پایان عصر نفت
روزنامه شرق، پنجشنبه 13 آذر 1382
ترجمه حمیدرضا فتاحى: به نظر می رسد راه هایی برای چیره شدن بر جبار عصر ماشین، یعنی نفت پیدا شده است. «عصر حجر به دلیل تمام شدن سنگ به پایان نرسید. عصر نفت نیز قبل از پایان ماده سیاه به پایان خواهد رسید.» این جمله ای است که بارها آن را در کنفرانس ها و نشست های مربوط به انرژی شنیده ایم، اگر فقط سبزها چنین دیدگاهی داشتند می شد آن را به عنوان نگرش آرمانگرایانه نادیده گرفت. اما واقعیت این است که گوینده این سخن کسی جز شیخ زکی یمانی وزیر پیشین نفت عربستان سعودی نیست. کسی که سه دهه پیش شیرهای نفت عربستان را در اختیار داشت. سخنان او سرشار از مطایبه است. مردی که سه دهه قبل و با آغاز تحریم نفتی غرب توسط اعراب به محور توجه جهانیان مبدل شد و با تأثیرگذاری بر صحنه اقتصاد جهان نظام اقتصاد سیاسی عصر مدرن و تاریخ سیاسی آن را دچار تحول اساسی کرد. پس اگر گوینده این سخن چنین شخصی باشد دیگر نمی توان ادعا کرد که احساسات و عواطف آرزومندانه ای پشت این سخنان است.
به نظر می رسد با گذشت یک نسل از دوران تحریم نفتی، با وضوح بیشتری بتوان به کم و کیف آن موضوع پرداخت: «دنیای معاصر هنوز به نفت خاورمیانه معتاد است.» اما اگر دنیا همچنان به نفت اعراب معتاد است پس چرا شیخ یمانی پایان عصر نفت را پیش بینی کرده است؟ حق با او است، زیرا معتقد است طی 30 سال اخیر و از زمانی که اولین شوک نفتی رخ داد، تغییری بنیادین در صنعت انرژی ایجاد شده است. فناوری های نوین با تنوع بخشیدن به منابع عرضه انرژی از اتکای کشورهای صنعتی به نفت کاسته اند و در عین حال باعث کاهش قدرت تولیدکنندگان نفت نیز شده اند.
پیل های سوختی هیدروژنی و سایر روش های ذخیره سازی و توزیع انرژی دیگر رویاهای دست نیافتنی نیستند، بلکه حقایقی قابل لمس اند. چرخش از انرژی های فسیلی به هیدروژن کار آسان و یا کم هزینه ای نیست اما اگر دولت ها سیاست های صحیحی در پیش بگیرند می توانند امکان بهره برداری از منابع هیدروژنی که هزینه کمی نیز داشته باشد را امکان پذیر کنند. واقعیت این است که بسیاری از دولت ها و در رأس آنها آمریکا _ بزرگترین مصرف کننده نفت _ تمایلی برای پیگیری این رویا ندارند. این تنها گزینه پیش روی غرب در روزگاری است که کابوس وحشتناک سعودی ها به سراغ آنها خواهد آمد.
سرقت 7 تریلیون دلاری
اما اگر اعتیاد غرب به نفت تا این حد پرهزینه بوده است، پس آیا واقعا ارزش ترک اعتیاد را ندارد؟ بله، حتما ارزش دارد، حتی اگر هزینه سنگینی برای ترک این اعتیاد پرداخت شود. در واقع اعتیاد به نفت هزینه های خاص خود را داشته و دارد. اولین ریسک، خطر اتکای به کارتل بزرگ سازمان صادرکنندگان نفت (اوپک) است. حتی حمل ونقل نفت نیز تقریبا در انحصار گروه خاصی قرار دارد. اگر عرضه نفت یکباره و فقط برای چند روز متوقف شود، نتیجه فاجعه انگیزی برای اقتصادهای پیشرفته دربر خواهد داشت. دو سال قبل چنین وضعیتی در بریتانیا تجربه شد.
با اینکه سرمایه گذاری های اخیر در میادین نفتی روسیه و سایر نقاط جهان چشمگیر بوده است اما با این حال سهم عربستان سعودی در بازار جهانی نفت طی دو دهه آینده افزایش خواهد یافت زیرا، فرمانروایان صحرا حجم عظیمی از اشک شیطان (نفت) را در اختیار دارند، حجم عظیم و البته ارزان. موقعیت زمین شناختی شبه جزیره عربستان باعث شده که این کشور و چهار همسایه آن دو سوم از ذخایر اثبات شده نفت را در اختیار داشته باشند، به همین دلیل هر چه زمان به پیش می رود میزان تسلط آنها بر بازار نفت افزایش می یابد و به همین ترتیب برای مصرف کنندگان غربی نیز خطرات ناشی از این انحصار افزایش می یابد. اما این انحصار هزینه دیگری نیز برای مصرف کنندگان دربردارد. براساس تخمین دولت آمریکا اوپک طی 3 دهه گذشته با اعمال در بازار نفت و بالا نگه داشتن قیمت این کالا، توانسته هفت تریلیون دلار از جیب مصرف کنندگان غربی به جیب تولیدکنندگان سرازیر کند.
اما اعتیاد به نفت هزینه های دیگری نیز در برداشته است که یکی از آنها حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه است. البته نباید هزینه های زیست محیطی سوخت های فسیلی را نیز نادیده گرفت. واقعیت این است که اوپک با آگاهی از این اعتیاد مشتریان خود را نگه داشته است. قیمت ها نه آنچنان بالا هستند که به کارگیری سایر منابع انرژی را از نظر اقتصادی مقرون به صرفه کنند و نه آنچنان پایین که اقتصادهای مدرن بتوانند با خیال راحت به مصرف ادامه دهند. یک اعتراف: عصر نفت روزی به پایان خواهد رسید این روز ممکن است قبل از پایان یافتن اشک شیطان (نفت خام) باشد و شاید هم با پایان یافتن منابع نفتی عصر نفت به انتها برسد اما بالاخره به پایان خواهد رسید و اگر غرب از حالا به فکر آن روز نباشد باید بداند تاریکی بر همه جا تیره می شود.
منبع: اکونومیست، انرژی مارکت
نظر شما