موضوع : پژوهش | مقاله

جامعه بی‌رسانه به مرور فاسد می‌شود


احمد توکلی را همه به عنوان یک استاد خوش‌فکر روزنامه نگاری می‌شناسند که علاوه بر کار آکادمیک تجربه تحریریه و کار عملی خوبی را هم داشته است، به عبارتی او در دو عرصه دانشگاهی و تجربی، روزنامه‌نگاری و تدریس کرده است. کتاب‌های او هم همواره مورد استقبال مخاطبان عام و خاص بوده است؛ این استاد روزنامه‌نگاری دارای دکترای مدیریت رسانه است و در سال 1360 کار مطبوعاتی‌ خود را با روزنامه جمهوری اسلامی آغاز کرد و در سال 1373 از موسسان تحریریه روزنامه ایران بود. از دیگر فعالیت‌های مطبوعاتی توکلی می‌توان به سردبیری و مدیرمسوولی روزنامه ایران ورزشی، سردبیری تهران امروز اشاره کرد. او هم اکنون سردبیر روزنامه تهران تایمز است. با او به بهانه انتشار کتاب جدیدش «خبرنویسی پیشرفته» گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

● وضعیت روزنامه نگاری در کشور را چطور ارزیابی می کنید به ویژه که نوعی قهر مردم و نخبگان با مطبوعات به خوبی مشهود است؟
رنگ رخسار خبر می دهد از سر درون، به عقیده من اگر تیراژ مطبوعات پایین آمده ، علتش این است که آن شادابی خبری از بین رفته است. آدم های خبرساز محدود شده اند، تنوع سلائق در تولید اطلاعات از بین رفته است و خلاصه اینکه بیش از همیشه رسانه ها باید دست به عصا راه بروند. این با ماهیت رسانه سازگاری ندارد. به عقیده من مهمترین کارکرد رسانه، نقد دولت حاکم- هر دولتی - در همه زمینه‌هاست هر کجا که فتیله نقد پایین کشیده شود، مردم خودشان را کنار می‌کشند. البته نه این که فکر کنید من به عنوان یک آدم رسانه‌ای فقط خیر رسانه را می‌بینم؛ نه، رسانه تالی فاسد هم دارد اما تردید نکنید که اگر ظرفیت‌ها بالا برود و سینه‌ها فراخ شود و آزادی‌ها بیشتر شود و تنوع سلائق افزایش یابد، رسانه خیرش بیش از شرش است. صدای رسانه اگر بلند باشد، همه مسوولان مجبورند خودشان را جمع کنند اما وقتی رسانه جمع شد، هر کس هر کاری خواست می کند و جامعه به مرور فاسد می‌شود.

● چقدر در این وضعیت نابسامان بی مخاطبی؛ تکنیک روزنامه نگاری را سهیم می دانید؟
به نظرم حرف زدن درباره تکنیک در شرایط فعلی وارد جاده خاکی شدن است. مشکلاتمان اساسی‌تر از این حرف‌هاست. اینکه یک خبرنگار یا یک رسانه باید توانایی و حرفه‌ای‌گری لازم در نحوه ورود به اخبار و چگونی پوشش خبری و در یک کلام استاد کار خودش باشد شکی نیست و حتما هم در جذب مخاطب تاثیر گذار است اما الان مشکلمان جای دیگری است.

● اخیرا روزنامه های ما به سمت برخی «شبه خبرها» با عناوین «ویژه»، «زلزله»، «شنیده ها» و ... رفته اند، علت چیست؟ در روزنامه‌نگاری جهانی و نوین آیا چنین اخباری جایگاهی رسمی دارند یا فقط در کشور ما اینگونه است؟
مشابه این گونه ستون‌ها در مطبوعات خارج از کشور هم هست، با وجود این فراگیر شدن آن می تواند نشان فقدان شفافیت اطلاع‌رسانی در جامعه باشد.

● شما سال هاست در خصوص سبک‌های نوین خبرنویسی می‌نویسی؛ اما حتی برخی از شاگردان شما هم در روزنامه‌نگاری عملی یا تجربی ناتوانی‌هایی دارند، اشکال از نظام آموزشی ماست و یا محمل های تجربی کار روزنامه نگاری؟
با احترام به تمامی دانشجویانی که بنده افتخار آشنایی با آنها را در کلاس درس داشته‌ام، می‌خواهم بگویم به معنایی که شما مد نظرتان است من اعتقادی به استاد- شاگردی در ترم دانشگاهی ندارم. در فضای حوزوی شما می‌توانید بگویید فلانی شاگرد فلان آیت الله است چرا که این دانشجو علاوه بر حق انتخاب آزادانه‌تر استاد، سال‌ها در محضر او تلمذ کرده است. حال دانشجوی روزنامه‌نگاری را در نظر بگیرید که یک یا دو ترم نصف و نیمه می‌خواهد در یک نظام آموزشی کهنه و فشل درسش را پاس کند. لذا به عقیده من نمی‌توان کارکرد او را - خوب یا بد - خیلی به استاد و دانشگاه ربط داد. از طرف دیگر کار روزنامه‌نگاری حوزه ذوقی است و علاقه‌مندی و استعداد در آن حرف اول را می‌زند البته بستر مناسب هم که همان محیط تحریریه باشد لازم است. جامعه و فرهنگ عمومی را هم به آن اضافه کنید. اگر با عواملی که برشمردم موافق باشید، می‌بینید که موضوع کمی پیچیده است. از این موضوع که بگذریم من فکر می‌کنم دانشجویان را باید به دو گروه تقسیم کنیم دانشجویی که قبل از شروع به آموزش فی النفسه روزنامه‌نگار است و دانشجویی که نیست. ممکن است اکنون سوال این باشد که پس نقش معلم چیست؟ نقش من معلم این است که به آن دانشجوی اولی بگویم چگونه می‌تواند سریعتر به جمع حرفه‌ای‌ها بپویندد و به دومی هم نمره‌ای بدهم که بالاخره صندلیش را به دانشجوی بعدی که پشت در منتظر ایستاده است، بدهد و برود پی کارش!

● نظام آموزشی کهنه و فشل را می‌شود بیشتر توضیح دهید؟
حدودا 25 سال پیش دروسی برای آن روز جامعه رسانه‌ای کشور طراحی شده است که امروزه نیز همچنان در دانشگاه‌های کشور تدریس می‌شود. اگر حتی بزرگترین تحول جهانی که در حوزه ارتباطات اتفاق افتاده، اتفاق نیفتاده بود باز هم این دروس نیازمند بازنگری بودند، چه رسد به آنکه ما یک انقلاب جهانی ارتباطی را پشت سرگذاشته‌ایم و متاسفانه هنوز بر شیوه قدیم خود پایبندیم. تاکید می‌کنم بسیاری از دروسی که امروزه در دانشگاه در رشته روزنامه‌نگاری تدریس می‌شود محلی از تدریس ندارد و جای بسیاری از دروس خالی است حتی باید در شیوه تدریس بازنگری شود. واحدهای درسی موجود باید مورد بازنگری اساسی قرار گیرد. روزنامه‌نگاری شهروندی در دنیا دچار تحول می‌شود، در کشور خودمان و دانشگاه‌هایش آب از آب تکان نمی‌خورد. روزنامه‌نگاری بحران، روزنامه‌نگاری آنلاین، روزنامه نگاری شهروندی و ... در نظام آموزشی ما کجا قرار دارند؟ اخلاق روزنامه نگاری در کجا باید به دانشجو آموزش داده شود. حتی به عقیده من در نظام جذب استاد بهتر است تجدید نظر شود و از حالت مدرک محوری خارج شود تا پای افراد با تجربه به کلاس‌های دانشگاهی باز شود و گپ میان محیط علمی و عملی به حداقل برسد.

● چرا این بازنگری اتفاق نمی‌افتد؟
چون تغییر و تحول هزینه دارد. چون هیچکس خودش را مسوول نمی‌داند. چون حفظ وضع موجود اصولا همیشه کم دردسرترین است. علاوه براین جامعه هم باید بخواهد و کشش لازم را داشته باشد. ممکن است کسانی هم باشند که بخواهند ولی با خودشان بگویند که تحول روزنامه‌نگاری کلاسیک برای کدام روزنامه‌نگاری؟ برخی همکاران من هم هستند که می‌گویند گیریم حالا دانشگاه «باب وود وارد» تربیت کرد جامعه باید نیکسونی داشته باشد که کله پایش کنی؟ نیکسون کجا بود؟

● در این میان اقتصاد رسانه، مدیریت رسانه و محیط های رسانه ای چه مقدار نقش دارند؟
خیلی زیاد. محیط نامناسب رسانه‌ای روزنامه‌نگار خوب را می‌کُشد و بر عکس محیط خوب، روزنامه‌نگاری را که احیانا بد آموزش دیده اما دارای استعداد است، احیا می‌کند. اما توجه داشته باشید که اقتصاد رسانه در هر کشوری تابع محیط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. این‌ها مثل ظروف مرتبطه هستند، دانشگاه و محیط رسانه‌ای هردو تابعی از جامعه‌ای هستند که در آن زندگی می‌کنند. اگر محیط به گونه‌ای باشد که رسانه نتواند در آن به کارکرد و ماهیت خود عمل کند، اقتصاد رسانه دچار مشکل می‌شود در این صورت یا شما مجبورید بر مبنای نمایش توسعه، رسانه‌های صوری داشته باشید که خریدار ندارد و یا عطای آن را به لقایش ببخشید که در هر دو صورت روند روزنامه‌نگاری در همه سطوح خدشه دار خواهد کرد.

● کمی راجع به کتاب جدیدتان «خبرنویسی پیشرفته» بگویید؛ گویا این کتاب تکمیل مباحث سبک های خبری است که شما در سایت خود بخشی از آن را منتشر کرده اید، این طور است؟
همینطور است. در این کتاب سعی کرده‌ام به زبانی ساده به مخاطب علاقمند شیوه خبرنویسی را آموزش دهم. البته در بخش دوم که سبک‌های جدید مطرح شده کمی موضوع سخت‌تر می‌شود.

● همه مثال‌های کتاب از نمونه های خارجی است؛ آیا این بدین معنا نیست که هیچ موردی در خصوص سبک های مورد بحث شما در کشور یافت نشده است؟
چون در این زمینه کمتر در مطبوعات کشور کار شده و یا اصلا کار نشده است. می‌شد برای این سبک‌ها مثال‌های ایرانی ساخت لکن من فکر کردم که خبرنگار ایرانی وقتی مثال اصلی را می‌بیند، شاید بتواند برداشت دقیق تر و خلاقانه‌تری از موضوع پیدا کند.

● انگیزه شما از چاپ این کتاب چیست؟
با وجودی که می‌دانید در کشور ما روزنامه نگاری سنتی حکمفرماست و حتی به گفته خودتان اراده ای برای تغییر در سبک های خبری و یا چینش های جدید خبری نیست.
وظیفه من به عنوان معلم این رشته و روزنامه‌نگار این است که یافته‌های علمی و تجربیات خودم را در اختیار دانشجویان و خبرنگاران بگذارم. برای تغییر فضا و تلنگر زدن به جامعه خبری این نوشته ها لازم است در عین حال من فکر می‌کنم روزنامه نگاران ایرانی جزو باهوش ترین خبرنگاران جهان هستند، آنها به راحتی قادرند تکنیک‌های پوشش‌های خبری را به خدمت بگیرند لاکن محیط رسانه‌ای و فضای حاکم بر مطبوعات اجازه خلاقیت را از خبرنگاران گرفته است. بخشی از این فضا مربوط به شرایط سیاسی عصر حاضر است و بخش دیگر فرهنگی است. به نظر من دایره تولید خبر در رسانه‌های ما تنگ و محدود به سخت خبرها و سیاسی است. حتی در حوزه‌های نرم‌تر هم، ما به مسائل، سیاسی نگاه می‌کنیم. به نظر شما کدام حوزه اجتماعی است که امروزه بشود فارغ از سیاست به آن ورود کرد؛ ورزش، هنر، محیط زیست و... همه سیاست‌زده هستند. علاوه بر آن اقتصاد بد رسانه به مدیریت رسانه اجازه نمی‌دهد که حوزه‌های تخصصی خودش را از نظر کمی و کیفی ارتقاء دهد، لذا خبرنگار یا سر جای خودش نیست و یا وقت سر خاراندن ندارد که بخواهد با بازی‌های خبری به خبر خود جان تازه‌ای ببخشد و البته زمانی هم که این فرصت را پیدا می کند چون خلاف عادتش است، بیاد نمی‌آورد که گونه دیگری هم می‌شود خبر را دید.

● آینده روزنامه‌نگاری در کشور را چگونه می‌بینید؟ آیا روزنامه‌نگاری سنتی ما تداوم خواهد داشت؟ آیا اصلا مردم روزنامه‌نگاری نوین را می‌پذیرند؟
اینکه روزی و روزگاری روزنامه نگاری سنتی به معنای کاغذ در کشور از بین برود، بعید نیست ولی آیا این 30 سال دیگر اتفاق خواهدافتاد یا 50سال دیگر خیلی قابل پیش‌بینی نیست. روزنامه‌نگاری نوین اگر منظورتان دور شدن از کاغذ است باید بگویم میزان آن بستگی به سرعت الکترونیکی شدن جامعه، سرعت فراگیر شدن تکنولوژی‌های ارتباطی، سرعت تغییر سواد درکشور و... دارد. چون تردید نکنید که تکنولوژی‌های جدید ارتباطی و آنی شدن خبر و ارزان شدن فرایند دسترسی به خبر در فرمت جدید به سرعت دنیا را فراخواهد گرفت.

 

منبع: / سایت / مدیا نیوز ۱۳۸۹/۴/۲۹به نقل از: خبرآنلاین
گفت و گو کننده : مریم خطیبی
گفت و گو شونده : احمد توکلی

نظر شما