 بود, ولی در دو ترم اول
معدلم به 13,54 رسید.
. معصومی. به عدم تسلسل مطالب کتابها نیز اشاره می کند, می گوید این
ناپیوستگی باعث می شود که دانش آموزان از آن درس زده شوند. عالی نژاد
می گوید: ما در فیزیک و در حل بعضی از مسائل به دیفرانسیل نیاز
داشتیم, در حالی که در سالهای قبل هیچ اطلاعاتی در مورد دیفرانسیل
نداشتیم. اسماعیل زاده معتقد است; عدم تسلسل در مطالب درسی سه سال ,
باعث گردیده مغز ما مانند یک ماشین ناقص عمل کند, چرا که هرچیز را
در جایش و موقعش یاد نگرفته ایم. باستانفر نیز بر این مشکل تاکید
دارد, مطالب کتابها در این نظام پراکنده و جدا جدا هستند و ارتباط
چندانی با هم ندارند. در هر کتاب تنوع مطالب خیلی زیاد و بیش از
اندازه است, طوری که دانش آموز وقتی ترم را تمام می کند اصلا نمی داند
که کتاب چه هدفی را دنبال می کرد.
. حسینی. به مشکل دیگری اشاره می کند. وی می گوید: حجم زیاد کتابها
نباید نادیده بماند, چرا که با توجه به فشردگی برنامه درسی, مشکل
بزرگی است. همکلاسی او با نام تقی زاده, توضیح دقیقتری در این باره
دارد, با توجه به طول هر ترم که 4 ماه و نیم است و 15 تا 20 روز آن
صرف امتحانات می شود, در مدت باقیمانده, برای یادگیری کتابهایی که
150 تا 200 صفحه ای هستندزمان کمی می ماند.
بنابراین یا کتابها به موقع تمام نمی شوند و یا این که خوب تدریس
نمی شوند. ظاهرا مسئولان مربوطه گاه برای کاهش فشار حجم دروس, اقدام
به حذف قسمتهایی از کتابها بخصوص در دوره پیش دانشگاهی کرده اند که
از نظر دانش آموزان در مواردی این اقدام هم به صورت سنجیده صورت
نپذیرفته است. موسوی به این مساله چنین اشاره می کند که; حذف
نابهنگام مطالب درسی, گاهی بعد از تدریس, تکرار و امتحان صورت گرفته
و فرصتهای آموزشی را هدر داده است.
. علی اکبرلو هم در این مورد می گوید: دو بخش از کتاب شیمی مانده
بود, بخشنامه آمد و فصلی که در وسط کتاب بود حذف شد اما دو بخش آخر
حذف نشد و ما مجبور شدیم آن دو بخش را سریع و گذرا بخوانیم.

کاستیها و نواقص مربوط به برنامه ریزی در این مورد هم, تنوع و طیف
مسائل زیاد است. . عالی نژاد می گوید: مشکل دیگری که در نظام جدید به
چشم می خورد این بود که دست اندرکاران نظام در اواسطکار سردرگم شده
بودند و نمی دانستند که چکار انجام می دهند. مثلا یک وقت می گفتند برای
ورود به دوره پیش دانشگاهی امتحانی بصورت کنکور خواهید داد و مسئول
دیگری یک حرف دیگری می زد. ما و مدیران و مربیان را واقعا گیج کرده
بودند. هندوانی, ابلاغ بخشنامه های پی درپی که هریک متناقض با بخشنامه
قبلی بودند را موردی از مشکلات می داند. گلصنملو می افزاید: حتی ابتدا
ادعا می شد دانش آموزان نظام جدید بدون کنکور به دانشگاه خواهند رفت
که صحت نداشت. باقرزاده نیز اضافه می کند, در ابتدا قول و قرارهایی
مبنی بر یک مرحله ای بودن کنکور داده شده بود, ولی بعدا دو مرحله ای
شد.
مساله دیگر عدم توجیه کافی دانش آموزان توسط مسئولان وبخصوص مشاوران
است. صائبی راد می گوید: بعضی از مشاوران, حتی اهداف نظام جدید را
نمی توانستند توصیف کنند. قدرتی هم می گوید: یکی از عمده ترین مسائل
آشنانبودن ما با چگونگی تحصیل و انتخاب واحد بود که البته بعدها یاد
گرفتیم.
اگر تعداد مشاوران از ابتدا متناسب باتعداد دانش آموزان بود و یا
راهنمایی های درست و کاملی صورت می گرفت بسیاری از مشکلات
بوجودنمی آمد.
در ارتباط با نحوه برنامه ریزی ,باستانفر بر مشکل کمبود وقت تاکید
کرده و می گوید: با توجه به ترمی بودن تحصیلات و محدودیت فرصت, حجم
کتابها و فشردگی دروس, وقت کافی برای مطالعه باقی نمی ماند و
دانش آموزان نظام جدید به نسبت دانش آموزان نظام قدیم از فرصت کمتری
برخوردار بودند.
. اسماعیل زاده. هم معتقد است که مشکل کمبود وقت برای درک مطالب را
همه دانش آموزان پیش دانشگاهی احساس کرده اند. به عنوان مثال, مطلبی
از فیزیک که می باید بارها تکرار می شد, پرسیده می شد, امتحان گرفته
می شد و اطمینان حاصل می شد که آیا دانش آموزان واقعا فهمیده اند یا
نه , در عرض حداکثر 20 دقیقه اشاره ای می گردید.
یکی از موارد خاص مراکز پیش دانشگاهی, اصرار این مراکز بر حضور
دانش آموزان در طی ماه اردیبهشت بود که به لحاظ نزدیکی ایام کنکور
مشکلاتی را برای دانش آموزان از جهت برنامه ریزی به وجود آورد. بختیاری
در این باره می گوید: تازه برای مطالعه دروس کنکور در اردیبهشت
برنامه ریزی کرده بودیم که به ما گفتند کلاسها ادامه دارند. رضایی
ادامه می دهد: من دانش آموز به کنکور نگاه کنم و یا به مدرسه بروم.
دانش آموزان نظام قدیم بعد از تعطیلات عید به مدرسه نمی روند و خودشان
را برای کنکور آماده می کنند, ولی ما دانش آموزان آواره پیش دانشگاهی
هیچ کاری انجام نداده ایم.
یک پیشنهاد برای این مورد, می تواند آغاز زودتر سال تحصیلی برای
دوره پیش دانشگاهی از اوائل شهریور ماه باشد, البته در صورتی که با
ترم تابستانی تداخلی وجود نیاید. در این حالت, ترم اول در آذر ماه
به پایان رسیده و ترم دوم از اواسط دی شروع و در اوائل اردیبهشت
پایان می یابد.

و اما معلمان. . . عده ای از دانش آموزان ضعف بعضی از معلمان را در
امر تدریس با توجه به تغییر کتابها و افزوده شدن مطالب جدید, از
عوامل موثر در افت تحصیلی می دانند. موسوی می گوید: در کنار مشکلات
کتابهای درسی, وجودناتوانیهایی از طرف دبیران, مشکلات آموزشی را دو
چندان می کرد. صائبی راد نیز می گوید: بعضی از معلمانی که طی سالهای
متوالی با اصول نظام قدیم تدریس کرده اند, توانایی انطباق با شرایط
نظام جدید را ندارند.
نکته جالب آن که, چند نفر از دانش آموزان به کم بودن حقوق معلمان با
عنایت به سختی کار آنها بخصوص در دوره پیش دانشگاهی اشاره می کردند.
عالی نژادمی گوید: با توجه به جدید بودن بعضی از درسها و سطح
دشواری آنها, می دیدیم که دبیرانی برای آن که آماده به کلاس بیایند,
چندین ساعت مطالعه می کردند. رضایی ادامه می دهد: این دبیران حقوق و
مزایای یکسانی در مقایسه با دیگران دریافت می کنند در حالی که
می توانند با تدریس در جاهای دیگر وضعیت بهتری داشته باشند.

در نهایت امکانات و تجهیزات. شیرزاده درباره کمبود چشمگیر
امکانات و تجهیزات می گوید: از دیگر مشکلات, عدم وجود امکانات کافی
است.
مثلا در ترم اول و دوم پیش دانشگاهی ,آزمایشگاه زبان داشتیم, اما
بخاطر این که وسایل آزمایشگاه زبان موجود نبود, ما در این ساعتها
بیکارماندیم و در عین حال دبیران مربوطه در امتحان آزمایشگاه زبان
نهایت سرسختی را نشان دادند. عده ای دیگر از دانش آموزان نیز از کمبود
تجهیزات آزمایشگاهی و کمبود امکانات آموزشی و ورزشی متناسب با اهداف
نظام جدید شکایت دارند. صائبی راد موضوع را چنین خلاصه می کند که; به
نظر می رسد می خواستند نظام را عوض کنند, با تغییر نام, و نه با تغییر
امکانات.
. علی اکبرلو در خاتمه می گوید: بعضی از معلمان می گویند که شما
خطشکن هستید و شما باید راه را هموارکنید تا بقیه راحت باشند. به
هر حال, به هر نحوی بود ما فارغ التحصیل شدیم.
خداوند یار و یاور آنهایی باشد که تازه به این نظام وارد شده و یا
در میانه راه هستند. . .

 

نظر شما