ایران و مصر نگاه به آینده
روزنامه شرق، چهارشنبه 12 آذر 1382
امید آزاده: موضوع روابط تهران و قاهره اخیرا مورد توجه قرار گرفته است.ایران و مصر به عنوان دو کشور محوری جهان اسلام در دو نقطه حساس و استراتژیک قرار گرفته اند.
هر دو کشور از سابقه غنی فرهنگی و تمدنی با توانمندی های دینی ، سیاسی و فرهنگی برخوردار هستند که در صورت همکاری با هم می توانند نقش سازنده ای در معادلات منطقه ای و بین المللی بازی کنند. اما در حال حاضر عوامل متعددی امکان هر گونه همکاری دو طرف را از بین برده است.
1 ادعای حمایت ایران از اسلام گرایان: با تشدید مبارزه اسلام گرایان علیه دولت مصر، مقامات این کشور بارها ایران را به حمایت از آنها متهم کرده اند.
حتی مبارک رئیس جمهور مصر سال 1998 ایران را متهم به همکاری با یک فرد مصری برای قتل عاطف صدقی نخست وزیر مصر کرد.اتهامات با واقعیت ها انطباق ندارد و در مورد آنها بزرگ نمایی شده است.
در واقع همان طور که دکتر حمید احمدی استاد دانشگاه تهران می گوید: «اختلاف ایران و مصر بر سر اسلام سیاسی به خاطر سوء برداشت ها بوده است، زیرا اگر موضوع را بررسی کنیم متوجه می شویم که حمایت ایران از گروه های اسلام گرا چندان واقعیت نداشته است.
زمانی که انورسادات، رئیس جمهوری مصر ترور شد، دولت ایران از این اقدام حمایت نکرد و فقط برخی مطبوعات از چنین اقدامی حمایت کردند. در حال حاضر نیز گروه هایی مانند تنظیم الجهاد و الجماعه الاسلامیه به چالش مشترک ایران و مصر تبدیل شده اند. این گروه ها دوست ایران نبودند.
بلکه ایران را دشمن خود قلمداد می کردند و از سپاه صحابه در پاکستان که مقامات ایرانی را به شهادت رساندند، حمایت کردند.علاوه بر این دستگیری برخی اعضای القاعده از سوی ایران که چند تن از آنها تابعیت کشور مصر را دارند و اخبار تایید نشده ای که در مورد دستگیری مصطفی احمد حسن حمزه معروف به ابوحازم رهبر جماعت اسلامی مصر که سازمانی نزدیک به القاعده و مسئول ترور انور سادات است، به گوش می رسد نشانگر آن است که ایران و مصر می توانند در این زمینه همکاری داشته باشند.
همچنین تمایل ایران به تحویل این افراد به کشور متبوعشان گام مثبت دیگری از سوی تهران تلقی می شود که مقامات مصری باید به آن توجه کنند.
2 تمایل به ایفای نقش در ترتیبات امنیتی خلیج فارس و مسئله جزایر سه گانه ایرانی. پس از سقوط شاه مصر نامزد جایگزینی ایران برای حفظ امنیت در منطقه خلیج فارس شد. اما به علت پذیرش پیمان کمپ دیوید مورد تحریم اعراب قرار گرفت.
با اشغال کویت مجددا راه برای ایفای نقش مصر در این منطقه باز شد. ولی با انعقاد موافقت نامه های دو جانبه آمریکا با کشورهای حاشیه خلیج فارس این نقش باز هم کمرنگ شد و لذا مصر تلاش کرد تا با بزرگ کردن مسئله جزایر ایرانی و تهدید تهران نقش خود را احیا کند.
در واقع مصر با حمایت از ادعای امارات می تواند شانس خود را به عنوان حافظ منافع اعراب و سخنگوی کشورهای نفتی افزایش دهد و علاوه بر آن سهمی از دلارهای نفتی این کشورها را به دست آورد.
برخی محافل مصری مسئله جزایر سه گانه ایرانی را جدی ترین مانع بر سر راه گسترش روابط دو طرف می دانند و مدعی هستند نظریه روابط نزدیک مصر و امارات، اتخاذ موضعی منعطف تر از سوی تهران در قبال این مسئله ضرورت دارد. به عنوان مثال فهمی هویدی روزنامه نگار مصری در مصاحبه با روزنامه خرداد به تاریخ 27/2/78 می گوید:
«مسئله امارات باید حل شود و تا زمانی که این قضیه فیصله نیابد ایران نمی تواند روابط مطلوبی با کشورهای عربی داشته باشد.»
ضمن این که نباید کارشکنی ها و تحریکات امارات و همچنین تعلقات ناسیونالیستی اعراب به یکدیگر را برای فهم علت چنین موضع گیری هایی فراموش کرد، به این نکته نیز باید توجه داشت که مصر از تامین کنندگان جنگ افزار برای کشورهای خلیج فارس به شمار می رود و کارشناسان نظامی آن از جمله کارشناسان نیروی هوایی این کشور، آموزش ارتش کشورهای خلیج فارس را بر عهده دارند.
لذا افزایش اختلاف میان ایران و کشورهای منطقه از این جهت به نفع مصر است. علاوه بر این اعراب منطقه عمده ترین وارد کنندگان محصولات کشاورزی و صادراتی مصر محسوب می شوند و ایران به علت بعد جغرافیایی، کمتر رقیب مصر در این زمینه محسوب می شود.
علاوه بر این حضور کارشناسان نفتی و کارگران، آموزگاران و کارشناسان مصری در منطقه موجب پیدایش منافع فرهنگی و اقتصادی برای این کشور در خلیج فارس شده است.به نظر می رسد مصر باید به این نکته توجه داشته باشد که منافع اقتصادی آن در منطقه وقتی به خوبی تامین می شود که ثبات و امنیت در خلیج فارس برقرار باشد.
این مسئله نیز مستلزم عدم حمایت از ادعاهای واهی امارات، احترام به استقلال و تمامیت ارضی کشورهای منطقه و عدم مداخله در امور داخلی آنهاست. سیاست ملایم تر مصر در قبال اظهارات مقامات اماراتی نشان مثبتی از درک این مسئله از سوی آنان تلقی می شود که زمینه را برای همکاری دو کشور آماده می کند.
به هر حال تاریخ نیز نشان می دهد که ناصر از دخالت های خود در خلیج فارس و تحریک اعراب منطقه علیه ایران نتیجه ای نگرفت و سیاست های وی منجر به شکست مصر در جنگ 1967 بر ضد اسرائیل شد. اما سادات از طریق دوستی با ایران به منافع زیادی رسید.
3 مسئله کمپ دیوید و مخالفت های داخلی. مطمئنا پذیرش قرارداد صلح کمپ دیوید در سال 1356 از سوی مصر که جاده صاف کن پذیرش اسرائیل در منطقه و موجب سست شدن روند مقاومت کشورهای عربی در برابر اسرائیل شد،نابخشودنی ترین گناه رژیم مصر و مهم ترین عامل سردی روابط دو طرف تاکنون تلقی می شود. مخصوصا آنکه امام راحل در اردیبهشت سال 58 شخصا دستور قطع این روابط را صادر نمود.
به هر حال با وجود گذشت سال ها از این مسئله و ایجاد تغییرات فراوان در جغرافیای سیاسی منطقه، به علت مخالفت برخی محافل ذی نفوذ کشورمان با از سرگیری روابط با مصر و عدم وجود اجماع داخلی، سردی موجود هنوز برطرف نشده و بی اعتمادی طرفین کماکان ادامه دارد. به عنوان مثال روزنامه کیهان در سرمقاله خود در تاریخ 29/3/78 می نویسد:
«عامل قطع روابط جمهوری اسلامی ایران با مصر یعنی خیانت دولت مصر به جهان اسلام و شرکت در معاهده ننگین و ذلت بار کمپ دیوید همچنان به قوت اولیه خود باقی است. از آنجا که دولت مصر همچنان بر مواضع خصمانه خود بر علیه ملت مسلمان تاکید و برحضور در معاهده ننگین کمپ دیوید اصرار دارد، به آسانی می توان نتیجه گرفت که زمان بهبود رابطه ایران و مصر فرا نرسیده است.»
روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ 3/8/78 در همین زمینه می نویسد: «ما می توانیم با ملت مسلمان و متمدن مصر رابطه داشته باشیم و به آنها «کمک» کنیم تا دولت دلخواه خود را انتخاب کنند. دولت دلخواه مصر، دولتی است که حمایت از آرمان فلسطین و مبارزه علیه رژیم صهیونیستی را سر لوحه برنامه های خود قرار دهد و نه دولتی که دلال صهیونیسم باشد.»
اما باید توجه داشت که تداوم فضای بی تصمیمی در حوزه روابط با مصر به هیچ وجه به نفع کشور نیست. شرایط جدیدی که در آن آریل شارون به استفاده از تمام شیوه های خشونت آمیز و تهاجمی روی آورده و فضای جنگی را بر منطقه حاکم ساخته باید انگیزه ای را در ایران و مصر برای از سر گیری روابط ایجاد کند.
چنین اقدامی مسلما به قدرت گیری جهان اسلام در برابر توسعه طلبی های رژیم صهیونیستی و نیز افزایش مقاومت در برابر خواست های غیرمنطقی دولت بوش خواهد انجامید. در واقع همان طور که دکتر دهقانی استاد دانشگاه علامه طباطبایی می گوید:
«زمانی که ایران رابطه اش را با مصر قطع کرد این کار سیاست معقولی بود؛ زیرا از تفرقه جهان اسلام جلوگیری می کرد در آن زمان خود اعراب نیز مصر را طرد کردند، ولی در شرایط فعلی روابط ایران و مصر می تواند تامین کننده وحدت جهان اسلام و تامین کننده افزایش قدرت کشورهای اسلامی برای مقابله با توسعه طلبی اسرائیل باشد.»
حتی مقامات مصری نیز در مناسبت های مختلف از این پیمان تبری جسته اند. به عنوان مثال صفوت شریف وزیر تبلیغات مصر در سفر به تهران در آذر 78 گفت:
«چنان چه حسنی مبارک گفت کمپ دیوید مربوط به گذشته بوده و اکنون به دور انداخته شده است، کمپ دیوید مرد و به جهنم رفت.»
محمود عبدالغنی عاشور قائم مقام الازهر نیز در دی ماه 79 به هنگام دیدار با مقام معظم رهبری چنین اظهار داشت: «کمپ دیوید با مرگ سازنده آن مرد.»
شرایط و تحولات منطقه ای و بین المللی _ بالاخص سردی روابط آمریکا و اعراب پس از حوادث 11 سپتامبر _ فرصت مغتنمی را برای توسعه روابط ایران و مصر فراروی هر دو کشور قرار داده است و استفاده از این فرصت نشانگر درک و دریافت رهبران هر دو کشور است که به جای توجه به فشارهای غیرمنطقی، منافع ملی را لحاظ می کنند.
نظر شما