موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

روزنامه نگارى دردوسوى کره زمین

روزنامه شرق، چهارشنبه 12 آذر 1382 

سام فرزانه:
«رایان پری» شاید نام شناخته شده ای در عالم مطبوعات نباشد، شاید بسیاری از همکارانش به او ایراداتی بگیرند و شاید اگر ماجراجو نبود، هیچ گاه من و شما در این سوی کره زمین نام او را نمی شنیدیم. با این حال خواندن گزارش های پری از محل زندگی ملکه انگلستان برای ما که هنوز مشق روزنامه نگاری می کنیم، بی فایده نیست. «دیلی میرر» یک روزنامه زرد است و مثل همه این گونه روزنامه ها به دنبال اخبار جنجالی است و برای رسیدن به این مقصود نیز دست به هرکاری می زند. (البته تا آنجا که به ادامه انتشارش لطمه نخورد.) این روزنامه مثل روزنامه های زردی که ما در ایران می شناسیم نیست. خلاف روزنامه های زرد ایرانی که به نوشتن دروغ شهرت دارند و شایعه و خبر بی نام و نشان در آنها موج می زند، یک روزنامه زرد در انگلستان و کشورهای دیگری که روزنامه نگاری در آنها پیشرفته تر است، کمتر دروغ می گوید و شایعه پردازی در آنها کمتر است. این روزنامه ها به دنبال اخبار جنجالی می دوند. و به همین دلیل و به دلیل های دیگر که از آن جمله سطحی بودن مطالب است، به زرد بودن متهم می شوند.

«کاخ باکینگهام امن نیست» این کلیدی ترین جمله گزارش های پری است. پری برای این که بتواند چنین جمله ای را در روزنامه بنویسد، چند روزی را به خدمتکاری در کاخ باکینگهام گذرانده و با خطرات بسیاری دست و پنجه نرم کرده است. پری برای نوشتن این گزارش به داخل کاخ می رود و با جمع کردن شواهد و آنچه که دیده است گزارش هایی می نویسد که در آنها همه این شواهد به چشم می خورند. او از محل قرار گرفتن دوربین های مخفی و زمان عوض شدن پست  نگهبان ها، جای قرار گرفتن اشیا و هزاران چیز دیگر در کاخ باکینگهام می نویسد. از اینکه محافظان کاخ برای نوشیدن چای پست خود را ترک می کنند. او با کنار هم قرار دادن همین  جزییات است که نتیجه می گیرد: کاخ باکینگهام امن نیست. «عینی گرایی» یکی از کلیدی ترین درس هایی است که روزنامه نگاران در کلاس های درس می خوانند. آنها باید یاد بگیرند تا از به کار بردن صفت خودداری کنند و به جای آن به توصیف بپردازند. و البته تا آنجا که ممکن است ببینند، نه آنکه بشنوند. و بعد دیده های خود را بنویسند نه آنکه شنیده ها را. همین دو دستورالعمل ابتدایی و آسان می تواند بخشی از روزنامه نگاری ما را متحول کند. اما آیا روزنامه نگاران ایرانی چنین می کنند؟ و اگر نه چرا چنین چیزی در ایران کمتر رخ می دهد؟

طبیعی است که پاسخ دادن به این پرسش نیاز به تحقیق دارد و تحقیق نیاز به محقق و سرمایه. اما به تجربه می توان چند دلیل برای این اتفاق پیش بینی کرد. اولین این دلایل این است که رایان پری و همکاران دیگرش در انگلستان برای آنکه دو هفته در دل خبر باشند فرصت دارند. و نباید به این موضوع فکر کنند که شغل دوم، سوم و چهارم آنها چه می شود. روزنامه نگاران ایرانی برای آنکه خود را به قشر متوسط جامعه برسانند بایستی حداقل دو یا سه شغل داشته باشند. در این صورت وقتی برای رفتن به سوی ماجرا و خبر ندارند و روزنامه نگار مجبور است درون اتاق بنشیند و با تلفن آنها را که باید ببیند، بشنود. تازه اگر موفق به شنیدن شود. از سوی دیگر اگر زیاد از محیط روزنامه دور باشد، باید جوابگوی کارت حضور و غیاب و بخش اداری باشد. از سوی دیگر همین روزنامه نگار اگر بخواهد از این خیابان به آن خیابان به دنبال خبر برود باید هزینه حمل و نقل درون شهری خود را هم از جیب بدهد. چرا که چنین چیزی در هزینه های یک روزنامه کمتر پیش بینی شده است و دستمزدها هم آنقدر نیست که بتوان از هزینه رفت و آمد در گوشه و کنار شهر و یا کشور چشم پوشید. اما پری برای آنکه دو هفته از کار و زندگی خود دور باشد نگران خرج و مخارج خود نبود و چه بسا پاداش هم بگیرد.

به دنبال چاپ گزارش های پری در دیلی میرر دربار انگلستان و بعد دادگاهی در لندن به این امر اعتراض کردند و توانستند که جلوی انتشار آن را بگیرند. با این حال سردبیر دیلی میرر اعتراض کرد و نوشتن را از حقوق اولیه خبرنگار خود عنوان کرد. اما آیا این اتفاق در ایران روی می دهد آیا سردبیران و مدیران مسئول پشتیبان خبرنگاران خود هستند؟ نگارنده با عمل غیرقانونی پری مخالف است. او در قرارداد خود با کاخ متعهد شده بود که چیزی از دیده ها و شنیده های خود در کاخ را در جایی بازگو نکند، اما این کار را کرد. اما اگر روزنامه ها و مجله های ما خواهان این گونه گزارش های خواندنی هستند که می تواند از هر موضوعی تهیه شود، باید کمی هم از الگوهای آن سوی کره زمین تاثیر بپذیرند. به نظر شما این طور نیست؟
 

نظر شما