بازخوانی یک دغدغه فراموش شده رهبری
روزنامه کیهان سه شنبه اول دی 1388- شماره 19541
سمانه شمس
کرسی های آزاد اندیشی اگر چه یکی از ضروریات هر جامعه ای خصوصا جوامع علمی است، اما در ایران اسلامی مانند همیشه این مقام معظم رهبری بودند که سایرین را به این موضوع توجه دادند. در نگاهی به روند سفارشات ایشان و آنچه در عمل توسط مسئولین امر به اجرا در می آید، دیده می شود که در اکثر موارد تنها اقدام برای پرداختن به منویات ایشان در حد صرف هزینه برای اجرای کنفرانس ها و همایش های پر طمطراق و کم صرفه است. برای اینکه این موضوع نیز به همین مسائل دچار نشود نیاز است ابتدا این مفهوم را تعریف کنیم و مراد از آزاد اندیشی را روشن کنیم و بر سرآن به اجماع برسیم وسپس روند کار این کرسی ها را تعریف کنیم. به عبارتی لازم است ابتدا بدانیم که با چه روبروییم و برای پاسخ به چه نیازی این موضوع را مطرح میکنیم و ابعاد آن را بسنجیم و راه حل برای ورود صحیح به این موضوع و داشتن طرح و برنامه برای ادامه کار داشت. ورود بدون تفکر و برنامه و دقت به این موضوع، قطعا خطراتی به دنبال دارد. لازم است موقعیت فعلی اندیشه در کشور و در جامعه علمی را شناخت و سپس دست بکار شد. در نتیجه تشکیل این کرسی ها متولیان را به پرداختن به مقدماتی ملزم خواهد کرد که به اختصار در ادامه بدان می پردازیم .
تجربه برخی جلسات بحث و گفتگوهای بین صاحبان علوم چه در داخل و چه در خارج از کشور، راهنمای خوبیست برای طراحی مدلی درست از کرسی های آزاد اندیشی و پیش گیری از مشکلات احتمالی و همین طور پرثمر تر کردن آن.
ضرورت های شکل گیری کرسی های آزاد اندیشی:
مهمترین بعد وجودی انسان تفکر است. و همین تفکر عامل اعمال دیگر آدمی است. از این رو اختیار در اندیشیدن از جمله ملزومات است. آزادی در تفکر، امکان پیدایش نظرات جدید و پیشبرد علم و دسترسی به حقایق بیشتر را مقدور خواهد کرد.
بسته نگاه داشتن عقول و قوه فکر و اندیشه، افراد را در سطوح ثابتی نگاه می دارد و امکان پیشرفت و ترقی را از آنها می گیرد.
علاوه بر جنبه های فردی آزادی در بیان اندیشه، آثار اجتماعی آن نیز مهم است. جوامع برای ادامه زیست ساکنانشان و ایجاد رضایت خاطر ایشان وهمین طور جلوگیری از هجوم شبهات و تفکرات معاندانه نیاز دارند تا امکانی را برای شنیده شدن همه ی صداهای مدعی ایجاد کنند. و علاوه بر آن اجازه بحث و بررسی همه افکار داده شود تا رشد علمی و ... حاصل شود.
کرسی های آزاد اندیشی در کدام جامعه (ویژگی های اجتماعی جامعه)
وجود کرسی های آزاد اندیشی بیشتر در حوزه علوم انسانی موضوعیت دارد. و در نتیجه بررسی وضعیت علوم انسانی در جامعه در حال حاضر می تواند پاسخ سوال فوق را برای ما روشن کند.
متاسفانه علوم انسانی در ایران اسلامی مجموعه ی نامنسجم و متشتتی از نظریاتی است که هر کدام ادعای حقانیت دارد و توسط عمده اساتید نیز به همان وضع تدریس شده و هیچ گونه حریفی برای آنها در ظاهر دیده نمی شود. وجود جماعت های ترجمه کننده که توانایی های حداقلی خود را هم تنها به هنر ترجمه همراه با تسلیم محض متون مارک دار بیرونی و وارداتی صرف می کنند و همان ها را بدون آنکه زحمتی برای بررسی در ستی یا نا درستی آنها بدهند، تحت عناوین پر طمطراق به خورد مستمعان می دهند. در کلاس های آموزش علوم انسانی به جرات می توان گفت چیزی به عنوان آزاد اندیشی اصلا طرح نمی شود. دانشجوی مسلمان نظریات متعارض، و متناقض با جهان بینی و خداشناسی و انسان شناسی خود را می شنود و چاره ای جز پذیرش آنها ندارد.
بطور خلاصه باید گفت دانشگاه های فعلی با ساختار کنونی پاسخگوی نیاز آزاداندیشان نیستند و بیشتر صحنه ی آزادی و ترک تازی افکار دیگران است که به مدد ساختار حاکم به بهترین شکل طرح می شوند. این مساله خود یکی از زمینه هایی است که نیاز به شکل گیری فضایی برای طرح افکار به شکل آزادانه را تشدید می کند.
ما از آزاد اندیشی چه مراد می کنیم؟
پاسخ به این سوال نیاز به پاسخ گویی به سوالی مقدماتی تر دارد و آن اینکه اساسا هدف از آزاد اندیشی چیست؟ چه نتیجه ای در نهایت فرآیند اندیشیدن آزاد ما را راضی خواهد کرد؟ آیا هر نوع آزادی در اندیشیدن ما را اقناع خواهد کرد؟
قطعا و به اجماع پاسخ » خیر » است. آدمی از هر نوع آزادی و لنگاری در اندیشه و بی هدفی فکر خشنود نخواهد بود. حتی در بدترین حالت بحث هم هدف به کرسی نشاندن حرف خود است و مجاب کردن سایر افکار.
به نظر می رسد کسی با اینکه هدف از کرسی های آزاداندیشی (تضارب آرا و شنیدن افکار مختلف و نقد منصفانه برای دست یابی به بهترین جواب (از جانب هر کس که باشد)) مخالفتی نداشته باشد.
اگر هدف مورد اتفاق است (که برای متفکران حقیقی هست) می بایست برای رسیدن به آن، راه مورد توافقی را نیز پیمود. و ملاک هایی برای اینکه چه نتیجه ای قابل پذیرش است داشته باشیم.
متاسفانه مهمترین مساله ای که باعث شده تا بحال کرسی های آزاد اندیشی پا نگیرند و توافقات فوق صورت نگیرد، نبودن مولفه های شخصی در متفکرانی است که می خواهند آزادانه به طرح افکارشان بپردازند. از جمله این مولفه های فردی می توان به موارد زیر اشاره کرد: عدم توانایی در طرح روشن و بدون جبهه گیری تفکرات خود، نداشتن تحمل نقد آرا توسط دیگران، نداشتن معیارهای منطقی برای نقد آراء سایرین، قائل نبودن به شرط اخلاق در بیان و شنیدن افکار، مبرا دانستن اندیشه ی خود از نقد و عدم شرکت در جلساتی که نگاهی متفاوت از ایشان دارند، پیش داوری و دخالت علقه های فردی و حزبی و تعصبات و ...
علاوه بر زمینه های فردی،عوامل بیرونی هم بایستی در این زمینه ایجاد و یا تقویت شوند. از جمله اینکه اقداماتی برای بارش آزادانه افکار دراین کرسی ها موجود باشد. کسی به دلیل افکارش مورد مواخذه و پیگرد قرار نگیرد و این اطمینان ایجاد شود که در آن فضا همه می توانند هر فکری را بیان کنند و از آن دفاع کنند و سایرین هم این حق را دارند آرائ او را به نقد بکشند.
نکته مهم دیگری که بایستی در مورداین کرسی ها یادآور شد این است که بهره گیری از این کرسی ها و طرح مباحثات آنها در جامعه بایستی با ملاحظاتی صورت گیرد افکار کاملا عادلانه و منصفانه و به همراه همه ی نقدهایش منتشر شود . عامل نظارت بر این کرسی ها را هم نباید مغفول گذاشت. البته روشن است که نظارت به معنای دخالت در روند و شکل تفکرات منافی اهداف این نشست ها نخواهد بود، بلکه نظارت برای استمرار اصولی و مستدل مباحث و عمل به تعهدات و توافقات.
¤ دانشجوی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس
نظر شما