موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

موجودات فضایى

باستان ستاره شناسى ایرانى- ۷
 

رضا مرادى غیاث آبادى
روزنامه شرق، یکشنبه ۱۱ دى ۱۳۸۴ - - ۱ ژانویه ۲۰۰۶

 

بیشترین پرسشى که در چند هفته اخیر دریافت شد، درباره موجودات فضایى و بشقاب پرنده ها بود. نگارنده به رغم اینکه تمایلى به بررسى موضوعى که از اصل و اساس غیرعلمى و خیالى است، نداشت؛ اما ناچار دید که مطالب این هفته را به آن اختصاص دهد. انسان از دیرباز در اندیشه یافتن و شناختن موجودات ذى شعور دیگرى در روى زمین و یا در آسمان ها بوده است. کنجکاوى قابل ستایش و سیرى ناپذیر، در طول هزاران سال انسان را خسته و مایوس نکرده است. اما تاکنون نتیجه همه این کاوش ها فقط «هیچ» بوده است و هنوز از پس این زمان دراز آهنگ بر روى نقطه آغاز ایستاده ایم. آگاهى هایى که انسان امروز از بزرگى و عظمت غیرقابل تصور کیهان، با گستره اى در حدود چهارده میلیارد سال نورى دارد، به او اجازه نمى دهد و نباید هم بدهد که بپندارد خود به تنهایى باهوش ترین موجود جهان است. این احتمالى غیرعلمى نیست که تصور کنیم به همان نسبتى که جهان پیرامون ما از ما بزرگتر و بسى پرشمارتر است، موجودات دیگرى نیز وجود داشته باشند که هم از نظر تعداد و تنوع و هم از نظر توانایى هاى فکرى از ما پیشى داشته باشند. همچنین ممکن است که این موجودات تصور شده ما، نه در فاصله اى بسیار بعید که حتى در نزدیکى ما باشند. اما درکى که ما از پدیده هنوز غیرقابل توصیف و تعریف ناپذیر «زمان» و «مکان» داریم، با درک آنان متفاوت باشد و این خود موجب ناکارآمدى ابزارهاى «شناخت شناسى» ما از آنان شود. ما بر روى زمین با جاندارانى آشنا هستیم که طول عمر آنان از چند ساعت تا چند سد سال متغیر است. آیا همه آنان از مفهوم زمان همان درکى را دارند که ما داریم؟ آیا موجوداتى وجود دارند که عمر آنان کسرى از ثانیه یا حتى هزاران سال باشد؟ در این صورت آیا ما قادر به درک حضور آنان خواهیم بود؟ اینها و بسیارى احتمال ها و اندیشه هاى دیگر که در اینجا فرصت پرداختن بدان نیست، پرسش هایى حل نشده اما کماکان زنده و پویا در ذهن بشر هستند. همه اینها، تنها تفکرات و احتمالاتى در ذهن ما هستند و تاکنون هیچ اثرى که متعلق به موجودات زنده فضایى باشد، به دست نیامده و هیچ دانشمند یا مرجع علمى و پژوهشى چنین پدیده و یافته هایى را تایید نکرده است. ضمن اینکه برخى از شواهد قابل رد کردن هم نیستند. اما از سوى دیگر عده اى سوداگر از این علاقه و کنجکاوى انسان و میل به دانستن او، براى مقاصد خود استفاده کرده اند و ذهن جست وجوگر بسیارى از مردمان و جوانان را به بازى گرفتند و آشفته کردند. شناخته شده ترین اینان در دنیا که برخى از کتاب هایش در ایران نیز ترجمه و منتشر شده، شخصى از اهالى سوئیس به نام «اریک فون دانیکن» است که متاسفانه نوشته هاى گمراه کننده و مجعول او در ایران طرفدارانى دارد و حتى بعضى کسان گفتارهاى او را به نام خود منتشر مى کنند. اظهارنظرهاى فون دانیکن بر پایه شرح رویدادهایى است که هیچ گاه روى نداده است. بسیارى از عکس هایى که در کتاب هایش منتشر شده (و گاه رونویس کنندگان ایرانى اش آنها را عیناً و بدون ذکر منبع در رونویس هاى خود مى آورند) ساختگى و حتى نقاشى هایى عامیانه هستند. او به جاى تحقیق و پژوهش جدى در زمینه چگونگى ساخت وساز بناهاى شگفت انگیز باستان همچون تخت جمشید و اهرام مصر و معابد اینکاها (که بسیارى از شیوه هاى علمى و تکنولوژیکى ساخت آنها تاکنون حل نشده باقى مانده است) به یکبارگى تمام آنها را ساخته موجودات فضایى مى داند و تمام دستاوردهاى گرانبهاى پیشینیان را نادیده مى گیرد. از آنجا که درک چنین گفتارهاى عامیانه براى مردم غیرمتخصص، آسان تر و دست یافتنى تر است، افکار عمومى چنین سخنانى را بهتر مى پذیرند و سد راه کسانى مى شوند که قصد بررسى واقع گرایانه و عالمانه آن را دارند و به عبارت دیگر این شیوه اى براى تبلیغ و ترویج «جهل» است. طى چند ۱۰ سال گذشته بارها کتاب ها و نمایشگاه هایى منتشر و برگزار شده که به موضوع موجودات فضایى پرداخته اند. در این کتاب ها و نمایشگاه ها تعداد متنابهى از اسناد و تصویرهاى مربوط به بشقاب پرنده یا «یوفو» و «آدم فضایى» در معرض دید مردم قرار مى گیرد. این گروه از آنجا که شخصاً از ساختگى و مجعول بودن مدارک خود آگاهى دارند و مى دانند که هیچ مرجع علمى درستى آنها را تائید نکرده است و از سوى دیگر مى دانند که جوان درس خوانده و آگاه امروزى را نمى توانند به سادگى متقاعد کنند، دست به جعل منابعى براى درستى ادعاى خود مى یازند و اصل تصویرها یا اشیا را به سازمان ناسا، سازمان کیهان نوردى روسیه و یا دانشگاه هایى با نام هاى معتبر منسوب مى دارند و هنگامى که پرسشگر جدى و دقیق از آنان بپرسد که در نشریات و شبکه هاى اینترنتى آن مراجع یاد شده، چنین مطالبى وجود ندارد، اظهار مى کنند که اینها به صورت محرمانه نگهدارى مى شود و ما به بخش هاى سرى آنان دسترسى داریم! نگارنده مى پذیرد که چنین ادعاهایى بسیار غیرعلمى تر از آن است که نیاز به شرح و بسط داشته باشد و جوانان ایران آگاه تر از آن هستند که چنین ادعاهایى بتواند زمینه گمراهى آنان را فراهم آورد. اما با توجه به پرسش هاى رسیده و نیز از سوى دیگر انتشار کتاب هاى دیگرى در سال هاى اخیر باز هم این وظیفه را به یاد ما مى آورد که براى جلوگیرى از فراگیر شدن تفکر مرتجعانه و سلطه یابى بر افکار توده ها نباید سکوت پیشه کرد. کتاب هاى دیگرى که به آن اشاره شد، عبارت است از انبوهى آثار در زمینه فال بینى آسمانى، طالع بینى چینى و هندى و آریایى و نیز ستون هاى «متولد ماه» در برخى نشریات عامیانه. این نوشته ها که هیچ گونه ارتباطى نه با آیین هاى هندى و چینى دارند و نه با باورهاى آریایى، حتى از درک مفهوم «طالع» که ثبت آن در دوران باستان بر بنیادهاى دقیق نجومى و محاسبات جایگاه ستارگان و سیارات در بروج دوازده گانه صورت مى پذیرفته است، عاجز هستند. به گمان نگارنده استفاده از ابزارهاى خرافاتى و گسترش و تبلیغ جهل، راه حل شایسته اى براى کسب مخاطب و افزایش تیراژ نشریه نیست.

نظر شما